رئیس مرکز جامع سلول های بنیادی دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: سلولهای بنیادی، ذخایری هستند که در بافتهای مختلف بدن قرار داده شده تا در صورت آسیب و از بین رفتن یک بافت، با تکثیر و تمایز آن را ترمیم کنند.
دکتر بی بی فاطمه کلالی نیا در گفتگو با وبدا، پیرامون ماهیت سلول های بنیادی و اهمیت آن در علم پزشکی گفت: سلولهای بنیادی، سلولهای هستند که در بدن همه افراد وجود دارند و در واقع این سلولها، ذخایری هستند که در بافتهای مختلف قرار داده شده تا اگر مثلاً بافت پوست فردی از بین رفت، یک سلول بنیادی بتواند تکثیر و تمایز پیدا کند و به پوست تبدیل و آن را ترمیم کند.
وی تاکید کرد: تمام بافتهای بدن و حتی بافتهای عصبی، سلولهای بنیادی ذخیره دارند؛ منتها سرعت تکثیر و تمایز و تعداد سلولهای بنیادی در بافتهای مختلف متفاوت است و خداوند به تعداد متناسب نیاز بافت، سلولها را در بدن افراد قرار داده است مثلاً اگر ما خون زیادی را از دست بدهیم، این امر ممکن است در طی دو یا سه هفته با خون جدید جبران شود، یا در مورد پوست ممکن است طی سه یا چهار روز این جایگزینی انجام شود، همین طور در سیستم مغزی بسیار آهسته این اتفاق خواهد افتاد، اما اینکه تصور کنیم سلول بنیادی در بافتی از بدن وجود ندارد، کاملاً اشتباه است و بطور کلی بدن همواره توان خود ترمیمی را دارد؛ مگر در شرایط خاص.
استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد همچنین گفت: آنچه که ما در فرایند سلول درمانی و پزشکی بازساختی انجام میدهیم، این است که بافت را تحریک کرده و کمک میکنیم که خود را ترمیم کند، مثلاً اگر تکهی بزرگی از استخوان پای فردی خرد شده و شکستگی وسیع باشد، یا فرد دارای بیماری زمینهای باشد و سلولهای او آسیب دیده باشد، بدن قادر به ترمیم آسیب نخواهد بود و در اینجا ما سلولهای بنیادی را از جای دیگری از بدن خود فرد یا در مرحله بعدی از شخص دیگری میگیریم و در محیط آزمایشگاه آن را تغلیظ و تکثیر میکنیم و ممکن است که یک سری فاکتورهای رشدی خاص را هم به آنها اضافه کنیم. یا اگر مثلاً بخواهیم استخوانی را ترمیم کنیم، میتوانیم در داربست استخوان قرار دهیم که دارای کلاژن، کلسیم و ... است و در ادامه سلولها را در چنین داربستی قرار میدهیم و تکه استخوان خرد شده را با این محتوا پر میکنیم، در این صورت سلول ما شروع به تکثیر و تمایز میکند و تبدیل به سلول هدف میشود، در واقع ما ترمیم را به سلول القاء میکنیم.
حتی ممکن است بخشی از بافتی که خوب ترمیم نشده را بردارند و مجدداً یک داربست حاوی سلول بگذارند تا ترمیم شود، این موضوع در مورد بافتهای مختلف متفاوت است، به عنوان مثال در مورد دیابت تیپ ۱ که سلول یا آسیب دیده و یا توان تولید انسولین را ندارد، باید از یک فرد سالم، سلول تولید کننده انسولین را در بدن بیمار قرار دهیم و یا از بدن همان فرد سلول بنیادی را جدا و در محیط آزمایشگاه آن را به سلولی که میتواند انسولین تولید کند تبدیل و برای بیمار استفاده کنیم. بنابراین اصل درمانها همین است که ما سلول را داریم و باید ببینیم که چطور سلول را تحریک کنیم و تمایز دهیم، محیط مناسب رشد و تمایز سلول فراهم شود و سپس برای بیماریهای مختلف استفاده کنیم. نکته مهم در این خصوص آن است که ما برای بیماریهای غیر قابل ترمیم از این روش استفاده میکنیم و طبیعتاً در مواردی که بافت توانایی ترمیم خود را دارد ترجیحا از راهکارهای مهندسی بافت استفاده نمیشود.