دکتر سلمه دادگر متولد 1356 در شهر مشهد، دانشیار و متخصص زنان و مامایی وفلوشیپ پريناتولوژي، یکی از اساتید پر تلاش و باسابقهی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که از سال 1390 به عنوان عضو هیات علمی در گروه زنان، مشغول فعالیت های مختلف آموزشی، درمانی و پژوهشی در این مجموعهی دانشگاهی بوده و در کنار تربیت نیروهای متخصص و درمان بیماران، همکاری هایی را نیز با سازمان پزشکی قانونی دارد. دکتر دادگر در طی سال های فعالیت خود به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه، حدود 68 مقاله را شخصاً و یا با همکاری دانشجویان و همکاران خود نگارش کرده و ضمن تالیف چند عنوان کتاب، یک مورد اختراع را که مربوط به ساخت کپسول سیاه دانه می باشد، ثبت نموده است. در ادامه ضمن آشنایی بیشتر با این استاد باسابقه دانشگاه علوم پزشکی مشهد از فعالیت ها و دستاوردهای ایشان در حوزه های مختلف دانشگاه بیشتر خواهیم شنید؛
وبدا: ضمن سپاس از حضور شما در این گفتگو، لطفا بیوگرافی مختصری درباره خود عنوان بفرمایید؟
من دکتر سلمه دادگر، متولد سال 1356 در مشهد، متاهل هستم و دارای دو فرزند؛ پسرم 23 ساله و در کانادا تحصیل می کند و دخترم 13 ساله و محصل است، همسرم پزشک متخصص قلب و فلوشیپ اینترونشن هستند و در خارج از دانشگاه به صورت آزاد در مطب شخصی خود فعالیت می کند. سال 1374 دیپلم را اخذ کردم و همان سال در رشته پزشکی دانشگاه آزاد مشهد پذیرفته و سال 1382 فارغ التحصیل شدم. دو سال بعد در مقطع تخصص زنان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد پذیرش و سال 1388 فارغ التحصیل شدم و خرداد ماه سال 1390 بود که به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه مشهد شروع به فعالیت کردم. سال 1396 برای اخذ فلوشیپ پریناتولوژی به دانشگاه تهران رفتم و سال 1398 مجددا شروع به کار کردم، دوره طرحم را هم بعد از دوره تخصص سپري كردم و بعد از اینکه به مشهد بازگشتم به عنوان پریناتولوژیست فعالیت کردم. در زمان برگشت من به این دانشگاه به کمک همکارانم تغییرات زيادي در بخش ایجاد کردیم و عملا بخش پریناتولوژی را راه اندازی کردیم.
وبدا : پریناتولوژی به چه معناست و چه حیطه ای از خدمات را شامل میشود؟
پریناتولوژی به معناي طب مادر و جنین است. یعنی ما حاملگی های پر خطر در زمینه مادر و جنینی را مدیریت می کنیم. در بخش پریناتولوژی نیاز به یک دستگاه سونوگرافی پیشرفته است که آن زمان با رایزنی و پیگیری های مستمر و درخواست از رییس بیمارستان تهیه کردیم و از آن هنگام سونوگرافی هایی مثل سونوگرافی آنومالی اسکن و ام تي اسكرينيگ كه مربوط به غربالگری ها است، صرفا در بخش زنان بیمارستان انجام می شود.
وبدا: در حیطه آموزش نیروهای متخصص وضعیت را چطور ارزیابی می کنید؟
آموزش دستیاران تخصصی بخش زنان در زمینه سونوگرافی پیشرفت خیلی خوبی داشته و قطعاً اين آموزش ها لازم است چون ممکن است در مراکز شهرستانی رادیولوژی نداشته باشد و انجام سونو لازم باشد، لذا آگاهی متخصص زنان می تواند به مدیریت بیماران کمک کند.
از سال 1400 دانشگاه علوم پزشکی مشهد بطور مستقل فلوشیپ پرناتولوژی تربیت می کند و به همین دلیل متخصصین برای دریافت مدرک نیازی نیست که به تهران یا سایر شهرها مراجعه داشته باشند. اتاق سونوگرافی بیمارستان امام رضا (ع) هر روزه سونوگرافی های مادران باردار را انجام می دهد و در صورت نیاز مشاوره و روشهای صحیح مدیریت بارداری به بیماران ارائه میشود و همکاری بسیار خوبی بین پرناتولوژیست ها و همکاران متخصص زنان وجود دارد و ما از طرق مختلف چه تلفنی و چه در فضای مجازی پاسخگوی مشاوره همکاران هستیم تا بهترین اقدامات برای بیماران انجام شود.
بخش سونوگرافی بیمارستان امام رضا (ع) همه روزه به جز ایام تعطیل در نوبت صبح فعال است و در روزهای تعطیل فقط سونوگرافی بیماران اورژانس انجام می شود که توسط فلوشیپ پرناتولوژی صورت می گیرد، من و خانم دکتر موسوی واحد اساتید پرناتولوژی بیمارستان امام رضا (ع) هستیم.
چنانچه درخواست مشاوره از سوی بیماران باشد، در همین جا انجام میشود، همچنین سونوگرافی و رادیولوژی و عمل های سخت نیز در این بخش صورت می گیرد، در مجموع پیشرفت خوبی در حوزه ی مادران پرخطر داشتیم و بعد از اینکه رشته پریناتولوژی در دانشگاه مشهد راه اندازی شد و هم اکنون که خانم دکتر موسوی واحد به ما اضافه شدند وضعیت بخش خیلی خوب شده است.
وبدا: آيا خانواده هم در پيشرفت هاي تحصيلي و كاري شما نقش داشتند؟
بله...پدر و مادرم هر 2 عضو هیات علمی دانشگاه بودند. مادرم خانم دکتر پورجواد استاد تمام گروه زنان دانشگاه بودند و در بیمارستان ام البنین(س) فعالیت داشتند و پدرم دکتر دادگر در بخش قلب بیمارستان امام رضا(ع) استاد تمام بودند و هر دو نفر در حال حاضر بازنشسته هستند و قطعا در چنین خانواده ای نمی توان درس نخواند و تاثیر خانواده واقعا مشخص است که الگو هستند.
وبدا: و تاثیر این روحیهی علم طلبی در فرزندان شما چگونه بوده است؟
از آنجا که فرزندان اغلب از رفتار والدین خود الگوبرداری می کنند؛ تا اینکه به نصایح آنها گوش کنند، اگر والدین مرتبا در حال مطالعه باشند، فرزندان هم به مطالعه بیشتر گرایش پیدا می کنند. وقتی فرزند من مشاهده می کند که من دائما کتاب به دست دارم و در حال مطالعهام و کمتر به تماشای برنامه های تلویزیون می پردازم، بالطبع او هم تمایل بیشتری به مطالعه پیدا خواهد کرد. بنابراین هر چقدر هم که فرزندانمان را به کاری که خودمان انجام نمی دهیم توصیه کنیم، نصایح تاثیر کافی را نخواهد داشت.
وبدا: رمز پیشرفت خود را چه می دانید؟
قطعا اگر موفقیت و پیشرفتی حاصل شده، نتیجه زحمت کشیدن، تلاش ها، پشتکار و ناامید نشدن من بوده است، چون هیچ قابلیت بیشتری نسبت به سایر افراد نداشتم و فقط مرتبا مطالعه و تلاش جهت بدست آوردن آنچه که می خواستم و عدم نا امیدی بوده است که باعث شده من به اهدافم دست یابم.
وبدا: با توجه به فعاليت دانشگاه در سه حوزه آموزش، درمان و پژوهش حفظ ارتباط اين سه حوزه از نگاه شما تا چه حد اهميت دارد و اساسا آيا مي توان اين سه حوزه را اولويت بندي كرد؟
با توجه به اینکه ما، در مراکز آموزشی فعالیت می کنیم، لذا اولویت ها آموزش است ولی هیچ گاه نمی توان پژوهش و آموزش را از درمان جدا کرد. در مراکز آکادمیک اگر بطور صحیح مریض را مدیریت و درمان کنیم و بر پایه رفرنس های معتبر علمی و همزمان آموزش دستیار تخصصی زنان هم به موازات آن انجام می شود، تمام این موارد مکمل یکدیگرند.
وبدا: نقش الگو بخشی استاد برای دانشجو را چطور می بینید؟
دانشجو از عملکرد استاد خود آموزش می بیند و به نظر من استاد، نه تنها بایستی در در زمینه آموزش پزشکی بلکه در زمینه اصول اخلاقی و عملکرد هم سرآمد باشد. زمانیکه دانشجو می بیند استادش بر اساس موازین اخلاقی و علمی عمل می کند، قطعا بهترین الگو برای دانشجوی خود خواهد بود.
دانشجو به خوبی تشخیص می دهد که عملکرد استاد آیا بر اساس دلسوزی و نگرانی برای بیمار است و موازین علمی را رعایت می کند و یا صرفا هدف مسائل مالی است. بنابراین رفتار درست استاد بسیار مهم است در آموزش اصول اخلاقی برای دانشجویان.
وبدا: در مسير تحصيل و فعاليت هاي كاري آيا چالش ها و موانعي را هم تجربه كرديد؟
قطعا همه ما چالش هایی را داشته ایم و همه در درس خواندن فراز و فرودهایی را تجربه کردیم، چون تحصیل کردن در هر مقطعی کاری سخت و و زمانبر است. به عنوان مثال بنده برای دریافت فلوشیپ با دو فرزند باید خانواده را ترک می کردم و به تهران می رفتم، البته تقریبا همه همکاران با چالش هایی اینچنین روبه رو بوده اند. در عین حال برای رسیدن به آن هدفی که انسان دارد، ناگزیر است این سختی ها را تحمل کند.
ضمن اینکه درس خواندن در این سن بسیار سخت تر است و باید دوباره فرایند ها را از اول شروع کنیم به عنوان مثال زمانیکه من بازگشتم، برای راه اندازی بخش پریناتولوژی در بیمارستان و تهیه دستگاه سونو سختی های بسیاری را متحمل شدیم، اینکه آیا بیمارستان بودجه در اختیار ما قرار می دهد یا خیر؟ ما برای اضافه کردن دستگاه، روزها و ماه ها با قسمت خیرین بیمارستان در ارتباط بودیم و توانستیم تهیه کنیم. ما دستگاه پیشرفته نیاز داشتیم و رئیس بیمارستان آن زمان با ما همکاری کردند و با هزینه بالا برای ما تهیه کردند که خوشبختانه اکنون بواسطه این امکانات خدمات خوبی ارائه می دهیم.
سونوگرافی در بیمارستان امام رضا(ع) با تعرفه دولتی و هزینه ای کمتر از مراکز خارج بیمارستان انجام میشود و سخت ترین جراحی ها برای بیماران می پذیرد. اقدامات تشخیصی خاص مثل تست های آمینوسنتز و نمونه گیری ها نیز با کیفیت خوب و تعرفه دولتی انجام می شود. البته در میان این چالش ها نا امید شدن هایی هم وجود داشته که دیگر برای تهیه دستگاه اقدام نکنی، اما پیگیر بودن و علاقه داشتن و عشق به کار داشتن مهم است کسی که می آید برای هیات علمی شدن باید عاشق این کار باشد.
وبدا: از دستاوردهای علمی خود توضیحاتی بفرمایید؟
از سال 90 که به عنوان هیات علمی در دانشگاه مشغول به فعالیت شدم، حدود 68 مقاله چاپ شده دارم که در مجله های داخلی و خارجی به چاپ رسیده است. همچنین 67 طرح پژوهشی دارم که تعداد زیادی مقاله از آنها استخراج شده و در برخی از آنها به عنوان استاد راهنما و استاد مشاور همکاری داشتم و برخی مقالات را هم شخصاً نگارش کردم. همچنین سه کتاب دارم که با همکاری همکارانم تالیف شده و خودم تنها نویسنده اول نیستم، یک کتاب مربوط به تشخیص و درمان بیماری های زنان است و یک کتاب با عنوان " آن چه یک مادر باردار باید بداند " دارم و یک کتاب هم در خصوص تشخیص اختلالات کروموزمی (آناپلوییدی و اختلالات لوله عصبی در بچه ها) است، که با توجه به اینکه این موارد مربوط به پریناتولوژیست است در این زمینه هم کتاب نگارش کرده ام. یک مورد هم ثبت اختراع دارم که با همکاری اصلی گروه پرستاری مامایی بوده، در این اختراع ما جهت درمان بیماری پی سی أ کپسول های سیاه دانه را درست کردیم.
از سال 1382 تا سال 1392 ویراستار مجله زنان و مامایی ایران بودم و سال 1392 به عنوان کمک سر دبیر مجله منصوب شدم که کارهای خاص خود را از جمله بررسی مقالات و رفع اشکالات مقالات را با کمک دبیر و سردبیر مجله و تیم داوری مجلات انجام می دادم. از زمانی که هیات علمی شدم یک مقطع چند ساله با گروه پزشکی خانواده دانشگاه کار می کردم و برای بخش زنان به تدریس مشغول بودم. شرکت در بازآموزی ها و سخنرانی های آموزشی که مکررا داریم و سال 1396 کلینیک قلب و بارداری راه اندازی شد که آن زمان من برای دوره فلوشیپ تهران بودم و وقتی که برگشتم آن زمان پزشکان متخصص زنان در کنار پزشکان متخصص قلب کلینیک را اداره می کردند و بعد از برگشتم من و خانم دکتر موسوی واحد کلینیک را با همکاری متخصص قلب مربوطه که سه نفر از همکاران قلب که فلوشیپ نارسایی قلب و اکو هستند و خانم دکتر زیرک که یکی از اساتید برگزیده بیهوشی دانشگاه هستند و در قسمت جراحی پیوند قلب فعالیت دارند، اداره می کنیم.
کلینیک قلب و بارداری بیمارستان دستاورد خیلی خوبی است برای بخش زنان و بیمارانی که مشکلات قلبی دارند و خانم هایی که قصد بارداری یا باردار شدند را در آن کلینیک مورد بررسی و معاینه قرار می دهیم و چنانچه قبل از بارداری مراجعه کنند، اینکه اجازه بارداری داده شود یا نه مورد بررسی قرار می گیرد. بعداز اینکه باردار شدند هم بسته به شدت عارضه قلبی که دارند بررسی و کنترل بارداری آنها را انجام می دهیم، هر بار در کلینیک یک پریناتولوژیست در کنار یک متخصص قلب هست و از نظر قلبی و زنان بیمار بررسی می شود.
زمانی که نیاز به ختم بارداری، زایمان و سزارین وجود داشته باشد، روش زایمان یا سزارین مادر را مشاوره می کنیم با پزشکان همکار و متخصص بیهوشی خانم دکتر ناهید زیرک و روش زایمان مشخص می شود.
دستورات لازم قلبی هنگام زایمان توسط متخصص قلب ارائه می شود و توسط متخصص بیهوشی بیمار ویزیت و دستورات داده می شود و یک روز مشخص برای بیماران قلبی داریم که اینجا سزارین می شوند و اتاق عمل از قبل آماده است. به لطف خدا خوشبختانه میزان مرگ و میر مادران مبتلا به مشکلات قلبی به شدت کاهش یافته ( و انشاالله ادامه پیدا کند ) که به دلیل تعامل بالا بین این 3 گروه است و حتی همکاری بسیار خوبی که گروه آی سی یو با ما دارند.
چنانچه بیمار بدحالی از هر جای استان پذیرش کنیم توسط اساتید آی سی یو ویزیت می شوند و در این زمینه همکاری بسیار خوبی وجود دارد.
این تعاملات، جزء دستاورد های بزرگ ما است که میزان مرگ و میر مادران کاهش یافته است و نتیجه همکاری خوب و به موازات هم فعالیت کردن است. همچنین همکاری هایی با پزشکی قانونی در خصوص پرونده های قصور و سقط جنین دارند.
وبدا: چه پيام و توصيه اي براي دانشجوياني داريد كه شايد روزي بخواهند پا جاي استاد خود بگذارند؟
دانشجوی رشته پزشکی باید واقعا عاشق رشته پزشکی باشد و بعد وارد این رشته شود، معمولا دانشجویان پس از ورود به رشته، تازه متوجه سختی های آن شده و به این نکته می رسند که باید با تحقیق و آگاهی بیشتری وارد این رشته شوند. چون در این مسیر فرد بایستی از بسیاری تفریحات و سرگرمی ها صرف نظر کند و از طرفی شرایط سخت بیمار را که ممکن است در رفتار و گفتار او هم تاثیربگذارد را درک نموده و به نوعی با بیمار خود همدردی داشته باشد. همچنین فرد نباید صرفا به منبع درآمد پزشکی بنگرد که اگر چنین باشد باید سراغ فعالیت های زيبايي برود.