توکل به خداوند، مطالعات جانبی و ورزش کردن، در پیمودن مسیرهای پیشرفت موثر و کمک کننده هستند
دکتر امید آرسته، متولد 1367 در شهرستان قوچان، عضو هیات علمی و استادیار گروه داروسازی بالینی دانشکده داروسازی مشهد، یکی از اساتید و محققان جوان دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که از سال 1399 به عنوان عضو هیات علمی در بخش های مختلف آموزشی، پژوهشی و درمانی این مجموعه حضوری فعال داشته و با نگارش حدود ۳۰ مقاله که قریب به 20 مورد آن به عنوان مقالات ISI انتشار یافته، آثار پژوهشی ارزشمندی را در دسترس جامعه محققین دنیا قرار داده است، یکی از مطالعات مهمی که اخیراً توسط این استاد جوان انجام شده و به عنوان یکی از طرح های منتخب معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد معرفی گردید، " بررسی اثر ضد قارچی یک داروی کاهنده چربی خون در بیماران سرطانی" که نتایج آن با توجه به عفونتهای قارچی و مقاومت قارچها میتواند به عنوان یک درمان کمکی در کنار سایر داروها استفاده شود. در ادامه گفتگوی رسانه خبری وبدا با این استاد و محقق جوان دانشگاه علوم پزشکی مشهد را می خوانید...
*وبدا: با سپاس از حضور شما در این گفتگو، لطفا خود را برای مخاطبین ما بیشتر معرفی کنید؟
من دکتر امید آرسته، متولد 19 شهریورماه 1367 ؛ یعنی دقیقاً دو روز پس از پایان جنگ تحمیلی در شهرستان قوچان بدنیا آمدم. تحصیلات ابتدایی تا پایان متوسطه را در زادگاهم گذراندم و تقریبا تا اوایل دوره دبیرستان همیشه جزو شاگردان ممتاز در مدرسه بودم، اما دوره دبیرستان به خاطر علاقه زیادی که به ورزش کشتی داشتم، وارد عرصهی ورزشی شدم و به دلیل اولویت قرار گرفتن بحث ورزش، تحصیلاتم در مقطعی از زمان دچار افت شد، ولی خوشبختانه یا متاسفانه در سال دوم دبیرستان، وقتی در مسابقه استانی کشتی، باختی را تجربه کردم، تصمیم گرفتم ورزش را کنار بگذارم و تمرکزم را بر تحصیل قرار دهم و همین امر سبب شد که در سال سوم دبیرستان معدلم به ۱۹ و ۲۳ برسد. بعد از دوره پیش دانشگاهی و شرکت در کنکور در رشته داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد پذیرفته شدم و دوران تحصیلات عالیهی من در مشهد آغاز شد، این نکته را هم عرض کنم که همه مسیر تحصیل من در دوران پیش از دانشگاه، در مدارس عادی و نه مدرسه تیزهوشان یا غیرانتفاعی و در منطقهی از نقاط پایین شهر سپری شد و در واقع از مسیری آمدم که شاید برای خیلی از افراد باورپذیر نباشد، اما با تحمل سختی ها و پشت سر گذاشتن بسیاری از دشواری ها توانستم در رشته داروسازی دانشگاه مشهد پذیرفته شوم.
*وبدا: چه چیز موجب علاقه شما به رشته تخصصی داروسازی بالینی شد؟
در دوره عمومی داروسازی، من به همه دروس علاقه نداشتم؛ واقعیت هم این است که چنانچه شخصی بخواهد در یک کاری موفق شود، اگر همه جنبههایش قوی باشد، شاید در نهایت فرد موفقی نشود. اما اگر تنها به یک درس یا فیلدی که علاقمندی اش بیشتر است بپردازد و روی آن تمرکز کند، این فرد نسبت به کسی که تمام نمراتش بهتر است، شاید فرد موفقتری باشد. لذا در دوره عمومی به خاطر تدریس بسیار خوبی که استاد محمدپور داشتند من به رشته داروسازی بالینی علاقمند شدم و در دوره دانشگاه، مسیر ورزش را هم دوباره ادامه دادم و در رشته کشتی موفق شدم در دانشگاه مقام اول را کسب کنم و همراه تیم کشتی دانشگاه در المپیاد کشتی که در سال ۱۳۸۹ برگزار شد، حضور داشتم که البته در سطح کشوری موفق به کسب مقام نشدم.
*وبدا: با پایان دوره عمومی در رشته داروسازی، مستقیماً وارد دوره تخصصی شدید؟
خیر... پس از اتمام دوره عمومی علاقه شدیدی به ادامه تحصیل در رشته داروسازی بالینی داشتم، اما همان سالی که قصد داشتم، برای دوره تخصص اقدام کنم، قانونی تصویب شد مبنی بر اینکه یا باید فرد متاهل باشد که بتواند در دوره تخصصی شرکت کند و یا اینکه خدمت سربازی را رفته باشد، در غیر این صورت نمیتواند در آزمون دوره تخصص شرکت کند.
بنابراین من تصمیم گرفتم به خدمت سربازی بروم و پس از اینکه دو سال دوره خدمت مقدس سربازی را در ارتش گذراندم، مجدداً در سال آخر که هم در خدمت سربازی بودم و هم در داروخانه کار میکردم، مشغول درس خواندن شدم و توانستم دوره تخصص داروسازی بالینی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرش شوم. سال 1398 تحصیلات دوره تخصص تمام شد و من یک سال (98-99) به صورت داوطلبانه و رایگان تدریس رزیدنتهای دانشگاه را انجام میدادم و از شهریور ماه سال 1399 عضو هیئت علمی ( قراردادی ) دانشگاه شدم.
*وبدا: ورزش را تا چه حد در پیشرفت تحصیلی و کاری موثر می دانید؟
ورزش کردن در کنار فعالیتهای کاری میتواند نقش بسزایی در موفقیت افراد داشته باشد. هرچند که من در رشته ورزشیام حائز رتبه و مقام خاصی نشدم اما ورزش کمک کرد که سخت کوشی را در مسیر کارم یاد بگیرم، سختیهایی که در ورزش تحمل کردم، سختکوشی را به من آموزش داد، علاوه بر اینکه سلامت جسم انسان هم تامین میشود و به تبع آن روح انسان هم شرایط بهتری خواهد داشت.
*وبدا: دوره تخصصی داروسازی بالینی در تهران چگونه گذشت؟
یکی از بهترین دورههای زندگی من، دوره تخصص بالینی در دانشگاه تهران بود، چون با افرادی مواجه شدم که انسانهای بسیار بزرگی بودند؛ افرادی مثل پروفسور یلدا، استاد مجتهدزاده، استاد خلیلی، استاد دشتی و ... که واقعاً در سطح کشور نامدار هستند و بیشترین چیزی که از این افراد یاد گرفتم، تواضع رفتاری و فروتنی بود که در نهایتِ بزرگی، از آن برخوردار بودند.
در این دوره، با توجه به علاقه ای که به بخش ICU یا مراقبتهای ویژه داشتم و با عنایت به این نکته که معمولا تعدد دارو در قسمت مراقبت های ویژه بیشتر است، احساس کردم گزینه بهتری است، اما در ایامی که نزدیک به اتمام دوره تحصیل من بود و قصد بازگشت به شهر مشهد را داشتم در اینجا اعلام شد که ما نیازی به هیئت علمی در بخش مراقبتهای ویژه نداریم و با توجه به مشورتی که با اساتید تهران داشتم، فیلد خون و سرطان بالغین را انتخاب کردم.
*وبدا: ... و از نتیجه این مشورت و ورود به فیلد خون و سرطان بالغین راضی هستید؟
بله.. قطعاً ، اصولاً هر کسی در هر کاری اگر با اهل فن آن مشورت بگیرد ضرر نخواهد کرد و این مشورت میتواند در انتخاب درست مسیر بسیار کمک کننده باشد، من هم بسیار خوشحالم که وارد فیلد سرطان خون شدم و در حد توان خودم توانستم به بیمارانی که دچار این بیماری هستند کمک کنم. خوشبختانه اساتیدی هم که در بخش خون و سرطان بالغین حضور دارند، استقبال خوبی داشتند و من از تمام این بزرگواران درس اخلاق آموختم و از تک تک آنها تشکر می کنم. لازم میدانم در اینجا از رییس بخش خون و آنکولوژی بیمارستان امام رضا(ع) جناب آقای دکتر اللهیاری و رییس بخش خون و آنکولوژی بیمارستان قایم(عج) جناب آقای دکتر رحیمی تشکر کنم.
*وبدا: در حال حاضر به عنوان عضو هیات علمی ، چه فعالیت هایی را در دانشگاه عهده دار هستید؟
کار ما در دانشگاه به سه بخش تقسیم میشود؛ بخش اول، بخش درمان است؛ اصلیترین کار متخصصین داروسازی بالینی در بخش درمانی و کمک به بیماران بستری در بیمارستان است. در بررسی هر مشکل دارویی؛ اعم از تنظیم دوز دارو یا تداخلات دارو و عوارض ناشی از داروها و ... اساتید داروسازی بالینی میتوانند یک کمک بسیار خوب برای پزشکان شاغل در بیمارستان باشند و به آنها مشورت بدهند.
بخش دوم این رشته مربوط به بخش آموزش است، که معمولاً نسبت به سایر رشتهها فشار زیادی در این بخش روی اساتید داروسازی بالینی است دلیل آن هم اولاً تدریس حجم زیاد دروس است و ثانیاً خیلی از بازآموزیها توسط گروه اساتید داروسازی بالینی برگزار میشود، در این راستا من همیشه سعی کردم که فاصله ای بین من به عنوان استاد و دانشجویانم وجود نداشته باشد و بعضاً مواردی بوده که من از دانشجویان یک رفتار خوب را آموختهام.
در حیطه پژوهش هم، خوشبختانه در فیلد خون و سرطان به دلیل جدید بودن، جای کار زیاد است و من در طی سه سالی که در دانشگاه بودم تقریباً ۲۵ الی ۳۰ مقاله را توانستم چاپ کنم که از این تعداد بالای ۲۰ مقاله ISI است و یکی از کارهای ارزشمندی که اخیراً انجام شد و به عنوان یکی از طرح های منتخب معاونت بهداشتی دانشگاه معرفی گردید، " بررسی اثر ضد قارچی یک داروی کاهنده چربی خون در بیماران سرطانی بود و این مطالعه کمک کرد تا مطالعات بیشتری انجام شود و با توجه به عفونتهای قارچی و مقاومت قارچها میتواند به عنوان یک درمان کمکی در کنار سایر داروها استفاده شود.
علاوه بر این کار در حوزه پژوهش، ما مطالعات سیستماتیک ریویو و متا آنالیز را در کنار استاد محمدپور انجام دادیم، که مجدداً از ایشان تشکر میکنم. این مطالعات، در واقع مطالعاتی است که بر اساس آنها میتوان در سیستم سلامتی یک کشور تصمیم گیری کرد و هیچ هزینهای برای تحقیقات روی این مطالعات صرف نشده، اما ارزش این مطالعات بسیار بالا است، در واقع این مطالعات، نتایج مطالعات مختلف را جمع میکند و یک نتیجهگیری کلی را به صورت کمی گزارش میکند و در نتیجه میتواند مطالعات بسیار مفیدی را از آنها استخراج کرد. تعداد مطالعات سیستماتیک ریویو و متا آنالیز در حدود ۱۰ مطالعه بوده که در سایت پژوهشی دانشگاه موجود است.
*وبدا: اهمیت کار پژوهش به لحاظ کمی و کیفی از نگاه شما تا چه حد است؟
هرچند ما پژوهش زیادی در دانشگاه داریم، اما باید پژوهش ما کاربردی باشد، دانشگاههای نسل چهارم در دنیا معتقدند که برونده دانشگاه باید کمک به مردم در اجتماع باشد. لازم است مطالعات پژوهشی ما به سمتی برود که مثلاً از هر ۱۰ مقاله حداقل ۳ یا ۴ مورد آن اثرگذار در جامعه باشد.
یکی از مشکلاتی که هم اکنون در دانشگاه وجود دارد، تب مقاله نویسی است که هرچه تعداد مقالات بیشتر میشود، جایگاه اساتید بالاتر میرود، در صورتی که اثربخشی و کارکرد مقالات مهمتر است ... البته معمولاً دانشگاه هم اصرار دارند که اساتید این مقالات را داشته باشند. اما اگر ما به یک عضو هیئت علمی فرصتی دو سه ساله بدهیم که یک طرح پژوهشی خاص را انجام بدهد و به جای کار روی چند مقاله یک طرح پژوهشی را دنبال کند معمولاً نتایج بهتری را خواهیم داشت.
*وبدا: نقش خانواده را در موفقیت های خود چطور ارزیابی می کنید؟
نقش خانواده بسیار مهم و کمک کننده است و من در همین جا از پدر و مادر عزیزم سپاسگزاری میکنم؛ بویژه مادرم که همیشه پشتیبان و حامی من در سختیها بودند و من دست بوس ایشان هستم. اجازه می خواهم خاطره ای هم از زبان مادرم بازگو کنم که الگوی من در صبر و استقامت هستند. ایشان در دوران جنگ تحمیلی و زمانیکه که پدرم در جبهه حضور داشتند، به تنهایی از ۷ فرزند مراقبت میکردند و اینچنین روایت می کنند که یک بار آنقدر فشار زندگی زیاد شد که گریه کردم... امیدوارم توانسته باشم گوشه کوچکی از سختی هایی که مادر و پدرم کشیده اند را جبران کنم و باعث خوشحالی شان شده باشم.
*وبدا: مهمترین چالش هایی که در حوزه کار با آن مواجه هستید چه چیزهایی است؟
مهمترین چالش از نگاه من بحث اقتصادی است، اگر دانشگاه برای اعضای هیئت علمی حداقل امکانات و از جمله مسکن را فراهم کند، مطمئناً برون داد پژوهشی و آموزشی عضو هیئت علمی بیشتر خواهد بود و در نسل آینده هم موثر خواهد بود. چون دانشجویی که میبیند حداقلهای معیشت یک عضو هیئت علمی مهیا است، مطمئناً او هم علاقمند میشود، که وارد این مجموعه شود و خدمت کند، اما چنانچه این شرایط حداقلی فراهم نباشد دانشجو هم بیانگیزه میشود و تمایلشان به سمت دانشگاه کمتر خواهد شد.
*وبدا: در شرایط سخت معمولا چه چیزهایی می تواند به شما آرامش و انگیزه برای ادامه مسیر بدهد؟
یکی از چیزهایی که در شرایط سخت روحی به من کمک کرده، توکل به خداوند بوده و هست. گاهی چیزهایی را ما نمیدانیم و مصلحت ما نیست، اما اصرار بر آن داریم و سالها بعد میفهمیم که اگر اتفاقی نیفتاده به این دلیل است که به صلاح ما نبوده است. اگر به این حقیقت برسیم قطعا درک و هضم خیلی از موضوعات برای ما آسان تر خواهد بود. یک مورد دیگر هم که به دانشجویان توصیه میکنم این است که مطالعه جانبی را حتماً در برنامه خود قرار دهند، من هر شب نیم ساعت مطالعه غیر درسی دارم؛ از ادبیات و رمان گرفته تا تاریخ. این کار هم روی دید فرد اثرگذار است و هم اینکه یک آرامش روحی برای فرد ایجاد میکند. ادبیات ما غنی از مواردی است که میتواند در زندگی شخصی مان کمک کننده باشد. من سخنم را با شعری از حکیم ابوالقاسم فردوسی به پایان میرسانم که میفرماید: دلت گر به راه خطا مایل است/ تو را دشمن اندر جهان خود دل است...