دکتر محمد تقی شاکری، متولد 1337 در شهرستان شاهرود، عضو هیات علمی دانشکده بهداشت و مدیر اسبق واحد مدیریت فرهنگی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از شخصیت های علمی و تلاشگری است که در طی بیش از سه دهه فعالیت در حوزه های آموزش و پژوهش این دانشگاه، سابقهی مشارکت در اجرای 800 طرح پژوهشی و قریب به 400 مقاله چاپ شده در نشریات معتبر علمی پژوهشی داخلی و خارجی را در کارنامه فعالیت های اثرگذار خود ثبت نموده و دارای H INDEX 30 در اسکوپوس و 50 در گوگل scaler می باشد. پایگاه خبری وب دا در راستای انجام مصاحبه و آشنایی بیشتر با اساتید پیشکسوت هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گفتگویی با این استاد پیشکسوت داشته که شرح آن را در ادامه می خوانید:
وب دا: ضمن سپاس از حضور شما در این گفتگو، لطفا بیوگرافی مختصری از خود عنوان بفرمایید؟
دکترمحمد تقی شاکری هستم، متولد 1337 درشهرستان شاهرود، تحصیلات ابتدایی تا پایان دبیرستان را در شهر شاهرود گذراندم، فرزند چهارم از خانواده ای با 7 فرزند هستم، مرحوم پدرم کارمند اداره مخابرات شاهرود بود و در شرایط کاملا معمولی بزرگ شدم.
وب دا: در چه سالی تحصیلات دانشگاهی را آغاز کردید؟
سال 1355 تحصیل در رشته آمار را در دانشگاه فردوسی مشهد شروع کردم که این دوران مصادف شد با ایام پیروزی انقلاب اسلامی و دوران انقلاب فرهنگی. به همین خاطر دوران تحصیل من طولانی تر شد و در نهایت در سال 1363 فارغ التحصیل شدم.
وبدا: لطفا از دوران تحصیل و فعالیت های پس از انقلاب برای ما مختصری توضیح بفرمایید؟
دوران دانشجویی، دوران پر التهاب و پر تنشی بود؛ ایام انقلاب اسلامی بود و در سالهای قبل از پیروزی انقلاب فعالیت هایی در سطح دانشگاه داشتیم. البته بیشتر فعالیت های من در انجمن حرکت اسلامی دانشجویان دانشگاه متمرکز بود که در ایام انقلاب اسلامی تشکیل شده بود و قبل از انقلاب در فعالیت های دانشجویی از جمله؛ شرکت در جلسات مذهبی و کوهنوردی مشارکت داشتم.
همچنین درسال 1357 فعالیت هایی را در دانشگاه و بیرون از آن داشتم و در یکی از این فعالیت ها که شرکت در تظاهرات شهر قم در ایام محرم بود، توسط ماموران حکومت نظامی بازداشت شدم و مدتی را در زندان حکومت نظامی شهر قم تحت بازداشت بودم که به یمن تلاش های مردم و انقلاب پرشکوه اسلامی آزاد شدم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشایی دانشگاه و در جریانات بعد از انقلاب، در جبهه انقلاب اسلامی فعالیت می کردم تا اینکه در سال 1359 انقلاب فرهنگی شکل گرفت و منجر به تشکیل جهاد دانشگاهی شد. مدتی را هم در جهاد دانشگاهی فعالیت داشتم، ولی بعلت شرایط خاصی که برای خانواده پیش آمد، مجبور به بازگشت به شاهرود شدم و علاوه بر فعالیت هایی در جهادسازندگی، بصورت معلم حق التدریس هم مشغول کار شدم.
در سال1361 همزمان با عملیات رمضان و عملیات های بعد تقریبا برای مدت حدود 10 ماه، در پشتیبانی جنگ جهاد در منطقه جنگی جنوب مشغول بکار شدم و مسئولیت هایی را در این عرصه به عهده داشتم. در سال های 1364 و 1365 هم همزمان با عملیات والفجر 8 چند ماهی را نیز در همان جا فعالیت داشتم و در سال ۱۳۶۲ با بازگشایی دانشگاهها، جهت ادامه تحصیل به دانشگاه برگشتم و نهایتاً در سال ۱۳۶۳ فارغ التحصیل شدم، در بهمن ماه همان سال در مقطع کارشناسی ارشد رشته آمار زیستی در دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز مشغول تحصیل شدم. البته درکنکور برگزار شده در دانشگاه شیراز در هر دو رشته آمارو آمار زیستی پذیرفته شدم، ولی به جهت علاقمندی به آمار کاربردی، رشته آمار زیستی را انتخاب و مشغول به تحصیل شدم و در عین حال فعالیتهایی را درحوزه معاونت آمار و اطلاعات در سازمان برنامه و بودجه استان فارس داشتم، همچنین در انجام سرشماری نفوس و مسکن 1365، سرشماری از عشایر در سال 1366 و سرشماری کشاورزی در سال 1367 و دیگر طرحهای آماری کشور نقش موثری داشتم و در آن مقطع به صورت عملی تجربیاتی را در حوزه فعالیت های آماری کسب کردم که از جهت دانش آماری و نگرش من نسبت به این رشته و کارکردهای آن بسیار مفید بود.
وب دا: در چه سالی وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدید؟
بعد از فارغ التحصیلی (در مقطع کارشناسی ارشد) در سال 1368 وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شده و به عنوان هیات علمی در مرتبه مربی مشغول خدمت بودم. خوشبختانه شروع به کار من در دانشگاه، در گروه پزشکی اجتماعی دانشکده پزشکی بود که در آنجا واقعاً فضای بسیار خوبی برای کار و فعالیت های علمی فراهم بود، استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمود روحانی که استاد مسلم این رشته هستند و سالها کرسی رشته آمار زیستی دانشگاه در اختیار ایشان بود، حمایتهای بسیار خوبی از من به عمل آوردند. در اوایل دهه 70 برای اولین بار کارگاههای روش تحقیق را در سطح دانشگاه پایه گذاری کردم. در آن سال ها تدریس دروس آمار زیستی ، اپیدمیولوژی و روش تحقیق را عهده دار بودم و الحمدلله به لطف همکاران، ایام بسیار پرباری برای بنده بود.
در ادامه سال ۱۳۷۶ با استفاده از بورس تحصیلی جهت ادامه تحصیل در مقطع دکترا عازم دانشگاه نیوکاسل در کشور انگلستان شدم. در دوران تحصیل در دانشگاه نیوکاسل در انجمن دانشجویان ایرانی در آن دانشگاه و انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا و آمریکا فعالیت هایی داشتم و بالاخره در بازگشت در فروردین ماه سال ۱۳۸۱ بعنوان استاد یار مجددا در گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول به کار شدم و به ترتیب در سال های 1386 و 1392 به مرتبه های دانشیاری و استادی نائل گردیدم.
وبدا: لطفا در خصوص جایگاه رشته آمار زیستی در دانشگاه توضیحاتی ارائه نمایید؟
در دهه هشتاد، دردانشگاه فضای خیلی خوبی برای کارکردن و فعالیت های علمی ایجاد شده بود. محیط گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده و دانشگاه بسیار مناسب بود و توانستم با مساعدت استاد ارجمند جناب دکتر روحانی و دوست عزیز آقای دکتر اسماعیلی سر و سامانی به وضعیت آمار زیستی در دانشگاه بدهیم و کم کم آمار زیستی را به عنوان یک رشته مهم و پرکاربرد در دانشگاه معرفی کنیم و فعالیتهایی در حوزهی کارهای پژوهشی و آموزشی مثل کارگاههایی در حوزه های مختلف روش تحقیق را در دانشگاه داشته باشیم.
آن سالها مصادف بود با گسترش دانشگاه در حوزههای کارشناسی ارشد، دکتری و دورههای تخصصی پزشکی و به دنبال آن، نگرش نسبت به کارهای پژوهشی خیلی گسترش یافته بود و این فرصتی بود برای رشد و بالندگی رشته آمار زیستی در سطح دانشگاه که از این فرصت، توانستیم به خوبی استفاده کنیم و رشته آمار زیستی را در دانشگاه معرفی کنیم و با همکاری سایر اعضاء هیات علمی فعالیتهای خوبی را در این حوزه استمرار ببخشیدیم. همچنین در سال 1385 عضو بورد تخصصی آمار زیستی کشور شدم و در ادامه پس از تایید بورد تخصصی آمار زیستی کشور، دوره کارشناسی ارشد رشته آمار زیستی در سال 1387 راه اندازی گردید. ضمنا در سال ۱۳۹۳ در بیستمین جشنواره علمی پژوهشی بینالمللی رازی رتبه پژوهشگر برتر را در سطح کشور کسب کردم.
در سال 1388 دانشکده بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد شکل گرفت و یکی از گروههایی که در دانشکده بهداشت ایجاد گردید گروه "آمار زیستی و اپیدمیولوژی" بود که باعث شد فرصتهایی برای جذب نیروهای جدید در گروه فراهم شود و بالطبع فعالیتها در حوزههای آموزشی و پژوهشی در دانشگاه هم گسترش یافت. خوشبختانه فعالیت های علمی گروه در حدی ارتقاء یافت که بورد تخصصی آمار زیستی و شورای گسترش معاونت آموزشی وزارت مطبوع در سال ۱۳۹۵ مجوز پذیرش دانشجو در مقطع دکتری آمار زیستی را به دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعطا کرد.
با توجه به ظرفیت موجود در گروه و نیاز به گسترش این حوزه، در سال 1395 دانشگاه تصمیم گرفت گروه "آمار زیستی و اپیدمیولوژی" را به دو گروه آموزشی "آمار زیستی" و "اپیدمیولوژی" تقسیم کند. در حال حاضر گروه آمار زیستی متشکل از ۸ عضو هیات علمی (2 استاد، 3 دانشیار و 3 استادیار) می باشد. این گروه یکی از موفقترین گروههای آمار زیستی کشور هست و روزمه بسیار خوب و فعالی دارد و در این مدت خوشبختانه توانسته جایگاه خودش را در سطح دانشگاه و در سطح کشور کاملاً تثبیت کند و در حال حاضر به عنوان گروه کاملا موفق و شناخته شده در سطح دانشگاه و در سطح دانشگاههای علوم پزشکی کشور است.
فعالیت های آموزشی و پژوهشی گروه تقریبا در کلیه دانشکدهها گسترده است. علاوه بر این، در کارهای پژوهشی نیز فعال هستند و اصولا در تدوین پروپوزالها، در فرایند ثبت و جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادهها و همچنین در نگارش مقالات همکاران ما نقش موثری دارند.
همچنین در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و۱۴۰۲ تعداد 400 مقاله توسط اعضاء گروه آمار زیستی در مجلات علمی و پژوهشی داخل و خارج از کشور منتشر شده که در مقایسه با سایر گروهها، رقم کاملا چشمگیری است.
وب دا: لطفا در مورد رشته آمار زیستی توضیحاتی ارائه بفرمایید؟
وجود داده های قابل اعتماد در نظام سلامت نقش بسیار عمده ای در این حوزه دارد. متخصصین رشته آمار زیستی در حوزه های جمع آوری، دسته بندی و تلخیص، تجزیه و تحلیل و همچنین مدل بندی داده های حوزه سلامت فعالیت می کنند و این رشته نقش بسیار اساسی در برنامه ریزی ها و تصمیم سازی ها در همه بخش های نظام سلامت دارد. بسته به اینکه داده ها در چه حوزه ای باشد نقش متخصصین آمار در آن بخش برجسته است. در این راستا فعالیت گروه آموزشی آمار زیستی در دو بعد آموزشی و پژوهشی خلاصه می شود و در این سالها با همکاری مسئولین محترم دانشگاه و همکاران در گروههای آموزشی دیگر بسترهای خوبی برای انجام فعالیتهای پژوهشی فراهم شده از جمله؛ نرم افزار سینا، سیستم های ثبت اطلاعات بیمارستانی (HIS) ،کوهورت مشهد، کوهورت کارکنان و همچنین رجیستریها.
بطور خلاصه اگر فرصتهای بیشتری برای همکاران ما فراهم بشود و نقش آنها در پژوهش بهتر دیده بشود، قطعا میتوان نتایج خیلی بهتری از تلاشها و زحمات در این حوزه ها گرفت و شاهد خروجی های با کیفیت تری باشیم.
وبدا: لطفا مختصری از فعالیت ها و کارهای خود را در زمان تصدی جایگاه مدیر فرهنگی دانشگاه بیان بفرمایید؟
در دوران ریاست دانشگاه آقای دکتر مصطفی مهرابی بهار به مدت چهار سال از سال 1392 تا 1396 جانشین اقای دکتر مهدی ابراهیمی معاونت دانشجویی فرهنگی وقت و مدیر فرهنگی دانشگاه بودم. در اون دوران علاوه بر امور جاری، با استعانت از آقای دکتر ابراهیمی و کارشناسان حوزه، مسائل جدید و نوآورانه زیر را در حوزه فرهنگی دانشگاه پیگیری و حتی الامکان اجرایی نمودیم که از جمله آن می توان موارد ذیل را برشمرد:
- تلاش در جهت مدون کردن تاریخ شفاهی دانشگاه در دوران دفاع مقدس و مستند کردن این تجربیات همراه با اسکن اسناد مربوطه. در این رابطه مصاحبه های طولانی مدت در قالب فیلم بصورت تخصصی با برخی از اساتید، پرستاران، کارکنان و نیروهای امدادگر داوطلب در دوران مقدس که تجربیات گسترده در سازماندهی نیروها و درمان مجروحین داشتند انجام شد و این مصاحبه ها پیاده سازی گردید. این مصاحبه ها می تواند مواد اولیه برای نوشتن کتابهای مستند و داستان، فیلم نامه ها و ... قرار گیرد. ناگفته نماند افراد کلیدی در این بخش به علت گذشت حدود 30 سال از زمان جنگ از دسترس خارج شده بودند و امکان بررسی جامع در این بخش فراهم نبود. و جای خرسندی است که با انعقاد تفاهم نامه ای که به تازگی میان دانشگاه علوم پزشکی مشهد و بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس صورت گرفته است این مهم پیگیری بیشتری می شود.
- "در حوزه فرهنگی" فعال کردن اعضاء هیات علمی در زمینههای فرهنگی از جمله برگزاری دو نمایشگاه هنری شامل نقاشی، خط ، عکاسی و آثار حجمی بود که تاثیر بسیار زیادی در جهت شناسایی ظرفیت های دانشگاه و همچنین ایجاد انگیزه در دانشجویان و کارکنان داشت که متاسفانه ادامه نیافت.
- تقدیر از شهدا، رزمندگان و مدافعین حرم بود که با توجه به نقش آنها در از بین بردن فتنه داعش لازم بود، در دانشگاه تقدیر مناسبی از این عزیزان بعمل آید. این اقدامات برای اولین بار در سطح استان خراسان رضوی توسط دانشگاه انجام شد.
- برگزاری همایش ملی در حوزه فعالیتهای فرهنگی تحت عنوان " فرهنگ و تمدن اسلامی در دوران امام رضا (ع) و بعد ازآن" با همکاری دانشگاه فردوسی و دفتر تبلیغات اسلامی
- برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری استانی و کشوری
- برگزاری جشنواره قرآنی اساتید، کارکنان و دانشجویان در سطح کشور
برخی امور فرهنگی را هم بعلت کوتاهی دوران مدیریت و مناسب نبودن فضای عمومی دانشگاه و استان متاسفانه به نتیجه نرسید که عبارتند از؛
- راهاندازی موزه دانشگاه و مرکز مفاخر دانشگاه، که تلاشهای زیادی در این زمینه انجام گرفت ولی به نتیجه نرسید. در ادامه در سالهای بعد اقداماتی توسط مسئولین وقت دانشگاه صورت گرفت که در حال حاضر در حال پیگیری است. بنده همچنان معتقدم که یکی از کارهای ماندگار در دانشگاه این موضوع مهم است و باید هرچه زودتر این موضوع اجرایی و عملیاتی بشود.
- از دیگر موضوعات، طرح پیشنهاداتی در زمینه فعال شدن بیمارستانها در امور فرهنگی؛ مشخص کردن متولی مسائل اخلاق حرفهای، آموزش و نظارت بر اجرای آنها و همچنین فضا سازی بیمارستانها از جهت فرهنگی و محیطی به گونه ای که بتواند محیطی مناسب برای پرسنل و بیماران باشد. پیشنهاد مشخص ما تشکیل معاونت فرهنگی در بیمارستانها بود ولی متاسفانه استقبال خوبی از این ایده نشد وهمکاری مناسبی صورت نگرفت . خوشبختانه شنیده ام اخیرا این موضوع در دانشگاه مورد توجه قرار گرفته و تصمیماتی در این حوزه گرفته شده است.
- مسئله دیگر طرح موضوع کلی داشتن "پیوست فرهنگی" ساختمانهایی است که توسط وزارت مطبوع و دانشگاه احداث میشود. ( مثلا یک دانشکده یا بیمارستانی بزرگ میسازند، ولی هیچ پیوست فرهنگی برای آن در نظر نمی گیرند که بعضا در برخی موارد مجبور می شوند از بخشهای اداری یا درمانی، بخشی را به امور فرهنگی اختصاص بدهند که قطعا کارکرد مورد نظر را نخواهد داشت و بسیاری از بخشهای فرهنگی هم مغفول می ماند. بعضاً در خیلی از موارد هدر رفت سرمایه و امکانات موجود را بدنبال خواهد داشت. در این خصوص با شرکت های مشاور که با وزارت در طراحی مراکز درمانی، ساختمانهای آموزشی و اداری صحبتهای اولیه صورت گرفت و با کمک آنها تصمیماتی هم اتخاذ شد ولی منتج به نتیجه نشد.
متاسفانه در حال حاضر انتظارات از حوزه فرهنگ در دانشگاه بیشتر معطوف به برگزاری مراسم مذهبی ،آیینی و تبلیغاتی است و مسائل زیربنایی و اساسی که به آنها اشاره شد، کمتر مورد توجه است.
وبدا: و کلام آخر...؟
من به سهم خودم از دانشگاه علوم پزشکی مشهد و همکاران ارجمند بخاطر اعتماد به اینجانب و در اختیار گذاشتن فرصتها کمال تشکر را دارم و آرزوی اعتلای هر چه بیشتر دانشگاه در انجام رسالت ذاتی خود در تربیت نسلی نو، متعهد، بالنده و باسواد در امور آموزشی، پژوهشی و درمانی را دارم.