ما روي زمين ايستاده ايم و آنها در عرش الهي به ناز در آسايشند . خوشا به سعادت آن كس كه روزي خوردن نزد پروردگارش را بر مي گزيند تا ما كه به گل نشسته در زمين غرق در خون خوردن از خود هستيم . چه راد مرداني كه آرامش را در تب و تاب ميدان هاي جنگ و آزادگي را در اسارت براي دفاع از خاك وطن و زندگي را در شهادت در راه خدا يافتند .

دكتر توكليان فوق تخصص غدد و متابوليسم از آن زمان تعريف مي كنند كه آرزوي آسماني شدن را داشتند

خاطرم است درست یک شب قبل از عملیات خیبر شب های عملیات خیبر شاید متفاوت از بقیه عملیات ها بود به واقع افرادی که باید از پل رد می شدند و آن طرف مستقر می شدند تقریبا می شد گفت با حیات منقطع می شدند چون در سایر عملیات خطوط پشتیبانی ارتباط مستحکم و نسبی با خطوط مقدم داشتند شاید تنها عملیاتی که این ارتباط نبود عملیات خیبر بود و من در کنار بعضی از عزیزان این افتخار را داشتم آن شب ها را درک کنم در واقع شب های قدر را درک کنم. به ما گفتند هر کس می رود آن طرف حداقل تا 3-4 روز اعتراضی نکند هیچ خبری نیست هر کس می خواهد برود آن طرف خودش باید خودش را اداره کند. آن طرف نگوید چرا غذا نرسید و ...

هر کس مرد میدان است برود آن طرف بماند یک هفته تا ما بتوانیم شرایط خاصی را فراهم کنیم تا بتوانیم خطوط مان را در آن طرف پل مستحکم کنیم. لذا کسی که می خواست از پل رد شود یعنی یک انقطاع کامل مثل یک شهادت... کسی قرار بود برود آن طرف ان شب در چادری که در جبهه ایران بود قرار داشتیم یادم هست بچه های پزشکی دو گروه شدند یک گروه قرار بود در اینجا بمانند و یک گروه بروند.

قسم می خورم تمام بچه ها گریه می کردند. بچه هایی که می ماندند این طرف می گفتند آقای دکترتکلیف ما این طرف چه می شود؟ نمی گوئیم ما را امشب ببرید.  فردا شب یا پس فردا شب ما را دعوت کنید که ما بیاییم. دکتر می گفت که شما باید تخصص بگیرید و بچه ها می گفتند دست بردارید. شما را به خدا ببرید ما را. بسیار خوب، آن طرف اگر ارام بود و شرایط فراهم بود شما را با خودمان می بریم. این است که می گوییم یک انقطاع بود این شب.

عصر روزی که نیروهای بسیجی قرار بود بروند آن طرف آب، من کسانی را دیدم که در آن بلوک نشستند و به سخنان فرماندهی که داشت صحبت می کرد گوش می دادند. میگفت امروز درست ظهر عاشورا است، یک لشکر آن طرف تا غل و دندان مسلح و شما هم 72 تن معدود اینجا نسبت به چیزی که آن طرف است رفتن شما و برنگشتن شما تقریبا حتمی است. هیچ تعارفی با هیچ کس ندارم هر کس مرد میدان است بیاید الان شب تاریک است هر کس می خواهد برگردد معاذا... که از این جمع یکی برگردد ای کاش یک بار دیگر شرایط مشابه فراهم شود امشب گذشت. فردا و پس فردا ... چه قدر طول کشید دو روز گذشت بالاخره گفتند آن بچه هایی که می خواستند بیایند بیایند و با همه تجهیزات بهداری ما را بردند آن طرف پیاده کنند و بهداری ما را که اقای دکتر بین یک خاکریز و تپه مستقر کرده بود، عراق با توپ مستقیم می زد و چرخبال به آن سنگینی با یک حرکات و نوسانات بسیار بالا و پایین می رفت که گاهی از در عقب که باز بود آب می ریخت ... تا این تیم را که به قولی 10-15 نفرشان متخصص هستند به بهداری خط برسانند.

داخل چرخبال تجهیزات سیار زیادی از پزشکی و امداد گران وجود داشتد در یک حالت بدون تعادل در چرخبال نشسته معلق روی آسمان، این وسایل و تجهیزات را پیاده کردیم و پشت یک جایی سنگر گرفتیم تا شرایط فراهم شود تا بتوانیم محلی را به عنوان سنگر انتخاب کنیم.


اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image