دکتر محمد طیبی متولد1355 در مشهد، متخصص قلب و عروق و فلوشیپ اینترونشنال الکتروفیزیولوژی و دانشیار گروه قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی مشهد از جمله اساتید جوان این مجموعه است که طی17 سال گذشته، در حوزه های مختلف آموزشی ، درمانی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نقش فعال و موثری را ایفا نموده است. به مناسبت گرامیداشت روز پزشک، پای صحبت این استاد جوان نشستیم تا توضیحاتی را پیرامون فعالیت های وی و همکاران شان در گروه قلب بیمارستان امام رضا (ع) بشنویم. شرح این گفتگو را در ادامه می خوانید:
"من در سال 1372 وارد دانشکده پزشکی مشهد شدم و در سال 1380 دوره پزشک عمومی را به پایان رساندم، در همان سال دوره تخصص را شروع کردم و دستیار قلب در بیمارستان امام رضا(ع) شدم، در ادامه بدون گذراندن سربازی و تعهدات، دوره فلوشیپ اینترونشنال الکتروفیزیولوژی را در بیمارستان شهید رجایی تهران آغاز کردم و این دوره هم در سال1386 به پایان رسید و من در همان سال به عنوان استادیار گروه قلب و عضو هیئت علمی دانشگاه مشغول به کار شدم. رشته الکتروفیزیولوژی که بنده در زمینه آن خدمت میکنم، زمانی که ما در مشهد کار را آغاز کردیم یک رشته جدید بود، در آن زمان آقای دکتر حیدری مدت یک سال بود که این کار را آغاز کرده بودند و من در خدمت ایشان ادامه کار را پی گرفتم. در مورد پیشینه رشته قلب نیز باید عرض کنم که این رشته به عنوان یک دوره تخصصی، از دهه ۶۰ در دانشگاه مشهد راه اندازی شد، اما مقاطع فلوشیپ تقریباً از دهه ۸۰ به بعد با ورود اساتید اینتروشنال و سایر گروهها کامل شد.
دکتر طیبی در خصوص اهمیت بیماری های قلبی و خطر کاهش سن ابتلای افراد در کشور به این بیماری نکات شنیدنی دارد: " همانطور که میدانید بیماریهای قلبی و عروقی جز شایعترین بیماریها در تمام جهان است و تا جایی که بنده مطلعم در کشور ما بیماریهای قلبی و سکته قلبی حتی از کشورهای منطقه و متوسط دنیا هم بیشتر است. بویژه بیماریهای گرفتگی عروق قلبی و بیماریهای عروق کرونر که سن ابتلا به آنها در کشور ما پایین است بطوریکه ما اکنون دیگر محدودیت سنی برای این موضوع در نظر نمیگیریم یعنی اگر بیماری مراجعه کند و بگوید من ۲۵ ساله ام و درد سینه دارم، ما اصلاً به این فکر نمیکنیم که بیماری قلبی جدی نداشته باشد و لذا کامل وضعیت او را بررسی میکنیم. زمانی که ما دستیار دوره تخصصی بودیم ( در ۲۰ سال قبل) اساتید ما میفرمودند: کسی که زیر ۴۰ سال است و مراجعه میکند عموماً در مرحله کم خطر است، اما اکنون حتی زیر سن ۳۰ سال را هم اگر علائم آن همخوانی داشته باشد در گروههای کم خطر قرار نمیدهیم و در طول هفته تعداد قابل توجهی از این بیماران را میبینیم که در سنین پایین دچار بیماریهای قلبی شدهاند.
بنابراین هر چند که درمانهای بیماریهای قلبی در شهر و کشور ما و همینطور دنیا خیلی خوب انجام میشود و بیماران تاحد زیادی از مرگ و میرهای زودرس نجات پیدا کرده اند، ولی متاسفانه بیماری قلبی وقتی به مرحله آسیب به بافت قلب میرسد درمان قطعی ندارد و مثل یک سرطان عمل میکند و به مرور پیشرفت میکند.
بحث پیشگیری در بیماری های قلبی؛ همچنان مقدم بر درمان
تمام بیماریهای قلبی اعم از عروق قلب، عضله و دریچه و بیماریهای مادرزادی قلب حتی بیماریهای ریتم قلب اثر نهایی شان، نارسایی قلب است و همانطور که عرض شد درمانهای خوبی در سطح کشور ما و دنیا برای بیماریهای قلبی انجام میشود. اما درصد بالایی از بیماران ما دچار نارسایی قلبی هستند که یک بیماری مزمن و دراز مدت و غیر قابل علاج و رونده است. بنابراین علی رغم همه پیشرفتهایی که انجام شده ما هنوز باید خیلی کار کنیم بخصوص در سطح پیشگیری و قبل از ابتلا به بیماریهای قلبی. چون اگر بیماری اتفاق بیفتد به خصوص بیماریهای جدی مثل سکته قلبی یا بیماریهای مربوط به دریچه یا عضله قلب، درمان قطعی نخواهند داشت، به دلیل اینکه آسیب به بافت عضله قلب منجر به از بین رفتن عضله قلب میشود و با توجه به اینکه سلولهای عضله قلب غیر قابل ترمیم هستند این آسیب جبران نخواهد شد.
تمام درمانهایی هم که در سطح دنیا انجام میشود از جمله سلولهای بنیادی هنوز به این مرحله نرسیدهاند که یک بافت آسیب دیده قلبی را جایگزین کنند. پس باید همه ما بدانیم که پیشگیری بسیار مهمتر از درمان است و تمام تلاشمان را بر این بگذاریم که اولاً بیماریها را زود و قبل از اینکه آسیبها پایدار شود تشخیص دهیم و در درجه دوم کسانی که سالم هستند از سلامتی خود به نحو احسن محافظت کنند.
همانطور که عرض شد شایعترین بیماریهای قلبی، اکنون بیماری عروق قلبی و بعد نارسایی قلبی است. البته عوامل خطر مثل فشار خون بالا و چربی خون بالا که زمینهساز ایجاد این بیماری هستند به وفور در جامعه دیده میشود و باید بیشتر به آنها فکر کنیم و کارهای اثربخشتر انجام دهیم مثلاً در بحث فشار خون اگرچه خیلی از افراد نسبت به آن آگاهی دارند و به درمانها اما ما برای اینکه یک اثر ماندگار در سطح جامعه بگذاریم نیاز داریم که کارهای زیرساختی انجام دهیم به عنوان نمونه ما در نان و تغذیه خود باید تغییراتی انجام دهیم که مصرف نمک کلی کم شود، در رستورانها باید برنامههایی اجرا شود که مصرف نمک کمتر شود . در واقع اگرچه فرد به فرد میتوانیم این توصیهها را داشته باشیم اما خیلی خوب است که این در سطح جامعه و نهادهای حاکمیتی به صورت عمومی اطلاع رسانی شود.
همینطور در بحث آلودگی هوا خیلیها فکر میکنند که این امر به ریه آسیب میزند، اما استمرار این وضعیت میتواند آمار بیماریهای قلبی را هم افزایش میدهد. همینطور سمومی که در آب و غذای ما و مواد گیاهی وارد میشود میتواند مخاطراتی را برای قلب در دراز مدت داشته باشد. به عنوان نمونه در مواردی که مشاهده میکنیم زبالههایی در محیط رها شده این زبالهها به ویژه پلاستیکها معمولاً غیرقابل تجزیه هستند اما به ذرات ریزی تبدیل میشوند که وارد خاک شده و از طریق مصرف حیوانات دوباره از طریق شیر و گوشت آنها به بدن ما منتقل میشود، در واقع اثر اینها به صورت فوری نیست که آن را درک کنیم بلکه اثرات مزمنی دارند و میتوانند در دراز مدت موجب بیماریهای مختلف شوند. لذا بهتر است که ما در فرهنگ عمومی خود اقداماتی مثل عدم تولید زباله زیاد و پخش کردن آن در محیط به ویژه مواد مصنوعی و پلاستیکی، همینطور مصرف نمک را به ویژه در سطح رستورانها و کارخانجات که تولید و مصرف عمده را بر عهده دارند محدود کنیم. همینطور در مورد مصرف قند و با توجه به وضعیت بیتحرکی که در جامعه افزایش یافته اینها عواملی هستند که در یک چرخه میتوانند بیماریها را ایجاد کنند، ما باید اقداماتی کنیم که دوچرخه سواری و پیادهروی به عنوان یک فرهنگ تلقی شود.
خوشبختانه در حیطه قلب ما در سطوح جهانی قرار داریم و اتفاقاتی مثل کنگره قلب کاسپین که در مشهد برگزار شد گواه این امر هستند. در سایر رشتهها مثل پیوند قلب نیز یک تیم قوی داریم که با میزان موفقیت بالا به صورت فعال مشغول به کار هستند.
تکنولوژی های مربوط به رشته الکتروفیزیولوژی نیازمند تقویت است
در زمینه الکتروفیزیولوژی قلب ، زمانی که ما در سال 1386 کار را شروع کردیم خوشبختانه با پیگیریهای که آقای دکتر حیدری به عنوان سرپرست و بعد هم من در بیمارستان امام رضا(ع) انجام دادیم؛ دستگاههای الکتروفیزیولوژی در هر دو مرکز راه اندازی شد و اعمال کاشت وسیلههای مختلف الکتریکی قلب به خوبی قابل انجام است و در زمینه کنترل عفونت و موفقیت عملها از خیلی از مراکز دنیا اگر بهتر نباشیم قطعاً در سطح آنها هستیم. اما در زمینه الکتروفیزیولوژی ما دچار یک نقص هستیم که ناشی از تکنولوژی است. در رشتههای فلوشیب قلب، رشته الکتروفیزیولوژی از همه جوانتر و در عین حال سرعت پیشرفت آن بسیار بالاست و بسیار نیازمند تکنولوژی است و ما متاسفانه به دلیل اینکه سرمایهگذاری زیادی نیاز داریم، برای داشتن تکنولوژیهای جدید مقداری از کشورهای دیگر عقب هستیم که امیدواریم به همت ریاست دانشگاه و گروه و نیز همکاری سایر نهادها بتوانیم همسطح با کشورهای دیگر جهان قرار بگیریم.
دکتر طیبی با اشاره به فعالیتهای پژوهشی گروه قلب بیمارستان امام رضا(ع) نیز اظهار می کند: " در عرصه تحقیقات و پژوهش گروه قلب یکی از گروههای موفق بوده و البته افراد شاخصی را در این زمینه داریم مثل آقایان دکتر موهبتی و دکتر ابراهیمی که شاید جزو پیشروان در عرصه تحقیق و پژوهش هستند اما سایر دوستان هم دستاوردهای تحقیقاتی خوبی دارند. به عنوان مثال بنده در عرصه تولید یک وسیله حفاظتی در برابر اشعه که در دنیا، تنها یک شرکت آلمانی تولید کنندهی آن است در چند سال گذشته با کمک یک شرکت دانش بنیان توانستیم ثبت اختراع داشته باشیم و یک وسیله هم برای آن تولید کنیم. همکاران فیزیک بهداشت بیمارستان امام رضا(ع) هم آن را تایید کردند و مدت طولانی است که در بیمارستان امام رضا(ع) استفاده شده، اما چون شرکت دانش بنیان منحل شد و آن وسیله مصرفی را نتوانست برای ما تهیه کند، مدتی است که متاسفانه نتوانستیم از آن استفاده کنیم و این یکی از نمونههای تحقیقاتی ما است.
در بحث تحقیقات دارویی هم آقایان دکتر ابراهیمی و دکتر موهبتی بسیار فعال هستند به خصوص آقای دکتر ابراهیمی در زمینه نوآوریهایی در این زمینه به ویژه درمان کرونا پیگیر بودند و حتی ثبت اختراع و پژوهشهایی داشتند که در مجلات معتبر دنیا چاپ شد. در عرصه تحقیقات دارویی دیگر هم با توجه به اینکه ما اخیرا با کمک دانشگاه و معاونت تحقیقات و فناوری یک نیروی فارماکولوژی به ما افزوده شده، تحقیقات بسیار خوبی در زمینه گیاهان دارویی در پیشگیری و درمان بیماریهای قلبی در حال انجام است و بسیاری از آنها هم به صورت مقاله چاپ شده و استفاده میشود. ما هم در زمینه الکتروفیزیولوژی و به ویژه کاشت دیوایس با توجه به اینکه اطلاعات طولانی مدتی را در قالب رجیستری گردآوری کردیم، اخیرا با کمک همکاران گروه فارماکولوژی توانستیم تحقیقات مفصلی در این زمینه انجام دهیم که برخی از آنها هنوز چاپ نشده است.
درد در ناحیه سینه می تواند زنگ خطر بیماری قلبی باشد
دکتر طیبی در ادامه از راه ها و روش های حفظ سلامت قلب و تشخیص علائم اختلال در آن می گوید: " برای بسیاری از افرادی که پزشک نیستند و یا مستقیم با سیستم پزشکی در تماس نیستند، این سوال ممکن است در ذهنشان ایجاد شود که ما چه کنیم که قلبمان سالم بماند و یا اینکه اگر علامتی داریم چه کنیم؟ معمولاً علائم بیماریهای قلبی یا به صورت درد است و یا تنگی نفس و عدم توان فعالیتهایی که پیش از این انجام میشد یعنی خستگی زودرس نسبت به حالت عادی و تپش قلب و از دست دادن هوشیاری که اصطلاحا سنگ کوب نامیده میشود. این علائم میتواند نشانههایی از بیماری قلب باشد به ویژه اگر در کنار ورم پا و دست اتفاق بیفتد.
البته ورم یک علامت غیراختصاصیتر است اما در مورد بیماریهای قلب هم میتواند اتفاق بیفتد. افراد حتماً به این چهار علامت و به ویژه ورم توجه کنند و وقتی این علائم را دارند، صرفاً با توجه به اینکه خیلی مشکل مهمی ندارند، نباید بررسی بیشتر را به تعویق بیندازند. البته بی تحرکی و عدم فعالیت کافی سبب تپش قلب و تنگی نفس نیز میشود که در برخی موارد افراد با مراجعه به پزشک این علائم را به عنوان علائم قلبی تلقی میکنند در صورتی که پس از بررسیها مشخص میشود که این علائم ناشی از بیماریهای قلبی نیست و فرد تنها به دلیل کم تحرکی تپش قلب دارد.
از طرفی این علائم میتواند نشانه شروع یک بیماری نارسایی قلبی یا اختلالات ریتم قلبی باشد که نیازمند توجه است، اما در مورد درد سینه باید فرض بگیریم که درد سینه احتمال یک سکته را گوشزد میکند و حتماً یک معاینه و نوار قلب و یا آزمایش خون اولیه انجام شود. متاسفانه در مواردی که فرد پس از احساس درد سینه به پزشک مراجعه نمیکند و این مراجعه به تاخیر میافتد، معمولاً تبعات ناگواری را برای او خواهد داشت. بنابراین ما هر درد سینه ای را که از ناحیه بالای ناف تا فک تحتانی هر دردی داشتیم ابتدا باید به مسائل قلبی فکر کنیم و بعد احتمالات دیگر مطرح میشود. افرادی هم که سالم هستند باید از موارد خطر دوری کنند؛ از جمله کم تحرکی و ورزش نکردن.
وی در تعریف سکته قلبی هم می گوید: " معنای سکته قلبی را برای اصطلاحی به کار میبریم که به عنوان آنفاکتوس نیوکارد طبقهبندی میشود؛ آنفاکتوس نیوکارد به معنای این است که یک رگ بزرگ که به عضله قلب خونرسانی میکند از بین برود. گاهی عنوان میشود فرد دچار سکته خفیف شده که به معنای آن است که رگ کامل بسته نشده و آسیب دائمی نیست.
دکتر طیبی تاکید میکند که: " سکته امکان بروز در همه افراد را دارد، اما چون برای تشکیل پلاکهای چربی در داخل رگها زمان نیاز است در کودکان با این مکانیزم ایجاد نمیشود، بلکه معمولاً با مکانیزم ناهنجاریهای مادرزادی عروق قلبی اتفاق میافتد و یا در بیماران خاصی مثل کسانی که اختلالات چربی خانوادگی دارند و میزان کلسترول آنها بسیار بالا است ممکن است فرد در سنین پایین حتی مثلاً ۱۲ سالگی هم دچار بیماری قلبی شود.
در مورد تاثیرات استرس، هم باید گفت که استرس دو اثر دارد: اول استرسهای طولانی مدت و مزمن و دوم استرسهای کوتاهی که ممکن است روزانه درگیر آن شویم. چنانچه این استرسها به صورت مداوم اتفاق بیافتد میتواند به عنوان فاکتورهای خطر در بیماریهای قلبی تلقی شود. اما در مورد استرسهایی که به صورت شدید و ناگهانی اتفاق میافتد مثلاً خبر فوت یک نفر یا حادثه دیگر یا حتی اتفاقات مثبت اما پر هیجان که میتواند در کسانی که بیماری قلبی دارند و هنوز علامتدار نشدهاند موجب بروز سکته و آسیبهای قلبی شوند. همچنین استرسهای شدید میتوانند منجر به سندرومی شوند به نام بیماری قلب شکسته، امروزه ثابت شده که هیجانات شدید مثبت یا منفی میتوانند منجر به حالتی شوند که سکته قلبی را تقلید میکند؛ یعنی رگها باز هستند اما عضله قلب دچار آسیب میشود که در صورت تشخیص و درمان به موقع هیجان میتواند عارضه قلبی نیز پیشگیری شود.
وی در خصوص تاثیر قلب پیوندی بر فرد گیرنده قلب نیز اظهار می کند: " اینکه ما اصطلاحا میگوییم فلانی قلب مهربانی دارد یا سنگدل است با قلبی که ما تجربی آن را حس میکنیم با هم ارتباط دارند مثلاً در موارد پیوند قلب مشاهده شده که با پیوند زدن قلب فرد گیرنده احساسات و عواطف فرد دهنده را دریافت میکند و طبق آن رفتار میکند و این قلب می تواند روی احساسات و عواطف فرد تاثیر بگذارند.