بیوشیمی، پایهی علم پزشکی و بستر درمان های نوینی همچون ژن درمانی و پزشکی مولکولی است
علم بیوشیمی یکی از شاخههای اساسی علوم زیستی است که نه تنها اهمیت بالایی در درک زیستشناختی ارگانیسمهای زنده و سازوکارهای حیاتی آنها دارد، بلکه در کنار دیگر گرایشهای زیستشناسی، کاربردهای آن در زندگی روزمره، پزشکی، داروسازی، تولید فرآوردههای بیولوژیک و... نیز بی شمار هستند.
با توجه به اهمیت این رشته، گروه بیوشیمی دانشکده پزشکی مشهد فعالیت خود را از سالهای قبل از انقلاب اسلامی؛ به شکلی ادغام شده در سایر گروه های علمی آغاز کرد و در اوایل دهه 60 تدریجاً، به استقلال رسید و با اضافه شدن امکانات و ظرفیت های جدید و همچنین ورود نیروی انسانی توانمند به این گروه، فعالیت های تشخیصی- درمانی آن هر روز در مسیر پیشرفت های نوینی قرار گرفت؛ بطوریکه هم اکنون اقدامات بنیادینی همچون ژن درمانی، پزشکی مولکولی ،PCR و... توسط اساتید و محققان این گروه در حال انجام است. در این گفتگو میزبان پنج تن از اساتید فرهیخته گروه بیوشیمی دانشکده پزشکی مشهد هستیم تا مروری داشته باشیم بر فعالیت های این گروه در طی چند دهه خدمت و اهمیت رشته بیوشیمی را از زبان پیشکسوتان و طلایه داران این رشته بشنویم:
وب دا: ضمن خیر مقدم به همه اساتید گرامی و سپاس از حضور گرمتان در این جلسهی مصاحبه، استاد پریزاده به عنوان استاد پیشکسوت رشته بیوشیمی آغازگرسخن باشید و توضیحاتی درباره سوابق و فعالیت های خود در دانشگاه علوم پزشکی مشهد بفرمایید؟
بنده در حال حاضر که با شما صحبت می کنم، مدت ۴۲ سال و ۱۱ ماه از سابقه کارم در دانشگاه علوم پزشکی مشهد می گذرد؛ در حالیکه هنوز نتوانستم دانشگاه را از ذهنم خارج کنم و بسیار علاقمند به این مجموعه هستم، من از سال ۱۳۵۴ که فارغ التحصیل شدم، در دانشگاه (که آن زمان هنوز از دانشگاه فردوسی مشهد جدا نشده بود ) مشغول به کار شدم، از آن زمان تاکنون ۴۲ سال و ۱۱ ماه میگذرد و بنده همچنان علاقمند و عاشق فعالیت در دانشگاه هستم و معتقدم که دانشجویان باید بزرگان و اساتید گذشته و پیشکسوت این دانشگاه را بشناسند و این در واقع اعتبار دانشگاه است، چون حقیقتاً زحمات زیادی از سوی اساتید برای این دانشگاه کشیده شده و نسل حاضر باید در جریان آن باشند.
وبدا: در حیطه فعالیتهای آزمایشگاهی خود توضیحاتی بفرمایید؟
یکی از افتخارات من این است که در زمان مدیر گروهی بنده، یک آزمایشگاه تحقیقاتی راهاندازی شد و مهمتر از آن یک آزمایشگاه مرکزی بود که در زمان ریاست آقای دکتر رجبی پایه ریزی شد؛ با این هدف که همه گروهها بتوانند از آن استفاده کنند و به لحاظ صرفه جویی در هزینه هم راهکار مطلوبی بود.
همکاران بسیاری و از جمله دکتر خواجوی در شکلگیری این آزمایشگاه نقش داشتند و گروههای مختلف که قصد داشتند دانشجو بگیرند و اپروو شوند، صلاح دیدند که آزمایشگاه در دانشکده در اختیار همه گروهها باشد. بعلاوه اینکه ما در مرکز تحقیقات هم فعالیتهایی داشتیم و دانشجویان کارهای تحقیقاتی را در آنجا انجام میدادند، در مجموع یکی از افتخارات بنده این است که در زمان مسئولیت من دوره MSC پا گرفت و متعاقباً دوره PHD تاسیس شد و بحمدالله گروه، فارغ التحصیلانی داشته که اکنون در مراکز مختلف کشور فعالیت میکنند.
در واقع یک گروه آموزشی، زمانی قابل بیان و فعال است که دانشجوی تحصیلات تکمیلی داشته باشد، چون این دانشجویان معمولا گروه را پویا و پر جنب و جوش نگه میدارند و به موازات فعالیت دانشجو ، استاد نیز در مسائل تحقیقاتی شرکت دارد و این از افتخارات بنده بود که توانستم دوره های تحصیلات تکمیلی و دکترا را راه اندازی کنم و همچنین آزمایشگاه مرکزی را، که البته تمام این اقدامات با مشارکت دوستان و همکارانمان در مجموعه و به صورت جمعی انجام شد.
وب دا: دکتر عبدی نژاد ضمن خیر مقدم به شما لطفاً در مورد فعالیت های خود در دانشگاه توضیحاتی بفرمایید؟
من در سالهای ۵۴ یا ۵۵ بود که طی یک مصاحبه از سوی دکتر یغمایی برای بورسیه دانشکده پزشکی در رشته بیوشیمی پذیرفته شدم، آن زمان بنده دانشجوی ارشد در دانشکده علوم پایه بودم. سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد ، بورسیه در مقطعی از زمان قطع گردید، مرحوم دکتر نوروز بیگی در آن زمان معاون پزشکی جهاد دانشگاهی شدند و ایشان با بنده تماس گرفتند و اعلام کردند که بورس برقرار شده و شما میتوانید برگردید، در سال ۱۳۵۹ من بازگشتم و اوایل فروردین ماه خود را به دانشکده پزشکی معرفی کردم، در حالیکه دانشکدهها هنوز به خاطر انقلاب فرهنگی تعطیل بودند.
مرحوم دکتر نوروز بیگی و دکتر فرید، بنده را ابتدا به بیمارستان امام رضا(ع) و بعد به بیمارستان قائم(عج) فرستادند، در آن زمان رشتههای بیوشیمی، بیوفیزیک، فارماکولوژی و فیزیولوژی همه در یک گروه قرار داشت. در رشته بیوشیمی استاد پیشکسوت ما دکتر علی فاضل که زحمات زیادی برای بخش بیوشیمی دانشکده کشیده بودند، در گروه حضور یافتند و همزمان ( یا با فاصله یک سال بعد) دکتر نژاد شکوهی از انگلستان به ایران بازگشتند و عضو گروه ما شدند، پس از ایشان هم بنده به این گروه اضافه شدم و با زیر مجموعه چهار گروه فعالیتها را آغاز کردیم. سال ۱۳۶۱ نخستین گروه دانشکده پزشکی آمدند و در همان زمان بود که دکتر علی فاضل به دلایلی به کانادا مهاجرت کردند.
وبدا: استاد توضیح بفرمایید که تحولات کنونی و گذشته دانشکده در رشته بیوشیمی را چطور ارزیابی میکنید؟
تغییر و تحولات کنونی به هیچ وجه قابل قیاس با گذشته نیست، چون در آن زمان محدودیتها بسیار زیاد بود و به ویژه در دهه اول کار بنده، در دانشکده پزشکی که همزمان بود با شروع جنگ تحمیلی و کاستیها بسیار زیاد بود، بنده زمانی که وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم ۶ ماه از جنگ گذشته بود و به خاطر تعهدی که داشتم و تاکید استاد مرحوم نوروز بیگی برای بازگشت من به کشور ، به خاطر دارم که در بهمن ماه سال ۵۹ وقتی هواپیمای ما وارد فضای ایران شد، دو جت جنگنده به خاطر خطر حمله هوایی این هواپیما را همراهی کردند. در ادامه سال ۱۳۶۱ نخستین گروه پزشکی در خدمت خانم دکتر شکوهی تشکیل شد و برای همه دانشجویان در رشتههای مختلف دندان، دارو و پیراپزشکی، تدریس داشتیم و اساتید دیگری همچون خانم دکتر کیانوش و استاد یداللهی و همینطور دکتر فاضل ما را همراهی میکردند. در اواخر سال ۶۱ زنده یاد دکتر وکیلی به ما پیوستند.
آقای دکتر بحرینی در اوایل دهه ۶۰ معاون دانشکده پزشکی شدند و خیلی به گروه ما رسیدگی میکردند، در آن زمان گروه تقریباً حالت مستقل به خود گرفته بود و مدتها دکتر بحرینی مدیر گروه بودند، ایشان گاهاً باتوجه به سمتهایی که در دانشکده داشتند به ما کمک میکردند، در عین حال همانطور که عرض کردم، مشکلات و کاستیها در آن زمان بسیار زیاد بود و ما برای گرفتن یک کامپیوتر برای گروه مشکلات زیادی داشتیم. من در دهه ۶۰ یک دانشجوی بیوشیمی فوق لیسانس گرفته بودم و با توجه به محدودیتهای کمتر ارز، توانستیم یک دستگاه FPLC مستقیماً از انگلستان وارد کنیم و به وسیله آن دو دانشجوی بیوشیمی و داروسازی را فارغ التحصیل کردیم. در سال ۱۳۷۲ بنده ماموریتی یک ساله گرفتم و برای فرصت مطالعاتی به آمریکا رفتم و پس از بازگشت، در همان سالها بود که دکتر پریزاده از دانشکده علوم به ما پیوستند و متاسفانه دکتر وکیلی را از دست دادیم.
وب دا: استاد نژاد شکوهی ضمن خیر مقدم لطفاً بیوگرافی مختصری در خصوص خودتان عنوان بفرمایید؟
بنده از پدر و مادر ایرانی در شهر بغداد متولد شدم، پدرم مقیم عراق بودند و در ادامه برای تحصیل به انگلستان رفتم و در سال ۱۳۵۷ به ایران برگشتم و با مدرک دکترای بیوشیمی بالینی از انگلستان در دانشکده پزشکی مشهد مشغول به فعالیت شدم. با توجه به اینکه انقلاب فرهنگی آغاز شده بود به ما ماموریت داده شد که مسئول بیوشیمی بیمارستان امام رضا(ع) باشیم و من به مدت یک دهه از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ سرپرست آزمایشگاه بیوشیمی بیمارستان امام رضا(ع) بودم.
وب دا: پس از اتمام تحصیل در انگلستان چطور شد که به ایران بازگشتید؟
همانطور که عرض کردم پدرم و مادرم ایرانی بودند و پدر مایل بودند، من و برادرم ( که تخصص جراحی را در انگلستان تحصیل میکرد) به کشورمان برگردیم و من بعد از اتمام تحصیل به مشهد آمدم. در ابتدای کارم در دانشکده پزشکی مشهد مسلط به زبان فارسی نبودم و اغلب به انگلیسی تدریس میکردم، اما در مدت انقلاب فرهنگی توانستم خودم را آموزش بدهم و کتابهای بیوشیمی را به فارسی میخواندم. در ادامه کتاب مروری بر بیوشمی را تالیف کردم و مدیر گروه بیوشیمی بودم. همزمان بمدت ۵سال به عنوان سرپرست کتابخانه دانشکده پزشکی نیز مسئولیت داشتم. همچنین مدت ۲ سال رئیس روابط بینالملل بودم و در سال ۱۳۷۳ زمانی که دکتر دادگر رئیس بیمارستان بودند، از بنده خواستند که هورمون شناسی را در بیمارستان امام رضا(ع) راه اندازی کنم و به این ترتیب دستگاه گرفتیم و فضا آماده شد و هورمون شناسی برای اولین بار در بیمارستان امام رضا(ع) راه اندازی شد
وب دا: ارتباطتان با حوزه بالین چطور بود؟
ما دائماً بین آموزش و بالین در رفت و آمد بودیم و هم در حوزه تدریس و هم بیمارستان حضور داشتیم.
وب دا: اهمیت رشته بیوشیمی در حوزه سلامت را چطور میبینید؟
این رشته فوق العاده مهم است؛ بیوشیمی یعنی مبانی کل سلولهای بدن و رشته بسیار شیرین و جذابی است، البته دانشجویان میگویند که سختترین درس در دانشکده است.
وب دا: خانم دکتر زاهدی ضمن خیر مقدم، لطفاً به عنوان مدیر گروه فعلی بیوشیمی شرایط و امکانات گروه را تشریح بفرمایید ؟
گروه بیوشیمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دارای سابقه پرباری است، این گروه در ابتدا به صورت مشترک با گروههای فیزیک پزشکی فعالیت داشته و در سال ۱۳۸۴ از این گروه جدا شد. در سال ۱۳۹۰ نیز گروه تغذیه از گروه بیوشیمی جدا گردید و هم اکنون ۹ عضو هیئت علمی در گروه حضور دارند؛ دو نفر استاد تمام و سه نفر استاد یار. در رشتههای تحصیلات تکمیلی ارشد و دکترا حدود ۱۲۰ نفر فارغ التحصیل ارشد و ۳۰ نفر دانشجوی دکترا هستند و ۱۵ نفر از دانشجویان دکترا که فارغ التحصیل شدهاند و در دانشگاههای مختلف کشور مشغول به تدریس بوده و یک یا دو نفر آنها نیز در مرحله پست داک در خارج کشور هستند.
در دورههای تحصیلات تکمیلی، دورههای انگلیسی زبان را داشتیم و چهار نفر دانشجوی ارشد تماماً به زبان انگلیسی بودند. همچنین دانشجویان اتباع را داشتیم که به لحاظ پرداخت شهریه کمکی برای ارتقای آزمایشگاه تحقیقاتی ما بودند. این آزمایشگاه جزو فعالترین آزمایشگاههای دانشکده پزشکی است که علاوه بر دانشجویان تحصیلات تکمیلی، خود ما نیز ارتباط بسیاری با سایر گروههای دانشکده داریم و در مجموع با تلاش همکاران و پایهریزی سیستمی اساتید، خروجی فعالیتهای گروه برآیند خوبی داشته است. بر همین اساس طرح های تحقیقاتی همکاران ما نیز به نوعی در بحث کلینیکال و درمان بسیار تاثیرگذار است و ما در حال حاضر یک آزمایشگاه تحقیقاتی و یک آزمایشگاه مرکزی در گروه داریم و آزمایشگاههای تشخیصی در بیمارستانهای قائم(عج) و امام رضا(ع) نیز به آموزش دستیاران پاتولوژی و همینطور نظارت بر تستهای تشخیصی مبادرت دارند.
وب دا: استاد زاهدی جایگاه گروه بیوشیمی در بین گروههای بیوشیمی کشور چگونه است؟
بحث رتبهبندی معیارهای خاص خود را دارد، اما از جهت تعداد دانشجو و اساتید و برون ده فعالیتها، شرایط خوبی داریم و دو تن از دانشجویان فارغ التحصیل ما در همین گروه مشغول به فعالیت شدند و در هر نیم سال، حدود ۵۰ الی ۶۰ واحد تدریس میشود که ۳۰ واحد آن مربوط به دانشجویان تحصیلات تکمیلی و ۳۰ واحد دانشجویان تحصیلات تکمیلی و عملا همان حجم تدریس با توسعههایی که در رشتههای جدید شده است، روز به روز در حال بیشتر شدن است و همکاران علاوه بر بخش آموزشی در بخش تشخیصی و بیمارستان هم فعالیت دارند.
وب دا: ضمن خیر مقدم خدمت آقای دکتر محمد سوختانلو دانشیار گروه بیوشیمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در بحث تحقیقات و حیطههای آزمایشگاهی گروه بیوشیمی توضیحاتی بفرمایید؟
بنده دانشیار گروه بیوشیمی و بورسیه دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودم. زمانی که به دانشکده آمدم ساختمان قدیم تازه به اینجا منتقل شده بود و خوشبختانه پیشکسوتها و همکاران محترم و از جمله آقای دکتر پریزاده امکانات اولیه را نگه داشته بودند. نخستین کار ما راه اندازی داربستهای تحقیقاتی بود، کشت سلولی، روشهای PCR، DNA، RNA و تمام تکنیکهای اولیه بیوشیمی را راه اندازی کردیم.
در ادامه با کمک دکتر پریزاده توانستیم دانشجویان PhD را جذب کنیم و با آمدن این دانشجویان تکنیکهای جدیدی در گروه راه اندازی شد و همزمان یکی از همکاران در فیلدهای تحقیقاتی مربوط به خود فعالیت میکردند و از جمله کارهایی که اکنون همکارانمان انجام میدهند تکنیکهای اولیه الکترو پرس است، بیان ژنهای مختلف و پروتئینهای مختلف مخصوصا بیان بسیاری از پروتئینهای HTL1، همچنین چسبندگی و درمان زخم کلون و چسبندگیهای رحم و... همکاران مشغول به کار هستند. روند کار به این شکل است که ابتدا مراحل تحقیقاتی روی مدلهای موشی کار میشود، هم اکنون چند کار تحقیقاتی را در چند بیمارستان با مشارکت همکاران رشته زنان در مورد چسبندگیهای رحم انجام میدهیم و و فعالیتهای دیگری نیز در این زمینه در حال انجام است.
وب دا: استاد پریزاده، با توجه به تاکید شما بر اخلاق محوری،چه توصیهای به دانشجویان دارید؟
در جامعه ما صحبت بر این است که دانشگاه مبدا همه تحولات است؛ یعنی در دانشگاه است که همگام با آموزش مطالب علمی استاد با منش و روش خود بایستی یک سری استانداردها و مسائل اخلاقی را در دانشجو نهادینه کند، تا وقتی دانشجو فارغ التحصیل میشود و اگر پزشک خواهد شد به فکر زیر میزی گرفتن نباشد و بداند که پا در حرفهای گذاشته که بسیار مقدس است. با توجه به اینکه بیوشیمی بالینی یکی از دروس پایه پزشکی است و شما در نظر بگیرید اگر یک الکترولیت یا یون یا پروتئین در بدن کم یا زیاد شود، یک سری اختلالات به وجود میآید که در رشته بیوشیمی تشخیص داده میشود و بعد پزشک به نوعی کار اصلاح آن را انجام میدهد.
بنابراین بیوشیمی به عنوان یک درس پایه از اهمیت زیادی برخوردار است و میشود که دانشجو را به آن علاقمند کرد، اگر هم دانشجویی از آن ترس دارد، باید من استاد حسابگر باشم و ببینم درس را برای چه دانشجویی تدریس می کنم؛ دانشجوی داروسازی یا دانشجوی پزشکی یا دانشجوی دانشکده علوم ؟ مثلاً در رشته پزشکی باید از منظر بالین به این رشته توجه شود که در این صورت دانشجو هم علاقمند خواهد شد. استاد اگر به عنوان یک معلم، با منش خاصی وارد کلاس شود، کلاس را مقدس بداند و حتی با وضو وارد کلاس شود و در ابتدا یا پایان کلاس دعا کند، همه این موارد در کیفیت کلاس او اثرگذار خواهد بود .
وب دا: آقای دکتر عبدی نژاد مهمترین برنامههای شما پس از فرصت مطالعاتی که در آمریکا داشتید، در دانشکده پزشکی چه بود؟
اولین فرصت مطالعاتی من در سال ۷۲ بود ، در آن زمان آقای دکتر فرید حسینی، معاون آموزشی بودند، ایشان از من خواستند که در آمریکا در مورد PCR تحقیق و بررسی کنم و من در جایی که پذیرش شده بودم؛ یعنی دانشگاه هاروارد در واشنگتن دی سی، به استاد خود گفتم که مایلم در مورد PCR اطلاعاتی کسب کنم و ایشان مرا به دپارتمان سرطان بیمارستان هاروارد و یک میکروبیولوژیست به نام خانم جانسون معرفی کردند که در زمینه PCR کار میکرد و در آنجا من اولین دوره PCR را آموختم و یک مجموعهای را تالیف کردم که پس از بازگشت، این قسمت را در ارتباط با DNA و MRNA تدریس میکردم.
در ادامه کتابچهای را تالیف کردم، در مورد PCR که اکنون تقریباً نبض تمام رشتههای پایه پزشکی شده و تحقیقاتی که انجام میشود و مباحث مرتبط با PCR , DNAو MRNA یکی از کارهای بزرگی است که امروزه در حوزه علوم پزشکی انجام میشود؛ به طوری که آن زمان به من گفته میشد که به زودی روش PCR به محیط آزمایشگاههای بالینی وارد میشود و روشهایی خواهد بود که در سطح مولکولی و DNA بیماریها را تشخیص میدهد و اکنون در آزمایشگاه مولکولی در همین دانشگاه کارهای زیادی انجام میشود.
با توجه به تحولات چشمگیری که در طول سالهای گذشته در گروه بیوشیمی انجام شده، باید عرض کنم که در سال ۶۱ بنده وارد دانشگاه و مجموعه بیمارستان قائم(عج) شدم، در آن زمان دکتر فاضل در آنجا حضور داشتند و همینطور دکتر خلیقی که به بنده فرمودند، بروید به آزمایشگاه هورمون شناسی ( که زیر نظر دکتر معتمدی بود) . زمانی که بنده به این آزمایشگاه وارد شدم، تقریبا هیچ چیز در آنجا وجود نداشت و فقط یک آزمایش تیروئید انجام میدادند و یک دستگاه گاماتیک هم وجود داشت که هنوز راه اندازی نشده بود و ما با آن کار را شروع کردیم، برخی هورمونهای تیروئیدی را کامل کردیم و یک سال بعد دکتر شمسا را در بیمارستان قائم(عج) دیدم، ایشان به من گفتند شما که در آزمایشگاه هورمون شناسی هستید و ما چرا باید برای انجام یک fshlh مریض را به خارج مشهد بفرستیم؟ بنده عرض کردم که درخواستی نبوده ایشان گفتند شما راهاندازی کنید، درخواستها آغاز خواهد شد و من از همان زمان بخش هورمون را گسترش دادم و از سال ۶۳ در بخش خصوصی هم این کار دنبال شد.
همچنین دکتر رجبیان و گروه غدد بسیار کمک کردند و این روند به جایی رسید که اکنون میبینیم تستهای روتین در همه جا انجام میشود و در بیمارستان امام رضا(ع) بخش هورمونی فعال شده است. برنامههای PCR که به وجود آمد، از همان دهه ۷۰ همه چیز را متحول کرد، به طوری که بخشهای مولکولی و انجام PCR و تستهای عفونی همگی با دقت زیاد انجام میشود و تحقیقات هم که به قوت خود در حال انجام است. دو سه جلسه، در همان سال ۷۲ تا ۷۳ در مرکز تحقیقات آمریکا شرکت میکردم که راجع به PCR مطالبی ارائه میکردند و پیشبینیشان برای آینده ژن درمانی بود که اکنون در حال تحقق است و در همین دانشکده، آقای دکتر مجرد و تیم شان روی این موضوع کار می کنند.
وب دا: آیا فرصتهای مطالعاتی، نگاه و عملکرد اساتید را تحت تاثیر قرار میدهد؟
بله قطعاً تاثیر زیادی دارد.
وب دا: خانم دکتر نژادشکوهی، آیا تحقیقات و پژوهشهای خاص دیگری نیز داشتهاید؟
بله در زمانی که برای فرصت مطالعاتی به کانادا رفتم، روی اختلالات چربیها و میکرو پروتیین ها با یکی از اساتید ایرانی به نام دکتر عادلی کار کردم و برایند آن دو مقاله بود، پس از بازگشت به ایران، به عنوان یک طرح اثبات شده در ایران نیز کار را ادامه دادیم . حدود ۲۰ پایان نامه را با دانشجویان مختلف و به ویژه دانشجویان داروسازی داشتم و در زمینههای مختلف از جمله؛ همین اختلالات چربیها که در مجلات داخلی و خارجی و کنگرهها منعکس شد، کار کردم. اواخر سال ۷۹ بود که هورمون شناسی را به درخواست گروه کودکان در بیمارستان امام رضا(ع) راه اندازی کردیم و در ادامه آزمایشگاه را به هورمون شناسی و تشخیص طبی تبدیل کردیم.
وب دا: در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
بنده در حال حاضر بازنشسته شدم و در آزمایشگاه خصوصی خود، فعال هستم.
وب دا: قطعاً فرصتهایی برای ماندن در خارج از کشور داشتهاید، چرا ماندگار نشدید؟
بله دانشگاهی که من در انگلستان در آن تحصیل میکردم، یکی از ۱۰ دانشگاه برتر جهان بود و با توجه به اینکه کاملاً به زبان انگلیسی مسلط بودم و نمراتم در دروس مختلف نیز همیشه در سطح ممتاز بود، پس از طی مقاطع فوق لیسانس و دکترا یکی از اساتید بخش به من پیشنهاد کرد که اگر مایل هستم در همان مرکز بمانم و فعالیتم را ادامه بدهم اما من نپذیرفتم و گفتم که باید برگردم و ایشان پیشنهاد کرد که اگر پس از بازگشت به ایران مجددا تمایل به برگشتن به آن دانشگاه را داشتم، می توانم بازگردم، اما من ترجیح دادم در جوار امام رضا(ع) و در شهر مشهد در کنار همکاران خوبم فعالیتهای خود را ادامه دهم.
وب دا: آقای دکتر سوختانلو در خصوص دستاوردهای گروه توضیحاتی بفرمایید؟
در حال حاضر بیش از یک هزار طرح برای اعضای هیئت علمی داریم و بیش از یک هزار مقاله از ابتدای کار گروه داشتهایم و همچنین تعدادی از کارها به صورت بالینی توسط آقای دکتر حمیدی علمداری در حال انجام است، از دیگر دستاوردها، درمان زخمهای سوختگی درجه ۲ و ۳ بوده است و پمادی را آقای دکتر علمداران ابداع و ثبت کردهاند که مصوبه آن گرفته شده و برای همین بیماران سوختگی کاربرد دارد، همچنین بحث درمان بیمارانی که بعد از عمل جراحی دچار شینو تراس و نورو تراس میشوند و مداوای خاصی برای آنها وجود ندارد، مجوز آن گرفته شده است. در مورد کارهای تحقیقاتی همکاران، بیان بسیاری از پروتئینها است، مثل تومورمارکرهای سرطانی همچون هرتو و پروتئینهای مختلف HTL1 بحث تولید آنتی بادی ها و ... در بحث دارویی هم بسیاری از عصاره های گیاهی که همکاران گروه فارماکولوژی یا شرکتهای دانش بنیان تهیه میکنند، ما آنها را برای ردههای مختلف سلولهای سرطانی اثر میدهیم و در ادامه مدلهای موشی و برخی کارهای تحقیقاتی بصورتRCT در حال انجام است، در بیماران بخشهای آنکولوژی و زنان بحث چسبندگی رحم و زخمهایی که وجود دارد، درمانشان با عصارههای مختلف گیاهی در حال انجام است. در بحث ثبت پتنت خارجی، چندین پتنت توسط آقایان دکتر حمیدی، دکتر حسنیان و دکتر مشکانی انجام شده، خود بنده هم چندین ثبت اختراع داخلی دارم، همینطور آقای دکتر مشکانی. آقای دکتر حسنیان هم جایزه رازی را در سال ۹۶ به عنوان محقق جوان کسب کردند و آقای دکتر مشکانی کسب گرنت از نیماد داشتند و طرحهای مختلفی را انجام دادند.
وب دا: برجستهترین طرح تحقیقاتی که خودتان داشتهاید را بفرمایید؟
طرح پژوهشی بنده، تولید یک نوع آنتی بادی بود و یک روش نوین که برای تشخیص سرطان و فالو آپ درمان کاربرد دارد.، پس از اینکه تحصیلاتم در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد با کمک استاد پریزاده در اینجا بورس شدیم و ادامه کار را داشتیم و یک آنتی بادی ساختم که ثبت اختراع شده است.
وب دا: استاد پریزاده بعد از ۴۲ سال و 11 ماه خدمت پرافتخار در دانشگاه مشهد به کسوت بازنشستگی نائل آمدید، هم اکنون چه میکنید؟
بعد از بازنشستگی به فعالیتهای تدریس اشتغال دارم و یک آزمایشگاه تشخیص طبی هم دارم. این نکته را هم عرض کنم که تمام عزیزانی که اکنون در گروه هستند، در زمان مدیریت من به گروه وارد شدند و وقتی از فعالیتهای گروه صحبت میشود، من آرامش میگیرم و خرسندم که این عزیزان اجازه ندادند رکودی در گروه اتفاق بیفتد؛ به ویژه در بحث تحصیلات تکمیلی، یکی از نیروهایی که من بسیار روی ایشان حساب میکنم آقای دکتر حسنیان است. خوشحالم که به گونهای عمل شد که این عزیزان عضو گروه شدند و اخیرا دو نفر از دانشجویانی که دانشجوی بنده بودند به گروه ورود کردند و انشالله قطعاً دستاوردهای خوبی خواهند داشت، وجود این افراد سبب رشد گروه شده و این بسیار مایه خرسندی و افتخار برای من است.
وب دا: دکتر عبدی نژاد، چه توصیه ای به دانشجویان پزشکی برای خدمت به میهن دارید ؟
دانشجویان در حد امکان در کشور بمانند؛ اگرچه موقعیتهایی در آن سوی مرزها وجود دارد. البته امکانات کشور در حال حاضر به همه اجازه نمیدهد که فعالیتهای خود را در اینجا داشته باشند و همینطور یک سری شرایط اقتصادی، وضعیت را به نحوی ایجاد میکند که افرادیکه قابلیتهایی دارند به مهاجرت فکر کنند و امیدواریم که هرچه زودتر شرایطی ایجاد شود که نخبگان در کشور بمانند و طرحهای تحقیقاتی که مایه مباهات است را در همین جا انجام دهند.
اگر به دهه ۶۰ بازگردیم، در زمانی که من در دانشکده پزشکی و بیمارستان قائم(عج) فعالیت داشتم، یک روز آقای دکتر رجبیان به بنده گفتند که ما قصد داریم یک طرح سراسری در کشور با عنوان کمبود ید انجام دهیم ( مبدا این کار آقای دکتر عزیزی در دانشگاه شهید بهشتی بود و پس از ایشان آقای دکتر رجبیان در مشهد و سپس در اصفهان و شیراز انجام شد)، تیمی را آقای دکتر رجبیان تشکیل دادند که در بخش آزمایشگاه آن بنده هم حضور داشتم و یکی دو نفر از دانشجویان خود ایشان هم بودند که متاسفانه مهاجرت کردند، این طرح را ما از نیشابور آغاز کردیم و هفته ای یک بار در روزهای دوشنبه به نیشابور میرفتیم و نمونه ها را جمع آوری می کردیم. حدود ۷۰۰ یا ۸۰۰ نمونه ادرار و خون گرفتیم و در بیمارستان قائم(عج) آنالیز کردیم و حدود ۴ یا ۵ مقاله نوشته شد و به این نتیجه رسیدیم که کمبود ید کشوری است و اگر شما به تاریخ بنگرید نمک یددار در اواخر دهه ۶۰ آمد که حاصل زحمات و تحقیقات دکتر فریدون عزیزی و گروه تحقیقاتی ایشان بود و چندین مقاله در تهران نوشته شد.
نکته مهم دیگر این بود که از بین مثلاً ۱۰۰ نمونه آزمایش تیروئید، حدود ۱۵ تا ۲۰ مورد آن SHT بالای 100 و کم کاری تیروئید داشتند، اما در حال حاضر ، در بین ۱۰۰ مورد دو مورد هم دیده نمیشود که یکی از عوامل آن وجود نمک یددار در بین خانوادهها است.
وب دا: از چه نتایج آزمایشی بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرید؟
من هیچ وقت از کارم خسته نمیشوم و بلکه لذت هم میبرم، اما از این موضوع متاسف میشوم که تقریباً هفتهای ۵ یا ۶ مورد سرطانی را میبینم که پایان زندگی آنهاست. آزمایشگاه تشخیص طبی به همت تحقیقات پایهای که در تمام دنیا وجود دارد، پیشرفت کرده و اکنون بیوشیمی همه چیز پزشکی است و به ویژه اکنون که در سطح مولکولی و ژن درمانی فعالیت میکند و بسیاری فعالیتهای جالب دیگر، ارزش آن بیشتر شده است.
وب دا: خانم دکتر نژاد شکوهی مهمترین دغدغه شما نسبت به بیماران چیست؟
بسیاری از بیماران هستند که حتی پول یک آزمایش ساده را ندارند و باید کمک بشوند. کمک به مستضعغان یکی از دغدغه های من است. متاسفانه یک سری از بیماران که مراجعه میکنند، پول یک آزمایش ساده را هم ندارند و ما معمولا به آنها تخفیف میدهیم و یا رایگان آزمایش آنها را انجام میدهیم. در عین حال خوشبختانه هم اکنون مشکلات غده تیروئید در کشور در حال برطرف شدن است و یک طرح وسیع هم وجود دارد که از بدو تولد هورمونهای تیروئیدی را برای نوزاد توصیه میکنند و از متخصصین کودکان و بهداشت به آزمایشگاههای مختلف معرفی میشوند.
وب دا: چه شرایطی شما را ناراحت می کند؟
با توجه به نزدیک بودن آزمایشگاه ما به بیمارستان امید، بیماران سرطانی از جمله بیماران سرطان سینه و سرطان روده که خیلی هم شایع شده به ما مراجعه میکنند؛ با وضعیتی که اصلاً خوشایند نیست.
وب دا: خانم دکتر نژاد شکوهی مهمترین توصیه شما به دانشجویان برای خدمت به وطن چیست؟
چون من غریبی کشیدهام دوست دارم که هر انسانی در وطن خود باشد. ببینید کشور فلسطین را که چطور شهید میدهد اما هنوز ایستاده است، منصفانه نیست که یک کشور برای دانشجوی خود سالها سرمایهگذاری کند و در نهایت آن دانشجو به کشورهای خارجی برود و در آنجا از او استفاده شود، دولت هم باید به دانشجویان امکانات بدهد تا در اینجا ماندگار شوند.
وب دا: آقای دکتر سوختانلو از برنامههای پژوهشی و تحقیقاتی خود بفرمایید؟
ما مرکز تحقیقاتی را به نام مرکز تحقیقات سندروم متابولیک داریم که یک سری تحقیقات کلی در حد جمعیت مشهد و استانهای مجاور انجام میشود و از جمله طرحهای تحقیقاتی جدید بحث نانوداروها است که با همکاری گروه داروسازی و استاد جعفری انجام میشود و به مراحل خوبی رسیده و یک سری مقالات با ایمپکت بالا چاپ شده است، یک سری هم پتنت شده است. در بحث دستیاران پاتولوژی نیز در طرحهای پژوهشی آنان و تدریس آزمایشگاه بیوشیمی و آزمایشگاه هورمون شناسی در خدمتشان هستیم.
وب دا: دکتر پریزاده، شما زحمات زیادی در دانشگاه کشیده اید، چه توصیه ای به مسوولان و دانشجویان دانشگاه دارید؟
درخواست میکنم که عزیزان و اساتید ما به فراموشی سپرده نشوند و دانشجویی که وارد این گروه میشود، تصور نکند که اساتید فقط کسانی هستند که با او در ارتباطند و بداند که در گذشته هم کسانی بودند که زحماتی متحمل شدند تا شرایط به وضعیت موجود رسیده است.