560.jpg - 70.75 kBبا نگاهی به مطالعه‌ی" تاثیر راند بالینی اخلاق پرستاری بر میزان رعایت حریم خصوصی سالمندان"

دکتر محدثه محسن پور متولد 1363 در شهر مشهد، عضو هیات علمی و استادیار گروه اتاق عمل و هوشبری دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، به عنوان یکی از چهره های شناخته شده در عرصه های آموزشی و تحقیقاتی این دانشگاه است، که در طول 8  سال فعالیت علمی خود، افزون بر 30 طرح پژوهشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، 45 طرح تحقیقاتی در دانشگاه های علوم  پزشکی کرمان و تهران، 52 مقاله چاپ شده در مجلات معتبر داخلی و بین المللی و دو عنوان کتاب تالیفی مرتبط با حوزه پرستاری را در گنجینه ی مکتوبات  دانش پزشکی کشور، برای بهرمندی جویندگان علم و دانایی به یادگار گذاشته است.

 یکی از طرح های تحقیقاتی- دانشجویی که اخیراً با هدایت دکتر محدثه محسن پور و همکاران ایشان به سرانجام رسیده، پژوهشی با عنوان "  تاثیر راند بالینی اخلاق پرستاری بر میزان رعایت حریم خصوصی سالمندان" است که در بردارنده نتایج مثبت و قابل توجهی در رابطه با بیماران سالمند و کودکان می باشد . در ادامه ضمن مصاحبت و آشنایی بیشتر با دکتر محدثه محسن پور، پیرامون طرح تحقیقاتی مذکور و اطلاعات تکمیلی آن با این استاد پرتلاش گفتگو خواهیم کرد:

 *وبدا: لطفا خود را برای مخاطبان این گفتگو معرفی و بیوگرافی مختصری از سالهای تحصیل در سطوح مختلف عنوان بفرمایید؟

من محدثه  محسن پور، متولد 1363 در شهر مشهد و در حال حاضر عضو هیات علمی و استادیارگروه اتاق عمل و هوشبری دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستم. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را اغلب در مدارس نمونه دولتی و فرزانگان مشهد گذراندم.

*وبدا: در چه سالی وارد دانشگاه شدید و چرا رشته پرستاری را انتخاب کردید؟

در کنکور سال 1381 در رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران در تهران پذیرفته شدم و در سال 1385 تحصیلاتم را در دوره کارشناسی به پایان رساندم. طریقه ورود من به دانشگاه هم خود حکایتی جالب و شنیدنی دارد، چون رشته پرستاری جزو انتخاب های اول من نبود و بصورت اتفاقی پنجاه و سومین انتخابم را که رشته پرستاری بود، پذیرفته شدم، البته چنانچه اکنون از من بپرسید که اگر به گذشته برگردی، چه رشته ای را انتخاب می کنی؟ به شما خواهم گفت: پرستاری! چون به نظر خودم، یکی از بهترین رشته هایی هست که میتوان در آن تحصیل کرد، کار کرد و تدریس و تحقیق انجام داد.

در ادامه، سال 1386  در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی کرمان در رشته آموزش پرستاری داخلی- جراحی پرستاری پذیرفته شدم و این مقطع نیز در سال 1388 به پایان رسید و پس از آن در سال 1390 مقطع دکترای تخصصی (PhD) پرستاری را در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران آغاز و در سال 1395 به پایان رساندم.

*وبدا: لطفا در خصوص جایگاه علمی پرستاری و اقداماتی که بعنوان عضو هیات علمی، به جهت ارتقای این جایگاه داشتید، توضیحاتی ارائه نمایید؟

همانطور که می دانید، یک عضو هیات علمی در دانشگاه، وظایف زیادی دارد که از جمله‌ی آن آموزش به دانشجویان است و این در واقع اولین رسالت ماست. من خیلی خوشحالم و مفتخرم که در خدمت دانشجویان اتاق عمل و ارشد پرستاری سالمندی هستم. نگاه ما به بحث درمان هم، در آن قسمتی است که بیماران در خاص ترین و حساس ترین لحظات زندگی شان، قبل و بلافاصله بعد از عمل جراحی هستند.

چون لحظاتی که انسان یک عمل جراحی دارد، در واقع خود را می سپارد به دست دیگران و ما همان دیگرانی هستیم که به ما اعتماد می شود و فرد جان عزیزش را به ما می سپارد و خود هیچ تسلطی بر آن ندارد. من و همکارانم سعی می کنیم به دانشجویانمان رعایت اخلاق و امانت از بیمارانشان برای مراقبت را به بهترین شکل آموزش بدهیم. از طرفی من در گروه سالمندی هستم و می دانید که جمعیت جهان و از جمله ایران به شدت به سمت سالمندی پیش می رود و تعداد سالمندان در جهان در حال افزایش است .

 با توجه به هرم جمعیتی کشور ما، متولدین دهه 60  که اکنون نیروی فعال جامعه هستند تا 20 سال آینده به سن سالمندی می رسند و  وضعیت خیلی سخت خواهد شد. من از این دو جهت خیلی تلاش می کنم که هم دانشجویان پرستاری سالمندی و هم دانشجویان پرستاری اتاق عمل، آموزش های خیلی خوبی ببینند.

مسئله بعدی که جزو وظایف یک عضو هیات علمی است، موضوع" پژوهش" هست. در بحث پژوهش هم ( در هر دو فیلد )، فیلد تخصصی من، اخلاق پرستاری است و تلاشم بر این است که در جامعه پرستاری و بین دانشجویان پرستاری خودم، حداقل مسئله اخلاق را پررنگ تر و مورد توجه قرار دهم تا برای دانشجویان در کنار کار علمی که انجام می دهند و مراقبت خوبی که از بیمارشان دارند ( که بصورت علمی و عالمانه هم هست ) بتوانند کارها را بصورت اخلاق مدارانه نیز پیش ببرند، در این حوزه  پژوهش های خیلی زیادی داشتیم و از زمانی که وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم، بطور خاص و متمرکز طرح های تحقیقاتی و پژوهشی خودم بر روی مباحث اخلاق پرستاری می باشد.

*وبدا: لطفا در خصوص کارهای انجام شده  در حوزه اخلاق پرستاری توضیحاتی ارائه نمایید؟

در حوزه اخلاق پرستاری در ایران، خیلی خوب کار انجام شده است، این حوزه خیلی گسترده و افراد صاحب نظر و بشدت عالم دارد که در این حوزه کار می کنند؛ از جمله خیلی از اساتید بزرگواری که من در خدمتشون شاگردی کرده ام. در کشور خودمان مجله های خیلی خوبی داریم که تمرکزشان بر روی مسئله اخلاق هست. البته تمرکز بیشتر روی اخلاق پزشکی هست، اما به هر حال حوزه اخلاق پرستاری هم بعنوان یک حوزه خیلی مهم و پراهمیت، مورد توجه است. یکی از مجلات معتبر بنام مجله Nursing  ethics را در index ISI داریم که اگر جستجویی داشته باشید، خیلی از نویسندگان این مجله، نویسندگان ایرانی هستند.

همچنین برگزاری کنگره های اخلاق پرستاری را داریم که تقریبا تا کنون در ایران 7 تا کنگره اخلاق پرستاری برگزار شده و در اغلب آنها من افتخار داشتم که بعنوان عضو کمیته علمی این کمیته ها حضور داشته باشم و ان شاء الله امسال هشتمین کنگره را هم خواهیم داشت و آنجا همه پرستاران دور هم جمع می شوند تا مشخص شود که چقدر در حوزه اخلاق پرستاری کار انجام شده است.

*وبدا:  لطفا در خصوص زنگ خطر جوانی جمعیت و پرستاری سالمندی توضیحاتی بیان کنید؟

یکی از کارهای خیلی خوب که باید در حوزه سالمندان انجام بدهیم! آمادگی جامعه برای پذیرفتن دوره سالمندی است که ما الان در حال انجام آن هستیم. یکی از سیاست های جمعیتی که ما اکنون در پیش گرفتیم و برای آن تلاش می کنیم، بحث جوانی جمعیت است. ولی در کنار این موضوع، ما باید ببینیم، جوانانی که در حال اضافه شدن هستند و تلاش می کنند که هرم جمعیتی را ثابت نگه دارند، چقدر می توانند مسئله سالمندی خودشان را مد نظر داشته باشند؛ چقدر می توانند تمرکز کنند؛ چقدر می توانند سالمندان را گرامی بدارند و نیازهای آنان را از همین الان پیش بینی بکنند.

در این حوزه، گروه پرستاری سالمندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، هر ساله تعدادی ورودی دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری سالمندی دارد و تلاش می کنیم که تعداد این افراد در جامعه بیشتر بشود. در واقع هر کدام از اینها خود به مثابه این هستند که یک قسمتی از دنیای پیرامون ما را متحول کنند و هر کدام از این دانشجویان، یاد می گیرند که برای نگهداری کردن، گرامی داشتن و بزرگ داشتن یک سالمند چه چیزهایی لازم هست و از جمله این نیازهای جسمی و نیازهای روحی و نیاز های توانبخشی و همه نیازهایی که سالمند می خواهد داشته باشد، در همین حوزه ها دانشجویان شروع به تحقیقات  زیادی می کنند که من و همکارانم هم به آنها کمک می کنیم؛ برای اینکه بتوانند اهمیت سالمندی و نیازهای خاص سالمندان را متوجه بشوند و یکسری مداخلات را پیشنهاد بدهند و کمک کنند به بهتر شدن و رفع نیازهای سالمندان در آینده که این می تواند به جامعه ما کمک خیلی بزرگی کند. صرف اینکه تعداد سالمندان زیاد هست، مشکل جامعه ما نخواهد بود، بلکه مشکل زمانی خواهد بود که ما بگویم، آمادگی برای این تعداد زیاد سالمند را نداریم و این مسئله ای است که ما امروز باید برای 20 سال آینده به آن توجه داشته باشیم. من و همکارانم و دانشجویان با تحقیق و پژوهش زیاد، جامعه را برای سالمندان مناسب سازی و آماده تر می کنیم.

*وبدا: لطفا در خصوص فرایند اجرای طرح  پژوهشی خود و نتایج آن توضیحاتی بیان نمایید؟

قبل از هر توضیحی در خصوص این طرح تحقیقاتی اجازه می خواهم که به رسم رعایت اخلاق از سرکار خانم خدابخشی، دانشجوی خودم که در این طرح نقش داشت و آقای دکتر جمالی هم که در این طرح همکار من بودند، با افتخار تشکر نمایم.

در مراکز درمانی، پرستاران در اول شیفت شان یک کاری را انجام می دهند که بنام  تحویل و تحول شیفت نام دارد. ابتدای شیفت، پرستاران بیماران را به همدیگر به عنوان یک امانت تحویل می دهند، یعنی من بیماری را که در شیفت شب در کنارش بودم و هر کاری را که برایش انجام دادم را برای همکار بعدی توضیح می دهم؛ مثلا این کارها را انجام دادم و کارهای  باقیمانده را هم توضیح میدم که شما باید زحمت کارهای دیگر را داشته باشید و این تحویل و تحول هم بصورت نوشتاری و هم بصورت شفاهی انجام می شود.

در حالت شفاهی افراد بلند می شوند و میروند کنار بالین بیمار، کنارش می ایستند و بیمار را به همدیگر تحویل و تحول می دهند. در این پژوهش ما تمرکزمان روی این بود که در این تحویل و تحول، تمرکز پرستارها بیشتر روی قسمت های مربوط به کارهای عملی بیماران هست، مثلا اینکه داروی بیمار را داده اند یا نه، پانسمانش را عوض کردند و این ساعت دوباره باید پانسمانش عوض بشود، فشارش را بگیرند، آمپولش تزریق شده یا نه! و... ما در این حوزه یک مشکلی را شناسایی کردیم و یک دغدغه ای که برای ما اهمیت پیدا کرد؛ این هست که مسائل اخلاقی شاید اینقدر برای پرستاران در هنگام تحویل و تحول، یک جایگاه ویژه و مشخصی ندارد و شاید آنطوری که مسائل جسمی برایشان مهم و مورد تاکید و توجه باشد؛ مسائل اخلاقی نباشد.

بنابراین ما تصمیم گرفتیم روی این موضوع تمرکز کنیم و بگوییم که اگر پرستاران قرار باشد در تحویل و تحولشان یک قسمت اخلاقی را در نظر بگیرند، آن زمان چه اتفاقی می افتد؟ و علاوه براین، روی فیلد خودمان در رابطه با سالمندان تمرکز کردیم و مسئله حریم خصوصی سالمندان را در نظر گرفتیم. چون حریم خصوصی، درک افراد هست از آن چیزی که در اطرافشان هست و از فضای شخصی که خودشان دارند. در واقع زمانی که من نوعی جوان هستم و سنم پایین تر هست یا حتی میانسال هستم؛ به هر حال توانمند تر هستم، اگر شما حریم خصوصی من را رعایت نکنید و اگر تجاوزی به حریم خصوصی من داشته باشید؛ من اعتراض می کنم و با سروصدا حق خودم را می گیرم. اما در سالمندان این اتفاق خیلی کمتر می افتد، ممکن هست سالمند توانایی درک شرایطش را نداشته باشد و از نظر شناختی افت کرده باشد؛ ممکن هست مشکل بینایی و شنوایی داشته باشد و اصلا متوجه نشود که شما در مورد او چه صحبتی می کنید؟

لذا این مسائل سالمندان را آسیب پذیر تر می کند و از طرفی وقتی ما می بینیم که یک نفر آسیب پذیرتر هست، توان ما برای رفتار غیر اخلاقی با بیشتر می شود، حالا ممکن هست ما آدم اخلاق مداری باشیم و تلاش کنیم که اخلاق مدارانه رفتار بکنیم، اما همیشه سالمندان و بچه ها جزو گروه آسیب پذیر محسوب می شوند و اگر کسی به حق آنان تجاوز کند، توان بلند شدن، جنگیدن و سروصدا کردن را ندارند. برای همین ما تمرکز کردیم روی سالمندان و حریم خصوصی آنان تا ببینیم که اگر در راند بالین صبح پرستاران بیایم؛ مسائل مربوط به حریم خصوصی سالمندان را هم مطرح بکنیم، چه تغییری در کیفیت مراقبت این سالمندان ایجاد خواهد شد. 

*وبدا: در خصوص انجام میدانی طرح پژوهشی توضیحاتی بفرمایید؟

در ادامه کار، یک محتوا آماده کردیم و دو بخش را در 2 بیمارستان در نظر گرفتیم. برای یک گروه مداخله مان را انجام دادیم و برای یک گروه دیگر این مداخله را انجام ندادیم. در گروهی که قصد داشتیم، ببینیم  برای سالمندان چه اتفاقی می افتد، آیا کیفیت مراقبت شان بهتر میشود یا نه؟ یکسری محتواهای شماتیک و شکلی آماده کردیم و از طریق یکی از اپلیکیشن های تعامل اجتماعی( که خود پرستاران تمایل داشتند)  اطلاعات را در اختیارشان گذاشتیم و به آنها گفتیم که حریم خصوصی 3 بعد مختلف دارد. ابتدا بعد حریم فیزیکی هست؛ اینکه شما وقتی بالای سر مریض قصد داری کاری را انجام بدهی از او اجازه بگیری و مثلا خود را معرفی کنید و بگویید که میخواهم برایت چکاری انجام دهم و از آنجا که ممکن است سالمندی که شما را دیده، امروز یادش نباشد، پس هر بار که بالای سر سالمند میروی خودت را دوباره به او معرفی کن و همه مواردی که مربوط به این بُعد هست.

بُعد دیگر بعد اطلاعاتی هست؛ اینکه من میروم از بیمار سالمند اطلاعات می گیرم و حتما باید اطلاعاتی باشد که مربوط به بیماری اش و درمانش  و به روند مراقبتش ارتباط دارد و اطلاعات را فقط در اختیار کسی قرار بدهم که فقط برای همین منظور احتیاج دارد؛ نه اینکه بصورت آزادانه در اختیار همه قرار بگیرد.

و بعد دیگر، بعد مذهبی و روانی سالمند است؛ اینکه اگر سالمندی به چیز خاصی نیاز دارد، مثلا سالمندی که 70 یا 80 سال نماز می خوانده و اکنون در بخش من بستری شده و میخواهد نمازش را اول وقت بخواند، این حق را دارد که من همه چیز را به موقع در اختیارش بگذارم، به او کمک کنم و تختش را رو به قبله کنم تا بتواند نمازش را بخواند.

در قسمت های مختلف سعی کردیم این پکیج های آموزشی را آماده کنیم؛ به نحوی که شماتیک باشد و وقت پرستارها را کمتر بگیرد و بصورت 5 هفته متوالی اینها را برای پرستاران ارسال می کردیم . صبح در راند بالینی شان از آنها می خواستیم همه این موارد را برای بیمارشان ارزیابی کنند.

یعنی پرستاران شیفت قبلی ارزیابی کنند، در شیفت بعدی هم به پرستاران توضیح بدهند که من اینها را رعایت کردم، شما هم باید رعایت کنید و مداوم این بیمار از پرستار شیفت قبلی به پرستار شیفت بعدی تحویل و تحول داده شده و مراقبت ها مرتبا گوش به گوش می شود و در نهایت اتفاقی که افتاد این بود، که خیلی رعایت حریم خصوصی در سالمندان بهتر و توجه پرستاران به سالمندان بیشتر شد.

همچنین پرستاران دریافتند که سالمندان هم به حریم خصوصی خودشان اهمیت می دهند و اینطور نیست که برای سالمند مهم نباشد، بنابراین خود سالمندان خیلی حس بهتری داشتند از اینکه در این بخش مراقبت می شوند. البته در بعد فیزیکی کمی دست ما بسته بود؛ بخاطر اینکه نیاز به تغییرات ساختاری داشت و نیاز بود یکسری وسایل فیزیکی وجود داشته باشد، شاید بعضی قسمت ها نشد، ولی بعضی رویه ها در بخش تغییر پیدا کرد که خیلی عالی بودند، مثلا یک طرحی بنام انطباق در بیمارستان ها داریم که بدلیل نبود تعداد برابر پرستار زن و پرستار مرد یک مقدار رعایت شدنش هم اندازه و هم راستا نیست و بعضی جاها به چالش می افتد، ولی به سختی با برنامه ریزی درست می شود  و قابل اجرا هست.

خیلی جالب بود که بعد از اجرای این پژوهش در این بخش ها؛ در چیدمان شیفت ها خیلی دقت و وسواس می کردند که حتما دو تا پرستار از 2 جنس مختلف وجود داشته باشند که کارها را حتما باید یک نفر همجنس انجام بدهد.

به نظرم این پژوهش، از این نظر که هم توانستیم توجه پرستاران به سالمندان را جلب بکنیم و هم به پدیده اخلاق و حریم خصوصی سالمندان، توجه شان را جلب بکنیم، اهمیت داشت و نیز یکسری دستورالعمل ها و رویه هایی در داخل بخش را مثل نمیشود، نیرو نیست، همه چیز کم است، امکانات نیست و این اتفاق نخواهد افتاد، را تغییر داد و بعد آن پرستار ما خیلی حس خوب و امیدواری داشتند مثل شاید هم بشود، حالا توجه کنیم شاید هم شد، قبلش یک مقدار بهانه گیری ها  و ناراحتی های ذهنی در فرایند درمانشان مداخله می کرد؛ ولی بعد می دیدند پرستاران چقدر به اینها توجه دارند، فکر می کنند، برنامه ریزی می کنند به همدیگر تحویلشان می دهند.

در این افراد خیلی تاثیرگذار است؛ البته نه بطور مستقیم پژوهش ما توانست حال بیماران را بهتر کند بلکه بطور غیر مستقیم تاثیر مثبت و مناسبی گذاشت، چون افراد می دیدند که نگاه آدم ها به آنها یک نگاه همه جانبه است، همه جنبه مراقبت شان را دارند، پس قاعدتا همکاری شان و تبعیت شان از درمان بهتر می شود. اینها چیزهایی هست که تحقیق بیشتری نیاز دارد .

*وبدا: کلام آخر و بی واسطه، خطاب به نوجوان ها و جوانانی که مردد در انتخاب رشته پرستاری هستند را از یک فرد تحصیل کرده رشته پرستاری که فراز و فرود و سختی ها و خوشی های این رشته را دیده و الان در مقام استادی هست و کارهای تحقیقاتی و پژوهشی فراوانی انجام داده است را می شنویم؟

من به همه بچه هایی که می خواهند رشته پرستاری را انتخاب بکنند، پیشنهاد می کنم که حتما این کار را بکنند؛ به شرطی که پشتکار لازم را داشته باشند. پرستاری رشته ای است که بسیار پشتکار لازم دارد؛ یعنی شما باید بتوانید از یکسری چیزهای زیادی بگذرید. یکی از مهمترین چیزهایی که باید از آن بگذرید؛ آسایش و راحتی خودتان هست. اینکه یک نفر را در بدترین لحظات زندگیش، به شما می سپارند و شما باید تلاش کنید، او را در یک شرایط بهتری به خانواده اش برگردانید. اول از همه باید یک روحیه خیلی قوی و بزرگ و خوبی داشته باشید و شرایط بیمارستان و شرایط بیماران را تحمل بکنید و حتی آنها را بهبود ببخشید.

از نظر درسی فکر می کنم؛ برای قبولی در رشته پرستاری باید رتبه ی خیلی خوبی داشته باشید. بنابراین باید خیلی خوب درس بخوانید اگر می خواهید در رشته پرستاری قبول شوید و بعد از قبولی هم از رشته هایی هست که بالا رفتنش خیلی کار سختی هست. یعنی در هر ترمی که میخواهید درس ها پاس بشود، باید با شدت درس بخوانید و اساتید نسبتا سخت گیری هم دارد.

معمولا در دانشگاه های مختلف، اساتید دانشکده های پرستاری، اساتید سختگیری هستند؛ آن هم  بدلیل ماهیت رشته است. ماهیت رشته طوری هست که نیاز به خواندن و تلاش و پشتکاردارد، اما رشته ی بسیار شیرینی هست. در کنار همه سختی هایی که دارد؛ وقتی که شما می بینید؛ یک آدم را در یک وضعیت خیلی بد، تحویل شما می دهند و بعد از مدتی با یک وضعیت خیلی خوب تحویل خانواده اش می دهید، هیچ حسی قشنگ تر از این نیست و این حس را در دنیا با هیچ چیزی نمی شود، عوض کرد. من توصیه می کنم" اگر دوست دارید، رشته پرستاری را انتخاب بکنید؛ حتما با آگاهی انتخابش بکنید". 

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image