دکتر بهروز دواچی، متولد ۱۳۳۹ در شهرستان سبزوار، متخصص رادیولوژی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از جمله اساتید مجرّب و فعال در حوزههای مختلف آموزشی، پژوهشی و درمانی این دانشگاه است که سابقهی بیش از سه دهه خدمت در عرصه های گوناگون، چهرهی این استاد پیشکسوت را به عنوان یکی از شخصیتهای تاثیرگذار در پیشبرد اهداف و برنامههای دانشگاه، در ذهنِ خانوادهی بزرگ دانشگاه علوم پزشکی مشهد ماندگار کرده است. دکتر دواچی که در کارنامه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود از افتخارات متعددی برخوردار است، در دورهی اخیر جشنواره آموزشی-پژوهشی شهید مطهری که در اردیبهشت ماه سال جاری برگزار شد، به عنوان یکی از چهرههای شاخص و استاد سرآمد معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت. به همین بهانه گفتگویی داشتیم با این استاد پیشکسوت که شرح آن را در ادامه میخوانید:
وبدا: ضمن سپاس از حضور شما در این گفتگو لطفاً خود را برای مخاطبین ما بیشتر معرفی بفرمایید؟
من دکتر بهروز دواچی هستم، متولد ۱۳۳۹ در شهرستان سبزوار و در یک خانواده فرهنگی. پدرم معلم بودند و حدود ۴۰ سال در شهرها و روستاهای مختلف سبزوار تدریس کردند و مادرم هم اگر چه خانهدار بودند، اما به شدت علاقمند به ادامه تحصیل فرزندان بودند و در واقع همین تشویقها و حمایتهای مادر و پدرم سبب شد که من و سه برادر دیگرم تحصیلات عالیه را به خوبی طی کنیم و هر یک در جایگاه شغلی مناسبی قرار بگیریم. در حال حاضر برادرانم در رشتههای مهندسی مکانیک، برق و پلیمر هر یک در سازمانهای معتبری مشغول به کار هستند و من هم در دانشگاه علوم پزشکی مشهد خدمت میکنم.
وبدا: دوران تحصیل در مدرسه و پس از آن در دانشگاه را چگونه گذراندید؟
آغاز دوره تحصیل من در مدرسه مصادف شد، با آغاز دوره نظام جدید تحصیل که یک دوره ۵ ساله در دبستان و شامل دو دوره سه ساله در دبیرستان بود، پیش از آن تحصیل در مدرسه به دو دوره ۶ ساله ابتدایی و 6 ساله دبیرستان تقسیم میشد. پس از اتمام دوره مدرسه برای شرکت در کنکور اقدام کردم که در واقع برای اولین بار به صورت سراسری در کشور برگزار میشد و پیش از آن دانشکده ها به صورت محلی آزمونهای خود را برگزار میکردند و هر یک بر اساس ظرفیت موجود در دانشکده، دانشجو میگرفتند.
رتبه من در آزمون سراسری ۸۳۹ شد که با توجه به ضریب ۱۰ درصد سهمیه، توانستم در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در رشته پزشکی پذیرش شوم. در آن زمان در کل کشور تنها ۱۲۰۰ نفر دانشجوی پزشکی و دندانپزشکی جذب میشد و کل داوطلبانی که در رشته تجربی شرکت کرده بودند حدود ۳۰۰ هزار نفر بود.
بهمن ماه سال ۱۳۵۷ بود که من به دانشگاه مشهد آمدم و در حالیکه در مقطع علوم پایه 57 واحد درسی را گذرانده بودم، انقلاب فرهنگی شد و ما حدود دو سال و نیم تعطیل شدیم، بعد از این دوره تعطیلی مجدداً به دانشگاه برگشتیم و دوره فیزیوپاتولوژی را که برای اولین بار ارائه میشد آغاز کردیم.
دوره پزشکی عمومی، در خرداد ۱۳۶۶ به پایان رسید و با توجه به اینکه 10درصد دانشجویان بدون گذراندن خدمت سربازی میتوانستند تخصص بگیرند، من هم برای تحصیل در رشته رادیولوژی اعلام آمادگی کردم و در مهر ماه ۱۳۶۶ تحصیل در دوره تخصصی رادیولوژی آغاز شد. در طی دوره رزیدنتی حدود ۶ ماه به جبهه رفتم و به عنوان طرح رزیدنتی در آنجا خدمت کردم و در نهایت سال ۱۳۶۹ دوره تخصص نیز به پایان رسید و با توجه به اینکه دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعلام نیاز کرده بود، من به وزارتخانه مراجعه کردم و حکم من برای دانشگاه علوم پزشکی مشهد زده شد. طبق قوانین وزارتخانه باید یک سال دورهای را در خارج از مرکز میگذراندم که به همین منظور به بیرجند رفتم و به جای یک سال حدود دو سال و نیم در آنجا به امر آموزش دانشجویان مشغول بودم. در مهر ۱۳۷۲ به بیمارستان قائم(عج) مشهد آمدم و از آن زمان تاکنون در این مرکز مشغول به کار هستم.
وبدا: با توجه به خدمت 30 ساله شما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اگر بخواهید مقایسهای از شرایط آن زمان و اکنون داشته باشید این مقایسه چطور خواهد بود؟
حقیقت آن است که رشته رادیولوژی در طی این سه دهه، پیشرفتهای بسیار زیادی داشته و این تفاوت بسیار محسوس است. دورانی که ما در دهه ۷۰ کار را آغاز کردیم تنها یک دستگاه رادیوگرافی و سی تی اسکن بود؛ همراه با پزشکی هستهای که درسطح بسیار ابتدایی قرار داشت و در واقع اولین سالهایی بود که دستگاه سی تی اسکن به عرصه درمان راه یافته بود، همینطور دستگاه سونوگرافی در سالی که من رزیدنت بودم به تازگی وارد این عرصه شد و ظرف این ۳۰ سال انقلابی در رشته رادیولوژی اتفاق افتاد. در واقع اگر من بخواهم مقایسه کنم وضعیت رادیولوژی اکنون را با ابتدای زمان کارم به جرات میتوانم بگویم که تنها ۱۰ درصد از ظرفیتهای کنونی در آن زمان وجود داشت و به لطف پیشرفتهایی که علم و تکنولوژی داشت، امروز ما از دستگاههای پیشرفته و بسیار خوبی برخوردار هستیم. دستگاههای سی تی اسکن که در آن زمان بسیار ابتدایی بود، اکنون قابلیتها و کارکردهای زیادی دارد، همینطور دستگاه ام آر آی که در آن زمان اصلاً نبود و بعد اختراع شد و خیلی هم سریع پیشرفت کرد.
به تعبیری مقایسه رادیولوژی آن زمان و اکنون شبیه مقایسه تلفنهای آن زمان و تلفنهای هوشمند کنونی است؛ در آن زمان شما اگر قصد داشتید یک تماس داشته باشید، باید ابتدا با تلفنخانه تماس میگرفتید تا شما را به مقصد وصل کند و تلفن بین شهری هم وجود نداشت، اما امروز شما با دستگاه موبایل هوشمند بسیاری از کارها را قادرید انجام دهید. در واقع رادیولوژی در گذشته تنها شامل کارهای تشخیصی بود، اما اکنون این رشته وارد حیطههای درمانی و کارهای جراحی مانند شده است و با رادیولوژی خیلی از کارها که قبلاً جراحی میشد اکنون در حال انجام هستند. از جمله؛ سانداژ یا تخلیه آبسه ، بیوپسی و آنژیوگرافی، همه به لطف این رشته انجام میشود و هر قسمت رادیولوژی امروزه یک شاخه وسیع شده و رشتههای فوق تخصصی و در واقع سوپر فوق تخصصی ایجاد شده و اصلاً قابل قیاس با گذشته نیست.
وبدا: در طی سه دهه گذشته چه فعالیتهایی در دانشگاه داشتهاید؟
بنده چون هیئت علمی دانشگاه بودم، به مدت ۱۵ سال در دانشکده پیراپزشکی تدریس میکردم و در کنار آن کار رادیولوژی را نیز در کلینیک ویژه بر عهده داشتم و چند سالی است که مطب شخصی را نیز تاسیس کردم و در آنجا هم مشغول به کار هستم.
در خصوص انجام کارهای پژوهشی نیز باید عرض کنم که ما عموماً کارهای پژوهشی را به صورت تیمی انجام میدهیم و معمولاً با گروههای مختلف اطفال، زنان، رادیولوژی دهان و دندان در دانشکده دندانپزشکی و گروههای دیگر در ارتباط هستیم و مقالات زیادی را با همکاری یکدیگر تهیه کرده ایم.
وبدا: با توجه به تجربه طولانی خدمت در فضای دانشگاه و به ویژه حوزه رادیولوژی چه پالشها و محدودیتهایی را در این عرصه احساس میکنید؟
هرچند که طی دو سه سال اخیر در بخش رادیولوژی تعداد قابل توجهی دستگاههای جدید برای کارهای تشخیصی و درمانی به بیمارستان قائم(عج) اضافه شده اما با توجه به افزایش یافتن تعداد بیماران، همچنان با کمبود دستگاهها و امکانات مواجه هستیم و امیدواریم از این جهت امکانات بیشتری وارد حوزه رادیولوژی شود. همچنین تعداد اعضای هیئت علمی نیز با توجه به افزایش دانشجویان رادیولوژی باید افزوده شود. در زمانی که بنده شروع به کار کردم ۹ نفر عضو هیئت علمی در دانشگاه داشتیم که اکنون به حدود ۱۲ نفر رسیده، اما با توجه به اینکه در آن زمان حجم کار کمتر بود و تعداد دانشجویان نیز از آن زمان تاکنون افزایش یافته، لازم است که تعداد اعضای هیئت علمی نیز افزوده شود. در گذشته بخش رادیولوژی چهار بخش اقماری داشت، یعنی ۴ سالن رادیولوژی در اختیار ما بود اما اکنون همین بخش هم تحلیل رفته و خیلی از لحاظ وسعت و فضا کم شده علی رغم اینکه ظرفیت فضای کار چندین برابر شده است.
وبدا: به عنوان یک استاد پیشکسوت چه توصیهای به دانشجویان رشته رادیولوژی دارید؟
به دانشجویان عزیز عرض میکنم؛ موضوعی که سبب پیشرفت میشود اولاً عشق و علاقه به رشته رادیولوژی است که اگر این عشق و علاقه و در کنار آن تلاش باشد قطعاً موفقیتهای زیادی محقق خواهد شد، اما اگر علاقه و تلاش نباشد خیلی نمیتوان در این عرصه موثر و کارآمد بود، ضمن اینکه بحثهای مالی در رشته رادیولوژی به نسبت سایر رشتهها چندان چشمگیر نیست و با توجه به اینکه هزینههای آن بالا است، کار در این رشته چندان مقرون به صرفه نیست. بنابراین آنچه که میتواند بیش از همه در ماندگاری افراد در این حوزه کاری موثر باشد، عشق و علاقه به این رشته است. زمانی که بنده به این رشته وارد شدم کسی چندان علاقهای به رشته رادیولوژی نشان نمیداد. اما اکنون برعکس شده و این رشته جز رشتههای تاپ محسوب میشود که خیلی از دانشجویان دوست دارند در آن تحصیل کنند. توجه به حال و وضعیت بیماران و کمک به آنها نیز از جمله مسائلی است که اگر فرد نسبت به آن توجه داشته باشد کار در این رشته برای او لذت بخش خواهد بود.
وبدا: نقش اساتید در رشد و پیشرفت دانشجویان همواره غیرقابل انکار و بدیهی بوده است، آیا مایلید که از اساتید خود یادی کنید؟
بله ، اساتید بزرگواری در دوره تحصیل یاریگر من بودند که از جمله آنها میتوانم به آقایان دکتر صدری، دکتر انوشیروانی که در بخش سی تی اسکن و پزشکی هستهای بودند، همچنین دکتر رحیمی رئیس بخش رادیولوژی، دکتر یغمایی و مرحوم دکتر دبیری و دکتر راهرو که همچون یک برادر به من کمک میکردند، اشاره کنم. کار سونوگرافی را نیز از آقای دکتر رحیمی آموختم و دکتر رحیمیان هم بانی آمدن من به بخش رادیولوژی شدند.
وبدا: چنانچه نکته ای در این گفتگو ناگفته مانده که مایلید عنوان شود، بفرمایید؟
ما در کشور و از جمله در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، استعدادهای بسیار خوبی را در بین دانشجویان و رزیدنتها داریم و هرچند که همه دانشجویان با استعداد و توانمند هستند، اما تقریبا هر یکی، دو سال در بین دانشجویان استعدادهای خاصی پیدا میشوند که حقیقتاً حیف است به آنها توجه نشود و جذب مجموعه دانشگاه نشوند. این افراد که بعضاً دارای رتبههای المپیاد نیز هستند، اگر جذب حیطه آموزش و درمان نشوند و از دانشگاه خارج شوند معمولاً استعدادشان شکوفا نمیشود و اغلب از کشور مهاجرت میکنند. به نظر بنده روی این افراد باید سرمایهگذاری شود و با افزایش دادن زمینههای کار برای آنها عرصه را برای ماندن این افراد مهیا کنیم. همچنین پیشرفت و ترقی در سایه وجود امکانات و دستگاههای به روز است و از این بابت امیدواریم که امکانات و دستگاهها در همه بخشها و از جمله رادیولوژی افزایش یابد.