امروزه کشور ایران در عرصه توانمندی و پیشرفت های پزشکی جزو مراکزی است که مجامع علمی و مجلات بین المللی فعال در حوزه پزشکی، حساب ویژه ای برای دانشمندان آن باز می کنند و در این بین رشته قلب و عروق که یکی از حساس ترین و پیچیده ترین رشته های این حوزه است، با توان بالای پزشکان ایرانی، جریان آموزش، پژوهش و درمان در تخصصی ترین شاخه های آن ضربان دارد و بویژه در عرصه بالینی و کلینیکال خدمات رسانی به بیماران قلبی و عروقی در بالاترین سطح علمی و با بروز ترین روش های درمانی انجام می شود. یکی از مراکز دانشگاهی که طی سالهای اخیر در این عرصه، خوش درخشیده و به عنوان یکی از قطب های مهم درمان بیماری های قلبی و عروقی در کشور به شمار می رود دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که با برخورداری از نیروهای متخصص و متعهد، گام های ارزشمندی را حوزه خدمت رسانی به بیماران قلبی برداشته و شاید نقطه عطف این اقدامات ستودنی را بتوان در حوزهی " پیوند قلب " که خدمتی بس خطیر، دشوار و در عین حال زندگی بخش است، دانست.
آقایان دکتر علی اصغر دادگر استاد پیشکسوت رشته قلب و عروق و دکتر علی طیبی مدیر فعلی گروه قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دو تن از اساتید برجسته و توانمند در این حوزهی تخصصی هستند که با توجه به تفاوت سنی سه دهه ای، روایت های کامل و شنیدنی را از فضای دیروز و امروز این رشته در دانشگاه علوم پزشکی مشهد بیان می کنند. در ادامه شرح این روایت ها را در گفتگو با وبدا می خوانید: " من دکتر علی اصغر دادگر، متولد 1323 در شهرستان سبزوار هستم. دوران ابتدایی و متوسطه را در زادگاهم گذراندم و پس از آن برای تحصیل در رشته پزشکی عمومی راهی دانشگاه مشهد شدم. با فارغ التحصیل شدن از این مقطع ۲ سال به خدمت سربازی در سپاه بهداشت اعزام شدم و یک سال هم در سازمانی به نام سازمان خدمات اجتماعی فعالیت کردم.
پس از آن رزیدنت داخلی در دانشگاه مشهد شدم و مدت کوتاهی نگذشته بود که به سبزوار رفتم، با سابقه علمی و حرفه ای که داشتم آقای دکتر فرهودی اصرار کردند که به مشهد بیایم و من که تصمیم داشتم دو سالِ قلب را به بیمارستان شهید رجایی بروم، به اصرار ایشان به مشهد آمده و در اوایل سال 59 به دلیل علاقهام، در بخش قلب مشغول به کار شدم. در همان سال چند ماهی از شروع کارم نگذشته بود که به انتخاب اساتید و برخی از رزیدنتها و در حالیکه هنوز استخدامم کامل نشده بود به عنوان مدیر گروه منصوب شدم؛ البته با عنوان مدیر گروه داخلی و پوست، چون آن زمان پوست هم جزو گروه داخلی بود و رشته قلب هم که در زیر مجموعه این گروه قرار داشت. بعدها در سال 1354 برای نخستین بار کلنگ CCU بخش قلب زده و سال بعد هم افتتاح شد. دوباره سال بعد مسوولان آمدند و گفتند مریض با حمله قلبی حاد نباید با ویلچر به بخش داخلی منتقل شود و این کار خطرناکی است، بنابراین کلنگ بخش قلب زده شد و سال بعد هم بخش قلب افتتاح شد و مجموعاً ۸ تخت CCU راه اندازی شد و به این ترتیب من تا مهرماه ۶۴ مدیر گروه بودم، تا اینکه برای بورس ۲ ساله به انگلیس رفتم.
دکتر دادگر برای توسعه بخش قلب دانشگاه علوم پزشکی مشهد به سراغ تولیت آستان قدس رضوی نیز می رود که خوشبختانه با مساعدت آیت الله طبسی این کار محقق می شود" در سال 1370 که دکتر رفیق دوست، رئیس بیمارستان امام رضا(ع) و من معاون آموزشی بیمارستان بودم رفتیم خدمت آیت الله طبسی و اعلام کردیم که به دلیل تعداد زیاد بیماران به کمک شما نیاز داریم تا بخش قلب را توسعه دهیم و به این ترتیب طبقه دوم را با کمک آستان قدس در سال های70-72 ساختیم و آنجا هم مانند بخش قبلی ۸ تخت CCU قرار گرفت. در ادامه بخش قلب توسعه پیدا کرد که آن زمان من رئیس بخش بودم و شدم معاون آموزشی، یک طرحی هم در سال ۷۱ به نام طرح " روماتیسم قلبی" اجرا شد و هر استانی یک مجری داشت، مجری خراسان بزرگ ( خراسان های جنوبی، مرکزی و شمالی) من بودم که توانستیم یک میلیون و ۵۴ هزار دانش آموز را از نظر بیماریهای قلبی معاینه و نتایج آن را هم منتشر کردیم.
این استاد پیشکسوت در خصوص امکانات محدود و ابتدایی بخش قلب بیمارستان در زمان فعالیت خود نیز اینچنین روایت می کند: " زمانیکه ما بخش قلب را راه اندازی کردیم، تنها یک گوشی بود و دستگاه الکتروکاردیوگرام و CCU و کم کم سعی کردیم یک اکو هم خریداری کنیم که در واقع آخرین مدل در آن زمان بود و حتی همکاران بیمارستان قائم (عج) نیز اکوی خود را در بیمارستان امام رضا(ع) و با این دستگاه انجام میدادند.
زمانی که " طرح روماتیسم " شروع شد، من یک اکو از وزارتخانه برای این طرح گرفتم که داپلر بود و خوشبختانه خیلی از بچهها را توانستیم از نظر روماتیسم قلبی و بیماریهای مادرزادی با این دستگاه شناسایی کنیم. کم کم بخش قلب مجهز شد به دستگاه اکو و در سال های ۶۷ یا ۶۸ دستگاه آنژیوگرافی در بیمارستان قائم(عج) راه اندازی شد و همکاران بیمارستان امام رضا(ع) هم بیمارانشان را در بیمارستان قائم (عج) آنژیو میکردند. در سال ۷۶ ما دستگاه آنژیوگرافی مستقل برای بیمارستان امام رضا(ع) خریداری کردیم و این مرکز هم به دستگاه آنژیوگرافی و هم دستگاه اکوکاردیوگرافی خوب مجهز شد، اما هنوز خبری از دستگاههای سی تی اسکن، ام آر آی و سایر دستگاهها نبود. خلاصه اینکه ما از گوشی شروع کردیم تا رسیدیم به اکوکاردیوگرافی، به همین جهت همیشه میگویم که دانشجویان ما باید بهتر از اساتید خود بشوند، چون تکنولوژی در اختیار آنهاست و دائماً هم در حال پیشرفت است .
وی پیرامون مستقل شدن رشته قلب از رشته داخلی نیز می گوید: " زمانی که آقای دکتر رجبی رئیس دانشگاه بودند ما تقاضا کردیم که بخش قلب، مستقل شود و گروه قلب داشته باشیم و چون تعدادمان بیشتر از ۱۵ نفر بود اجازه دادند که گروه مستقل تشکیل دهیم. این گروهها در بیمارستانهای قائم(عج) و امام رضا(ع) تشکیل شد و مدیران گروه آقایان دکتر دهقانی، دکتر رفیق دوست، دکتر دانش و من مدیر گروه بودیم."
دکتر دادگر در خصوص سوابق آموزشی خود نیز اظهار می کند: " من اوایل که از انگلستان آمدم، سه ، چهار بار در دانشگاه شهر ساری به عنوان استاد پروازی تدریس فیزیو پاتولوژی قلب را داشتم و یک دوره هم رفتم به دانشگاه کرمان. ۳ یا ۴ دوره دانشگاه بیرجند و دانشگاه سبزوار بودم و همچنین چندین دوره در دانشگاه آزاد تدریس کردم. اواخر سال های جنگ هم که دانشگاه جندی شاپور شیراز و اصفهان به خاطر بمباران های صدام حسین تعطیل شده بود دانشجویان آمدند به مشهد که حدود ۶۰۰ دانش آموز بودند. تالار رازی حدود ۴۷۰ گنجایش داشت و به خاطر همین محدودیت ما دانشجویان را به سینما فردوسی در خیابان ارگ میبردیم و آنجا درس فیزیو پاتولوژی را تدریس میکردیم که خاطره جالبی برای ما شده است. همچنین تلاشهای زیادی شد که از امکانات جدید استفاده شود و در اولین سالهایی که دانشگاه رزیدنت گرفت کسانی مثل آقایان دکتر شبستری، دکتر مهاجری و دکتر ابراهیمی را یک سال فرستادیم بیمارستان شهید رجایی، چون هنوز بیمارستان امام رضا (ع) خوب جا نیفتاده بود و امکانات چندان موجود نبود، اما کم کم قرار شد دوره ۴ ساله دانشجویان تماماً در مشهد باشد. بعد از مدتی هم یک دستگاه آنژیوگرافی جدید از آقای دکتر پاپولی یزدی که در استانداری ارتباطاتی داشتند، درخواست کردیم که برای بیمارستان امام رضا(ع) تهیه کنند و البته ایشان بعداً پذیرفتند که برای بیمارستان قائم (عج) نیز این دستگاه خریداری شود.
وی در پاسخ به این پرسش که بخش قلب چگونه در بیمارستان امام رضا(ع) بوجود آمد و اساساً چه چیزی سبب پیشرفت چشمگیر در این رشته شد می گوید: " بیمارستان امام رضا(ع) در سال 1328 ابتدا به عنوان مدرسه عالی بهداشت تاسیس شد و بعد به عنوان مرکز درمانی مورد استفاده قرار گرفت، در واقع تکنولوژی است که سبب شده علم شاخههای مختلف پیدا کند. در گذشته قلب جزو رشتههای داخلی بود، در صورتی که اکنون خود رشته قلب چندین شاخه دارد و رشته داخلی هم همینطور. بنابراین پیشرفت تکنولوژی سبب شد که رشتههای جدید به وجود بیاید و اکنون هیچکس قادر نیست، در یک رشته در تمام زیرشاخههای آن متخصص و صاحب نظر باشد. در زمان ابن سینا، ایشان علوم مختلفی را از قبیل فلسفه، علم پزشکی ، حقوق، اسلام شناسی میدانستند و شاعر هم بودند. اما اکنون خود فلسفه چندین شاخه دارد، پزشکی هم همینطور و.... بنابراین به علت پیشرفت علم و تکنولوژی تخصصها شاخه شاخه میشود که هر کس بتواند ماکزیمم کار را در رشته تخصصی خود و با همکاری سایرین به بهترین نحو انجام دهد.
این استاد پیشکسوت از شرایطی که ناچار بودند بیماران را به خارج کشور اعزام کنند نیز اینچنین روایت می کند: "اوایل ما بیماران را برای آنژیوگرافی به خارج کشور میفرستادیم و بعد تهران این کار را آغاز کرد. همینطور برای جراحی قلب بیمار را میفرستادیم سوئیس خدمت آقای دکتر صادقی و حتی برای تعویض دریچه و جراحی کرونر. بعد در تهران آقایان دکتر صداقت و پروفسور راستین کار را آغاز کردند و به تدریج در مشهد هم شکل گرفت. حدود سالهای ۷۴ بود که ابتدا در بیمارستان قائم(عج) کار جراحی قلب آغاز شد و در سال ۷۶ هم اولین آنژیوگرافی در بیمارستان امام رضا(ع) آغاز شد. همچنین توسط دکتر بلوریان و دکتر میرزایی در بیمارستان قائم (عج) جراحی قلب و آنژیوگرافی آغاز شد و به تدریج رزیدنت گرفته شد و اکنون، هم در جراحی قلب و هم آنژیوپلاستی، اکو و سایر فعالیتها جزو دانشگاههای اول کشور هستیم.
دکتر دادگر که چندسالی به خارج کشور نیز رفت و آمد داشته با مقایسه توانمندی های پزشکان ایرانی و سایر ملل می گوید: " پزشکی ما شاید از پزشکی کشورهایی مثل کانادا هم که من در آنجا بودهام بهتر باشد و واقعاً از نظر کلینیکی و بالینی ما هیچ چیز از آنها کم نداریم. تنها تفاوت در تکنولوژی است. در آنجا تکنولوژیهای جدید سریعاً تهیه میشود اما در اینجا نه. اما در تشخیص کلینیکی و بالینی حتی جلوتر هم هستیم. من در آنجا بارها سفر کردم و به جرات میتوانم بگویم که به لحاظ بالینی و کلینیکال بسیار خوب عمل میکنیم. من بارها به کانادا سفر کردم و از نزدیک مراکز درمانی آنجا را دیدهام. در آنجا تکنولوژی که وارد کشور میشود بلافاصله به کارگیری میشود و از آن استفاده میکنند، اما ما معمولاً با یک فاصله چند ساله به این تکنولوژی دست پیدا میکنیم که از این جهت محدودیت وجود دارد. اما از جهت مهارت پزشکان و دانش پزشکی و ساختار اصلا کمتر نیستیم و امروز خوشحالم که رزیدنتهای آن زمان پزشکان حاذق امروز هستند و در سایر کشورها سخنرانی میکنند و بسیار خرسندیم که نتیجه کارمان این چنین عالی بوده است.
دکتر طیبی مدیر گروه قلب بیمارستان امام رضا (ع) که در طی این گفتگو صحبت های دکتر دادگر را همراهی می کند، در سخنانی از خاطرات دوران دانشجویی خود و بویژه دوره رزیدنتی که شاگرد استاد علی اصغر دادگر بوده اینچنین روایت می کند: " من از سال ۸۰ تا ۸۴ خدمت شما( استاد علی اصغر دادگر) رزیدنت بودم و یک مدت کوتاهی را به تهران برای دوره فلوشیپ رفتم و بعد برگشتیم در محضر شما و سایر اساتید و معتقدم که علاوه بر علم، از شما و سایر اساتید بزرگ این دانشگاه، درس اخلاق را هم آموختیم و بسیار مدیون شما هستیم" .
دکتر طیبی ادامه می دهد: " ما زمانی که به عنوان عضو هیئت علمی به گروه قلب اضافه شدیم تقریباً گروه قلب ساختارهایش کامل شکل گرفته بود و در خیلی از رشتهها پایهریزی اولیه انجام شده بود. بحمدالله با فاصله نه چندان کوتاهی بخش الکتروفیزیولوژی امام رضا(ع) هم راه اندازی شد و در حال حاضر ما در دو مرکز بیمارستان امام رضا(ع) و قائم(عج) تمام رشتههای فوق تخصصی قلب را داریم. اما نکته ناخوشایند این است که متاسفانه روز به روز تعداد مریضهایی که با حمله قلبی سراغ ما میآیند یشتر میشود و بیماریهای نارسای قلب بسیار زیاد شده و یکی از معضلات دنیا همین است. خوشبختانه در دو بیمارستان امام رضا(ع) و قائم(عج)، همگرایی بسیار خوبی وجود دارد و ما تقریباً در هر لحظه حدود ۴۰ تا ۴۵ رزیدنت تخصصی داریم. همچنین در رشته اکو کاردیوگرافی و رشته اینترویشن فلو داریم که معمولاً بین ۵ تا ۶ نفر هستند. خوشبختانه از کشورهای مختلف و به خصوص لبنان و افغانستان هم در مقطع تخصصی و هم فلو دانشجویانی را داریم که این کمک میکند هم ارتباط متقابل تقویت شده و هم نیروی متخصص برای این کشورها تقویت شود؛ همانطور که در گذشته دانشجویان ما به تهران یا خارج از کشور میرفتند.
در مقطع پزشکی عمومی با توجه به افزایش ظرفیت دانشجو، بنای دانشگاه و گروه این است که یک ظرفیت سومی را برای بیمارستان هاشمینژاد فعال کند که طبیعتاً نیروی انسانی مهمترین وجه آن است. یک موضوع دیگر که خوشبختانه اتفاق افتاده و قبلاً کمتر بود، بخش قلب اطفال است که علیرغم اینکه زیر مجموعه گروه اطفال است، اما با توجه به ارتباط منسجمی که با بخش قلب بزرگسالان دارند، عملاً در بیمارستان امام رضا(ع) مستقر هستند. ضمن اینکه هم جراحی قلب نیاز دارند و هم به فضای اکو و آنژیوگرافی و تیم آقای دکتر متقی، دکتر علیزاده و دکتر بیرجندی و بقیه دوستان این بخش را پا به پای مراکز رمز دنیا ارتقا دادند و این کمک کرده به آموزش رزیدنت و خدمت بهینه به بیماران. اما اکنون ما دو چالش جدی داریم که یکی نارسایی قلبی است و باید از سوی دانشگاه و گروه همت مضاعفی بشود تا یک گروه قوی در این زمینه شکل بگیرد هم برای مسائل بالینی و هم برای مداخلات نارسایی قلبی.
دکتر طیبی همچنین در خصوص آمار اعضای هیات علمی و جذب نیروهای جوان نیز می گوید: " پس از مستقل شدن گروه قلب از داخلی اکنون ما ۲۵ عضو هیئت علمی داریم که البته در دو مرکز بیمارستان قائم(عج) و امام رضا(ع) مشغول به کار هستند، یک تعداد همکار قراردادی هم داریم که با گروه همکاری میکنند و خوشبختانه در دو سه سال اخیر یک مقدار فضا برای جذب نیروی جوان هیئت علمی بازتر شده است که امیدواریم این نیروهای جوان منشا خیر باشند و کمک کنند که به نتایج بهتری در حوزه قلب برسیم. این نکته هم مهم است که خیلی از پیشرفتهایی که در ایران داریم به دلیل ارتباطی است که ما با خارج کشور داشتیم و داریم و از پیشرفتهای دنیا عقب نماندیم این توسعه ارتباط میتواند به توسعه دانش و تکنولوژی منجر شود و ما خیلی از چیزهایی که داریم مدیون کسانی هستیم که از خارج کشور علم جدید را آوردند.
بنده زمانی یک دوره یک ساله را به هلند رفتم، در حالیکه تصور میکردم همه چیز را میدانم و خیلی احساس نیاز نمیکردم، اما بعد وقتی کار را در آنجا شروع کردم دریافتم که نه این گونه که من تصور میکردم نیست! چون اولاً به لحاظ تکنولوژی به روز بودند و بدون فاصله زمانی امکانات به دستشان میرسید و ثانیا در طراحی محصولات روز دنیا نقش دارند، چون بازخوردهای مستقیمی را به شرکتهای سازنده میدهند. از طرفی ما چون در یک حلقه بسته دانشجو و استاد بوده ایم و تمام تحصیلات و کار ما در یک فضا انجام شده، نمی توانیم سلائق و روشهای دیگران را تجربه کنیم. علاوه بر اینکه علم پیشرفت میکند و سلایق هم متفاوت است و این در انتخاب و مسیریابی افراد بسیار دخیل است. لذا اگر انسان با یک تعداد محدودی سر و کار داشته باشد، سلایق و روشهای دیگر را نمیآموزد. بنابراین من پس از این یک سال، خدا را شکر کردم که هم روش کارم و ذهنیتم تغییر کرده بود و هم چیزهای جدیدی آموخته بودم و همچنین یک منبعی بود تا سوالاتی که برایم مطرح میشود را عنوان کنم. بنابراین با تمام دنیا باید ارتباط داشته باشیم و نکات مثبت هر دانشی را استفاده کنیم.
دکتر دادگر نیز در تایید این سخن دکتر طیبی عنوان می کند: " اکنون زمین یک دهکده جهانی شده و پیشرفتهای حوزه پزشکی که در سطح دنیا حرفهای زیادی برای گفتن دارد نیازمند تعامل است، ما لاجرم و باید با کشورهای دنیا ارتباط داشته باشیم تا از علم و تکنولوژی آنها بهره گیری کنیم.. جوانان کشور ما بسیار باهوش و فعال هستند و چنانچه امکانات و فضای باز داشته باشند، در کشور میمانند و خدمت میکنند. اغلب جوانانی که در خارج از کشور هم هستند چنانچه موقعیت خوبی برای آنها پیش بیاید برمیگردند.