دکتر سلمان سلطانی و دکتر آتنا آقایی، دو تن از اعضای هیات علمی جوان دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستند که در سال 1386 و در شرایطی که دومین سال دوره دانشجویی خود را در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد سپری می کردند، با اعتماد به شناختی که از یکدیگر در محیط دانشگاه یافته بودند، تصمیم به ازدواج گرفتند و تقریبا همهی مراحل پیشرفت در عرصه های تحصیل و اشتغال را ، طی 17 سال گذشته، همگام و همراه با یکدیگر به پیش برده اند. این زوج جوان که هم اکنون دارای دو فرزند 11 و 5 ساله هستند، علاوه بر فعالیت در حوزه های آموزش و درمان، در عرصه تحقیقات نیز، پژوهشی های موثر و کاربردی را رقم زده اند که در محافل علمی- پژوهشی داخل و خارج کشور مورد تقدیر قرار گرفته است.
برای آشنایی بیشتر با این زوج توانمند و موفق، سایت خبری وبدا گفتگویی با ایشان داشته که شرح آن را در ادامه می خوانید:
*وبدا: با سپاس از حضور شما در این گفتگو، لطفا بیوگرافی مختصری از خود عنوان بفرمایید؟
من دکتر سلمان سلطانی هستم، متولد سال 1366 در بیرجند، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، فوق تخصص جراحی پیوند کلیه و عضو گروه اورولوژی دانشگاه و این سعادت را داشته ام که تمام دوران تحصیلات دانشگاهی خود را؛ از دوران پزشکی عمومی، رزیدنتی و فلوشیپ در دانشگاه علوم پزشکی مشهد بگذرانم و به صورت مستقیم عضو هیات علمی دانشگاه شوم. طی دوران تحصیل در مقطع پزشکی عمومی، در آزمون علوم پایه، رتبه 7 کشوری را کسب کردم و در امتحانات پره انترنی هم موفق به کسب رتبه 8 کشوری شدم. در ادامه مستقیماً دوران رزیدنتی را آغاز کردم و در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد مشغول بکار و تحصیل شدم، بعد از اتمام دوره تخصص در آزمون بورد کشور موفق به کسب رتبه اول شدم و بلافاصله به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به کار شدم و از سال 95 تا کنون مشغول بکار در این مجموعه هستم.
من دکتر آتنا آقایی هستم، متولد اسفندماه 1365 در شهر مشهد و استادیار گروه پزشکی هسته ای دانشگاه علوم پزشکی مشهد و مانند همسرم تمام سالهای تحصیل را در دانشگاه مشهد گذراندم؛ بعد از طی دوره 7 ساله عمومی، بلافاصله در تخصص پزشکی هسته ای پذیرفته شدم و 4 سال دوره تخصص را در همین بخش(رزیدنتی) گذراندم، همچنین رتبه 2 بورد کشوری را کسب کردم و از سال 1396 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به عنوان عضو هیات علمی مشغول کار هستم و اکنون به عنوان رییس بخش پزشکی هسته ای خدمت می کنم.
*وبدا: در مورد نحوه آشنایی و ازدواج تان هم توضیحاتی بفرمایید؟
دکترسلطانی: هر دو نفر ما، ورودی سال 1384 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستیم و دو سال پس از ورود به دانشگاه یعنی در سال 1386 ازدواج کردیم و این مسیر طولانی را که تا اکنون پیموده ایم، با هم و با سختی های متعدد گذراندیم. خیلی از دانشجویان ما ازدواج نمی کنند، چون مسیر را سخت می بینند و ازدواج را به بعد از تحصیل موکول می کنند، اما من برای دانشجویانم و به خصوص رزیدنت ها ، زمانیکه در اتاق عمل با هم هستیم توضیح می دهم که وضعیت زندگی ما هم سخت بوده، دوران دانشجویی درآمدی نداشتیم و خیلی زود هم بعد از اینکه عقد کردیم در سال 1388 ازدواج کردیم.
در دوران رزیدنتی بچه دار شدیم و با همان بچه، هر دو آزمون بورد را با رتبه یک و دو قبول شدیم، با همان سختی ها من هم درس می خواندم و هم کار در اتاق عمل را داشتم. همسرم نیز، هم کار می کردند و هم بچه داری؛ یعنی یک کار اضافه داشتند که بیشتر روی دوش ایشان و کمتر روی دوش من بود و جا دارد از ایشان تشکر کنم. بعد از آن فرزند دوم هم بدنیا آمد و مسوولیت ها بیشتر شد.
*وبدا: با توجه به فعالیت چندین سالهی هر دو بزرگوار در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، شرایط و فضا را چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر سلمان سلطانی: با توجه به اینکه هر دو نفر ما، عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه هستیم، از دو جنبه می توانم این ارزیابی را داشته باشم؛ اول بُعد درمانی است که با بیماران سرو کار داریم و دوم بُعد آموزشی- پژوهشی که با دانشجویان و دانشگاه ارتباط داریم.
در بُعد درمانی، با توجه به افزایش روزافزون بیماران، وقت زیادی از ما گرفته می شود؛ هم در حوزه فوق تخصصی رشته خودم و هم در حوزه تخصصی اورولوژی، اما به هر ترتیب در حال انجام کار هستیم و بیشترین موضوعی که به فعالیتهای دانشگاه برمی گردد، بحث آموزشی - پژوهشی است، در طول 8 سال گذشته که مشغول فعالیت در این مجموعه بوده ام، تغییرات بسیار زیادی اتفاق افتاده و روز به روز تعداد ورودی های دانشگاه علوم پزشکی مشهد در حال افزایش است، این امر نیازمند اختصاص وقت بیشتری برای آنها است و با توجه به اینکه ما هم در حیطه پزشکی عمومی و تخصصی فعالیت می کنیم و هم در آموزش فلوشیپ کار آموزش بسیار سنگین است.
البته چالش مهم تری که اکنون با آن روبرو هستیم، عدم وجود فضای فیزیکی لازم و نداشتن عضو هیات علمی به اندازه کافی برای آموزش دانشجویان است. با گروه اورولوژی هم که صحبت می کنم، نسبت به این موضوع دغدغه دارند و معتقدند با این تعداد عضو هیأت علمی و ورود حجم بیشتری از دانشجویان در سال جدید تحصیلی، کیفیت آموزش تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و به نظر من در چند سال آینده دانشگاه، جهت تامین فضای فیزیکی برای آموزش دانشجویان با چالش روبرو خواهد بود چون این تعداد دانشجو، نیازمند وجود تعداد بیمار بیشتر ، بخش های مختلف و بیماری های متعدد است و قطعا این شرایط اکنون فراهم نیست. مسالهی دیگر، کم بودن تعداد اعضای هیات علمی نسبت به تعداد دانشجویان است. چون بٌعد درمانی زمان زیادی از ما می گیرد و باید وقت بیشتری را برای دانشجو بگذاریم، لذا قطعا باید روی این موضوع هم کار بشود. خوشبختانه علیرغم همه مشغله ها و تراکم بالای کار، بنده توانستم در سال گذشته ( سال 1402)، در بٌعد آموزشی به عنوان استاد برتر گروه آموزشی انتخاب شوم.
اما در بحث پژوهش، مشکل ما مسائل مالی است. چون در اکثر مواقع طرح دارین و برنامه ریزی می کنیم و با توجه به اینکه طرح ها بالینی است و زمان بر می باشد، 2 یا 3 سال بعد که می خواهیم طرح ها را پایان دهیم، متأسفانه از لحاظ مالی آن برآوردی که داشته ایم به اندازه کافی نیست و دانشگاه هم دستش بسته است، از طرفی ما هم از منابع مالی شخصی خود نمی توانیم هزینه های بالای این پژوهش ها را تقبل کنیم ، لذا دانشگاه برای این موضوع هم باید تدابیری بیاندیشد تا انشاالله بتوانیم طرح های تحقیقاتی خود را توسعه دهیم و به سرانجام برسانیم.
*وبدا: با توجه به فعالیت دانشگاه در سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان، حفظ ارتباط این سه حوزه از نگاه شما تا چه حد اهمیت دارد و آیا اساساً می توان این سه حوزه را اولویت بندی کرد؟
دکتر آتنا آقایی: ما هر چقدر هم که تلاش کنیم، نمی توانیم هیچ کدام از سه حیطه پژوهش، درمان و آموزش را به عنوان اولویت قرار دهیم؛ چرا که هر 3 عنصر در حوزه فعالیتهایی که ما انجام می دهیم ضروری هستند. آموزش یکی از زیربناهای اصلی کار درمان است و دانشجویانی که رشته ما تحصیل می کنند آینده سازان کشور در زمینه پزشکی هسته ای هستند. البته رشته ما با دانشجویان پزشکی عمومی کمتر در ارتباط است، چون حالت تخصصی تری داریم و بیشتر رزیدنت ها هستند که در این حوزه آموزش می بینند و ما هم حداکثر تلاش مان را انجام می دهیم تا این آموزش به بهترین نحو باشد.
خوشبختانه بخش پزشکی هسته ای ما طبق بررسی های انجام شده در بین بخش های پزشکی هسته ای کشور، از نظر آموزش، پژوهش و همچنین درمان بسیار شاخص بوده، ولی بالاخص در حیطه آموزش، مشکل بزرگ ما نداشتن دستگاه PET/CT در دانشگاه است، چرا که این دستگاه جزء مهم و لاینفک در آموزش رشته پزشکی هسته ای است و گویا صحبت هایی برای تهیه آن شده است ولی چنانچه سریع تر این دستگاه را داشته باشیم قطعاً به آموزش رزیدنت های ما کمک بیشتری می شود. از طرفی با توجه به اینکه دانشگاه علوم پزشکی مشهد قطب و مرکز گردشگری سلامت است و دانشگاه بسیار بزرگی است، با این زیرساخت ها و حیطه افراد تحت پوشش، حیف است که دستگاه.PET/CTرا ندارد.
در حیطه پژوهش هم بخش ما بسیار پیشرو بوده و همه اساتید عزیزمان در زمره پژوهشگران برتر هستند، خوشبختانه من هم در جشنواره پژوهشی سال گذشته به عنوان پژوهشگر برگزیده دانشگاه معرفی شدم. در واقع رشته ما به گونه ای است که پژوهش در آن حرف اول را میزند و روز به روز داروهای جدید و درمان های جدید در آن معرفی می شود، ما هم در این زمینه هم کشورهای اروپایی کار می کنیم و داروها توسط شرکت پارس ایزوتوپ کاملا به روز تولید می شود.
در زمینه پژوهش مساله مالی بسیار مهم و پررنگ است؛ به خصوص در زمینه اسکن ها و روشهای درمانی ما که با داروهای.رادیو اکتیو است و تعرفه ها بالا است. لذا این بودجه هایی که برای طرح ها در نظر می گیرند، تولید یک مقاله در سطح جهانی را پوشش نمی دهد و در بسیاری از جلسات هم به مسئولین عرض کردم؛ هر چند که می دانم در زمینه های مالی مشکلاتی در دانشگاه وجود دارد، اما از آنجایی که پژوهش اولویت دانشگاه است وتولید علم بواسطه پژوهش انجام می شود، خیلی خوب است که توجه ویژه تری به این مساله وجود داشته باشد.
در زمینه درمان هم در پزشکی هسته ای، روش های ترانوستیک اخیرا و طی 7-8 سال گذشته معرفی شده که سبب می شود کشور ما هم پابه پای کشورهای اروپایی درمان های خیلی خوبی را برای بیماران داشته باشد، مثلا در زمینه درمان تیروئید که از چندین سال قبل، استاد زکوی آن را پایه گذاری کردند، اکنون به خوبی درمانهای تیروئید در حال انجام است و اکنون ، بیماران خیلی زیادی دارم که مبتلا به سرطان تیروئید هستند و با یٌد درمانی بیماری آنها کاملا ریشه کن شده است و پاسخ بسیار عالی و معجزه آسایی را گرفته اند.
در مورد سرطان های پروستات و سرطان ها نورو اندوکرین و متاستازهای استخوانی هم همینطور است و درمان با داروهای رادیواکتیو که با همت آقای دکتر آریانا پایه گذاری شد و اکنون به صورت فعال در بخش ما انجام میشود. من بیماران زیادی دارم که واقعا می بینیم که چطور کیفیت زندگی شان و طول عمرشان با این داروها افزایش می یابد. در حیطه درمان واقعا پیشرو هستیم و خیلی دوست دارم همکاران عزیز و کسانی که این مصاحبه را می خوانند بدانند که رشته پزشکی هسته ای پاراکلینیک نیست و روشهای درمانی مفید و فوق العاده ای نیز دارد که بحمدالله در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، همکاران سایر گروه ها به خصوص گروه اورولوژی ( به واسطه اینکه همسرم و همکاران محترمشان در این گروه هستند) و همکاران گروه آنکولوژی رابطه خیلی خوبی با ما دارند و در این زمینه ما توانستیم بیماران را خیلی خوب درمان کنیم.
*وبدا: از فعالیت ها و دستاوردهای خود در حوزه تخصصی تان توضیحات بیشتری بفرمایید؟
دکتر سلمان سلطانی: بعد از گذراندن دوره پزشکی عمومی طی سالهای 1384 تا 1391، بلافاصله وارد حیطه تخصص در سالهای 91 تا 95 شدم و همزمان در بیمارستان امام رضا(ع) مشغول تحصیل و فعالیت بودم. در دوران پزشکی عمومی، نفر اول در بین ورودی های سال 1384 شدم و با استفاده از قانون یک درصد شدن، امتحان رزیدنتی را گذراندم. همچنین در آزمون پره انترنی و امتحان علوم پایه رتبه های کشوری را کسب کردم.
در دوران رزیدنتی هم بعد از اتمام دوره، آزمون بورد را داشتم که بحمدالله با وجود فرزند و گرفتاری ها و همینطور فشار کار ( که به دلیل تعداد کم رزیدنت های گروه اورولوژی ناگزیر بودیم تا لحظه آخر در اتاق عمل باشیم) رتبه یک کشور را در امتحان بورد کسب کردم. بعد از آن در دانشگاه علوم پزشکی مشهد استخدام شدم و بلافاصله یک ماه بعد از اتمام تحصیل، به عنوان هیات علمی شروع به فعالیت کردم و تا کنون نزدیک به 60 مقاله نوشته ام که تعداد زیادی از مقالاتم با گروه پزشکی هسته ای و همسرم است و چندین جایزه بین المللی هم در این چند سال کسب کردم.
همچنین برای اولین بار در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دوره فلوشیپ جراحی پیوند کلیه را خودمان با تلاش های زیاد راه اندازی کردیم و تأیید از وزارتخانه را گرفتیم که کار بسیار سختی هم بود و نزدیک یکسال اطلاعات و یکسری دیتاهایی که وزارت خانه مطالبه کرده بود را فراهم کردیم و به این ترتیب آموزش فلوشیپ جراحی پیوند کلیه را در مشهد راه انداختیم . در این چند سال اخیر سه فارغ التحصیل داشتیم و یک نکته جالب این بود که در سال گذشته ما اولین دانشجوی فلوشیپ فوق تخصص را از کشور افغانستان گرفتیم ، ایشان در افغانستان جراح بودند و عضو هیات علمی دانشگاه کابل که در اینجا آزمون دادند و پذیرفته شدند و سال گذشته فارغ التحصیل شدند و اکنون هم در هرات و کابل مشغول فعالیت هستند، ایشان هر زمان که تماس جهت احوال پرسی برقرار می کند می گوید تمام عمل هایی که ما در افغانستان انجام می دهیم مدیون دانشگاه مشهد و اساتید گروه پیوند دانشگاه مشهد هستیم.
دکتر آتنا آقایی: همان طور که همسرم فرمودند، هر دو از سال 1384 وارد رشته پزشکی عمومی شدیم و دو سال بعد عقد کردیم و در سال 88 هم ازدواج کردیم . سال 92 دخترم به دنیا آمد. سختی هایی که در زندگی ما وجود داشت، که وقتی برمی گردم به آنها نگاه می کنم، می بینم واقعا منجر به خاطرات شیرینی شده است و من در تمام طول دوره تحصیلم و زندگی ام حمایت های همسرم و پدر و مادرم را داشتم و از این نظر حقیقتاً آدم خوش شانسی بودم؛ چون اگر این حمایت ها نبود شاید به این مرحله نمی رسیدم .
بعد از اینکه پزشکی عمومی تمام شد، سال 91 بلافاصله وارد تخصص شدم و با اتمام دوره تخصص، رتبه بورد کشوری را هر دو نفرمان با تلاش بدست آوردیم و موفق شدیم به عنوان هیات علمی در دانشگاه مشغول به کار شویم. بعد از آن پسرم بدنیا آمد و از سال 96 هم عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستم و طبیعتاً فردی که عضو هیات علمی دانشگاه است وظایف آموزشی،پژوهشی و درمانی متعددی دارد و در کنار این وظایف فرزند پروری هم هست که همه را با کمک های همسرم و انگیزه دهی ایشان توانستم بگذرانم.
حتی در انتخاب رشته پزشکی هسته ای هم، با توجه به عدم آشنایی کافی من با این رشته همسرم کمک زیادی به من کردند، مرا تشویق کردند که این رشته را انتخاب کنم و اکنون می بینیم که با انتخاب این رشته، بهترین کار را کردم و عاشق این رشته هستم .
*وبدا: از دستاوردهای خود در رشته پزشکی هسته ای توضیح بفرمایید؟
دکتر آتنا آقایی: در طول چند سال اخیر با توجه به مقاله هایی که داشتم، توانستم 3 سال متوالی جایزه مقاله برتر کنگره پزشکی هسته ای آمریکا ((American college of nuclear medicineرا دریافت کنم که یکی از معتبرترین کنگره های پزشکی هسته ای دنیا است و زیرشاخهSociety of nuclear medicine and molecular imagingامریکاست ؛ یعنی برترین جامعه پزشکی هسته ای دنیا است و در 2 سال متوالی هم جایزه tomio inoue awardکه از طرف کنگره بین المللی آسیا-اقیانوسیه به مقاله برتر اهدا می شود را دریافت کردم و در کنگره بین اللملی پزشکی هسته ای سالانه اروپا ((European association of nuclear medicineکه یکی از معتبرترین کنگره ها در رشته پزشکی هسته ای است در 2 سال متوالی سخنرانی top rated داشتم که حاصل طرح های انجام شده در دانشگاه بود و توجه زیادی به این پژوهش ها جلب شد و پس از آن ایمیل های فراوانی از همکاران در سراسر دنیا برای همکاری پژوهشی بیشتر دریافت کردم.
من حدود 70 مقاله پژوهشی دارم که همگی چاپ شده و تعدادی از آنها با همکاری همسرم و گروه ارولوژی بوده است. چون رشته ما به خصوص در حیطه درمان و تشخیص خیلی همپوشانی دارد و خدا را شاکرم که در این زمینه توانستیم به بیماران بهتر از بقیه سانترهای ایران کمک کنیم و این به خاطر رابطه ای است که بین گروه ما با گروه اورولوژی وجود دارد.
*وبدا: نقش حمایتی خانواده ها را در پیشرفت خود بفرمایید؟
دکتر آتنا آقایی: در تمام دوران تحصیلم حمایت های خانواده ام را داشتم و پدر و مادرم از همان دوران کودکی خیلی به تحصیل من توجه می کردند و فاکتورهایی که در این امر برای آنها مهم بود، خیلی با حساسیت بالا حتی در زمینه انتخاب مدرسه و تحصیلات من بسیار پیگیر بودند و به من انگیزه می دادند.مادرم خودشان مدیر مدرسه بودند ودر امر تحصیل ما بسیار پیگیر بودند. اکنون که خودم را با بچه هایی که در سن و سال نوجوانی هستند مقایسه میکنم می بینم که آن زمان به چیزی به غیر از تحصیل فکر نمی کردم و این توانایی خانواده بود که من را به این سمت بردند و در ادامه هم برای انتخاب رشته و ورود به دانشگاه، خیلی به من کمک کردند و من دغدغه دیگر به جز تحصیل نداشتم .
بعد با همسرم آشنا شدم و همینطور کمک های ایشان را در دوره 7 سال پزشکی عمومی و رزیدنتی داشتم. ایشان خیلی به من کمک کردند و انگیزه می دادند. در طول دوران تحصیل با کمک هم برنامه ریزی می کردیم و درس می خواندیم و به خصوص برای بورد که دخترم هم دنیا آمده بود، والدین هر دو نفر ما کمک کار بودند و از فرزندم نگهداری می کردند. ما همیشه با برنامه ریزی پیش می رفتیم، طوری که بتوانیم 6 یا 7 بعدازظهر کنار دخترم باشیم و او را بیرون به تفریح و شهربازی ببریم. لذا نقش خانواده خیلی مهم بود و بدون کمک آنها اصلا پیشرفت مان امکان پذیر نبود.اکنون هم که سه سال است که متاسفانه پدر عزیزم را از دست داده ام، حضور پر رنگ و حمایت معنوی ایشان را در زندگی ام به وضوح احساس می کنم.
دکترسلمان سطانی: بعداز ازدواج مثل تمام زوجینی که در دوران تحصیل ازدواج می کنند، سختی های بسیار زیادی داشتیم و از لحاظ مادی وضعیت معمولی و حتی رو به پایینی داشتیم. من همیشه پشت سر همسرم گفته ام و به دانشجویانم هم می گویم که کمتر خانمی پیدا می شود که در زندگی مشترک سطح پایین مالی را تحمل کند؛ در حالیکه در زندگی پدری خود زندگی مرفه ی داشته است و همسر من اینگونه بود و هیچ گاه توقع خاصی از من نداشته است. در واقع ما با هم زندگی کردیم و با هم بزرگ شدیم و پس از بچه دار شدن هم عمده نگهداری فرزندان بر عهده همسرم بود و ایشان پا به پای من و حتی بیشتر از من کار می کنند. همچنین تشکر می کنم از والدین عزیزمان که در این مسیر ما را به خوبی کمک و همراهی کردند.
*وبدا: از نگاه شما به عنوان یک استاد، چه ویژگی هایی باید در یک فرد وجود داشته باشد تا انگیزه و امیدش را در مسیر ناهموار زندگی از دست ندهد؟
دکتر سلمان سلطانی: مهمترین چیزی که با توجه به شرایط موجود باید مد نظر داشت، این است که باید تلاش ها را هدفمند کنیم، در واقع شما باید یک هدفی را در ذهن خود بسازید و برای رسیدن به آن هدف، سختی های خیلی زیادی را به جان بخرید؛ به عنوان مثال وقتی من و همسرم از دوره تخصص فارغ التحصیل شدیم، امکان داشت هر کدام برای گذراندن دوره طرح در یک شهری باشیم و اینکار را بسیار سخت میکرد، چون صاحب فرزند هم بودیم و این دغدغه زیادی بود.
لذا من و همسرم تصمیم گرفتیم که هر طوری شده رتبهی بورد را کسب کنیم و هر دو هیات علمی شویم تا در یک دانشگاه کار کنیم . با توجه به اینکه دانشگاه مشهد جزو دانشگاه های تیپ یک و مادر است ، ما باید رتبه 1 یا 2 را کسب میکردیم تا بتوانیم هیات علمی شویم و به هر حال تلاش خیلی زیادی کردیم تا بتوانیم به این هدف برسیم و به واقع داشتن هدف تنها دلیل برای ادامه راه است. لذا دانشجویان تلاش و هدف را درکنار هم قرار دهند تا انشالله سختی را پشت سربگذراند.
ما شرایط دانشجویان را درک می کنیم؛ اینکه شب بیداری دارند و استرس عواقب قانونی و خطراتی که برای آنها وجود دارد مثلا رشته ما که یک رشته جراحی است، خیلی حساس است و من بارها به دانشجویان گفته ام که این فشارهایی که بر شما است، به دلیل مسائل قانونی بر روی اساتید هم است و به آنها گفته ام که درست است که ما از شما خیلی تلاش می خواهیم، اما از طرفی دیگر حمایت تان می کنیم چرا که ما این دوران را گذرانده ایم؛ در همین دانشگاه و همین شرایط. بنابراین انشاالله که بتوانند برای هدف هاشان برنامه ریزی کنند و به آن برسند.
دکتر آتنا آقایی: شاید امروزه شرایطی که از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه ما دارد، با زمانی که ما درس می خواندیم، قابل مقایسه نیست و به دانشجویان حق می دهم که یک مقداری انگیزه خود را کمرنگ تر ببینند، اما باید بتوانیم این انگیزه را حفظ کنیم و مثبت فکر کنیم. در واقع همیشه راهی می توان پیدا کرد و به هر حال فکر می کنم دانشجویانی که در راه تحصیل رشته پزشکی هستند باید به این فکر کنند که شاید شرایط آنها از 90 درصد افراد جامعه بهتر است و این موهبتی را که به آنها اهدا شده به بهترین نحو ممکن به انجام برسانند و به آینده روشن امیدوار باشند. انشاالله شرایط بهتر از این خواهد شد.
در دانشگاه توقعی که از مسئولین محترم داریم، حمایت بیشتر از اعضای هیات علمی تمام وقت است و اینکه در تصمیم گیری ها از اساتید جوان تر نظر سنجی شود، شرایط مالی هم مهم است و اگر پرداخت کارانه ها منظم و به طور عادلانه شود، کمک می کند فرد انگیزه بیشتری در آموزش، پژوهش و درمان داشته باشد.
خوشبختانه اخیرا تلاش هایی انجام شده که مقداری حق و حقوقات اعضای هیات علمی بهتر پرداخت می شود، اما هنوز هم جای تلاش برای بهبود اوضاع وجود دارد و اگر حمایت های مالی و معنوی وجود داشته باشد، فرد در محیط کار انگیزه بهتری می گیرد. جا دارد که من از اساتید خودم در گروه پزشکی هسته ای تشکر کنم و همیشه گفته ام که دربخش ما حمایت های خوبی انجام می شود و هیچ مانعی سر راه اساتید جوان گذاشته نمی شود و خوشبختانه به دلیل همین حمایت ها توانستم به این جایگاه برسم.
*وبدا: آیا با توجه به سختی های مسیر پزشکی فرزندانتان را به این رشته تشویق می کنید؟
دکتر آتنا آقایی: اگر خودشان علاقه داشته داشتند و بدانم موفق می شوند، به هر شکل ممکن حمایت شان می کنم.
دکتر سلمان سلطانی: من مانع آنها نمیشوم و اگر خودشان دوست داشتند وارد این رشته شوند، کمک شان میکنم. البته پسرم هنوز کوچک است و متوجه علاقه اش نیستم. اما به دختر گفته ام هر رشته ای را دوست داری و اگر به رشته های مربوط به هنر علاقمندی، من حمایتت می کنم، ولی اینکه به رشته پزشکی تشویق شان کنم، این طور نیست. در عین حال مزایا و محاسن این رشته را برایش بازگو می کنم.
*وبدا: و سخن پایانی...
دکتر سلمان سلطانی: همین طور که همسرم فرمودند یکی از دغدغه های اعضای هیات علمی، خصوصا کسانی که تازه استخدام می شوند بحث مالی است. هیات علمی تمام وقت هیچ درآمد دیگری به جز دانشگاه ندارند و خدمات بسیار زیادی هم انجام می شود. به عنوان مثال، سال گذشته بنده 2600 تا عمل در یک سال انجام دادم که تقریبا یک ششم کل آمار اتاق عمل مرکزی بیمارستان امام رضا(ع) است که در رشته های مختلف فعالیت می کند. لذا انشاالله با نظم دادن به این پرداخت ها، اساتید هیات علمی تمام وقت دغدغه مالی کمتری داشته باشند تا به بعد آموزشی پژوهشی ، بهتر رسیدگی کنند.