بار ديگر عوامل اعزامي اورژانس115 مشهد حين خدمترساني به يک مصدوم مورد ضرب و جرح قرار گرفتند. تا کنون انديشيدهايد که وجود سایه ضرب و شتم بر بالای سر امدادگران اورژانس چه پيامدهايي براي جامعه در پي دارد؟! براستي چه اتفاقي ميافتد فردي که قرار است هنگام نياز فوري بيمار به کمک، بر بالين او برسد، بيم جانش را داشته باشد؟!
به گزارش "وب دا"، حادثه اخير طي روز جمعه هفتههاي گذشته زماني رخ داد که امدادرسانان 115 به منظور ارايه خدمات درماني به محدوده خيابان سيدي فراخوانده شدند و با انتقال مصدوم به داخل آمبولانس و انجام اقدامات اوليه، مورد مزاحمت و پرخاش و ضرب و جرح برخي دوستان نامبرده قرار گرفتند.
در جريان اين ضرب و جرح، يکي از عوامل اورژانس از ناحيه ساق پاي راست با چاقو مجروح و به مرکز درماني منتقل شد.
حادثه ديگري که خردادماه سال 90 گزارش شد، ضرب و جرح شديد پرستار ۲۸ ساله اورژانس ۱۱۵ مشهد از سوي يک بيماررواني بود که به ضربه مغزي تکنسین اورژانس منجر شد.
ماجرا از اين قرار بود که:ساعت يک و سي دقيقه بامداد روز حادثه، اعضاي خانوادهاي که از پرخاشگريها و رفتارهاي خشن و وحشتناک يک بيماررواني به ستوه آمده و احساس خطرجدي ميکردند،ازاورژانس درخواست کمک کردند.
تیم امدادی به محض اطلاع از اين موضوع و اعلام گزارش به پليس ۱۱۰ به اتفاق، به منزل موردنظرمراجعه کردند اما با ورود به محل،بيمار رواني باحالت پرخاشگرانه به سمت تکنسین اورژانس حمله کرد و درحالي که سر او را در دستان خود قرار داده بود،چندين بار به شدت به يک درخت کوبيد.
دکتروفايينژاد،رئيس مرکزفوريتهاي پزشکي اورژانس خراسانرضوي در شرح حادثه عنوان کرد: با وجود وارد عمل شدن عوامل پليس به محض شنيدن فريادهاي تکنسین اورژانس، پرستار اورژانس از ناحيه سر و جمجمه دچارآسیب شد و براي مداوا به بيمارستان شهيدهاشمينژاد مشهد انتقال يافت و بيمارمربوطه نيز براي مداوا به بيمارستان ابنسينا انتقال داده شد.
وي همچنين به حادثه مشابه ديگري که براي همين امدادگر ۴ ماه پيش از اين رخ داده بود، اشاره کرد و گفت: درپي تماس خانوادهاي مبني بر پرخاشگري و تهديد و خشونت يک بيماررواني، اين پرستار115به همراه تيمي از عوامل اورژانس به محل مراجعه کرد و پس از ورود به منزل بيمار با راهنمايي وي، در يک چشم برهم زدن با مشت و لگد از ناحيه سر و صورت زخمي شد و با کمک پليس از دست فرد رواني رهايي يافت.
به گفته رييس مرکزفوريتهاي پزشکي اورژانس خراسانرضوي، کنترل بيماران رواني بسيار سخت و حرکات و رفتارهايشان نيز بسيارخطرناک است و در درگيريها براحتي ميتوانند حريف سه نفر فرد عادي شوند و حتي نيروهاي ويژه پليس با لباسهاي مخصوص اقدام به دستگيري آنها ميکنند.
در حادثهاي ديگر طي سال 89، ضرب وشتم پزشك و كارمند بيمارستان شهيدهاشمينژاد که در جريان آن، جراحات ياز ناحيه صورت به آنها وارد و قسمتي از لب پزشك دچار پارگي شد.
بر اساس اين گزارش، متأسفانه طي سالهاي اخير، حوادثي از اين دست بارها و بارها در مشهد و ساير نقاط کشور رخ داده و موجب کاهش ضريب احساس امنيت در امدادگران و کارکنان اورژانس شده و خدمات فوريتهاي پزشکي را با چالش مواجه ميکند!
با اين حال پرسنل درماني و امدادرسانان اورژانس ضمن ارايه خدمات درماني، ازهرگونه واكنشهای خشونتآمیز مشابه اطرافیان بیمار به جد خودداري ميکنند و همواره تلاششان آرام كردن آنها است.
طبق مواد 608 و 609 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375به صراحت عنوان شده چنانكه هركسی اعم از بیمار و بستگان به پرسنل درمانی توهین كنند،مشمول 3 تا 6 ماه حبس،شلاق تا 74 ضربه و جزای نقدی میشوند. الفاظ اهانتآمیز و تحقیركننده و انجام اقدامات عملی كه دلالت بر توهین داشته باشد،جزو مصادیق توهین بهشمار میرود.
باورش سخت است! اما قصه تلخ گزارشهای اورژانس 115 مؤيد اتفاقاتی است که گواه وجود برخی نادانيها و بيانصافيها در حق کسانی است که میخواهند فرشته نجات باشند، اما سهمشان در ایفای این نقش انساني و خداپسندانه، گاه دست و پای زخمی و روحی آزدهخاطر است...