زندگی موهبتی است الهی، که با نفخ روح آغاز می شود و با خروج روح از بدن پایان می پذیرد، از این نعمت خداوند، تمام مخلوقات به یک نسبت برخوردارند. زندگی و مرگ از پیچیده ترین موضوعاتی است که بشر از ابتدای خلقت با آن مواجه بوده و هست. شاید بتوان گفت یکی از بزرگترین نعمت هایی که هر انسان به سختی می تواند از آن بگذرد و یا آن را به دیگری اهدا کند همین جان باشد؛ اما زمانی می رسد که باید تصمیم بزرگی گرفت و جان عزیز را برای حفظ حیات دیگری اهدا کرد....
به راستی چقدر شیرین است که بخشی از اعضای بدن فردی که دنیای خود را عوض کرده، در بدن فرد دیگری که زنده است به یادگار بماند. به این معنی که شاید بخشی از اعضای فرد مرگ مغزی شده، پازل ناتمام فرد محتاج به عضو را تکمیل کند.
و اینجاست که پایان یک زندگی، شروع زندگی دیگری را رقم میزند....................
مرگ مغزی در علم پزشکی
مرگ مغزی در علم پزشکی، «مرگ مطلق» و عبارت است از قطع تمامی فعالیتهای مغزی و ساقه مغزی به طور همزمان. فرد مبتلا به مرگ مغزی در واقع شخصی است که به علت آسیب گسترده به مغز قادر به ایجاد ارتباط با محیط پیرامونش نبوده، نمیتواند صحبت کند، نمیبیند، به تحریکات دردناک پاسخ نمیدهد. فرد مبتلا به مرگ مغزی قادر به تنفس خودبخودی هم نیست. این فرد با آنکه ضربان قلب دارد، دستگاه گیرنده امواج مغزی هیچ گونه موجی را از مغز وی ثبت نمیکند و خط صاف رسم میکند.
ضربان قلب وی به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و اقدام های نگهدارنده ادامه مییابد تا اعضای اهدایی جهت پیوند در شرایط مطلوب حفظ شوند. مرگ مغزی در علم پزشکی «مرگ مطلق» است و این فرد هرگز زنده نخواهد شد.
فرصتی برای ایثار
اکنون چرا تردید؟ مرگ مغزی یعنی همان مرگ قطعی! باید اقدام جدی کنیم. بیش از پیش کار کنیم. مردم را آگاه کنیم؛ فرهنگسازی درباره مرگ مغزی ضروری است. همه باید در این مقوله سهیم باشیم. تا زمانی که خانوادهها اطمینان حاصل نکنند که مرگ مغزی یعنی همان مرگ قطعی، سخت رضایت میدهند و به دلیل نداشتن آگاهی فیزیولوژیکی و علمی، این تردید همچنان باقی است؛ و گرنه روحیه ایثار وجود دارد...
امروزه هزاران بیمار نیازمند با رنج بسیار در انتظار دریافت عضو پیوندی، روزهای عمر خود را سپری میکنند و هر روز نیز بر شمار آنان افزوده میشود و متأسفانه به علت کمبود اعضای اهدایی، درصد زیادی از این بیماران در فهرست دریافت عضو قرار گرفتهاند. بر اساس اعلام وزارت بهدشت درمان و آموزش پزشکی در حال حاضر 26 هزار نفر در انتظار پیوند قرار دارند و در این میان، با اینکه اهدای اعضای بدن افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند، با موافقت خانواده آنها میتواند به نجات جان بیماران نیازمند پیوند عضو منجر شود، شمار زیادی از آنها بدون استفاده دفن میشوند و چشمان نگران همچنان باید انتظار بکشند! و این در حالی است که هر فرد مرگ مغزی شده می تواند جان هشت بیمار نیازمند به عضو را نجات دهد.
شاید باورش سخت باشد اما در هر 10 دقیقه یک بیمار به لیست بیماران نیازمند به عضو اضافه می شود و در هر دو ساعت یک بیمار نیازمند به عضو به دلیل نبود عضو اهدایی جان خود را از دست می دهد.
مرگ مغزی پایان راه است، اما ...
متخصصان اذعان دارند فرد دچار مرگ مغزی شده به لحاظ علمی دیگر به حیات باز نمیگردد و اگر فردی برگشته، به این خاطر بوده که در تشخیص اولیه اشتباهی صورت گرفته و یکی از موضوعات چالش برانگیز درخصوص مرگ مغزی همین است!
پس اگر شنیدید فردی دچار مرگمغزی بوده و بهبود پیدا کرده، به طور حتم مورد، مرگ مغزی نبوده، بلکه کمای عمیق بوده و تشخیص این دو حالت از یکدیگر، با انجام معاینه، نوار مغز و سایر اقدام های تشخیصی امکانپذیر است که همه این مراحل به صورت دقیق و طی چند مرحله و از سوی 5 متخصص بررسی و تأیید میشود.
حال پرسش دیگری که ممکن است به ذهن متبادر شود، اینکه چرا فرد دچار مرگمغزی شده هنوز قلبش میتپد؟
قلبهایی که همچنان میتپند
قلب به دلیل خودکار بودن در صورت داشتن اکسیژن تا مدتی به کار خود ادامه میدهد، اما یک دستگاه تنفس مصنوعی باید اکسیژن کافی را برای ادامه ضربان قلب فراهم کند. قلب بدون این کمکهای مصنوعی از حرکت میایستد. همه این اقدام ها در حالی صورت میگیرد که حتی با وجود تمام تجهیزات به کارگرفته شده نیز قلب برای مدت کوتاهی ضربان دارد که این زمان، از چند ساعت تا چند روز ممکن است طول بکشد.
مرگ مغزی یعنی نرسیدن اکسیژن یا جریان خون به مغز، اما اعضای دیگر بدن مانند قلب، کلیهها یا کبد تا مدتی به کار خود ادامه میدهند و قابل پیوند هستند.
تا دیر نشده باید اقدام کنیم
اعضای حیاتی همچون قلب، کلیهها و کبد در صورت اقدام بموقع میتوانند در بدن شخص دیگری از طریق «پیوند اعضا» استفاده شوند و خانوادههای فرد مرگمغزی شده آگاه باشند که به هرحال تخریب اعضای بدن به فاصله کمی پس از مرگ مغزی آغاز میشود و به همین دلیل فرآیند اهدا و پیوند عضو باید هرچه سریعتر انجام شود.
شرایط پزشکی فرد در زمان مرگ مغزی تعیینکننده قابلیت وی برای اهدای عضو است، اما به طور کلی هر کسی در صورت بروز مرگ مغزی با رضایت بستگانش در زمان مرگ، میتواند اهداکننده عضو باشد. این در حالی است که به دلیل افزایش برخی بیماریها که میتواند به عوارض برگشتناپذیر در بعضی اعضای بدن منجر شود، بیش از گذشته شاهد نیاز به پیوند اعضا وجود دارد؛ دیابت و فشارخون در دنیا در حال افزایش است و نارسایی کلیوی از عوارض این بیماریها محسوب میشود که در مواجهه با آن، چارهای جز درمان جایگزین نیست و درمان بهتر و مؤثرتر، پیوند است.
شما کارت اهدای عضو نمیخواهید؟
در برخی موارد مانند بیماریهای قلبی، کبدی و ریوی، پیوند عضو بیمار شاید تنها راه درمان و ادامه حیات باشد و به همین دلیل با ایجاد امکان پیوند، این شانس بزرگ را به بیمارانی که دچار مشکلات جدی هستند، داده می شود که به حیات خود ادامه دهند، پس گسترش فرهنگ اهدای عضو حایز اهمیت است و این گونه میتوان جان شمار زیادی از بیماران نیازمند را نجات داد و آنها را به زندگی دوباره امیدوار کرد یا دستکم از درد و رنج بیمار نیازمند کاست.
بیایید همین امروز دست بکار شویم؛ فرم اهدای عضو را تکمیل کنیم و رضایت خود را برای اهدای عضو در صورت مرگ مغزی اعلام کنیم. این فرمها با عنوان فرم عضویت در خانواده بزرگ «اهداکنندگان عضو» را مرکز مدیریت پیوند اعضا طراحی کرده است. اگر هم پشیمان شدید، امکان انصراف وجود دارد و میتوانید رضایت خود را پس بگیرید، در غیر این صورت کارت شناسایی اهدای عضو برایتان صادر میشود.