740.jpg - 104.77 kBدکتر اکبر درخشان متولد سال 1336 در شهرستان فردوس، فلوشیپ فوق تخصصی قرنیه و خارج چشمی و رئیس بیمارستان تخصصی چشم پزشکی خاتم الانبیاء (ص) مشهد، از جمله اساتید پیشکسوت و چهره‌ی ماندگار در حوزه‌ چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که بیش از سه دهه عمر گرانبار خود را وقف خدمات آموزشی، پژوهشی و درمانی در این دانشگاه نموده و همچنان در طی این طریق پرافتخار با عزمی راسخ و روحیه ای خستگی ناپذیر ثابت قدم است.

دکتر درخشان که تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود شهرستان فردوس گذرانده، از سال 1358 با پذیرش در دوره پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، وارد فضای این مجموعه شده و در طول سال های دانشجویی در مقاطع عمومی و تخصص تا حدود زیادی با نقاط ضعف و قوت این دانشگاه آشنا می شود. وی با شروع فعالیت رسمی خود به عنوان عضو هیات علمی این دانشگاه در سال 1371 تلاش می کند تا گام های موثری را در جهت رفع این نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت در دانشگاه بردارد و از همین رو علاوه بر کار طبابت، مسئولیت های مختلفی را در حوزه های آموزشی، پژوهشی و مدیریتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد عهده دار میشود. یکی از اقدامات مهم دکتر درخشان که سالها قبل با همراهی رئیس وقت دانشگاه ( استاد دکتر رجبی) صورت گرفت و به عنوان یکی از حلقه های مفقوده در زنجیره تعلیم دانشجویان رشته پزشکی به شمار می رفت، راه اندازی واحد مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی (EDC) در دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.

در ادامه، شرح فرایند تحصیل، تدریس و سایر فعالیتهای این استاد پیشکسوت را در گفتگو با وبدا می خوانید: " در سال 1358 همزمان با آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و حال و هوای پرتلاطم کشور، به عنوان دانشجوی رشته پزشکی وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم و با توجه به رویداد انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها دوران تحصیل در مقطع عمومی پزشکی تا سال 1368 طول کشید. بعد از آن دوران تخصص در رشته چشم پزشکی و سپس دوره فلوشیپ سیگمان قدامی چشم و پیوند قرنیه را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد گذراندم و از سال 1371  به عنوان عضو هیات علمی، رسماً کار خود را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کردم".

این استاد پیشکسوت، با مقایسه فضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد در دورانی که خود دانشجوی این دانشگاه بوده با وضعیت کنونی، صحبت های شنیدنی را عنوان می کند: " در سال 1358 با توجه به اینکه زمان زیادی از پیروزی انقلاب نگذشته بود و هنوز کشور در شرایط التهاب و کشمکش های سیاسی به سر می برد، فضای دانشگاه هم جدا از این شرایط نبود. ساختمان دانشکده پزشکی در آن زمان واقع در دانشکده بهداشت ( در خیابان دانشگاه ) بود و گروه های متعددی از چریک های فدایی خلق، مسلمانان مبارز و... در طبقه فوقانی کتابخانه مستقر شده بودند و تعداد آنها به حدی زیاد بود که ما برای برگزاری کلاس مشکل داشتیم.

 اما با توجه به تعهد و علاقه ای که دانشجویان نسبت به درس و تحصیل خود داشتند، تلاش می کردند به هر نحوی از کنسل شدن کلاس های درس جلوگیری کنند و حتی گاهی با استاد صحبت می کردند که ساعت کلاس را عوض کند و یا راه دیگری پیدا می کردند که به هر حال مانع منحل شدن کلاس ها شوند. در آن روزها روی دیوار های دانشکده یزشکی تقریبا نمیتوانستید فضای خالی پیدا کنید، چون گروه های زیادی اعم از موافق و مخالف انقلاب هر کدام اطلاعات و مطالب خود را سعی می کردند به دانشجویان اطلاع رسانی و آنها را جذب کنند.

مطالب خلاف واقع و بمباران اطلاعاتی فضای دانشگاه ها را آشفته کرده بود و بعضاً اتاق جنگ تشکیل داده بودند، حتی شنیده بودیم که در دانشگاه تهران درگیری های مسلحانه اتفاق افتاده و همین شرایط پر تلاطم سبب شد که دانشگاه ها به مدت دو سال تعطیل شود.

 البته انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها سبب نشد که دانشجویان دست از تلاش بردارند و خیلی از آنها به دلیل علاقه‌ای که برای خدمت به مملکت داشتند، در جاهای مختلف شروع به فعالیت کردند. در آن زمان به فرمان امام (ره) بنیاد مسکن و جهاد سازندگی و سپاه پاسداران راه‌اندازی شده بود و ما هم طی حکمی مامور شدیم که جهاد فردوس را به همراه چند تن از دانشجویان در شهر فردوس راه اندازی کنیم. این در حالی بود که هیچ فضا و امکاناتی هم برای این کار نداشتیم، اما بحمدالله اراده‌ و انگیزه ای که برای انجام این کار داشتیم و این تفکر که باید خودمان کارها را انجام دهیم سبب شد که فضای جهاد را در فردوس تشکیل دهیم. طی این زمان ما به همراه یک پزشک عمومی به روستاها می رفتیم و داروهای اضافه ای که قابل مصرف بودند را جمع آوری می‌کردیم تا بدست بیماران نیازمند برسد".

استاد پیشکسوت دانشگاه علوم پزشکی مشهد از چالش های آغازین سال های فعالیت خود در دانشگاه در دهه هفتاد نیز اینچنین یاد می کند: " با توجه به اینکه دوران جنگ تمام شده بود و بسیاری از دانشجویانی که به جبهه رفته بودند، اکنون به دانشگاه بازگشته بودند، ما با حجم عظیمی از دانشجویان مواجه شدیم که برای ادامه تحصیل نیاز به امکانات و فضا داشتند و به حدی این تقاضا زیاد بود که ما مجبور شدیم برخی از کلاس‌های دانشجویان را در سینما تشکیل دهیم. بطور کلی در آن زمان کلاس‌های درس مانند فضای کنونی باز و مجهز نبود، برنامه‌ها بسیار فشرده و اساتید هم از نظر امتحانات خیلی سخت می‌گرفتند. در حال حاضر فضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد از جهات مختلف بسیار مساعد برای تحصیل و سایر فعالیت هاست و دانشجویان هر آنچه را که برای آموزش نیاز است در دسترس خود می بینند. من به جرات می توان بگویم که شرایط کنونی دانشگاه در مقایسه با دوران تحصیل ما در دهه 50 و 60 صد برابر بهتر و مساعد تر شده است. در خصوص مقایسه‌ی ظرفیت های پذیرش دانشجو در آن زمان و حال حاضر نیز تفاوت های قابل توجهی وجود دارد و اکنون ظرفیت پذیرش دانشجو چندین برابر شده است .زمانی که من پذیرفته شدم ظرفیت پذیرش دانشکده پزشکی مشهد حدوداً 120 نفر بود که دانشجویان طی دو دوره مهر و اسفند وارد دانشگاه می شدند.

در همان سال های آغاز فعالیت در دانشگاه بود که من احساس کردم نحوه آموزش و ارزشیابی در دانشگاه با هم تناسبی ندارند و نیرویی که تربیت می‌شود صرفاً برای حوزه درمان و تحقیق است و در بحث آموزش نمی‌تواند آنچنان که باید کارایی داشته باشد. بررسی و تحقیقی هم که انجام دادیم نشان می‌داد که در دنیا روی بحث آموزش پزشکی کار زیادی شده است و در آن زمان حدود ۱۲۰ ژورنال خارجی را رصد کردیم که در مورد بحث آموزش دانشجو و مباحث مرتبط با آن سخن گفته بود که بر همین اساس تصمیم گرفتم با همراهی و موافقت ریاست وقت دانشگاه جناب آقای دکتر رجبی مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه (EDC)  تشکیل شود."

دکتر درخشان در خصوص اهمیت آموزش پزشکی و شرایطی که این آموزش باید در آن صورت بگیرد نیز اظهار می کند: " اینکه ما آموزش پزشکی را متناسب با نیازهای روز جامعه و مردم ارائه بدهیم و نیروهای پزشکی بتوانند متناسب با شرایطی که قرار است در آن فعالیت داشته باشند آموزش ببینند یک حقیقت انکارناپذیر است. مثلا خود من دوره استاژری و انترنی را بیشتر در بیمارستان قائم (عج) بودم و زمانیکه به فردوس رفتم و به عنوان مسوول شبکه بهداشت این شهرستان مشغول به کار شدم با خیلی از مسائلی مواجه شدم که به من آموزشی داده نشده بود و در عین حال نیاز آن منطقه بود. در آن زمان وزارتخانه هم به این نتیجه رسیده بود که محل خدمت دانشجو باید با محل تحصیلش یکی باشد تا وقتی فارغ التحصیل میشوند و در جایی خدمت میکنند بتوانند متناسب با آنجا کار را انجام بدهند".

دکتر درخشان که تمام سال های خدمات درمانی خود را بطور تمام وقت در خدمت دانشگاه بوده و شیرینی خدمت به بیماران را بزرگترین انگیزه خود برای کار در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) می داند در این خصوص نیز می گوید: "من در سه، چهار دهه‌ی قبل این فرصت و امکان را داشتم که مطب بزنم و برای خودم کار کنم. اما قطعا حلاوت خدمت به بیماران نیازمند در این فضا انگیزه بخش تر است. وقتی مریضی نیازمند پیش شما می آید و شما کار را با نتیجه مطلوب برای او انجام می دهید این امر علاوه بر خوشحالی مریض، برای خود شما هم بسیار خوشایند است. امام حسین (ع) در حدیثی می فرمایند: " نیازهای مردم نعمت های خداست که به سوی شما می آید، از این نعمت خدا ملول نشوید. بنابراین برطرف کردن نیاز این بیماران که گاهی از شهرهای مختلف هم می آیند، لذت و آرامش روحی به شما میدهد که با معیارهای مادی نمی توان آن را سنجید.

این استاد پیشکسوت دانشگاه، موضوع امید داشتن و امید آفرینی در فضای دانشگاه را مهم و مایه پویایی عرصه علم و تحقیق می داند و معتقد است که : " همه دانشجویان و بویژه دانشجویان پزشکی باید خود را قبول داشته باشند و اجازه ندهند مسائل و انگیزه های منفی ( که کم هم نیستند ) اراده و خودباوری آنها را تحت الشعاع قرار دهد. دانشجو توانمند است و باید باور داشته باشد که همه کار میتواند انجام دهد، ما نباید منتظر بمانیم تا دیگران شرایط مطلوب و مورد انتظارمان را فراهم کنند، اینکه توقع داشته باشیم یک نفر بیاید کاری را برای ما انجام دهد، یک تفکر نادرست است. در زمان تحصیل ما، دانشجویان همه کار در دانشگاه می کردند؛ مشارکت در مسائل اجتماعی، مشارکت در مسائل انقلابی، مشارکت در مسائل فرهنگی و.... این به نظر من کمی کمرنگ شده و دلیل آن هم شاید حس خود کم بینی است که متاسفانه با تبلیغات فراون و هجمه های زیاد بوجود آمده است.

البته این هجمه ها طبیعی است، وقتی کسی بخواهد مستقل باشد، شاید دیگرانی این را نخواهند و بنابراین سعی می کنند او را به هر شکل ممکن نا امید و متوقف کنند؛ بویژه با وجود این فضاهای مجازی و گسترش اطلاعاتی که وجود دارد، خیلی سعی می شود که جوانان را از مشکلاتی که در مسیرشان وجود دارد بترسانند. اما جوانان باید بدانند که مشکلات برای همه و همیشه وجود دارد و نباید در برابر آنها تسلیم شوند.

من بیش از 20 سال اجاره نشین بودم، در ترم دوم دانشگاه ازدواج کردم و در زمانی که دوران دانشجویی را تمام کردم 3 فرزند داشتم، دانشکده هم کمک هزینه ای نمی داد. طبیعتا این شرایط، مشکلات و مسائل زیادی داشت اما ما هرگز نا امید نشدیم.

ما خودمان باید بخواهیم و اراده کنیم تا مشکلات رفع شود. ضمن اینکه ما در شرایط فعلی به دلیل اینکه خیلی از امکانات را در دسترس داریم و نیازی نیست برای بدست آوردنش تلاش کنیم این امر ممکن است انگیزه ما را برای تلاش کردن کم کند. مثل کسی کنار دریا است و قدر دریا را نمیداند. بخاطر دارم در زمان دانشجویی وقتی میخواستم مطلبی را در کتاب تخصصی پیدا کنم ناچار شدم سه ماه دنبال آن بگردم و وقتی کتاب را تهیه کردم از خوشحالی در منزل جشن گرفتیم! اما اکنون شما هر چیزی را که بخواهید به راحتی در دسترس تان است؛ آن هم در کوتاه ترین زمان ممکن.

 البته لازم است که در راه و روش های آموزش هم تغییراتی داده شود و روشهای تدریس ما تغییر پیدا کند. اینکه من بروم سر کلاس، متکلم وحده باشم و صرفاً مطلبی را بگویم و تمام... درست نیست . با این موتورهای جستجو و امکانات وسیعی که برای دسترسی به اطلاعات وجود دارد دانشجو می تواند به راحتی و با یک سرچ ساده به همه این اطلاعات برسد. مهم این است که ما راه و روش ها را به آنها بیاموزیم؛ روش اینکه چگونه استدلال کنند؟ چگونه تصمیم بگیرند؟ و اینکه اگر شرایطی را مطلوب نمی بینند برای تغییرش دست به کار شوند.

وقتی ما در شرایط خیلی خیلی سختِ سالهای اول انقلاب توانستیم علیرغم همه مشکلات تحصیل و کار کنیم پس دانشجویان الان با این همه امکانات و ظرفیت های موجود قطعا زمینه های بهتری را برای پیشرفت دارند. ضمن اینکه لازم است در زمان های مختلف و به اقتضای شرایط انعطاف پذیری هم داشته باشند.

بنابراین بحث امیدآفرینی یک وجهش به خود افراد بستگی دارد که با اراده و انگیزه قوی پیش بروند و موانع آنها را متوقف نکند و وجه دوم به مدیران و سیستم برنامه ریزی بستگی دارد که برنامه ریزی های درست و متناسب با شرایط زمانی داشته باشند.

دکتر درخشان در پاسخ به این پرسش که در زمان مسئولیت های کاری خود در دانشگاه چه چالش های مدیریتی را تجربه کرده اید می گوید: " چالش های مدیریتی در هر زمانی می تواند متفاوت باشد و نمی شود یک فرمول کلی در مورد راه حل ارائه شود. اما آنچه را که شخصا به دنبالش بودم و خیلی مهم می دانم، این است که باید کارها را به صورت سیستمی و برنامه ریزی شده اداره کنیم؛ تا اگر مدیران تغییر پیدا کردند سیاست ها تغییر پیدا نکند این چالش مدیریتی است که از اول ما داشتیم و الان هم وجود دارد و متاسفانه همیشه هم بوده یعنی با تغییر مدیران سیاست ها تغییر پیدا میکند. مثلا کلی برنامه ریزی کردند بابت اینکه ادغام خدمات در آموزش اتفاق بیافتد ( یا ادغام آموزش در خدمات ) اما وزیر که تغییر پیدا کرد این سیاست ها هم عوض شد.

 از دیگر چالش های مدیریتی که وجود دارد نحوه برخورد با شرایط جدید است؛ اینکه به یکباره طرح خدمات سلامت، طرح کارانه، قاصدک و..... مطرح میشود و تمام سیستم درگیر این شده و سایر مسائل ممکن است تحت الشعاع قرار بگیرد رویه ی درستی نیست. موضوع کرونا هم از جمله چالش های مدیریتی بود که  مساله آموزش های مهارتی دانشجویان بویژه استاژرها و انترن ها را با مشکل مواجه کرد و این یک طرح نو را می طلبید که تا اندازه ای هم توانستیم آن را انجام دهیم.

 بنابراین در بحث چالش های مدیریتی نحوه برخورد با مسائل خیلی مهم است و اینکه از قبل بتوانیم برای چالش قابل پیش بینی برنامه ریزی کنیم. مثلا ما در بیمارستان خاتم االانبیاء (ص) از الان تمرین میکنیم که در مواقع زلزله یا آتش سوزی چطور باید افراد از محل بیمارستان خارج بشوند؟ چه اقداماتی بشود و... یا مثلا اگر بیماری را از سطح شهر آوردند که ایست قلبی پیدا کرده و ما در شرایطی که امکانات احیا نداریم دانشجو یا پرسنل ما چه اقدامی می توانند انجام دهند. این ها کارهایی است که قبل از وقوع اتفاق تمرین می کنیم و در واقع نیروها را به صورت آماده نگه میداریم. به نظر من این در سیستم های آموزشی باید اتفاق بیفتد.

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image