بحث ژنتیک، مقوله‌ی مهمی است که در سلامت عمومی انسان ها نقش بی بدیلی را ایفا میکند. ژن ها دستورالعمل هایی را برای ساخت پروتئین هایی فراهم میکنند که به تعیین ساختار و عملکرد هر سلول در بدن کمک می کند و گذشته از تعیین ویژگیهای ارثی، به بسیاری از بیماریها نیز مرتبط هستند، از همین رو شناخت ژنوم هر فرد و تعیین ساختار آن در حوزه‌ی علم ژنتیک می تواند مسیرهای تازه و شگرفی را در زمینه پیشگیری و درمان طیف وسیعی از بیماری ها، پیش روی جامعه‌ی محققین و پزشکان دنیا قرار دهد. در کشور ایران و از جمله دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز، خوشبختانه طی چند دهه‌ی اخیر، تلاش های ارزشمند و ثمربخشی در حوزه علم ژنتیک انجام شده و بخشی از تلاش ها با گذر از مراحل تحقیقاتی و کارآزمایی های بالینی، اکنون به عنوان یک راهکار درمانی؛ حتی در مورد بیماری های لاعلاج و صعب العلاج بکارگرفته میشود. " درمان بیماری تالاسمی از طریق ژن درمانی " و  " درمان زخم پای دیابتی با بهره گیری از سلول های بنیادی " تنها دو نمونه از این اقدامات متحول کننده‌ی عرصه درمان است که نه تنها امیدهای تازه ای را پیش چشم بیماران نیازمند گشوده، بلکه با کوتاه کردن مسیر درمان از طریق اقدامات پیشگیرانه (ژن درمانی) و شیوه های درمانی در دسترس و کم هزینه تر ( سلول درمانی )، به افزایش ظرفیت و توانمندی حوزه های درمان کشور، برای پذیرش بیماران بیشتر کمک خواهد کرد. در گپ و گفتی صمیمانه با پنج تن از اساتید گروه ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی مشهد، اطلاعات بیشتری را در خصوص دستاوردهای پژوهشگرانِ این عرصه و ابداع درمان های نوینی که نوید بخش توسعه‌ی سلامت در جامعه هستند، خواهیم شنید.

*وبدا: ضمن سپاس از حضور شما اساتید گرانقدر در این نشست‌، در آغاز گفتگو از جناب آقای دکتر محمد حسن زاده استاد پیشکسوت حوزه ژنتیک تقاضا داریم که بیوگرافی مختصری از خود عنوان بفرمایند؟

من دکتر محمد حسن‌زاده نظرآبادی هستم، متولد ۱۳۲۷ در روستایی به نام نظرآباد که در ۳۵ کیلومتری جاده مشهد به نیشابور واقع شده و به همین دلیل هم، دیگران نام خانوادگی بنده را با پسوند نظرآباد می‌شناسند. تحصیلات ابتدایی را با توجه به شرایطی که در خانواده وجود داشت و پدرم مذهبی بودند، در مدارس دینی- مذهبی که جناب آقای عابدزاده به نام ۱۲ امام معصوم (علیهم السلام ) تاسیس کرده بودند، مثل عسگریه، مهدیه، محمدیه و. .. نامگذاری کرده بودند، گذراندم و پس از آن تحصیلات متوسطه را در دبیرستان فردوسی طی کردم.

در ادامه، در مقطع کارشناسی رشته رادیولوژی دانشکده پزشکی تهران پذیرفته شدم و پس از آن دوره سربازی را در بیمارستان نیرو هوایی تهران و در بخش رادیولوژی سپری کردم. پس از این دوره، برای گذراندن دوره تخصص در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا، در حدود سال های ۵۰ یا ۵۱ عازم انگلستان شدم و پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد، در حال گذراندن دوره دکترا بودم که در ایران انقلاب شد و چون من بورسیه دانشگاه فردوسی بودم با مشکلاتی برخورد کردم که فرایند تحصیل را کمی به تاخیر انداخت، اما در نهایت کار پیش رفت و من بعد از گرفتن مدرک دکترا، طبق تعهدی که داشتم به ایران بازگشتم.

*وبدا: دکتر محمدرضا عباس زادگان عزیز، به عنوان مدیر گروه ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بفرمایید که چه چیز سبب علاقه شما به حوزه‌ی ژنتیک شد؟

بنده از ابتدا که تحصیلات دانشگاهی را آغاز کردم، طی مطالعاتی که انجام می‌دادم، در رشته ژنتیک و وراثت علاقه زیادی پیدا کردم و دوره دکترا را هم روی زمینه ژنتیک سرطان کار کردم و با گذشت زمان و پیشرفت علم ژنتیک و تکمیل پروژه ژنوم انسان، پیشرفت‌هایی که علم ژنتیک داشت و تاثیری که بر رشته‌های مختلف پزشکی مشاهده می کردم، علاقمند شدم که در این رشته فعالیتم را ادامه دهم و خوشبختانه موفق شدم، دوره دکترا را در زمینه ژنتیک سرطان تکمیل کنم و دوره های پسادکترا و فلوشیپ را در زمینه ژنتیک پزشکی و تشخیص بیماری‌های ژنتیکی با تمرکز در سلامت جنین و  IVFبه همراه سلامت جنین کار کردم و از سال ۱۳۷۷ که بازگشتم به ویژه در پژوهشکده بوعلی که مدتی مسئولیت آنجا را هم بر عهده داشتم؛ در این زمینه فعالیت می کردم.

*وبدا: جناب آقای دکتر مجّرد، شما فعالیت‌هایی را در زمینه ژن درمانی داشته‌اید، لطفا ضمن معرفی بیشتر خود توضیحاتی در این رابطه و  همینطور در خصوص جایگاه دانشگاه علوم پزشکی مشهد در حوزه ژن درمانی عنوان بفرمایید؟

من دکتر مجید مجرد هستم، متولد سال 1358 و عضو هیئت علمی و مدیر گروه سابق ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی مشهد. از سال 1388 افتخار همکاری با گروه ژنتیک این دانشگاه را دارم. علاقمندی من نسبت به دستکاری های ژنتیکی، در طول دوره دکترا شکل گرفت و پایان نامه دکترای من هم بر روی ایجاد رده‌های سلولی نو ترکیب متمرکز بود که آن زمان در زمینه سرطان کار می‌کردم. زمانیکه افتخار همکاری با گروه ژنتیک دانشگاه مشهد را یافتم، وارد فضای تشخیص شدم و همزمان با ورود من به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بحث درمان ژنتیکی درمان بیماری‌های ژنتیکی مختلف در دانشگاه علوم پزشکی مشهد ایجاد شده بود و پیش از آن هم در سال ۱۹۹۰ اولین تجربیات رخ داده بود، ولی پیشرفت سریعی که اکنون در حال وقوع است از سال ۲۰۱۳ به بعد اتفاق افتاد. دانشگاه علوم پزشکی مشهد هم با کمک اساتید و حمایتی که همه گروه از بنده و این حیطه داشتند، از سال ۱۳۹۵ بحث دستکاری ژنتیک در آن آغاز شد و ما عملاً ادامه دهنده یک مسیری بودیم که پیش از ما ایجاد شده بود. در زمانی که من دانشجوی دکترا بودم فعالیت های آقای دکتر عباس زادگان را رصد می‌کردیم که در دانشگاه علوم پزشکی مشهد کارهای مهندسی ژنتیک را در قالب پایان نامه دانشجویی انجام می‌دادند و با ذهنیت اینکه در درمان بیماری‌های ژنتیک استفاده شود، جامعه علمی از ۲۰۱۳ به بعد نگاه ویژه‌ای به این حوزه پیدا کرد و ما از سال ۲۰۱۵ در دانشگاه مشهد به طور متمرکز این کار را آغاز کردیم. در همین راستا چند مورد از بیماری‌های مهم؛ از جمله دیستروفی عضلانی، تالاسمی و یک طیفی از نابینایی‌ها را با کمک همکاران راه اندازی کردیم و تحقیقات پایه را در مورد آن انجام دادیم و اکنون در گروه ژنتیک بنده در حال فعالیت در این زمینه به طور متمرکز هستم. تیم آقای گروه دکتر عباس‌زادگان در زمینه‌های مختلف کار می‌کنند و تیم آقای دکتر مظفری هم فعالیت خود را دارند. دوستان تیم پزشکی مولکولی هم مطالعات بسیار خوبی در حال انجام دارند و امیدواریم در آینده ای نه چندان دور این موارد به بالین بیماران برسد.

 با توجه به فعالیت‌هایی که در این زمینه انجام شده، تقریبا از سال ۱۴۰۱ در سند تقسیم کار ملی در حوزه زیست فناوری تولید رده‌های سلولی و رده‌های حیوانی و ویروس‌های نو ترکیب را که در ژن درمانی کاربرد ویژه‌ای دارند، به طور خاص به عهده دانشگاه مشهد و گروه ژنتیک و پزشکی مولکولی دانشگاه مشهد قرار دادند و اکنون عملاً گروه ژنتیک مشهد، پرچمدار فعالیت در زمینه‌های پایه‌ای ژن درمانی در کشور است.

*وبدا: خانم دکتر حمزه لویی، به عنوان استاد پیشکسوت و حال حاضر گروه ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، پیرامون فعالیت‌های خود در حوزه ژنتیک توضیحاتی بفرمایید؟

بنده از سال 1376 که وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم، حدود دو، سه سال با آقای دکتر حسن‌زاده در کار تدریس دانشجویان فعالیت می‌کردم، پس از آن یک دوره حدوداً دو، سه ساله را در انستیتو پاستور تهران فعالیت داشتم؛ در قسمت تشخیص‌های قبل از تولد و مسئول تشخیص قبل از تولد تالاسمی کشوری بودم و در ادامه برای یک دوره فلوشیپ به انگلستان رفتم، با توجه به اینکه تحصیلات ارشد و دکترا را در انگلستان گذرانده بودم، برای دوره پست دکترا نیز به این کشور رفتم و در آنجا در زمینه تشخیص بیماری‌های ژنتیکی فعالیت می‌کردم. در سال 1378 به دانشگاه مشهد برگشتم و از همان سال، ما مرکز تشخیص دولتی در استان راه اندازی کردیم و تا قبل از کرونا این مرکز فعال بود و بیماری‌های مختلف به خصوص هموگلوبین پاتیا و در کنار آن در زمینه تشخیص قبل از تولد بیماری‌های تک ژنی مثل pku و cf کار می کردم. در حال حاضر هم در زمینه پژوهشی و آموزشی گروه فعالیت می‌کنم.

*وبدا: در بحث ارتباط با دانشجویان و اهمیت برنامه‌های آموزشی در گروه ژنتیک اگر نکته نظری هست بفرمایید؟

در حال حاضر فعالیت ما در سطح دانشجویان Undergraduate هست که در دانشکده‌های مختلف درس ژنتیک دارند و همینطور با توجه به اینکه فیلد کاری بنده، تشخیص بیماریهای ژنتیک، تشخیص ناقلین، تشخیص های قبل از  تولد و... است در مقاطع ارشد  و PHD گروه ژنتیک و هم در پایان نامه‌هایی که مرتبط با ژنتیک است، با دانشجویان همراه هستیم.

*وبدا: دستاوردهای علمی و برنامه‌های مختلف در این حوزه چطور پیش رفته است؟

با توجه به اینکه حوزه کار ما تشخیصی و پیشگیری است، معمولا جهش‌های جدیدی که در این رابطه تشخیص می دهیم، مستقیماً اطلاعات آن را به همکاران بالینی در گروه‌های مختلف از جمله؛ اطفال، زنان و سایر گروه‌ها ارائه میشود و آنها نیز متقابلاً بیماران خود را می‌فرستند و ما کارهای تحقیقاتی روی این افراد انجام و نتایج به بیماران داده می‌شود و در واقع منافع طرح‌های تحقیقاتی مستقیماً به بیماران برمی‌گردد .

*وبدا: جناب دکتر حسن‌زاده، چه شد که پس از اتمام تحصیل به ایران بازگشتید؟

من باید باز می گشتم چون علاقه داشتم که در کشور خودم باشم؛ ضمن اینکه بورسیه دانشگاه هم بودم و برای خدمت کردن تعهد داشتم که برگردم. البته هنگامی که بازگشتم هیچ خبری از ژنتیک نبود و در دانشکده پزشکی بنده فقط تدریس می‌کردم. در آن زمان دکتر برادران به جای ژنتیک، بیشتر بیولوژی را بیشتر تدریس می کردند و دقیقاً به خاطر ندارم که دو واحد ژنتیک در علوم پایه پزشکی در آن زمان گنجانده شده بود یا نه، اما از وقتی که یادم می‌آید تقریباً سال ۶۲ که شروع به کار کردم، در آن زمان وارد کلاس‌های علوم پایه پزشکی شدم و با توجه به اینکه تنها استاد ژنتیک بودم، در دانشکده‌های مختلف از جمله پزشکی، دندانپزشکی، پرستاری - مامایی تدریس می‌کردم. بعد از آن، با توجه به اینکه خلاءی در دانشکده در حوزه ژنتیک وجود داشت، بنده پیشنهاد کردم که یک آزمایشگاه ژنتیک در آنجا راه‌اندازی شوند و خوشبختانه مسئولان دانشکده و دانشگاه موافقت خود را اعلام و خیلی خوب همکاری کردند و نهایتاً در قالب طرح  پژوهشی تشخیص بیماری‌های کروموزومی این کار انجام شد.

*وبدا: دکتر عباس زادگان با توجه به اینکه دوره تخصص را در آمریکا بودید و پس از بازگشت یک سری روش‌های علمی جدید را در حوزه ژنتیک پیاده سازی کردید بفرمایید که اولاً با چه هدفی به ایران برگشتید و در مورد روش‌هایی که در سطح کشور ارائه کردید توضیح بفرمایید؟

من در خارج از کشور هم، هدفم این بود که برگردم و در اینجا خدمت کنم، در واقع دِینی را بر عهده خود می‌دانستم که بازگشتم و خوشبختانه موفق شدم، یک سری تجهیزاتی را هم با خود بیاورم به دانشگاه، در سال 1377 که رئیس وقت دانشگاه جناب آقای دکتر بهرامی بودند از بنده خواسته شد، این تجهیزات را در پژوهشکده بوعلی  و با هدف راه‌اندازی تشخیص‌های مولکولی بیماری‌ها در مشهد و شرق کشور مستقر کنم و حتی دستگاه تکثیر ژن دستگاه  pcr در آن زمان نداشتیم با خودم آوردم و در تشخیص ژنتیکی بیماری‌ها شروع به فعالیت کردیم .

جزو اهداف اولیه‌ای که داشتیم این بود که در پژوهشکده بوعلی تشخیص بیماری‌ها در جنین و سلامت جنین را راه اندازی کنیم، که پس از یک سال و نیم فعالیت و در اوایل سال ۸۰ مجوز را از وزارتخانه برای تشخیص بیماری‌های ژنتیک در جنین راه اندازی کردیم که در شرق کشور چنین چیزی سابقه نداشت و بلافاصله طرحی را به دانشگاه ارائه کردیم که با کمک خیرین به ویژه آقای علیزاده طرح تشخیص قبل از تولد بیماری تالاسمی کمک بسیار خوبی کردند، در آن زمان مبلغ ۲۰ میلیون تومان برای این طرح پرداخت شد که با هدایت مرحوم دکتر خوارزمی این مبلغ برای راه‌اندازی تشخیص قبل از تولد تالاسمی در دانشگاه صرف شد.

* وبدا: دکتر مجرد گروه ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی مشهد پرچمدار راه‌اندازی درمانگاه‌های ژنتیک هم بوده بفرمایید که این درمانگاه‌ها در کجاها مستقر است؟

در سال ۸۸ که بنده به گروه ملحق شدم تقریباً همزمان یا چند ماه قبل از اینکه من به دانشگاه مشهد بیایم، مرکز تشخیصی بیمارستان قائم مجدداً فعال شده بود ( چند سال قبل از این فعالیت‌هایی داشت و با رفتن آقای دکتر قدسی به خارج از کشور توقفی در فعالیت‌های مجموعه اتفاق افتاده بود و با برگشتن دکتر حمزه لویی و تشکیل گروه ژنتیک این مرکز دوباره فعال شد ) پیش از آن دکتر حسن‌زاده آزمایشگاه سیتوژنتیک را در بیمارستان امام رضا(ع) هدایت می‌کردند و مشاوره ژنتیک را انجام می‌دادند. دکتر عباسزادگان هم در مرکز سرور و با اضافه شدن ما درمانگاه مشاوره ژنتیک در بیمارستان قائم راه‌اندازی شد و فعالیت‌های خود را آغاز کرد. در طول این سال‌ها با اضافه شدن همکاران دیگر مراکز مختلفی از جمله مرکز مشاوره بیمارستان خاتم (ص) که با تخصص چشم پزشکی بیشتر بیماری‌های چشمی را مشاوره می‌کند و بیمارستان امید که بیشتر بیماران سرطانی را مشاوره می‌دهد، بیمارستان اکبر هم یک سری فعالیت‌ها و همینطور بیمارستان امام رضا(ع) در بخش دولتی خدمات رسانی می‌کنند. نکته جالب اینکه تقریباً قریب به اتفاق متخصصین ژنتیکی که در دانشگاه مشهد فعالیت می‌کنند همین اعضای هیئت علمی ژنتیک هستند و علاوه بر بخش دولتی، بخش‌های غیردولتی را هم هدایت می‌کنند. از سال ۸۹ بنیاد ژنتیک خراسان رضوی با همکاری و مجوز دانشگاه شروع به فعالیت کرد و پیش از آن مرکز پردیس به عنوان تنها مرکز خصوصی ژنتیک فعالیت می‌کرد، پس از آن هم مراکز متعدد توسط اعضای هیئت علمی گروه ژنتیک راه اندازی شد و در واقع اعضای تیم، هم در بخش دولتی فعالیت خوبی دارند و هم در جاهایی که به تبع جنس بخش دولتی و محدودیت های آن نمی‌تواند خدمات رسانی کامل داشته باشد، به بخش خصوصی و بخش عمومی غیر دولتی جهاد دانشگاهی، بنیاد ژنتیک منتقل شده است.

*وبدا: ارتباط دانشگاه با بخش خصوصی چطور است؟

 بسیار خوب است و معمولاً اعضای هیئت علمی بعد از اینکه موظفی جغرافیایی‌شان تمام می‌شود، در بخش خصوصی هم فعالیت‌هایی دارند و به طور کاملاً موثری با هم هماهنگی و خدمات رسانی می‌کنند و تقریباً تقسیم وظایف به خوبی انجام می‌شود . شاید دانشگاه علوم پزشکی مشهد، جزو معدود دانشگاه‌هایی باشد که بخش دولتی و خصوصی آن، تا این حد همکاری موثر دارند و اعضایی که فعالیت می‌کنند، همگی همکاری علمی و فنی را با یکدیگر دارند.

*وبدا: با توجه به حوزه کار شما در بحث سلول درمانی در این زمینه هم برنامه‌های خود را بیان بفرمایید؟

گروه پزشکی مولکولی و اعضای هیئت علمی آن، قبلاً در یک گروه مجزا بودند، اما بر اساس سیاست‌های دانشگاه و با توجه به ماموریت‌ها و بحث آموزشی که در معاونت آموزشی دانشگاه و شورای دانشگاه نیاز بود، تصمیم بر این شد که به گروه ژنتیک ملحق شوند و به نظر می‌رسد یکی از بهترین اتفاقاتی بود که در دانشگاه اتفاق افتاد، چون قرابت‌های علمی زیادی بین این دو رشته وجود دارد، البته که حیطه فعالیت‌های آنها متفاوت است، اما در خیلی از جاها می‌توانند هم افزایی داشته باشند، یکی از حیطه‌هایی که خیلی اهمیت دارد، بحث روز دنیا و بحث‌های آینده حیطه پزشکی است. ما اگر بخواهیم در نظر بگیریم که در حدود یک دهه آینده، عرصه پزشکی به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟ دو حیطه درمانی را برای بیماری‌ها می‌توانیم پیش بینی کنیم؛ یکی بحث ژن درمانی و یکی هم بحث سلول درمانی یا درمان بیماری‌ها از طریق سلول‌های بنیادی. این دو حیطه، هم مکمل هم هستند و هم هم افزا... در برخی مواقع باید در کنار هم قرار بگیرند و در برخی مواقع هم افزایی داشته باشند. برای درمان‌ها بحمدالله در کشور ما این دو حیطه مورد توجه مسئولین عالی رتبه کشور است.

 ما اگر سخنان مقام معظم رهبری را در حیطه علمی در ۵ سال گذشته را جمع آوری کنیم و آنها را طبقه بندی و دسته‌بندی کنیم، می‌بینیم که ایشان به دولتمردان و مجریان کشور تاکید دارند که ما می‌توانیم در ۵ حیطه علمی در دنیا سرآمد باشیم؛ از این ۵ حیطه، یک مورد زیست فناوری است، دیگری نانوتکنولوژی، دیگری علوم سلول‌های بنیادی، انرژی هسته‌ای و جدیداً هم در مورد هوش مصنوعی صحبت می‌کنند. البته منظور از علوم سلولی شامل ژن درمانی و بحث اصلاح ژنتیکی هم هست، این نشان می‌دهد که افق به این سمت متمایل شده و پزشکی آینده در این دو حیطه قرار می‌گیرد.

در دنیا هم این اتفاقات خیلی خوب رخ داده و اکنون دو سه بیماری که برای ژن درمانی مجوز گرفته‌اند، به نوعی بخشی از آن، ژن درمانی است و بخشی سلول‌های بنیادی مثلاً از مغز استخوان بیمار، سلول‌های بنیادی خونساز گرفته شود و بعد از اصلاح ژنتیک به بدن بیمار برگردد و بیماری فرد درمان میشود.

 این اتفاق در واقع نقطه تلاقی این دو حیطه علمی است و در دانشگاه علوم پزشکی مشهد که در کشور سرآمد است، به لطف حضور اساتید بزرگ،کارهای خوبی هم در حوزه ژن درمانی و هم در حوزه سلول درمانی انجام شده است و ما اکنون در بحث سلول‌های بنیادی کارهای زیادی انجام داده ایم، مرکز جامع سلول‌های بنیادی دانشگاه مشهد و اساتیدی که در این حوزه کار می‌کنند توانسته اند در این زمینه پیشرو باشند و رشد خوبی داشته باشند، امیدواریم با حمایت‌هایی که مسئولین ارشد دانشگاه از این دو حوزه دارند، این پیشرفت ها سرعت بگیرند. دو ماموریت ویژه هم کلان منطقه ۹ دارد که مسئولیت آن با دانشگاه علوم پزشکی مشهد است و هر دو حوزه در آموزش‌های این گروه خلاصه می‌شود؛ اول توسعه تکنولوژی NGS یا تشخیص‌های پیشرفته ژنتیکی است و دوم بحث سلول‌های بنیادی که هر دو ماموریت، همین گروه آموزشی یعنی ژنتیک پزشکی و پزشکی مولکولی است و من امیدوارم که در سال ۱۴۰۳ بتوانیم با برگزاری برنامه‌های بیشتری؛ هم در حیطه آموزشی و هم درمانی این دو ماموریت ویژه را که وزارتخانه به عهده کلان منطقه گذاشته به بهترین نحو انجام دهیم.

*وبدا: استاد حسن‌زاده شما سال 1361 به ایران برگشتید و به ارائه داشته‌های علمی خود به مجموعه دانشگاه در حیطه ژنتیک پرداختید در این خصوص هم توضیحاتی بفرمایید؟

بله.. در آن سال که بنده پیشنهاد تاسیس آزمایشگاه ژنتیک را دادم، با توجه به اینکه موضوع برای مسئولین هم تازگی داشت، خیلی خوب استقبال و همکاری کردند، حتی کارگزینی را در اختیار من گذاشتند که ما برویم به تهران و یک سری وسایل را از شرکت‌های مختلف خریداری کنیم و علیرغم اینکه دوران جنگ بود، اما به لحاظ تهیه وسایل و مواد مشکلی نداشتیم و کل مجموعه آزمایشگاه ژنتیک با ۵۰۰ هزار تومان راه اندازی و تجهیز شد. البته دلیل اینکه من متمرکز شدم بر سیتوژنتیک به خاطر این بود که هنوز در آن زمان مولکولارژنتیک به خوبی شناخته نشده بود و نمی شد برای تشخیص‌های بیمار و تشخیص بیماری‌های قبل از تولد روی آن برنامه‌ریزی کرد. آقای دکتر شریعتی در تهران اولین نفر بودند که در حوزه ژنتیک فعالیت می‌کردند و بنده در مشهد دومین نفر بودم. در سال 1376 دکتر حمزه لویی از خارج کشور آمدند و ما یک بخش شدیم و در واقع قسمتی از گروه علوم تشریحی بودیم که دکتر عباسزادگان مدیریت می‌کردند.

*وبدا: دانشجویان در این حیطه چه تعداد بودند؟

در آن زمان کارشناسی ارشد ژنتیکی و دکترای ژنتیک پزشکی نبود، بعد از بازگشت دکتر حمزه لویی ما سه چهار سالی از حضور ایشان هم بهره بردیم، اما پس از این مدت با توجه به قبولی پسر ایشان در تهران، مهاجرت کردند و بعد از آن هم مجدداً به خارج از کشور رفتند و ما باز هم تنها ماندیم. در یک مقطع کوتاهی هم دکتر قدسی آمدند که ایشان هم به گروه ایمونولوژی پیوستند و دوباره ما تنها شدیم و در واقع تا سال ۷۶ که خانم دکتر حمزه لویی برگشتند، ما گروه ژنتیک نداشتیم.

*وبدا: آقای دکتر عباس زادگان لطفاً درمورد کارهایی که در حیطه درمان ناباروری داشته‌اید توضیحاتی بفرمایید؟

به طور کلی یک روش تشخیص بیماری‌های ژنتیک پس از اینکه لقاح خارج از رحم یا IVF صورت می‌گیرد، انجام می‌شود که اکنون اساتید ما هم در این زمینه فعالیت دارند و بر اساس آن ابتدا جهش ژنتیکی برای بیماری مربوطه در خانواده شناسایی می‌شود و اگر فرزند مبتلا داشته باشند و یا ناقل جهش ژنتیکی بیماری زایی باشند، شناسایی می‌شود و بعد برای آنها میتوان لقاح خارج از رحم یا IVF انجام داد و از جنین‌هایی که تشکیل می‌شود جنین سالم را شناسایی می‌کنیم و آن را در رحم مادر قرار می‌دهیم و از این طریق سلامت فرزند را برای خانواده خواهیم داشت. هم اکنون در مشهد این فعالیت انجام می‌شود و بیشتر در بخش خصوصی است و بخش دولتی هم بیمارستان میلاد IVF را انجام می‌دهد، ما هم همکاری‌هایی با این مرکز داریم در خصوص PGD یا تشخیص قبل از لانه گزینی که در دستور کار مربوط به ژنتیک قرار دارد.

*وبدا: آقای دکتر مجرد در حیطه‌های مختلف ژنتیک یک برنامه تحقیقاتی مهم داشتید، آن برنامه چه بود؟

اجازه می خواهم در تکمیل صحبت‌های دکتر عباسزادگان این نکته را هم اضافه می‌کنم که بنیاد ژنتیک خراسان به عنوان یکی از بخش‌هایی که با دانشگاه در زمینه تشخیص فعالیت داشته، از سال ۹۵ موفق به راه اندازی تست‌های PGDدر مشهد شد و اکنون قریب به ۹ سال است که این خدمات را به مردم شهر مشهد داریم و جدیداً هم آزمایشات PGD مولکولی در حال اضافه شدن است و قبل از این تنها شهرهای تهران، اصفهان، شیراز و تبریز می‌توانستند این کارها را انجام بدهند و اکنون دانشگاه مشهد هم به این جمع اضافه شده است .

در بحث کارهای تحقیقاتی، اکنون ۳ تیم تحقیقات ژن درمانی که به صورت متمرکز در گروه ژنتیک کار می‌کنند، دستاوردهای بسیار خوبی داشتند؛ هم طرح‌های نماد متعدد بوده و هم ثبت اختراعات داخلی و بین المللی اتفاق افتاده و اکنون هم یک کارآزمای بالینی برای درمان بیماری یکی از انواع نابینایی در حال انجام است، بحث‌های ایمونوژن تراپی را دکتر عباس زادگان و تیم ایشان پیش می‌برند و بحث‌های مربوط به بیماری‌های عصبی، عضلانی و بیماری‌های متابولیک را تیم بنده انجام می‌دهد و به تازگی یک درخواست برای کارآزمایی بالینی در پایگاه کارآزمایی‌های بالینی کشور هم ثبت شده و امیدواریم در افق دو سه سال آینده این کارآزمایی ها بطور متعدد در دانشگاه علوم پزشکی آغاز شود و در ادامه با حمایت وزارتخانه، سرمایه‌گذاری لازم انجام شود و بتوانیم این کارها را انجام دهیم و وارد فاز بالینی درمان بیماران شویم.

*وبدا: آقای دکتر رحیمی در حیطه برنامه‌های ژنتیک و بحث‌های دانش بنیان یک سری دستاوردهایی داشتید از جمله درمان زخم دیابتی، توضیحاتی در این خصوص می فرمایید؟

بله... یکی از کارهای مهمی را که ما پیگیری کردیم بحث تهیه و تولید فرآورده‌های پزشکی بازساختی است که انواع مختلفی دارد و منشأ‌های مختلف. یکی از بهترین منابع فراورده‌های پزشکی بازساختی، پرده‌های جفت و جنین است و اساسا این قسمت از حیات انسان از جهات مختلف جالب است.

در واقع پرده اطراف جنین که به پرده آمینیون تعبیر می‌شود به عنوان زخم پوش بسیار می‌تواند کمک کننده باشد و انواع مختلف زخم‌ها را می‌توان با آن درمان کرد. یکی از کارهای دانش بنیانی که بحمدالله به کارآزمایی بالینی هم رسیده و استفاده کردیم بحث آماده سازی این پرده‌های زخم پوش و اتصال سلول‌های بنیادی روی سطح آن و استفاده برای بیماران مختلف بود، این را ما برای زخم پای دیابتی و همین طور برای بیماران پروانه‌ای EB استفاده کردیم و اکنون در حال حاضر همین طرح بیماران پروانه‌ای EBبه صورت بالینی در بیماران بیمارستان اکبر و همینطور بیمارستان ولایت انجام می‌شود. یکی از کارهای مهم که در شرق کشور انجام شده راه‌اندازی درمانگاه زخم پای دیابتی با استفاده از فرآورده‌های سلول‌های بنیادی و فرآورده‌های بیولوژیک است که این را هم در کلینیک مستقل زکریا وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد راه اندازی کردیم و بیماران زخم پای دیابتی که دیگر به درمان‌های عادی جواب نمی‌دهند و هزینه زیادی را را به جامعه تحمیل می‌کند با استفاده از همین فرآورده‌های بیولوژیکی که مشتق از  سلول‌های بنیادی یا از پلاسما است درمانشان می‌کنیم و حمایت‌های بسیار خوبی هم از آن شده است.

 نکته مهم این است که این درمانگاه در جشنواره شهید مطهری در سال ۱۴۰۳ به عنوان فرایند برتر آموزشی در دانشگاه معرفی شد و این حیطه نوین آموزشی را برای دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی و پزشکی راه اندازی و تعریف کردیم که جزو فرایندهای برتر شناخته و رتبه اول دانشگاه را در جشنواره شهید مطهری اخیرکسب کرد. هدف کلی فرآورده‌های بیولوژیک و سلول‌های بنیادی، درمان سریعتر بیماری‌هایی است که یا صعب العلاج و یا لاعلاج هستند. این فرآورده‌های پزشکی بازساختی و سلول‌های بنیادی بسیار می‌توانند کمک کننده باشند و بیماری‌های مختلفی را با آن می‌توان پوشش داد.

*وبدا: دکتر حسن‌زاده از راه اندازی مقدمات گروه در سال 1367 توضیح بفرمایید؟

زمانیکه آقای دکتر عباسزادگان به گروه پیوستند، ما تقاضای مستقل شدن کردیم و اینکه گروه ژنتیک تشکیل بشود و این کار  هم انجام شد. پس از آن دکتر مجرد و خانم دکتر صدر نبوی هم به جمع ما پیوستند و حقیقتاً حضور این افراد، دلگرمی و مایه پشتکار بیشتر برای ما بود و در واقع یک تحولی در ژنتیک مشهد به وجود آمد، در آن زمان تنها بحث سیتوژنتیک مطرح نبود و بحث ژنتیک مولکولی هم باب شد و بالاخره ما گروه ژنتیک را تشکیل دادیم، اما هنوز به ما مجوز اینکه دانشجوی کارشناسی ارشد بگیریم داده نشده بود، هرچند که خود من حدود ۲۴ سال عضو بورد گروه ژنتیک بودم و با اعضای بورد ارتباط داشتیم. نهایتاً به ما اجازه دادند که دو دانشجو جذب کنیم؛ مشترک با دانشگاه تهران که یکی از آنها پروژه را در دانشگاه ما گرفتند. اما واحدها را در دانشگاه علوم پزشکی تهران گذراندند. بعد از آن دانشجوی کارشناسی ارشد مستقل گرفتیم و تقاضا کردیم که دانشجوی دکترا و دانشجوی دکترای تخصصی ژنتیک را داشته باشیم، بعد از دانشگاه تهران ما دومین دانشگاهی بودیم که مجوز دکترای ژنتیک پزشکی را با حضور اساتیدی که به گروه ژنتیک ورود کردند، دریافت کردیم. مثل آقای دکتر عباس زادگان و آقای دکتر مجرد که حقیقتتا با پشتوانه علمی بروزی که داشتند برای ما بسیار حضورشان ارزشمند بود. به این ترتیب پروژه‌های جدیدی در چرخه پژوهش آمد و دانشجویان ارشد ما این پروژه‌ها را هندل می‌کردند. دانشجویان دکترای ژنتیک پزشکی که ورود کردند، نخستین گروه را ما در سال ۱۳۹۳ گرفت و پس از آن هم تا ۵ نفر دانشجو به ما مجوز داده شد و کم کم گروه توسعه پیدا کرد و به طور رسمی گروه ژنتیک توانست مطرح شود.

*وبدا: دکتر عباس‌زادگان در حال حاضر چند عضو هیئت علمی و دانشجو در گروه ژنتیک داریم و برنامه‌ها و چشم اندازها چیست؟

اهداف گروه ژنتیک تعلیم و تربیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی و ارشد ژنتیک پزشکی و PhD ژنتیک پزشکی است، از وقتی که گروه پزشکی مولکولی به جمع ما پیوسته‌اند خیلی خرسندیم و گروه همگنی هستیم. دانشجویان تحصیلات تکمیلی، پزشکی مولکولی دکترای تخصصی هم داریم که با مسئولیت دکتر رحیمی در حال تعلیم هستند. از اهداف گروه ژنتیک این است که ما ارتباط بیشتری با گروه بالین داشته باشیم چون تاثیر ژنتیک پزشکی و پزشکی مولکولی در زمینه پزشکی بسیار بالا بوده و در دنیا می‌بینیم که درمان‌های جدید در واقع وابسته است به تشخیص‌های شخص محور و پرسیشن مدیسن یعنی برای همه بیماران یک نسخه نمی‌پیچیم و بنابر بررسی‌های ژنتیکی و پزشکی مولکولی درمان‌های بیماری‌ها هم هدفمندتر انجام می‌شود. در زمینه بیماری‌های مختلف از جمله قلب و عروق، دیابت، زنان و زایمان، اطفال و نوزادان رشته‌های مختلف روماتولوژی و ژنتیک و پزشکی مولکولی تاثیرگذار است.

بنابراین ارتباط تنگاتنگ ژنتیک پزشکی و پزشکی مولکولی با بالین کاملا واضح است و ما حتی پزشک پژوهشگر در گروه مان داریم. در واقع این عنصر کلیدی یک پلی را بین گروه‌های بالینی و گروه‌های ژنتیک ایجاد کرده که طرح‌های تحقیقاتی مشترک تعریف شود و حتی گرنت های اساتید بالین و گرنت های اساتید علوم پایه ادغام گردد تا طرح‌های خیلی خوبی اجرا شود. برای تعلیم و تربیت متخصصین بالینی یعنی فلوهای بالینی در زمینه زنان و زایمان، غدد، اطفال، اطفال و رشته‌های مختلف دوره‌های آموزشی را در گروه‌های ما می‌بینند که برای آنها بسیار مفید بوده و سبب شده که در این زمینه‌ها با بالینی‌ها ارتباط بیشتری داشته باشند.

 در مورنینگ‌های بیمارستان‌ها هم اساتید ژنتیک شرکت می‌کنند و یک سری مواردی که قبلاً حل نمی‌شده، مشترکا ًبا گروه پزشکی مولکولی و ژنتیک پزشکی حل می‌شود که این بسیار مهم است و اهمیت این ارتباط را نشان می‌دهد. به خاطر همین فعالیت‌های خوب مرتباً هر سال در زمینه‌های مختلف برتر بودیم. مرکز تحقیقات ژنتیک پزشکی سال گذشته جزو مراکز برتر دانشگاه شناخته شد.

اما خواهشی که از مسئولین دانشگاه داریم این است که با توجه به ملحق شدن ۴ عضو هیئت علمی دیگر از مراکز تحقیقات به جمع ما، ( اکنون جمعاً ۱۷ نفر استاد داریم و حدود ۶۵ دانشجوی ارشد و دکترا) هم فضای بزرگتر و هم امکانات آزمایشگاهی و تحقیقاتی بهتر با توجه به دستاوردهایی که داشته‌ایم و علوم پایه را به علوم بالینی وصل کرده‌ایم حمایت بیشتری داشته باشند همچنین در زمینه تعلیم دانشجویان دکترا و دکترای تخصصی امکانات ضعیف است و دستگاه‌ها و تجهیزات فرسوده می‌شود که نیازمند جایگزین شدن و به روز شدن است تا انشالله بتواند تاثیر خوبی در آموزش هرچه بهتر دانشجویان داشته باشد، چون این دانشجویان در واقع آینده سازان در علوم پایه و علوم بالین هستند.

*وبدا: دکتر مجرد در حیطه پیشگیری از بیماری‌های ژنتیکی به نظر شما رسانه‌ها چه رسالتی دارند؟

بحث اطلاع رسانی و فرهنگ رسانی بسیار مهم است و ما متاسفانه به وفور می‌بینیم که اطلاعات اشتباهی از سمت رسانه‌های مختلف و بعضاً تلوزیون به جامعه داده می‌شود و سبب ایجاد معضلات جامعه شناختی و روانشناختی می گردد. مثلاً در یک سریال نشان داده می‌شود که یک زوج به آزمایش خون می‌روند و در آنجا به آنها گفته می‌شود که شما نمی‌توانید با هم ازدواج کنید؛ چون خون شما به هم نمی‌خورد! این یک حرف کاملاً اشتباه است و متاسفانه می‌تواند اطلاعات غلطی را به مخاطب بدهد، ما در بحث مشاوره ژنتیک شاید کمتر از انگشتان یک دست مواردی داریم که به یک فرد بگوییم که نمی‌توانی بچه سالم داشته باشی و تقریباً برای قریب به اتفاق بیماری‌های شناخته شده راهکارهای مختلفی وجود دارد.

 اکنون در دوره ای هستیم که سیاست گذاری کلی نظام به سمت جوانی جمعیت و فرزندآوری رفته و بزرگترین پیش نیاز، اطمینان خاطری است که باید به جامعه بدهیم مبنی بر اینکه شما می‌توانید فرزند سالم داشته باشید و دوم اینکه ما در کنار شما هستیم تا این محقق شود. رسانه در این امر می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. همانطور که در ساخت یک سریال از مشاور انتظامی و مشاور حقوقی و سایر مشاوران کمک می‌گیرند، باید در حوزه پزشکی نیز این مشاور وجود داشته باشد و اطلاعات درست به جامعه بدهند.

 بحث دوم شناساندن خدمات به جامعه است، در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اکثریت جامعه نمی‌دانند که بیمارستان قائم(عج) دارای خدمات ژنتیک است و همه روزه بهترین متخصصان دانشگاه ارائه خدمت می‌کنند. اطلاع رسانی در مورد این خدمات باید از طریق رسانه‌های دانشگاه و از جمله وبدا انجام شود. اما ارتباطی که باید با رسانه‌های تلویزیون رادیو و تلویزیون انجام شود نیز، بهتر است مد نظر قرار بگیرد. ضمن اینکه اگر سیاست کلی جوانی جمعیت برای ما مهم است و قصد داریم به سمت آن حرکت کنیم، باید خدمات مشاوره ژنتیک نفوذ بالایی در جامعه پیدا کند و تعداد افرادی که از این خدمات محرومند به حداقل برسد . حقیقتاً در گروه ژنتیک، اساتید در این حد پای کار هستند که دکتر حمزه لویی به عنوان استاد پیشکسوت ژنتیک دو هفته یک بار به تربت جام می‌روند و به خانواده‌هایی که امکان و سرمایه مالی ندارند که به مشهد بیایند، خدمات مشاوره‌ای ارائه می‌کنند. لذا اطلاع رسانی رسانه‌ها باید با قوت انجام بشود .

*وبدا: آقای دکتر رحیمی در ماه گذشته شاهد این بودیم که نام دانشگاه علوم پزشکی مشهد و گروه ژنتیک در همایش کشوری که در فارس برگزار شد، درخشید و این سبب افتخار دانشگاه بود در این خصوص توضیح بفرمایید؟

با توجه به بحث پزشکی بازساختی و اهمیت آن؛ که عرض شد، یک نهاد علمی در کشور آمریکا وجود دارد که بورد پزشکی بازساختی است و این نهاد ۸ نفر از اساتید و محققین را در کشور ایران رصد کرده بودند و اطلاعات علمی را در مورد آنها جمع آوری و مواردی که فعالیت‌های اثرگذار در حوزه بالینی و طبی و همینطور تولید مقالات علمی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد داشتند را جمع آوری کرده بودند و نماینده بورد پزشکی بازساختی که یک عرب زبان  از کشور عراق بود به نمایندگی از آنها به ایران سفر کرده بود و در جریان این سفر به ۸ نفر از اساتید که در این حوزه فعالیت داشتند، جایزه ای را اهدا کردند و بنده هم در حیطه زخم و سلول‌های بنیادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با توجه به فعالیت‌های خود و به نمایندگی از مجموعه دانشگاه این هدیه را دریافت کردم.

اما نکته مهم این است که تحقیقات ما در خارج از ایران دیده می‌شود و آنها هم برداشت‌های علمی خود را انجام می‌دهند و این در مرز علم، حرکت کردن بسیار مهم است. مهم‌ترین نکته را آقای دکتر عباس‌زادگان اشاره کردند که مسئولین ارشد دانشگاه به این موضوع دقت کنند که حرکت کردن در مرز علم هم نیاز به هزینه و هم برنامه‌ریزی دارد، یعنی شما هم باید ریل گذاری کنید و هم هزینه کنید برای قطاری که می‌خواهد روی این مسیر حرکت کند. وقتی ما می‌گوییم یک تشخیص جدید و یک درمان و روش جدید را در دانشگاه ابداع می‌کنیم در واقع تعداد قابل توجهی طرح تحقیقاتی و پایان‌نامه دانشجویی و کار آموزشی و فعالیت‌های علمی و به روز بودن اساتید پشت این قضیه است . بنابراین زمانیکه ما یک تکنیک جدید را در دانشگاه ایجاد می‌کنیم قطعاً نیازمند حمایت است و این صرفاً حمایت مالی نیست ، بلکه حمایت معنوی گاهی کاربردی‌تر است و این حمایت معنوی یعنی اینکه اساتید در سیستم دیده بشوند و ببینند که ارائه خدمت آنها موثر است. دکتر مجرد هم به بحث جوانی جمعیت اشاره کردند که بنده در ارتباط با آن عرض می‌کنم که ما یا باید زوج‌های بارور را تشویق به فرزندآوری کنیم و یا زوج‌های نابارور را بارور کنیم. یکی از معضلاتی که اکنون وجود دارد نارسایی زودرس تخمدان است و ما طرح تحقیقاتی مشترکی را با همکاری دو تن از اساتید نازایی و ناباروری مرکز میلاد در حال حاضر با سلول‌های بنیادی انجام می‌دهیم تا این افراد به چرخه فرزندآوری برگردند و این تنها کار یک رشته نیست، بلکه سلول‌های بنیادی، گروه نازایی، گروه ژنتیک و تکنولوژی تولید مثل همگی نیاز به حمایت دارد و باید این جمع در کنار هم قرار بگیرند تا نتیجه محقق شود. بنابراین حمایت از برخی گروه‌هایی که به شدت می‌توانند به گروه‌های بالینی کمک کنند ضروری است، و یکی از این گروه‌ها پزشکی مولکولی و ژنتیک پزشکی است که واقعاً در خیلی از جاهای دنیا داخل دپارتمان‌های بالینی جای می‌گیرند. امیدوارم که بتوانیم درمانگاه درمان‌ها و تشخیص‌های نوین را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد راه اندازی کنیم و امید که این جزو افق درمان‌های دانشگاه باشد.

*وبدا: دکتر حسن‌زاده چه زمان بازنشسته شدید؟

من در سال ۹۶ بازنشسته شدم و از دکتر مجرد خواستم که مدیر گروه شوند و از آن زمان با یک سری کارهای بیرون کلینیک و کارهای تشخیصی قبل از تولد مشغولم و امروز با افتخار می‌گویم که گروه ژنتیک در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به عنوان قوی‌ترین بنیه علمی کشور تشکیل شده است. بحث ژنتیک اکنون با بالین لینک شده و کار آن یک کار تشخیصی است، بحث بیماری‌های تشخیصی ژنتیک قبل از تولد، زمانی که ما کار را آغاز کردیم بگونه ای بود که اگر کسی پیش ما می‌آمد و مشاهده می کردیم که یک بیماری حاصل یک ازدواج خویشاوندی است، یک ریسک ۲۵ درصدی را برای افراد قرار می‌دادیم، اما اکنون حوزه ژنتیک آنقدر پیشرفت کرده که با تکنیک‌های پیشرفته می‌توانیم تمام فاکتورها و جهش‌ها را بررسی کنیم. لذا ژنتیک از علوم پایه باید به بالین برود، چون در حقیقت یک کار پیشگیری کننده است، متاسفانه فرهنگ درمان ما رشد کرده اما فرهنگ پیشگیری نه! اگر ما به فرهنگ پیشگیری برسیم در واقع علاج قبل از واقعه کرده‌ایم و در تمام بخش‌های بیمارستانی باید این سرویس‌های مشاوره ژنتیک و آزمایشگاه تشخیص قبل از تولد وجود داشته باشد و یک ارتباط تنگاتنگی با بالین داشته باشد.من در حال حاضر در کلینیک ژنتیک هستم و در آنجا همین کار تشخیص قبل از تولد را انجام می‌دهیم.

*وبدا: و سخن پایانی شما...

یک مشکل کشور ما این است که متاسفانه به تعداد دانشجویی که می‌گیریم توجه نمی‌کنیم، به اینکه که آیا به همین نسبت بازار کار در کشور وجود دارد یا نه این‌ افراد پس از اینکه فارغ التحصیل می‌شوند به خصوص مقاطع ارشد جذب کار نمی‌شوند و آهنگ مهاجرت می‌کنند. لذا برای این جوانان باید تضمین کار و اعتبار وجود داشته باشد، این جوانان تشنه علم و خدمت هستند. نباید سال‌ها هزینه صرف آنها شود و بعد دیگران استفاده آن را داشته باشند. اما شخصاً به گروه ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی مشهد افتخار می‌کنم چون یکی از قوی‌ترین گروه‌های دانشگاه است که باید بیشتر به آن بها داده شود.

و یک نکته مهم اینکه باید بدانیم پزشکی شاخه‌ای از ژنتیک است نه ژنتیک شاخه‌ای از پزشکی... چون ردپای ژنتیک در همه زمینه‌های پزشکی وجود دارد و وقتی که رد پای ژنتیک را داشته باشیم، قطعا بسیاری از روش‌های درمانی را هم پیدا می‌کنیم.

406.jpg - 97.29 kB

407.jpg - 103.27 kB

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image