73.jpg - 70.90 kBدکتر یاسر یادگاری، متولد 1361 در شهر تهران، عضو هیات علمی (استادیار) و فوق تخصص آلرژی و ایمونولوژی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، یکی از چهره های جوان و فعال در حوزه های مختلف آموزشی، درمانی و پژوهشی این مجموعه دانشگاهی است که پس از دانش آموختگی و اخذ رتبه یک بورد فوق تخصصی در سال 1401، به عنوان استادیار و عضو هیات علمی ضریبk  در دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول به فعالیت شده و به امر آموزش دانشجویان، درمان بیماران و فعالیت های پژوهشی اهتمام دارد. پایگاه خبری وب دا در راستای انجام مصاحبه و آشنایی بیشتر با اساتید جوان هیات علمی  دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گفتگویی با این استاد جوان داشته که شرح آن را در ادامه می خوانید:  

*وبدا: ضمن سپاس از حضور شما در این گفتگو، بفرمایید تحصیلات در رشته پزشکی را در چه سالی و از کدام دانشگاه آغاز کردید؟

من تحصیل در رشته پزشکی را از سال 1380 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کردم و با توجه به اینکه دانشجوی رتبه اول دانشگاه بودم، بلافاصله در مقطع تخصص آزمون دادم و در رشته تخصص کودکان در دانشگاه علوم پزشکی یزد پذیرفته شدم. پس از سه سال تحصیل در این دانشگاه، برای گذراندن دوره طرح به دستان هرمزگان رفتم و با توجه به اینکه طرح عمومی را نگذرانده بودم، طرح تخصص ام 3-4 سالی طول کشید و بعد از این دوره چند سال هم بصورت قراردادی و آزاد کار در آنجا فعالیت داشتم. در سال 1398 در آزمون ورودی فوق تخصص شرکت کردم و سال 1401 در این رشته با رتبه یک، در بورد فوق تخصصی فارغ التحصیل شدم و به علت احراز رتبه یک و لطف اساتید محترم این گروه، به عنوان استادیار برای ضریب کا در این رشته مشغول بکار شدم.

*وبدا: چه چیزی سبب گرایش شما به رشته پزشکی شد و آیا در خانواده‌ افراد دیگری هم در حوزه علوم پزشکی فعالیت داشتند؟

من فرزند دوم خانواده هستم، پدرم استخدام دانشگاه علوم پزشکی یزد بودند و در رشته آناتومی تدریس می کردند؛ ایشان اکنون بازنشسته شدند و مادرم هم خانه دار بودند. به دلیل فعالیت کاری پدرم در شهر یزد، من مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شهر یزد گذراندم، اما برای پزشکی عمومی به مشهد آمدم و با توجه به سالهای آخر دبیرستان و علاقه ای که به رشته تجربی داشتم و البته راهنمایی های پدرم و مادرم به رشته پزشکی علاقمند شدم و بعد از قبولی در کنکور سراسری، جهت تحصیل در رشته پزشکی عمومی مجددا به مشهد آمدم.

*وبدا: در حال حاضر فعالیت های شما بیشتر معطوف به چه حوزه هایی است؟

 مدت زمان زیادی نیست که بنده به عنوان استادیار در بخش آلرژی و ایمونولوژی دانشگاه مشغول به خدمت هستم و با کمک خانم دکتر جباری آزاد، استاد محترم و مدیر گروه این رشته و سرکار خانم خوشخو، مشغول آموزش فلوشیپ ها و کمک به مرکز تحقیقات آلرژی هستم.

از آنجا که این گروه خیلی وسعت ندارد و گروه نوپایی است، تلاش من بیشتر در حوزه های آموزش و پژوهش متمرکز است تا در این قسمتها پیشرفت کنم. ما تازه گروه شدیم و در این مدت هم تمام تلاش این بوده که گروه بصورت مستقل بکار خود ادامه دهد و انشاالله هر روز پیشرفت خواهد کرد.

*وبدا: با توجه به تجربه ای که جنابعالی از فضای دانشگاه دارید تصور می کنید چه اقداماتی را می توان در فضای دانشگاه و در جهت پیشبرد برنامه ها و اهداف آن انجام داد؟

به نظر من دانشگاه اگر بخواهد پیشرفت داشته باشد، باید به کسانی که با زحمات و تلاشهای خود به این مسیر پا می گذارند بیشتر توجه کند و این راه برای آنها تسهیل گردد تا برای افراد دیگری هم که با تلاش و زحمت به این مسیر می رسند یک دلگرمی ایجاد شود. من در رتبه تخصص جز 10 درصد برتر بودم و رتبه یک فوق تخصص را کسب کردم و رتبه یک بورد تخصصی بودم اما با همه این عناوین زمانی که قرار بود به عنوان هیات علمی ضریب کا جذب دانشگاه شوم حدود 6 ماه طول کشید و این زمان زیادی بود.

*وبدا: سه حوزه آموزش،پژوهش و درمان از نگاه شما چگونه اولویت بندی می شود و آیا اساسا می توان آنها را اولویت بندی کرد؟

از نگاه بنده هر سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان همسان و در الویت هستند، اما چیزی که باید مورد توجه سیاست گذاران این رشته قرار گیرد این است که یک فرد، بصورت عادی نمی تواند در هر 3 حوزه بصورت هم سنگ عمل کند و این باید بصورت مجزا و تخصصی تر باشد. اگر یک فرد همزمان بخواهد یک پژوهشگر خوب باشد ، ناگزیر است از قسمت آموزش و درمان خودکم کند و اگر بخواهد به عنوان درمانگر حرفه ای عمل کند، باید از دو قسمت دیگر بکاهد، بنابراین من فکر می کنم که باید براساس علایق هر فرد و سهمیه بندی دانشگاه برای هر استاد، یک زمینه بصورت اولویت تعریف شود و زمینه های بعدی در کنارش انجام شود. دانشگاه نمی تواند از هر استاد توقع داشته باشد که در هر سه زمینه بصورت شاخص کار کند و مسلما اگر چنین باشد یک کدام از این 3 قسمت بصورت ناقص و با کیفیت پایین تر انجام خواهد شد. اما اگر هر استادی یک حوزه خاص را انتخاب کند و در آن قسمت بیشتر و با توجه به علایق و تلاشهای خود شاخص تر بکوشد، قطعا بصورت حرفه ای و تخصصی تر می تواند به پیشرفت دانشگاه کمک کند.

*وبدا: از نگاه شما یک استاد موفق چه ویژگی های باید داشته باشد؟

یکی از شاخصه های استاد موفق می تواند، آشنایی با حوزه پژوهش باشد و اینکه جهت پیشرفت بر پژوهش روز متمرکز باشد و خود استاد هم کار پژوهشی داشته باشد، این موضوع به ویژه درمورد اساتید جوان تر که فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و درمانی دارند، اگر به صورت ایده باشد، خیلی بیشتر می تواند کمک کننده باشد؛ تا اینکه صرف انجام کلیه فعالیتهای پژوهشی را از هر فرد توقع داشته باشند.

*وبدا: علاقه شما بیشتر در کدامیک از این سه حوزه است؟

علاقه من بیشتر در حوزه آموزشی و درمانی است و البته این به این معنا نیست که نباید در حوزه پژوهشی فعالیت داشته باشم و آن را کامل کنار بگذارم. ولی فکر می کنم بایستی با توجه به کمک و سیاست گذاری که انجام می شود، این بصورت اولویت های بعدی برای هر فرد قرار داده شود. علاقه به حوزه آموزش کمک میکند تا علاقه به دانشجویان و درک آنها برای استاد بیشتر محقق شود و از نظر درمانی هم استادی که در این حوزه کار می کند باید عشق به بیمار داشته باشد و این از همه مهمتر است که همدردی با بیمار داشته باشد.

در مورد حوزه پژوهش این نکته را هم باید عرض کنم که با توجه به مشکلاتی که از نظر مالی و محدودیت های امکانات در حوزه پژوهش است، پررنگ ترین شاخصه ای که یک استاد می تواند در این زمینه داشته باشد همان علاقه فردی است که در موفقیت او نیز بسیار کمک کننده خواهد بود.

*وبدا: آیا چالش هایی در مسیر تحصیلی و پیشرفت کار خود داشته اید؟

مسلما همه افراد در مسیر زندگی خود با چالش ها و موانعی رو به رو هستند و در رشته پزشکی با توجه به طول این رشته و طرح و زمانی که می برد؛ برای رسیدن به قسمتهای بالاتر خیلی سخت می شود و برای فرد آنچه که از همه مهمتر است و مسئولین باید به فکر آن باشند، قسمت مالی است.

 افرادی هستند که توسط خانواده حمایت می شوند و کسانی که این حمایت را ندارند، فرایند طولانی تحصیل و دوره های طرحی که اجباری است از نظرمالی به آنها بسیار فشار وارد می کند و فرد را از انجام فعالیتهای مفید دیگر محروم می کند. شخصا تصور می کنم که بنده اگر از نظر مالی مورد حمایت بودم، راحت تر و بیشتر می توانستم در زمان های فراغتم مقاله بخوانم و پژوهش انجام دهم، در حالی که اکنون با توجه به زندگی شرایط و هزینه ها ناگزیر به انجام یکسری اقدامات جانبی هستم تا بتوانیم هزینه های زندگی خود را تامین کنم.

*وبدا: خانواده چه نقشی در پیشرفت شما داشتند؟

یقیناً کسی که بخواهد یک مسیر طولانی مثل پزشکی را برود و 7 سال درس بخواند و هیچ درآمدی هم نداشته باشد و بعد هم دوران بسیار سخت طرح و دوره رزیدنت و طرح آن، فوق تخصص و طرح آن.... حتما نیاز به حمایت و تشویق کامل از سوی خانواده دارد و چون این زمان بسیار طولانی می شود، طبعا در این مسیر افراد ازدواج می کنند و من جزو یکی از این افراد بودم و حمایت و همراهی همسر در این زمینه نیاز است که بتواند این مشکلات را تحمل و درک نماید، به خصوص همسر من که پزشک نیست و البته حمایت و درک خوبی از شرایطم داشتند و با سختی های این مسیر کنار آمده تا من بتوانم به این مرحله تقریبا نهایی پزشکی برسم.

*وبدا: توصیه شما به دانشجویان تان چیست؟

در حال حاضر توصیه کردن به دانشجویان سخت است و به جای توصیه های من، بیشتر نیاز است که سیاست گذاری های بزرگ مسئولین اصلاح شود، تا بتوانند امید را در جوانان تقویت کنند و آنها ناگزیر به مهاجرت نشوند. اکنون ضروری است که زمینه های پیشرفت در زندگی و مسائل مالی و امکانات و آرامش برای دانشجویان فراهم شود تا آنها بتوانند با خاطر آسوده به تحصیل ادامه دهند.

 

 

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image