آیت الله سید احمد فقیهی سخنران مراسم عزاداری دهه اول محرم در مسجد پردیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با بیان اینکه ایمان در عمل، مرتبه ای والاتر از ایمان زبانی و منبعث از توحید و خداباوری است افزود: هرگاه به این باور قلبی برسیم که عزت و ذلت مان در دست خداوند است و نه بندگان، قطعا از ریا کردن پرهیز خواهیم کرد.
به گزارش روابط عمومی نهاد نمایندگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، آیت الله سید احمد فقیهی در ابتدای سخنان خود با طرح این پرسش که چه مشکلات اخلاقی- تربیتی در زمان امام حسین (ع) در جامعه مسلمانان وجود داشت که آنها را رساند به جایی که پسر پیامبر اکرم (ص) خودشان را به شهادت رساندند و پس از آن هم خبری ( از اعتراض و انتقام شان ) نشد؟ پاسخ داد: چون ایمان این افراد به خداوند، در حد زبان بود و در عمل ایمان و اعتقادی وجود نداشت، لشگر یزید در روز عاشورا نماز می خواندند و اشهد ان لا اله الا الله می گفتند اما اعتقاد قلبی به خدا نداشتند و به همین دلیل حجت او را نشناختند.وی افزود: امام حسین (ع) در واقعه عاشورا عمر سعد را خواستند و فرمودند: شنیدهام وعده حکمرانی ری را به تو داده اند، ولی بدان که تو هرگز به این حکومت نمیرسی و از گندم ری نخواهی خورد، عمر سعد سخن امام (ع) را به تمسخر گرفت و گفت: اگر از گندم ری نخورم از جو ری خواهم خورد! او چرا سخن امام را به تمسخر می گیرد؟ چون ایمان او حقیقی و مبتنی بر توحید نیست؛ یک ایمان زبانی که در عمل کارایی ندارد!
سخنران مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) اضافه کرد: آنچه برای عمر سعد و دیگر لشگریان یزید از جهت نداشتن اعتقاد قلبی به خداوند و توحید باوری ذکر شد، موضوعی است که شاید در زندگی هر یک از ما، به انحاء مختلف و در مقاطعی از زمان اتفاق بیفتد؛ علیرغم اعتقاد زبانی که به خداوند داریم و آن را بارها با انجام مناسک عبادی ( نماز ، روزه و...) نشان می دهیم اما در عمل اقداماتی انجام می دهیم که در جهت رضای الهی و توحید باوری نیست.
وی در همین ارتباط به موضوع " ریا "به عنوان یک رفتار نکوهیده و مخالف با بحث توحید باوری اشاره کرد و گفت: بعضی از ما، اغلب تمایل داریم تا آن دسته از رفتارهای خوبی را که انجام می دهیم توسط سایر افراد دیده شود و مورد خوشایند و تحسین آنها قرار گیرد؛ در واقع هدف ما از انجام این کارها، جلب رضایت اطرافیان است و نه رضای الهی و این همان عمل " ریا " است که ارزش عمل ما را نابود و ما را از خداوند دور می سازد. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، در خصوص راه حل اصلاح این رفتار (ریا ) می فرمایند: اگر میخواهیم اخلاق ما اصلاح (و عاری از ریا ) شود و یک اخلاق قرآنی داشته باشیم، باید به توحید برسیم، آیه شریفهی " قل اللهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء ...(آل عمران/26) از جمله آیاتی است که ما را به سمت توحید هدایت می کند، در این آیه چندین بار بر خواست و اراده خداوند نسبت به آنچه برای بندگان اتفاق می افتد تاکید می شود و می فرماید: ملک به آنکه تو بخواهی می رسد و از هر که بخواهی سلطنت را می گیری، هر که را بخواهی عزیز و یا ذلیل می کنی. این آیه به ما می فهماند که کار عالم و عزت و ذلت به دست خداوند است؛ هر چند که ما هم وظایفی داریم .
بنابراین علت ریا کردن من (نوعی ) این است که فکر میکنم عزت و بزرگ شدن به دست مردم است و خدا را فراموش می کنم. ما در زندگی خدا را در مقام عمل گذاشته ایم کنار و خود را همه کاره عالم فرض میکنیم. علامه طباطبایی از خود قرآن این مثال را آورده اند درباره برادران حضرت یوسف؛ وقتی که آنها گفتند یوسف نزد پدرمان بسیار عزیز است پس او را از پدر دور می کنیم تا خودمان عزیز شویم. اما آنها ندانستند که خدا با همان کار نادرست آنها یوسف را عزیز خواهد کرد؛ این را می توان توحید نامید. لذا مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: اگر ما در مقام توحید به این نقطه برسیم و باور کنیم که عزت تنها در دست خداوند است قطعاً ریا نمی کنیم. در روز عاشورا، دشمنان امام حسین (ع) و همراهان ایشان را کشتند و حتی چندین بار قبر حضرت را تخریب کردند تا نام و نشان سیدالشهدا (ع) را از بین ببرند، اما نه تنها این نام و نشان فراموش نشد بلکه امروز میبینیم که هر سال بر خیل ارادتمندان امام حسین (ع) افزوده می شود و از اقصاء نقاط جهان به زیارت ایشان می آیند چون عزت ایشان را خداوند تقدیر فرمود و تا ابدیت این عزت پابرجاست.