دکتر ملیحه عافیت، متولد 1358 در مشهد، استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در گروه زنان و زایمان است که در حال حاضر به عنوان معاون آموزشی مرکز ناباروری میلاد و معاون آموزشی بیمارستان امام رضا(ع) مشغول به فعالیت های آموزشی و درمانی بوده و تاکنون حدود 51 طرح تحقیقاتی و 55 مقاله را به چاپ رسانده و بالغ بر 6 جلد کتاب را ترجمه و تالیف و همچنین سه ثبت اختراع تأیید شده و دو اختراع در حال ثبت و در حال داوری را در کارنامه فعالیت های چندین سالهی خود در دانشگاه علوم پزشکی مشهد دارد. در مصاحبهی فوق پای صحبت این استاد پرتلاش و با تجربه نشستیم تا از اهمیت کار در حوزه زنان، چالش ها و فراز و فرودهای آن بیشتر بشنویم؛
وبدا: ضمن سپاس از حضور شما در این گفتگو، لطفا بیوگرافی مختصری از خود عنوان بفرمایید؟
من دکتر ملیحه عافیت هستم، متولد خرداد سال 1358 در شهر مشهد. دو سال اول تحصیل در مدرسه را در محل کار پدرم ( که دبیر بودند ) در شهرستان گلمکان سپری كردم و بعد از آن برای ادامه تحصیل از سال سوم ابتدایی به مشهد آمدم. در دوران تحصیل در مقاطع راهنمایی و دبیرستان، مقام های اول مدرسه را کسب کردم و چون وارد مقطع نظام جدید آموزش شدم، برای مقطع پیش دانشگاهی آزمون دادم و در ناحیه 7 نفر اول شدم و در مقطع پیش دانشگاهی در دبیرستانی واقع در شهید شهربانی مشهد ادامه تحصیل دادم.
وبدا: چه سالی در کنکور شرکت کردید و نتیجه چه شد؟
در سال1376 در کنکور سراسری و آزاد شرکت کردم و نتایج کنکور در اوایل تیرماه 1377 که اعلام شد در دانشگاه آزاد مشهد نفر دوم بودم و در دانشگاه سراسری مشهد هم بحمدالله قبول شدم و دوران 7 ساله پزشکی عمومی را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کردم و معمولا هم بین نفرات اول تا سوم دانشگاه بودم. سال آخر پزشکی عمومی با توجه به اینکه در آن زمان قوانین دانشگاه به گونه ای بود که رتبه برترهای دوران دانشگاه و هم دوره های خودمان اجازه شرکت در تخصص داشتند من به عنوان رتبه 2 برتر مقطع کارورزی در سال 1384 به طور مستقیم در رشته تخصص شرکت کردم و رشته زنان را قبول شدم.
جالب این بود که آخرین بخش دوران اینترنی من حوزهی زنان بود و روز بعدش به عنوان یک رزیدنت فعالیتم را آغاز کردم و حتی همکاران ماما می گفتند چقدر خانم دکتر به ما دستور می دهد، چون نمی دانستند من رزیدنت شدم. دوران رزیدنتی را به مدت 4 سال در دانشگاه مشهد طی کردم و در دانشنامه تخصصی جز 5 درصد بورد ساسل 1388 بودم .
با توجه به اینکه من طرح عمومی ام را نگذارنده بودم و مستقیم وارد دانشگاه شده بودم در شهرستان بردسکن مشغول به کار شدم و رئیس زایشگاه شهرستان بودم ، بعد از یک سال ونیم ارائه تعهداتم در فرخوان دانشگاه علوم پزشکی مشهد شرکت کردم و خوشبختانه در فراخوان به عنوان عضو هیأت علمی پذیرفته شدم .
وبدا: دقیقاً چه سالی به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد جذب شدید؟
در بهمن ماه سال 1390 به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم و ادامه خدمات ضریب k را تا سال 1393 در دانشگاه مشهد ارائه دادم. زمانیکه به عنوان هیأت علمی جوان وارد دانشگاه شدم چون بسیار علاقمند بودم به آموزش و فعالیت های پژوهشی با دانشجویان و رزیدنت ها تاکنون حدود 51 طرح تحقیقاتی را انجام داده ایم و 55 مقاله چاپ شده و حدود 11 مقاله در همایش های مختلف ارائه کرده ایم و حدود 6 جلد کتاب ترجمه، تالیف کرده ام و به چاپ رسیده است.
همچنین سه ثبت اختراع تأیید شده دارم و دو اختراع در حال ثبت و در حال داوری دارم .اختراعم یک طرح تحقیقاتی بود که با گروه همکاران دانشکده پرستاری انجام دادیم و یک داروی گیاهی برای کاهش آتروفی واژن و افزایش لیبيدو در خانم ها است. یک دستگاه ردیاب وکوم دار جسم دار جسم خارجی هوشمند در داخل شکم و یک دستکش که برای بررسی داخل رحم در خونریزی ها از آن استفاده می شود و به دوربین متصل است و اجازه می دهد که بتوانیم رحم را ارزیابی کنیم، اختراع كردم.
با همکارانم در چند فرآیند آموزشی شرکت داشتم و در حال حاضر به عنوان معاون آموزشی مرکز ناباروری میلاد و معاون آموزشی بیمارستان امام رضا(ع) فعالیت می کنم و از سال 1395 هم با اجازه گروه زنان برای مقطع فلوشیپ نازایی دانشگاه تهران شرکت کردم و آن سال، نفر اول کتبی و شفاهی بودم و بعد از 18 ماه تحصیل در مقطع نازایی و IVF برای ادامه خدمت به دانشگاه مشهد برگشتم و اکنون سه مقطع آندر گرجوئد، رزیدنت و فلوشیپ را هدایت می کنم.
وبدا: با توجه به فعاليت دانشگاه، در سه حوزه آموزش، درمان و پژوهش حفظ ارتباط اين سه حوزه از نگاه شما، تا چه حد اهميت دارد و اساسا آيا مي توان اين سه حوزه را اولويت بندي كرد؟
آموزش ،پژوهش و درمان کنار هم هستند؛ از این نظر که فرد به روز است و مسائل آموزشی و علمی اش باید به روز باشد و در فرآیندهای پژوهشی با جستجو کردن مقالات و به روز کردن مقالات مطمئنا می تواند به بیماران خود کمک کند و در واقع روش ها و تکنیک های جدید را استفاده کند تا بتواند بیشترین خدمت را به بیماران خود ارائه نماید.
به عنوان یک عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی معتقدم در ابتدا آموزش و سپس درمان و این دو درکنار هم هستند؛ چرا که هر دو یکدیگر را پوشش می دهند. در حوزه درمان هم به فلوشیپ و رزیدنت خود را آموزش می دهم و در حوزه پژوهش با توجه به اینکه ما بالینی هستیم و خیلی هم اهمیت دارد، ممکن است پژوهش را در اولویت سوم خود قرار دهیم؛ چرا که آموزش و درمان بیشترین زمان ما را به خود اختصاص می دهد.
جا دارد که دانشگاه به اساتید بالینی کمک کند و همکاری معاونت پژوهشی، کارشناس پژوهش و اختصاص کارشناس پژوهشی برای عضو هیات علمی های بالینی پررنگ تر شود تا ما بتوانیم در حوزه پژوهش نیز قدرتمند عمل کنیم.
وبدا: با توجه به نقش مهم و اثر گذار اساتيد در فضاهاي مختلف آموزشي و پژوهشي و درماني دانشگاه، از نگاه شما يک استاد موفق در اين حوزه ها چه شاخصه هايي دارد؟
به نظر من یک استاد موفق باید زمان بندی و شرایط خود را به گونه ای برنامه ریزی کند که هم در امر آموزش به روز باشد و مطالب علمی جدید را به دانشجوبان آموزش دهد و هم بتواند با جسارت و اعتماد به نفس در امر درمان نیز خدمت کند و استادی که این ویژگی ها را داراست و جسارت و تنکیک های عمل را می تواند به خوبی ارائه کند.
وبدا: از چالش های مسیری که طی شده توضیحاتی بفرمایید؟
در مسیر تحصیل، من هم مانند بسیاری از همکاران، برای ارائه خدمت و طرح و ضریب کا مجبور بودم به شهرستان ها بروم که چالشی بود و زندگی ما را تحت الشعاع خود قرار می داد. من برای ادامه تحصیلم در حالی به تهران رفتم که 2 فرزند کوچک داشتم و با وجود فرزندان 8و3 ساله مجبور شدم به تهران عزیمت کنم که مقداری بر شرایط زندگی اثرگذار بود.
من به عنوان یک مادر و همسر باید علاوه بر نقشی که در دانشگاه دارم، در منزل نیز نقش خود را ایفا کنم و با توجه به زمان کمی که من در منزل هستم، نگرانم که نتوانم نقش خود را به عنوان مادر وفرزند ایفا کنم. لذا پیشنهاد می کنم اعضای هیات علمی بالینی و به ویژه زنان شرایط کاری شان به گونه ای باشد که یک یا 2 روز در هفته را مرخصی باشند تا بتوانند به خانواده و زندگی خود رسیدگی کنند. مادران و زنان جامعه مان مخصوصا کسانی که در بیرون هم فعالیت می کنند به عنوان یک هیات علمی و یک شاغل را بیشتر دریابیم و بدانیم که آنها نقشی دیگر برای ایفا کردن در منزل دارند که نقش اساسی هست.
من چنانچه مادر خوبی باشم می توانم یک فرزند و یک نیروی خوب و جوانی که از نظر علمی و فرهنگی کارآمد است را به جامعه و کشورم ارائه کنم؛ بنابراین باید کمک کنیم زمان بیشتری را برای مادران و خانم های شاغل ایجاد کنیم.یک عضو هیات علمی باید به حوزه علوم آموزش عشق و علاقه داشته باشد و بتواند کمک کند به بیماران و توانایی آموزش داشته باشد.
یک عضو هیات علمی زمان زیادی را صبح تا ظهر در دانشگاه سپری کند و بنابراین کسی که به آموزش علاقه و عشق نداشته باشد شاید بسیاری از افراد می آیند و فشارهای کاری را می بینند و با شرایطی که برایشان به وجود می آید، این نقش را ایفا نکنند و باید برای ادامه مسیر آموزش علاقه وجود داشته باشد.
ما به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه باید بدحال ترین بیماران را در بیمارستان بپذیریم و مدیریت کنیم. در شهرستان ها هر کسی دچار مشکلی می شود حتی در شهر خودمان بیماران را به بیمارستان های سطح 3 مثل بیمارستان امام رضا(ع) اعزام می کنند و ما باید شب و روز و حتی زمانی که در منزل هستیم در زمان استراحت خود درگیر بیماران باشیم و هر لحظه دغدغه ذهنی نجات جان بیماران و بهبود سلامتی آنها در ذهن ما است .
لذا در صورتی که عشق و علاقه وجود نداشته باشد کسی حاضر نمی شود این کار را انجام دهد. مخصوصا در رشته زنان که متخصص زنان شب و روز ندارند وهمواره در هر ساعات از شبانه روز باید پاسخگوی تلفن خود باشیم؛ چرا که زنان و مادران باردار اورژانسی هستند و هر لحظه ممکن است زایمان کنند. زایمان هم با توجه به اینکه یک فرآیند فیزیولوژیک است و در عین حال می تواند پاتولوژیک نیز باشد، بسیار مهم است.
یک فرآّیند فیزیولوژیکی است که می تواند با بیماری زمینه ای و با مشکلاتی که یک مادر می تواند داشته باشد پاتولوژیک شود و در واقع باید خیلی اورژانسی به مادران رسیدگی کرد. لذا شب و روز متخصص زنان در حال فعالیت و ارائه خدمت به بیماران هستند.
یک هیات علمی با توجه به بیماران پرخطری که به بیمارستان های سطح 3 مراجعه می کند و بیمارستان های خصوصی بیمار پر خطر را پذیرش نمی کنند و این بیمار مکان درمانی برای مراجعه و معالجه خود ندارد به بیمارستان های دانشگاهی مراجعه می کنند و من به همراه رزیدنت های پر تلاشم مسیر درمان را هدایت می کنیم.
ما در دانشگاه رزیدنت ها و دانشجویان خیلی خوبی داریم که متعهد، مسئول و وظیفه شناس هستند.کسی باید عضو هیات علمی شود که مسئولیت پذیری و تعهد را سرلوحه کار خود قرار دهد و علاقه به بیماران و عشق به تحصیل و آموزش را داشته باشد.چنین فردی، فرد موفق و موثری برای دانشگاه،جامعه و خانواده اش خواهدبود. به عنوان یک عضو هیات علمی باید به دانشجویان کمک کنیم در امر آموزش توانایی انجام امور را داشته باشند.
ما دانشگاهیان باید در 3 بعد آموزش،پژوهش و درمان فعالیت کنیم پس باید به عضو هیات علمی کمک رسانی کنیم که در ابعاد دیگر نیز قوی باشد ، ( کارشناس پژوهش در حوزه پژوهش کمک کند ) و شیفت های کاری به گونه ای تنظیم شود که خستگی زیادی را متحمل نشود و بتواند بازدهی لازم را در ارائه خدمات درمانی به بیماران داشته باشد.
با جذب هیات علمی های بعدی و آسان کردن شرایط برای آنها ایجاد انگیزه کنیم چرا که شرایط اقتصادی به گونه ای است که یک عضو هیات علمی همچون من را ممکن است تحت تاثیر قرار دهد. دانشگاه و مسئولین وزارت بهداشت شرایطی را فراهم آورند که هیات علمی ما بماند و شرایط به گونه ای نباشد که هیات علمی وارد دانشگاه شود اما با دیدن شرایط اقتصادی در دانشگاه ماندگار نشود و خارج شود.
شرایط برای بانوان عضو هیات علمی دانشگاه باید به گونه ای ایجاد شود که بتواند در دانشگاه پایدار بماند و زمان های آزاد را برای آن ها ایجاد کنیم و زمان های کاری آنها را در دانشگاه کمتر کنیم تا بتوانند به خانواده و زنگی خود رسیدگی کنند که همسر و فرزندانی کمبود مادر را احساس نکنند مادر را کمک می کنند تا به دانشگاه خود بیشترین وبهترین خدمت را ارائه کند.