مردم عادی به اندازه پزشکان با اهمیت آزمایشگاه و پرسنل بخش پاتولوژی آشنا نیستند. هر چند بیشتر مردم در مراجعه به پزشکان، به آزمایشگاهها راهنمایی میشوند و بعد از چند ساعت یا چند روز، یک برگه از آزمایشگاه به نزد پزشک میبرند که روی آن چیزهایی نوشته شده است اما کمتر کسی است که اهمیت این برگهها و نقش آنها در درمان بیماریها را بشناسد.
امروز، تقریبا هیچ بیماری میکروبی، ویروسی، انگلی و عفونی دیگری نیست که بدون کمک یک آسیبشناس، قابل تشخیص و درمان باشد. اگر هم پزشکانی هستند که بدون مراجعه به آسیبشناس و آزمایشگاه، دارو تجویز میکنند کارشان مثل تیر در تاریکی است یا به سبب تجربه، علائمی را شناسایی و بر اساس وجود این علائم، بیماری را تشخیص میدهند، اما تشخیص واقعی در آزمایشگاهها و توسط آسیبشناسان صورت میگیرد.
شاید کمتر کسی از شهروندان عادی بداند که رشتهی علوم آزمایشگاهی، بیش از 20 تخصص جداگانه دارد و هر کدام از این تخصصها، زیرمجموعههای علمی وسیع و گستردهای را پوشش میدهند. میکروبشناسی، ویروسشناسی، هماتولوژی، آسیبشناسی مولکولی، ژنشناسی، بررسی مایعات بدن، بررسی بافتها، مطالعه سلولهای سرطانی، تشخیص عفونتها، کشت انواع میکروب و باسیل، و بالاخره، رنگآمیزی بافتها و سلولها، بخشهای مختلفی هستند که در علوم پاتولوژی مطرح هستند.
در واقع، این آسیبشناس است که با بررسی نمونههای خون، مایعات بدن، بخشهای مختلف پوست، نمونههای سلولی و بافتی و دیگر عناصر بدن بیمار، نوع بیماری را تشخیص میدهد و حتی در درمان با پزشک همراه میشود. شاید به جهت همین کم اطلاعی عمومی از آسیبشناسی است که دکتر سید عباس طباطبایی، مدیر گروه پاتولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، آن را یک گروه مظلوم توصیف میکند.
برای آشنایی با فعالیت گروه پاتولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با مدیر این گروه گفتگویی انجام دادیم که در ادامه، حاصل این گفتگو از نظر مخاطبان وبدا میگذرد.
آسیبشناسی، معیار سنجش عملکرد گروهها
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد معتقد است: آسیبشناسی، یکی از بخش های مهم بیمارستان است و با تمام گروههایی که کار درمان و بالین انجام میدهد و حتی گروههای علوم پایه سر و کار دارد. این گروه آسیبشناسی است که میتواند سنجه و عیار عملکرد گروههای مختلف باشد چون هر کدام از گروهها که عملکرد عمیقتر و علمیتری داشته باشند سر و کار بیشتری با ما دارند.
دکتر طباطبایی یادآور میشود: در حال حاضر تعداد اعضای هیأت علمی این گروه پنج شش نفر بوده و به شکل مطلوبی رشد و گسترش نداشته در حالی که همزمان با توسعه و گسترش رشتههای پزشکی و علوم پزشکی، قاعدتا رشتههای مرتبط با آسیبشناسی هم باید رشد میداشتند.
باید 25 گروه کاری فوق تخصصی در آسیبشناسی داشته باشیم
دکتر طباطبایی میگوید: ما اگر بخواهیم رشتهی آسیبشناسی را به جایگاه خودش ببریم باید دست کم 20 یا 25 گروه کاری فوق تخصصی داشته باشیم که هر کدام در یک رشتهی خاص کار کنند و دانشجو تربیت کنند. در حال حاضر، این گروههای کاری کمتر از 6 رشته است که نقیصهی بزرگی برای این بخش به حساب میآید. اگر بخواهیم طرح تحول سلامت را در جهت رفاه اقشار نیازمند و گروههای میانی جامعه اجرایی کنیم، باید در بخش دولتی هم به موازات بخش خصوصی، امکانات و گروههای تخصصی و فوق تخصصی آسیبشناس داشته باشیم.
با هر بار دیدن لام، یک پژوهش انجام میدهیم
دکتر طباطبایی به ظرفیتهای علمی گروه تحت سرپرستی خود اشاره میکند و میگوید: یکی از نقاط قوت ما این است که با وجود محدودیت اعضای هیأت علمی، هر سال در امتحانات بورد کشور، یکی از شاگردان ممتاز، از این بخش بوده است. جالب است بدانید که در بعضی سالها حتی سه نفر از چهار نفر بورد کشور، مشهدی بودهاند. بنا بر این معنایش این است که از نظر پرورش استعدادها و دستیاران، عملکرد خوبی داشتهایم. ما رزیدنتهای کوشا، باهوش و درسخوان داریم ولی توسعهی دانش و رفتن به سمت تحقیقات علمی، به بودجهی بیشتر و امکانات جدیدتر نیاز دارد.
مدیر گروه آموزشی آسیبشناسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در پاسخ به پرسشی درباره عملکرد پژوهشی گروه میگوید: کار درمان جدا از پژوهش نیست. ما در هر تشخیص و با هر بار دیدن لام، یک پژوهش جدید انجام میدهیم و یک یافتهی علمی تازه داریم. بنا بر این پژوهش، در ذات کار ما هست و مورد جداگانه و تفکیکشدهای از درمان نمیباشد. از طرفی، کار پژوهشی ما به گونهای است که ما ابزار پژوهش و تحقیق سایر گروهها را فراهم میکنیم و نتایج مشاهدات و بررسیهایمان را به گروههای متقاضی ارائه میدهیم. در نتیجه ممکن است این تحقیقات، در عناوین فعالیت سایر گروهها مطرح شود اما در واقع، این گروه ما هست که این پژوهشها را انجام میدهد و این دادههای علمی را تولید میکند.
دکتر طباطبایی بیان میکند: در واقع، ما هستهی پژوهشی سایر گروهها هستیم و پیشرفتهای روشهای تشخیصی که در آسیبشناسی اتفاق میافتد میتواند به پیشرفت و تحولات بروندادی سایر بخشها کمک کند. مثلا در هیستوشیمی یا مولکولار پاتولوژی ما وارد بخشهای دقیقتر تشخیصی میشویم و میتوانیم خیلی عمیقتر و نزدیکتر به علتهای واقعی بیماری برسیم. پیش از این روشها مجبور بودیم از درشتنمایی بافتی برای دیدن عوامل بیماریزا استفاده کنیم اما در حال حاضر با این روشهای جدید، ضایعات را دقیقتر بررسی میکنیم و به ارزیابی و تشخیص واقعیتری میرسیم.
بیشتر مردم از گرفتگی عروق قلبیشان خبر ندارند
دکتر طباطبایی در زمینه توسعهی فعالیتهای این بخش و حضور اعضای هیأت علمی در سایر مراکز آموزشی درمانی میگوید: ما سه مرکز در بیمارستانهای امید، امام رضا و قائم داریم و 13 نفر اعضای هیأت علمی ما در این سه بخش کار میکنند. در بخش مولکولار به تشخیص ضایعات ژنتیکی و ناهنجاریهای کروموزومی رسیدهایم که از پیشرفتهای قابل ملاحظهی گروه است. همچنین با کمک همکارانمان در تشخیص سرطانها به یافتههای جدیدی دست یافتهایم که در قالب مقالات علمی منتشر شده است.
این آسیبشناس در خصوص مطالعهای که با یکی از همکارانش در زمینهی عروق کرونر داشته میگوید: ما در یک مطالعه، با همکاری پزشکی قانونی، قلب و عروق کرونر گروهی از افرادی را که به علت غیر قلبی فوت کرده بودند، بررسی کردیم و به نتایج نگرانکنندهای رسیدیم. مثلا دریافتیم که بسیاری از مردم بدون اینکه خودشان بدانند دچار تنگی عروق هستند و حتی بسیاری از شهروندان در هر سه رگ، دچار مشکل میباشند اما جالب اینکه این افراد که همگی از محدودهی سنی 30 تا 50 سال انتخاب شده بودند، به دلیل دیگری به جز بیماری قلبی فوت کرده بودند. به عبارت دیگر، تعداد قابل توجهی از شهروندان ما در این سنین دچار گرفتگی عروق کرونر هستند که یک رسیدگی اورژانسی و فوری نیاز دارد تا این وضعیت به سمت کاهشی میل کند. این یافتهها دستمایهی تحقیقات دیگری قرار گرفت که در حال حاضر در دست انجام میباشد.
وی خاطر نشان میسازد: متأسفانه سن سکتهها هم بشدت پایین آمده و در زیر سی سال دیده میشود که جای نگرانی دارد و یکی از همکاران ما هم که در زمینهی سرطان سینه کار میکند از زیاد شدن این نوع سرطان بخصوص در میانسالان ابراز نگرانی کرده است که در این مورد مقالات و پایاننامههایی نیز در گروه یا به انجام رسیده یا در حال کار است.