فقط افرادی که برخی اعضای مهم بدنشان دچار نارسایی و مشکلات سخت درمان باشد و حادثهدیدگانی که به صورت اضطراری مجبورند به اتاقهای عمل بروند، شاید نام پیوند عضو، اعضای تیم پیوند، چگونگی فرایند پیوند عضو و مسائلی از این دست را شنیده و یا دیده باشند، اما هیچکس، به طور دقیق نمیداند چه افرادی، در چه مکانها و شرایطی، در چه ساعاتی از شبانهروز، با چه انگیزههای عاطفی و انسانی و با چه قدرت و شجاعتی، بدون کوچکترین چشم داشت مادی و صرفا با توکل محض به درگاه باریتعالی و به امید نجات جان همشهریانشان، از خور و خواب و خانوادهی خود میزنند و در ثانیهها و دقایق تعیین کنندهی پیش و حین پیوند، به اتاقهای عمل بیمارستان منتصریه میشتابند تا جانهایی را که در لبهی پرتگاه نیستی ایستادهاند به کمک یاوران و نیکوکاران انساندوست، جانی دوباره بخشند و استمرار حیاتشان را ممکن سازند.
در کشاکش لحظات سرنوشتساز و عقربههای پرسرعت زمان، از همان ثانیههایی که در یک اتاق عمل در یک بیمارستان در حوزه عملیاتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد یا یکی از دانشگاههای همکار، تیم تخصصی پزشکان، اعلام میکنند که بیمار تحت جراحی یا تحت مراقبتهای ویژه، مغزش به طور کامل از کار افتاده و ادامهی حیات غیر مغزیاش، تنها و تنها با وسایل مصنوعی و کمکپزشکی، امکانپذیر است، تلاشهای یک گروه بزرگ 200 نفره تحت مدیریت رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بلافاصله آغاز میشود و تا لحظههای پایان پیوند اعضای این بیمار مرگ مغزی به یک یا چند بیمار که ممکن است ساعات، روزها، هفتهها و سالهایی را در انتظار سخت و کشنده طی کرده باشند، این تیم بسیار زبده، شجاع، پر کار، انساندوست و نیکوکار، همچنان به کار سخت ادامه میدهند تا به لطف یزدان پاک و با همت دهها انسان مجاهد و ایثارگر، یک یا چند انسان نیمهجان، به زندگی باز گردند و چراغ امید در دلهایشان فروزان گردد.
نکات فراموش شدهی خبرنگاران در نشست خبری
بیمارستان منتصریه مشهد که سالها پیش، توسط یک بانوی نیکوکار برای امور پزشکی وقف شده است، در سال 1390به منظور تأسیس و تکمیل مرکز تخصصی پیوند عضو در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در نظر گرفته شده و اکنون، به قطب بزرگ فراهمآوری و پیوند عضو انسان به انسان، یکی از شاخصترین مراکز بینالمللی پیوند عضو و اولین و مجهزترین مرکز در سطح خاورمیانه تبدیل شده است.
آخرین روز اردیبهشت ماه، در روز ملی اهدای عضو، دکتر محسن علی اکبریان رئیس این بیمارستان که از جراحان و متخصصین زبدهی جراحی و پیوند کبد ایران و منطقه میباشد به اتفاق همکارانش در این بیمارستان، به جمع خبرنگاران آمدند تا آخرین خبرها از موضوع پیوند و اهدای عضو را با نمایندگان رسانهها در میان بگذارند.
گزارش خبرنگارانی که در این نشست شرکت داشتند، در روزهای گذشته در رسانهها منتشر شده و اطلاعات و آمار مفصلی از وضعیت فعلی پیوند، تاریخچهی این بحث در مشهد و دانشگاه علوم پزشکی، جایگاه آن در ایران و منطقه و جهان، تعداد افراد منتظر پیوند و عدد نجاتیافتگان، به همت این خبرنگاران و گزارشگران، انتشار یافته است.
اما آنچه در این گزارشها کمتر به آن پرداخته شده، تلاش بسیار شجاعانه و انساندوستانهی گروه بزرگ 200 نفرهی پیوند عضو، شاهکار ایمان و انساندوستی خانوادههای اهدا کننده، لحظات سخت و دشوار اعمال جراحی مورد نیاز در مراکز تحت نظارت دانشگاه، چالشهایی که اعضای تیم پیوند با آن مواجه هستند، درگیریهایی که این افراد جسور و از خود گذشته با اطرافیان و خانوادههایشان دارند و بالاخره، زماننشناسی و اهمیت ندادن به تکالیف اداری، وقتی که پای جان آدمیان در میان است، میباشد.
اگر در نظر بگیریم که موضوع پیوند عضو در اروپا و جهان، سابقهای حدود یک صد سال دارد و اولین پیوندها در حدود 1900 میلادی انجام شده و در ایران، اولین پیوند ثبت شدهی قرنیه 85 سال و اولین پیوند کلیه حدود 50 سال قدمت دارد، آنگاه رتبه ایران و دانشگاه علوم پزشکی مشهد در میان سطوح علمی و پزشکی جهان، اهمیت واقعی خود را نشان خواهد داد.
رتبه اول خاورمیانه از آن ایران است
خوشبختانه به لطف رؤسای سابق و فعلی بیمارستان منتصریه و اعضای تیمهای پیوند گذشته و حال این بیمارستان و همچنین تلاشهای جاننثارانه رؤسا و اعضای هیأت علمی گروههای جراحی، داخلی، اورولوژی، قلب و عروق و چشم از حدود نیم قرن پیش تا کنون، امروز در وضعیت بسیار خوبی از نظر رتبهی جهانی پیوند قرار داریم.
به گفتهی مسؤول روابط عمومی بیمارستان منتصریه، ایران رتبه اول خاورمیانه را از نظر میزان اهدای عضو در یک میلیون نفر جمعیت بدست آورده که دو برابر میانگین کشوری است.
محسن فراهی میگوید با اینکه برخی دانشگاههای دیگر کشور رقم بالاتری در این زمینه دارند اما در پیوندهای کبد، کلیه و قلب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد همیشه پس از تهران و شیراز، رتبهی سوم کشور را دارا بوده و هست.
مسؤول واحد فراهمآوری عضو بیمارستان منتصریه مشهد نیز رشد و پیشرفت موضوع پیوند در دانشگاه علوم پزشکی مشهد را بسیار عالی توصیف میکند و میگوید: در شرایطی که دههی 80 شمسی را عموما با سه پیوند در سال طی کردهایم در حال حاضر یعنی در پایان 1400 به فاصلهی کمتر از بیست سال با بیش از 40 برابر رشد مواجهیم.
عید نوروز، معمولا فصل تعطیلات است و قاطبهی مردم ایران در این ایام، به خوشگذرانی و تفریح مشغولند. اما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد و بخصوص در بیمارستان منتصریه، همهی اعضای تیم پیوند در تمام شبانهروز و ایام سال، مشغول خدمت و امدادرسانی به بیماران و خانوادههایشان هستند.
بالاترین رکورد پیوند در تعطیلات عید!
به گفتهی مسؤول فراهمآوری اعضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد میگوید: در فروردینماه با وجود تعطیلات سراسری، 18 پیوند را در کارنامهی پر و پیمان خود به ثبت رساندند که بالاترین رکورد از ابتدای فعالیت این تیم بوده است.
دکتر خالقی با بیان اینکه انجام سه مورد پیوند قلب در طول یک ماه بی سابقه بود و این نشان از همّت و تلاش تمامی اعضای تیم پیوند دارد یادآور میشود: نخستین عمل پیوند همزمان کبد و پانکراس نیز در فروردین ماه امسال با موفقیت انجام شد.
تصمیم مهم خانواده
یکی از ابعاد بسیار مهم و سرنوشتساز در موضوع پیوند عضو، برخورد و تعامل خانوادهی ارائه دهندهی پیوند است. از نظر پزشکی، فرد مرگ مغزی، بازگشتپذیر نیست و بنا بر این کار مهمی که خانوادهی وی در پیش دارند این است که این بیمار نیمهجان را زمینهای برای حیاتبخشی به بیماران دیگر قرار دهند یا اینکه تصمیم دیگری بگیرند.
اعضای خانوادهی بیمار مرگ مغزی، شرایط بسیار ویژهای دارند، همه در اضطراب و نگرانی هستند و سراسیمه به دنبال اطلاع از سرنوشت بیمار، اعضای تیم شناسایی و گروههای انساندوست که در بیمارستان و مرکز مراقبتهای ویژه، تلاش میکنند که خانواده را قانع کنند که بیمارشان از نظر پزشکی و بر اثر نظر متخصصان، زندگیاش پایان یافته و اکنون در دنیای دیگر است و آنچه خون را برای مدت کوتاهی در اعضای بدن او در تحرک و جریان نگهداشته، دستگاهها و لولههایی است به او متصل کردهاند و اگر آنها را جدا کنند، همه چیز پایان مییابد.
رئیس بیمارستان منتصریه مشهد میگوید: واقعا برای خانوادهی کسی که مرگ مغزی شده، تصمیم گیری در آن شرایط، کاری بس دشوار و البته ایثارگرانه، مسؤولانه و انسانی است.
دکتر محسن علیاکبریان تأکید میکند: از نظر پزشکی، مرگ مغزی، پایان زندگی است و حتی با تجهیزات و وسایل پیشرفتهی پزشکی هم فقط تا چند روز میتوان بدن را در شرایط حیاتی نگهداشت اما بدون مغز، حیات پایان یافته است و خانوادهی وی باید این واقعیت را بسرعت بپذیرند و برای نجات یک انسان دیگر، تصمیمات فوری و منطقی بگیرند.
وی ضمن دشوار خواندن این تصمیم میگوید: باید از این خانوادهها که چنین تصمیم فداکارانه و انسانی میگیرند به وجه شایستهای قدردانی شود. این قدردانی معنوی، باید هم از سوی خانوادهی گیرندهی عضو، هم از جانب مردم و مطلعین و هم از سوی مسؤولین صورت گیرد تا اهمیت این کار انسانی، در جامعه ترویج و توسعه یابد.
قدرشناسی از خانوادههای اهدا کنندگان
جشن نفس که همه ساله برای قدرشناسی از این خانوادهها از سوی بسیج اساتید دانشگاه علوم پزشکی مشهد برگزار میشود یک اقدام اجتماعی نیکوکارانه است که برای فرهنگسازی در مورد اهمیت عملکرد خانواده در اهدای پیوند بیمار مرگ مغزی صورت میگیرد.
این جشن در سالهای 99 و 1400 به خاطر محدودیتهای کرونایی، به صورت آنلاین برگزار شد اما نکتهی جالب توجه در این میان آن بود که تمام مقامات علمی و اداری دانشگاه، رؤسای گروههای آموزشی مرتبط و مسؤولان بیمارستان منتصریه، با آنکه هیچ منفعت و چشمداشتی برایشان در این امر متصور نیست، فقط و فقط به خاطر مصالح اجتماعی، اهمیت به جان انسانها و حرمت سوگندنامهی پزشکی، از یکایک خانوادههایی که در این تصمیم مهم اجتماعی، مشارکت میکنند و با تصمیم درست، به موقع و خداپسندانه، جان سایرین را نجات میدهند تشکر و قدردانی کردند.
رضایت ۷۰ درصدی والدین بیماران مرگ مغزی به اهدای عضو
یکی از مهمترین برنامه های دانشگاه علوم پزشکی مشهد، فرهنگ سازی اهدای عضو در جامعه است. مسؤول واحد فراهمآوری اعضای دانشگاه در این زمینه میگوید: در ابتدای راهاندازی واحد پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد کمتر از ۱۰ درصد خانوادههای بیماران مرگ مغزی رضایت به اهدا میدادند و با تلاشی که بنده و همکارانم در این سالها داشتیم اکنون به عدد ۷۰ درصد رسیدهایم که بسیار عالی و رضایتبخش است اگر چه امیدواریم با همت رسانهها و به خصوص مجامع اجتماعی همچون ائمه جمعه، مجالس وعظ و سایر اجتماعاتی که مردم عادی در آن حضور دارند و میتوان تبلیغات اجتماعی وسیعی انجام داد، این رقم به صد درصد برسد.
وجوه شرعی موضوع پیوند، مبحث دیگری است که در ایران با التفات مراجع تقلید و آیات عظام تا حدود بسیار زیادی مرتفع شده است. با توجه به اینکه در برخی ادیان و مذاهب در سایر کشورها، مشکلاتی در این زمینه وجود دارد و بعضا مخالف این کار هستند، در اسلام و بخصوص فقه شیعه، به یمن وجود اجتهاد و مجتهدین دانا و آگاه به مسائل روز و مستحدثهی جهان اسلام، این مشکلات بسیار کمتر است.
تا سال 1368 که امام خمینی(ره)، به فاصله کمتر از یک ماه تا ارتحال آن حضرت، فتوای مدبرانه، شجاعانه و اجتهادی خود را در این زمینه اعلام نکردند، این بحث، کماکان در منزل نظریه و تئوری باقی مانده بود. و خوشبختانه با اقدام شجاعانهی ایشان، چراغ راه آینده روشن شد
و بتدریج رهبری معظم انقلاب، سایر علما و آیات عظام، موافقت خود را با این امر مهم اعلام داشتند.
دکتر ابراهیم خالقی که سالهاست در بخش پیوند دانشگاه علوم پزشکی مشهد فعالیت میکند و به همهی جوانب این موضوع آگاهی دارد میگوید شاخص اهدای عضو در کشور اسپانیا که بالاترین میزان اهدای عضو در جهان را دارد 40 ، در سطح اروپا و امریکا 20 و در ایران حدود 11 است.
وی تصریح میکند: اما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به یمن فرهنگ بالای مردم و کارهای فرهنگسازی و اطلاعرسانی که مردم، دستگاههای دولتی، سمنها و سایر نهادهای مرجع اجتماعی انجام دادهاند این رقم به 20 رسیده در حالی که در آغاز دههی 80 شمسی، این رقم 5 بود. به عبارت دیگر، این شاخص در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در حال حاضر با اروپا و آمریکا برابری میکند.
وی با اشاره به قوانین کشورهای مختلف در باب پیوند عضو میگوید: در برخی کشورها، اختیار بیمار پس از مرگ مغزی، در دست خانواده نیست و دولت، کنترل آیندهی وضعیت این شخص را عهدهدار است اما در کشور ما هم به لحاظ فرهنگی، هم مسائل دینی و هم قانونی، تفاوتهای زیادی با این کشورها وجود دارد و لذا ما اساس کار خود را بر حسب فتوای حضرت امام و رهبری معظم انقلاب و نیز قانون مصوب مجلس، بر رضایت اولیا و وراث بیمار گذاشتهایم.
همچنین، بیماران صعبالعلاج و بدحال که درد و رنج، تمام وجودشان را فرا گرفته، در حالتی بین بیم و امید، ترس و نگرانی با اشکهایی از التماس و دعا در چشم و با خانوادههایی که انتظار میکشند خانوادهی انساندوستی، با اهدای عضو عزیزشان به این بیمار دردمند، ادامهی حیات عزیزشان را در زندگی این بیمار ببینند و احساس کنند که امتداد حیات وی در جان این بیمار آرزومند و رنجور، دمیده شده است.
همهچیز صد درصد رایگان است
دکتر خالقی در مورد هزینههای پیوند میگوید: پیوند عضو نه برای خانوادهی اهدا کننده و نه برای گیرنده، حتی یک ریال بحث مالی ندارد و کاملا معنوی و انسانی انجام میشود.
وی تأکید میکند: حتی اگر از طرف خانوادهی پیوند دهنده یک هزار تومانی درخواست شود کل مسئلهی پیوند منتفی خواهد شد زیرا مسئلهی پیوند عضو اصلا بعد مالی ندارد و صرفا یک اهدای زندگی انسانی است که نمیخواهیم با ابعاد مالی، تقدس و انسانی بودن آن را مکدر کنیم.
وی ادامه میدهد: از سوی پیوند گیرنده نیز هیچگونه هزینهای برای عضو پرداخت نمیشود و عضو اهدایی کاملا رایگان به وی داده میشود.
دکتر خالقی میگوید: ما کاری صرفا انسانی انجام میدهیم و تمام مسیر بدون مباحث مالی طی میشود.
وی تصریح میکند: در کشورهای دیگر، پیوند کلیه بین 10 تا سی هزار دلار هزینه دارد و بقیهی پیوندها از این هم گرانتر است. اما در کشور ما افتخارمان این است که به خاطر انساندوستی مردممان، هیچ هزینهای نه از اهدا کننده و نه از گیرنده، حتی یک ریال دریافت و پرداخت صورت نمیگیرد.
بسیاری از مشکلات پیش رو حل شده است
رئیس بیمارستان منتصریه مشهد در زمینه مشکلات پیش روی پیوند میگوید: بخشی از مشکلات مربوط به نگهداری بیمار مرگ مغزی، انتقال وی به محل پیوند، تخصصهای پرستاری لازم و تجهیزات میشود که خوشبختانه با توجه و درایت مسئؤلان دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بیشتر این مشکلات در حال حاضر مرتفع شده و علاوه بر تجهیزات پیشرفتهی بیمارستان مننتصریه، آمبولانسهای ویژهی این امر در نظر رفته و پرستاران مرتبط نیز آموزشهای لازم را در این زمینه فرا گرفتهاند.
دکتر محسن علیاکبریان که خود از جراحان زبردست کبد در کشور است میگوید: اکنون مشکلات سالهای اول مرتفع شده و قادر شدهایم که دو یا سه پیوند را به صورت همزمان انجام دهیم که آخرین مورد آن در همین فروردینماه گذشته بوده است.
وی در زمینه بیماران منتظر پیوند میگوید: بیشترین منتظران در بین بیماران کلیوی هستند که اگر چه امکان نگهداری آنها وجود دارد اما به هر حال، شرایط بیمار دچار مشکلات کلیوی، مانند سایر اعضا که وضعیت حادی دارند به دشواری میگذرد و باید بسرعت عمل پیوند صورت گیرد.
دانشگاه علوم پزشکی مشهد، پیشرفتهای شگفتانگیزی در این زمینه داشته و در حال حاضر علاوه بر کبد، کلیه، قلب و پانکراس، پیوند قرنیه، پوست و ریه هم در مشهد قابل انجام است و دو بانک چشم و پوست هم در این زمینه با تجهیزات بسیار پیشرفته و عالی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد تأسیس گردیده است.
500 هزار نفر از اهالی خراسان بزرگ تا کنون با پیوند عضو آشنا شدهاند
دکتر علیاکبریان تأکید میکند: ففط در دانشگاه علوم پزشکی مشهد تا کنون 5 هزار پیوند انجام گرفته که با اعضای خانوادههای پیونددهندگان، میتوان گفت 25 هزار نفر به صورت مستقیم درگیر این موضوع بوده و اگر اعضای فامیل نزدیک و اطرافیان اصلی را به این عدد اضافه کنیم بیش از 500 هزار نفر یعنی تقریبا 15 درصد شهروندان خراسان رضوی با این مبحث آشنایی دارند اما باید تلاش بیشتری در زمینه فرهنگسازی داشته باشیم و نقش رسانههای جمعی، فضای مجازی، فعالیتهای فرهنگی، مجالس مذهبی و برنامههای اجتماعی در این میان بسیار مهم است.
وی دانشگاه علوم پزشکی مشهد را قطب پیوند شرق کشور اعلام میکند و میگوید: تا کنون صدها مقالهی علمی از اعضای تیم پیوند و سایر محققین رشتههای مختلف در دانشگاه در این زمینه منتشر شده که مورد استناد مجامع علمی منطقه و جهان هم واقع شده است.
در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله کشور خودمان، افرادی که فرهنگ اجتماعی بالایی دارند در زمان حیاتشان و در شرایط سلامت کامل، پیش از هر گونه بیماری حاد که احیانا منجر به مرگ مغزی شود فرمی را در واحد فراهمآوری اعضا پر میکنند که به منزله نوعی تعهد و رضایت نسبت به اهدای عضو است.
آیا حتما باید کارت اهدای عضو بگیریم؟
مسؤول روابط عمومی بیمارستان منتصریه میگوید: اکنون دیگر کارت فیزیکی یا فرم مربوطه، نیاز نیست و صرفا ثبت اطلاعات به صورت الکترونیکی در سامانه بیمارستان منتصریه کافی میباشد.
محسن فراهی تأکید میکند: گرفتن اسکرینشات از صفحه ثبت مشخصات و آگاه کردن خانواده از این تصمیم فوقالعاده اهمیت دارد. این بسیار مهم است که خانواده از تصمیم وی مطلع شوند و بدین ترتیب اگر اتفاقی برای شخص بیفتد و او قادر به بیان حقیقت نباشد خانواده از آگاهی قبلی که دارند بسیار راحتتر تصمیم میگیرند و به این امر رضایت میدهند.
وی ادامه میدهد: کسانی هم که کارت فیزیکی اهدای عضو دارند در صورت مفقود شدن آن، میتوانند با ثبت مجدد مشخصات خانواده را در جریان بگذارند و نگران گم کردن این کارت یا فرم یا هر سند مکتوب دیگری نباشند چون مشخصات آنها برای همیشه در سیستم باقی میماند و مانند این است که شخص وصیت خود را در اداره ثبت یا مرجع قانونی ثبت کرده باشد.
فراهی در عین حال یادآور میشود: البته کارت یا هر برگهای در این زمینه، وجهه قانونی ندارد اما نوعی رضایتنامه برای اهدای عضو از طرف خود شخص است که در نتیجه، خانواده، راحتتر و سریعتر میتوانند به تصمیم برسند.
وی تصریح میکند: در این مدت 15 سال فقط ده درصد افراد اهدا کننده، کارت یا فرم اهدا داشتهاند و بقیه همه به صورت لفظی یا خودشان به خانواده اعلام کردهاند و یا خانواده به تصمیم رضایتمندانه رسیده است.
مسؤول روابط عمومی بیمارستان منتصریه میگوید: تا کنون صد هزار نفر از شهروندان خراسان رضوی در سامانه اهدای عضو مشخصات خود را ثبت کرده و رضایتشان را از اهدای عضو در صورت مرگ مغزی، اعلام نمودهاند که امیدواریم این موضوع، به تدریج همهی شهروندانی را که مسؤولیت انسانی در قبال سایرین احساس میکند فرا بگیرد.
پیوند کبد در قلهی جراحیهای جهان
یکی از مهمترین پیوندهای عضو در ایران و جهان که در قلهی جراحیهای پزشکی قرار دارد، پیوند کبد است. سابقهی پیوند کبد در مشهد به بیش از 15 سال پیش برمیگردد اما اولین تجربهی موفق در شهریور سال 92 و توسط دکتر علیاکبریان و دکتر توتونی انجام شد که این موفقیت تا پایان همان سال، 9 بار تکرار شد.
دکتر محسن علیاکبریان، دانشآموخته فوق تخصصی جراحی و پیوند کبد است که کارش در زمینهی پیوند کبد را از سال 92 در مشهد آغاز کرده است.
این فوق تخصص پیوند کبد میگوید: البته این کار با شرکت یک تیم 200 نفره انجام میشود و افتخار آن مربوط به تمام این 200 نفر است؛ در این تیم، پزشکان متخصص، کارکنان بیمارستان، پرسنل اتاق عمل، آزمایشگاه، و سایر بخشهای بیمارستان، در یک همکاری دقیق، سریع، هماهنگ و کنترل شده با یکدیگر مساعدت میکنند تا این کار به غایت دشوار به انجام برسد.
اشتیاق روز افزون برای نجات جان دیگران
از سال 1368 که امام بزرگوارمان، این فتوای تاریخی را صادر و بر اهدای عضو از افراد مرگ مغزی و نجات جان بیماران نیازمند تأکید کردند تا امسال که دقیقا 30 سال از آن روز میگذرد بیش از 5 هزار انسان بیمار و در آستانهی مرگ قطعی از همت والای خانوادههای اهدا کنندگان عضو، تولدی دوباره یافته و از لبهی پرتگاه مرگ، به آرامشگاه زندگی بازگشتهاند.
خوشبختانه، در این سالها اگر چه به دلیل کاهش سوانح، بویژه تصادفات رانندگی، تعداد افراد مرگ مغزی کمتر شده اما قابل توجه این است که تعداد اهدا کنندگان عضو به صورت تصاعدی افزایش یافته است که باعث شگفتی همهی جهانیان گردیده است.
شاید نتوان کشوری را در دنیا سراغ گرفت که سالانه خانوادههای انساندوست و فداکار صدها انسان که به خاطر سوانح یا بیماریهای حاد یا حوادث ناخواسته دچار مرگ مغزی میشوند داوطلبانه و به صورت خودجوش، به ستاد فراهمآوری اعضای پیوندی مراجعه و برای اهدای عضو عزیزانشان اقدام میکنند.
این پذیرش فرهنگی و این اشتیاق برای نجات جان همنوعان در شرایطی که وضعیت خانوادهی نوجوان یا حتی کودکان خردسال مرگ مغزی، از نظر روحی و روانی، بسیار رقتانگیز و اسفناک است واقعا همتی والا، طبعی منیع، سخاوتی باورنکردنی و سعهی صدری مثالزدنی طلب میکند و هنگامی که آمارها و اطلاعات پیوند عضو از مرزها فراتر میرود و به گوش جهان میرسد همهی دنیا از این همت انسانی و از این غنای فرهنگی و ایمان دینی، انگشت تعجب به دندان میگزند و از وجود چنین انسانهای فداکاری در این کشور عظیم و متمدن، شگفتزده میشوند.
مسؤولیت اجتماعی ما در قبال تصمیمات شرافتمندانه
قدر این فداکاریها باید دانسته شود و شاید کافی نباشد که فقط دانشگاهیان، اعضای هیأتهای علمی گروههای آموزشی مرتبط، اعضای تیم پیوند، تیم فراهمآوری اعضا، بازرسان و رصد کنندگان افراد مرگ مغزی در مراکز درمانی استان و کارکنان بخشهای مختلف پزشکی و درمانی، در این زمینه اقدام و دغدغه داشته باشند. اگر چه این عزیزان، الحق و الانصاف، همگی از جان و دل تلاش میکنند و همتی والا به خرج میدهند تا هدیهی خانوادهی اهدا کننده، به نیازمند واقعی برسد و زندگیاش از تلاطم برزخ به ساحل آرامش واصل گردد اما همهی ما مردم در مقابل این تصمیمهای دشوار و انسانی، این روانهای پاک و مخلص، و این ایثارگری بدون چشمداشت، مسؤولیت داریم و باید همهی مردم ما دستبوس و ارادتمند این بزرگان باشند؛ چرا که آنها بر سنتی کهن پای میگذارند که اعتقاد داشت باید اجساد این گونه افراد مرگ مغزی را به خاک سپرد در حالی که خانوادههای درگذشتگان، با اعضای این افراد که تا چند صباح دیگر در زیر خاک مدفون و سپس به تباهی کشیده خواهد شد، میتوانند جان چند انسان دیگر را از مرگ قطعی نجات دهند و لبخند شادی و امید به لبان دهها نفر اعضای خانواده و فامیل او بنشانند.
و واقعا چه لذتی فراتر از اینکه بدانی قلب فرزند از دست رفتهات در جانی دیگر به تپش درمیآید و تو میتوانی تا سالها او را ببینی و بر همت خویش و جان ارزشمند فرزندت، افتخار نمایی. یا اینکه بدانی چشم فروبستهی عزیز از دنیا رفتهات بر حدقهی چشمانی دیگر خواهد نشست و دیدگان او را برای سالیانی دراز به دنیا روشن خواهد ساخت و او با همان چشمان فرزند یا عزیز دیگرت، تو را خواهد نگریست و به وجود و روانت، دعا و ثنا خواهد فرستاد و برای پاداش آخرت، نزد خداوندت شفیع خواهد شد. و یا کبدی که بر دل جگرگوشهای خردسال پیوند یابد و تا سالها خون تازه از قلبش به واسطهی این کبد پیوند شده، در رگهای نازکش بدود و شادی را در چشمان زیبای او جاودانه سازد.
و حال به شما اهدا کنندگان و خانوادهای شریفتان میگوییم: باشد که همهی خاندانتان از شرف و عزت این تصمیم خردمندانه و به یمن و برکت این حرکت انسانی، به سعادت ابدی برسید و پاداش خویش را از خدایتان دریافت نمایید.
آمین، یا رب العالمین.