دانشگاه علوم پزشکی مشهد، صحن گستردهای از فعالیتهای علمی، آموزشی، پزشکی، پژوهشی و درمانی را رهبری میکند و جایگاه ویژهای در بین دانشگاههای کشور و حتی خارج از کشور دارد.
یکی از مهمترین و راهبردیترین بخشهای این دانشگاه، در گسترهی معاونت پژوهشی و فناوری تعریف میشود. تا کسی وارد محیط دانشگاه نشود و با زمینههای مختلف فعالیت این نهاد علمی آشنایی پیدا نکند، به اهمیت فعالیت این معاونت، واقف نخواهد شد و بر وسعت فعالیتهای این نهاد آگاهی نخواهد یافت.
توفیق پیدا شد که دکتر محسن تفقدی را در یک فراغت دانشگاهی، در اتاقش در دانشکدهی داروسازی، زیارت کنم. مردی جوان، خونگرم، متواضع، آگاه و مسلط به مسائل حوزهی کاری خویش که به خاطر حضور همزمان در کرسی استادی دانشگاه، دستی از نزدیک بر آتش دارد و از عمق سویدای دل، دل به پیشرفت علمی کشور بسته و نگاهش، بسیار آیندهنگر است.
خواندن گفتگو با دکتر تفقدی، برای بسیاری از دستاندکاران دانش، پژوهش و فناوری داخل و بیرون دانشگاه، جذاب و پر از نکتههاست. با هم این گزارش را میخوانیم:
زمینهها مهیاست، محققین آستین بالا بزنند
- از کجا شروع کنیم آقای دکتر؟ به مناسبت اینکه شما معاون پژوهشی هستید، از همین بحث پژوهش وارد بشویم؟
+ بسیار خوب. ما در پژوهش، دو نگاه داریم، هم به پژوهشهای علوم پایه که به اصطلاح در مرز دانش حرکت میکنند توجه داریم و هم به پژوهشهای بالینی که به مشکلات و معضلات میپردازند و میخواهند گرهی از کار مملکت باز کنند. هر چند در بعضی گروهها، متأسفانه، عنایت دوستان به پژوهشهای کاربردی که وجه اصلی کوشش ماست، کافی به نظر نمیرسد.
- زمینهای هم برای محققین فراهم کردهاید که کار کنند؟
+ به هر حال، هر سازمان و دانشگاهی، یک سری محدودیتهای اعتباری دارد و یک سری کمبودها همیشه هست. در حدود مقدورات و اعتباراتی که به ما میدهند، زمینهها فراهم است. مثلا یک آزمایشگاه جامع تحقیقاتی راهاندازی کردهایم که بسیاری تجهیزات پیشرفتهی علمی در آن مهیای کار است و شرایط طوری است که علاوه بر پژوهشگران خودمان، به بیرون دانشگاه هم میتوانیم خدمات بدهیم.
- مثلا چه چیزهایی دارید؟
+ دستگاههای آنالیز شامل انواع کروماتوگراف، میکروسکوپهای الکترونی و اتمی و تجهیزات دیگر. به دنبال تکمیل تجهبزات هستیم ولی تجهیزات این بخش گران هستند و گذشته از وضعیت تحریمی، محدودیت اعتبارات هم هست که نمیتوانیم آن طور که میخواهیم، با سرعت به تکمیل کار بپردازیم. ولی به هر حال شرایط و زمینهها برای بسیاری از تحقیقات، فراهم است. محققین آستین بالا بزنند کار درست میشود.
یک سری تجهیزات هم در حال پیگیری هستیم که قول دادهاند همین ماه و ماه آینده وارد و نصب میشود. یک پرینتر سه بعدی جامع و کامل بزودی در آزمایشگاه راهاندازی میشود که برای پرینت قطعات ارتوپدی جهت مطالعه و کاربرد بالینی استفاده میشود. به هر حال روز به روز در حال توسعهی آزمایشگاه هستیم.
اعضای هیات علمی خیلی درگیر درمان و مسائل روزمره شدهاند
- به نظر میرسد بعضی گروههای علمی دانشگاه، اشتیاق چندانی به مباحث پژوهشی ندارند و یا بیشتر در قسمت پژوهشهای به قول شما در مرز دانش کار میکنند. به نظر شما علت این مسئله چیست؟
+ فکر میکنم یکی از دلایل اصلی این است که اعضای هیأت علمی، خیلی درگیر کار درمان هستند. در بخش علوم پایه هم اصولا تحقیقات، مرز دانشی است ولی در همان بخش هم اگر زمینهها فراهم باشد میتوان نتایج کاربردی انتظار داشت. به هر حال، گرفتاریها و دغدغههای اصلی اعضای هیأت علمی در تمام گروهها، عمدتا مربوط به حوزهی درمان و کارهای عمومی روزانه میشود. مسئلهی دیگر این است که کارهای پژوهشی عمیق، کاربردی و بزرگ، نیاز به امکانات و زمینههای وسیع سرمایهای دارد و زمانبر هم هست. شاید به جهت اینکه پژوهشهای زمانبر و سرمایهبر، به اندازهی سایر تحقیقات، پیش چشم نیست و نمیتواند در کوتاه مدت، نمایانگر عملکرد باشد، اشتیاق چندانی هم به آنها نیست. از طرفی، به خاطر سرمایهبری، برنامهریزی برای توسعهی این تحقیقات هم، جانب دولتی دارد و در برنامههای کلی دولت به خاطر مشکلاتی که دشمنان برای کشور درست میکنند، اولویتهای دیگری، جای مسائل اصلی را میگیرد و مثلا اعتبارات پژوهشی که طبق قوانین کشور، باید به حدود سه درصد تولید ناخالص میرسید در حال حاضر کمتر از یک درصد و در حدود نیم درصد است.
- چطور میشود، دوستان هیأت علمی را ترغیب به کار پژوهشهای کاربردی کرد؟
+ یک سری برنامهها را داریم. مثلا دو تا طرح مهم پژوهشی در سطح استان داریم که البته ریشه در کشور دارد ولی علوم پزشکی مشهد به عنوان پیشرو و پیشقراول این دو طرح، در حال فعالیت است. یکی، رجیستری بیماریهای مختلف است که در حال حاضر، تعداد زیادی از گروهها در حال مشارکت در آن هستند.
طرح دیگر مطالعات همگروهی است که زمینهی تحقیقاتی وسیعی دارد و در بیشتر کشورهای دنیا هم در حال انجام است.
برنامههایی برای ترغیب هیأتهای علمی به مشارکت در کار پژوهشی
- اگر ممکن است یک مقدار بیشتر راجع به این دو طرح، توضیح بدهید.
+ رجیستری، یعنی ثبت اطلاعات بیماریها، تبعات، پیامدها، عوارض، داروها و پیگیری آن. به عبارت دیگر، در بیماریهای مختلف، یک بانک اطلاعات کامل درست میکنند که اطلاعات هر بیمار از ابتدا تا انتها در آن ثبت میشود. اینکه شخص کی بیمار شده، سابقهی خانوادگی و فامیلیاش چیست، کی بیماریاش حاد شده، چه زمانی به درمان یا جراحی رسیده، بعد از جراحی و درمان وضعیتش چگونه است، و چه کارهایی برایش انجام شده یا میتوان انجام داد، تمام اینها در این بانک ثبت و آرشیو میشود. بدین ترتیب، یک بانک کامل اطلاعاتی از تمام بیمارانی که به مراکز ما مراجعه کنند در اختیار خواهیم داشت.
- این کجایش به تحقیقات و هیأت علمی مرتبط است؟
+ برای گروههای آموزشی دانشگاه، یک سری امتیازات در نظر گرفته شده که بیایند و بیماری حوزهی کاری خودشان را در این ثبت کنند. البته، کار یک مقدار پیچیده است و مقدمات و پروپوزال دارد و بعد هم بررسی و ثبت اطلاعات که البته زمانبر است. تمام گروههایی که داوطلب هستند میآیند درخواست میدهند و پروپوزال درخواست رجیستری میدهند. بعد گروه تشکیل میشود و طبق رأی مصوب هیأت یا کمیتهای که برای این کار در معاونت تشکیل شده، کار را پیش میبرند.
- تا حالا چند تا بیماری کار شده؟
+ این کار در حال انجام است. تا حالا بیش از 15 بیماری را شروع کردهایم که در بعضی از آنها در عرض یکی دو سال گذشته حدود 1000 بیمار ثبت شدهاند، در بعضی دیگر 300 یا 400 بیمار و همینطور کمتر و بیشتر در جریان اجراست. این بانکهای اطلاعاتی، مقدمهی رجیستری کل کشور هستند که در آینده کامل و به روز رسانی خواهد شد.
از همین حالا که چند صد نفری در هر بانک ثبت اطلاعات شدهاند زمینه برای تحقیقات فراهم است و تا حالا چندین پایاننامه و تحقیق مفصل در این ریجستریها انجام گرفته یا در حال انجام است.
- و کوهورت چه مبحثی دارد؟ و چه نقشی در تحقیق و پژوهش بازی میکند؟
+ این طرحها اساسا پژوهشی است و ممکن است اهداف کوتاه مدت دیگری هم داشته باشد. مثلا کوهورت دانشگاه که عنوان آن را گذاشتهایم طرح پایش سلامت کارکنان، فاکتورهای سلامتی کارکنان و اعضای هیأت علمی دانشگاه را ثبت میکند و در واقع یک چکاپ کامل رایگان برای آنها انجام میدهد که رغبت و انگیزهی مشارکت را بالا ببرد. اما اصل موضوع، زمینهای است که این اطلاعات ثبت شده، در بارهی تحقیقات مفصل فراهم میسازد. این اطلاعات در همهی دانشگاهها در حال ثبت است و خارج از دانشگاهها هم کوهورتهای جمعیتهای عادی در حال اجرا میباشد. حساب کنید که مثلا ده یا 20 سال دیگر، چه حجمی از اطلاعات مفید و جامع برای مطالعات جمعیتی و توسعهای فراهم میآید. البته کوهورت در همه جای دنیا اجرایی شده و ما یک مقدار باید سریعتر حرکت کنیم تا به مراحل کشورهای پیشرفته برسیم. این بانکها در هر مرحله، قابلیت این را دارند که توسط دانشگاهها با سایر دانشگاهها یا مراکز خارج از کشور طی تفاهمنامههایی، اطلاعاتشان تبادل شود و یک نقشهی بهداشتی درمانی از کل کشور و کل دنیا به تصویر کشیده شود و برنامههای بهداشتی درمانی هم در سطح ملی، و هم در سراسر دنیا به صورت یکپارچه و هماهنگ اجرایی شود.
از پژوهشکده بوعلی چه خبر؟
- در این قسمت هم پژوهشگران وارد شدهاند؟
+ بله. همین حالا که هنوز نصف جمعیت هدف دانشگاهی را پوشش دادهایم و در میانهی راه هستیم، بیش از 20 پایاننامه، از این دادهها بهرهمند شدهاند و تقاضا برای بهرهمندی از این اطلاعات و نیز رجیستریها همچنان در حال افزایش است. ملاحظه میفرمایید که زمینهی تحقیقات کاربردی بسیاری به این ترتیب فراهم شده و گروههای علمی آموزشی زیادی به این سمت و سو ترغیب شدهاند.
- یک بخشهایی هم در پژوهشکده و شرکتهای دانشبنیان فعال هستند. آنها هم جزو کارنامهی پژوهشی دانشگاه به حساب میآیند؟
+ بله، البته. در پژوهشکدهی بوعلی، اتفاقات بسیار خوبی در حال روی دادن است. گروههای مختلف پژوهشی در قالب شرکت دانشبنیان در حال فعالیت بر روی ایدههای علمی کاربردی هستند. ما به ایدههایی کمک و از آنها حمایت میکنیم که منتهی به یک محصول شوند، یعنی گرهی از کار دارو، درمان، تجهیزات پزشکی، قطعات مصنوعی پروتزها و سایر مصنوعات مورد نیاز بخش بهداشت و درمان را بگشایند.
- مثالهایی از پیشرفتها هم دارید؟
+ بله، مثلا ما در نانوداروها و نوروساینس، در کل کشور، سرآمد هستیم. هم در بخش پژوهش هم در قسمت تولید محصول. در قسمت اورتوپدی هم تحقیقات خوبی انجام شده که منجر به تولید محصولات و تجهیزات خوبی شده است.. همینطور در طب سنتی و فارماکولوژی گیاهی. افق این بخش باز و روشن است و دیدگاههای خوبی پیش رو داریم. در مجموع، این قسمت برای اتصال دانشگاه به صنعت و تولید طراحی شده و بخش از هدف نهایی دانشگاههای نسل سوم یا کارآفرین است که از این طریق اجرایی شده است. در حوزهی ژنتیک و روانپزشکی هم پیشرفتهای قابل ملاحظهای داریم و کارهای بسیار خوبی انجام شده است. مثلا در بعد درمان با سلولهای بنیادی، پیدا کردن نقایص ژنتیکی در جنین و رفع آنها، پیشگیری از تولد جنینهای دارای نقایص ژنتیکی و یا راهاندازی یک مرکز درمان اعتیاد که همه با نگاه پژوهشی در حال فعالیت میباشند و دهها پژوهشگر مشغول کار در این حوزهها هستند.
- به نظر شما تجمیع کار بهداشت و درمان و تحقیقات در دانشگاه، مانعی پیش روی پژوهشها نگذاشته است؟
+ از یک جهت بله و از یک جهت نه. از این جهت مانع ایجاد میکند که کار بهداشت و درمان، کار را به مسائل روزمره و عادی میبرد و کلی انرژی و هزینه و وقت دانشوران این حوزه و استادان دانشگاه، صرف این موارد میشود. از طرفی هم، خود آموزش و درمان، زمینههای زیادی برای پژوهش ایجاد میکند که اگر خارج از دانشگاه میبود، هماهنگی برای یک پژوهش، ماهها وقت میبرد در حالی که دانشجویان و پژوهشگران، با حداقل زمانبری و هزینهبری، دادهها و گزینههای بالینی در اختیارشان است و میتوانند تحقیقات خود را برنامهریزی کنند.
مطالبهگری اجتماعی در سطح مردم و مسؤولین نداریم
- از نظر اجتماعی یا مسؤولیتهای دولتی، چه راهکاری برای افزایش و توسعهی این حیطه، میشناسید؟
+ متأسفانه، به جهت اینکه پژوهش به خاطر نداشتن بنیهی مالی و نبود مشتری در بخش خصوصی، نتوانسته است خود را در صحنهی توسعهی کشور، چنانکه باید نشان دهد، مطالبهگری اجتماعی و حتی در سطح مسؤولین از پژوهش وجود ندارد یا کمرنگ است. در حالی که پرسش همه از وضعیت روزمرهی مراکز درمانی است.
مثلا مسئولان بلند پایه استان هیچ وقت به ما زنگ نمیزند که از پژوهش و پیشرفت علم در دانشگاه سؤال کنند ولی خیلی میشود که مسؤولین زنگ بزنند و از وضع فلان بیمار یا فلان دارو یا عملکرد فلان پزشک در فلان مرکز، گله یا سؤال کنند. در واقع، آن دیدگاهی که پژوهش و علم را وزن بیشتری میدهد و رهبری مبدع آن است و هزینه در بخش پژوهش را سرمایهگذاری درازمدت میداند در بدنهی اجرایی کشور، کسی گوشش چندان بدهکار این مسائل نیست چون آیندهنگری و این دیدگاه که اگر در این زمینه خرج کنیم در واقع سرمایهگذاری برای آینده انجام میدهیم در غالب مدیران وجود ندارد.
- شما نمونههایی سراغ دارید که پژوهش در سطح ملی نتیجه داده باشد؟
+ مثلا همین داروهای نوترکیب، زمانی خیلی مورد بحث بود در کشور و اگر کار و پژوهش انجام نمیشد و شرکتهای خودمان وارد میدان نمیشدند امروز این داروها در کشور تولید نمیشود و نیازمند صدها میلیون دلار واردات بودیم. همینطور در صنایع دفاعی که البته حوزهی ما نیست ولی نتیجه را میبینیم که در همهی حوزههای دفاعی، خودمان امنیت را تأمین میکنیم.
- با توجه به بحثهای تازهای که در پزشکی دنیا مطرح شده و با دیدن اوضاع کنونی، وضعیت آینده را چطور میبینید؟
+ در علوم پزشکی، ابرهدفهای نوینی ایجاد شده که همهی زمینههای پزشکی را متحول کرده است. اگر در بخش پژوهش و رسیدن به این ایدههای تازه، سرمایهگذاری نکنیم در آیندهی نه چندان دور، مجبور میشویم بیمارانمان را به مراکز درمانی کشورهای غربی یا حتی کشورهای همسایه که بسرعت در این مسیر حرکت میکنند بفرستیم. مثلا در بخش سلولهای بنیادی یا طب بازساختی، سرعت ما نسبت به دنیا خیلی کم است. ما هنوز در داروها و پروتکلها و استانداردهای درمانی در این بخش، چیزی نداریم، کارآزمایی بالینی نداریم و آزمایشها در این زمینه، اندک است. باید سرمایهگذاری سنگینی در این بخش داشته باشیم. علوم زیاد دیگری نیز در این بخش پدید آمدهاند که نیاز به سرمایهگذاری دارند. مثل مهندسی بافت که قادر است بافتها یا اندامهای طبیعی برای انسان بسازد. ولی دانشوران این عرصه نیاز به امکانات و تجهیزات و آزمایشگاه و نیروی متخصص دارند تا کاری بتوان در آن صورت داد.
اولویتهای مصرفی واقعی نیستند، دانش مهمتر است
- بعضی گروهها از کمبود امکانات پژوهشی گلهمند هستند. تا چه حد حق دارند؟
+ از نظر من همهی دوستان بخصوص آنها که دل در گرو پیشرفت دانشگاه و کشور دارند حق دارند. ولی باید در نظر بگیریم که اعتبارات و بودجهها از بالا به پایین است و اینکه رئیس دانشگاه چقدر بتواند زیر بار فشارهای مبارزه با روزمرگی برود و به سمت اهداف علمی آیندهنگر حرکت کند، نمیدانم، گاهی فشارها خیلی زیاد است و ما مجبور میشویم به سمت اهداف غیر اولویتی حرکت کنیم.
- برای تأمین نیروی انسانی فعال و بهروز در هیأت علمیها و مراکز تحقیقاتی دانشگاه، چه برنامهای دارید؟
+ در صدد جذب هیأت علمی جدید و به روز هستیم و در بخش تحقیقات، از ایدههای تازه استقبال میکنیم. همیشه یک نبرد ناگفته بین نسل قدیم و جدید هست که امیدواریم در چهارچوب علم، نوگرایی و تجربه، به کمک هم بروند تا شاهد شکوفایی باشیم. ول گاهی شاهد هستیم که یک پزشک خوب و یک جراح زبردست داریم، ولی یک پژوهش خوب و ارزشمند ندارد. به هر حال هیأت علمی باید خروجی علمی داشته باشد. بعضا افرادی به هیأت علمیها جذب میشوند که در تخصص درمانی خودشان استاد کامل هستند ولی در پژوهش با آنها چالش داریم.
یکی از برنامههای دیگرمان این است که مراکز تحقیقاتی و مجلات علمی را که عملا فعالیت چشمگیری ندارند تعطیل کنیم و بودجههای آنها را بین مراکز فعال سرشکن نماییم. الان میگوییم که بعدا گلهای نباشد. میخواهیم بر اساس نمرهی عملکرد، بودجه بدهیم. هر کس بیشتر علمآموزی و تولید علم کاربردی داشته باشد بیشتر از بودجه بهرهمند شود.
فرایند دانشبنیان طولانیتر از حد معمول شد
- این داستان راهاندازی شرکتهای دانشبنیان و مراکز رشد، یک مقدار طولانی شد. این طور نیست؟
+ پروسههای اداری و زیرساختها و مجوزها بیشتر از پیش بینی که کرده بودیم طول کشید. بحث آمادگی استفاده از امکانات، یک بخش دیگر ازمشکلات بود. به این نتیجه رسیدیم که به سراغ بخش خصوصی برویم. سعی کردیم خوشنامترینها و قویترینهای بخش خصوصی در بخش دارویی را پیدا کنیم که زیاد نبودند. بر خلاف صنایع غذایی، در صنایع دارویی عقب هستیم بنا بر این در خراسان رضوی، زمینههای رشد به تدریج فراهم شد.
یک مقدار هم زمینههای بهرهمندی شرکتها از تسهیلات مالی طولانی شد. الان ما تسهیلات را با نرخ بهرهی زیر نرخ بازار میدهیم. ضمن اینکه مشارکت هم میکنیم. به این معنا که ریسک سرمایهگذاری در یک مسیر علمی را میپذیریم و اگر صاحب ایده خودش کار را پیش ببرد و شکست بخورد، هم او و هم ما ضرر کردهایم اما اگر بتواند به هدف برسد هر دو از منافع ایده بهرهمند میشویم.. امسال با صندوق نوآوری تفاهم کردهایم که یک خط اعتباری 19 میلیاردی در اختیار خراسان رضوی و دانشگاه قرار دهد که موافقت کرده است.
- تسهیلات بلاعوضی که به ایدهپردازان و نوآوران میدادید هم خیلی کم بود هم اینکه مربوط به دوران دلار 3 هزار تومانی بود. حالا که ارز چند برابر شده، چه تفاوتی قائل میشوید؟
+ نه آن موقع، نه امروز، هیچ دانشگاهی، وام بلاعوض به هیچ شرکتی نداده و ما اولین دانشگاهی بودیم که 20 میلیون بلاعوض به شرکت های دانشبنیان دادیم و نتایج خوبی هم گرفتیم. ولی شیوهی کار امروز عوض شده و عقود و اشکال مختلف تسهیلات هست که بنا به نیاز و نوع طرح، در اختیارشان قرار میگیرد. ولی باید از بخش خصوصی هم کمک گرفت.
صنعت و دانشگاه، مسیرهای جداگانه را میروند
به نظر من، هم دانشگاه و هم صنعت باید نگاه خود را تغییر دهند. تا وقتی صنعت روی تحقیقات سرمایهگذاری نکند و تا وقتی پژوهشگر نگاهش به نیازها نباشد و این دو هماهنگ نباشند پیشرفت خوبی حاصل نمیشود. به عبارتی، اگر دانشگاه روی صنعت داخلی سرمایهگذاری نکند بالغ و مسئلهمحور نمیشود و صنعت هم مسیر خودش را میرود و هیچوقت این دو به هم نمیرسند. دانشگاه برای عشق خودش پژوهش میکند و صنعت هم تکیهاش بر واردات است. صنعتی که آیندهنگر باشد در تحقیقات هزینه میکند.
- چرا شما پیشقدم نمیشوید؟
+ میشویم. داریم با صنایع رایزنی میکنیم که نیازهای آنها را بگیریم به عنوان طرح، پخته کنیم و بدهیم به شرکتها. پولش را ما از منابع صندوقهای کارآفرینی تأمین کنیم. اگر به نتیجه رسید در سود شریک میشویم. هم به سود صنعت است هم به سود پژوهشگر و هم ما به هدف نزدیک کردن این دو رسیدهایم.
- ظاهرا برای تولیدات مستقل، دانشبنیانها و ایدهپردازان برای فروش مشکل دارند. چرا کاری برایشان نمیکنید؟
+ یک بخش از مشکل، فنی و علمی است یعنی باید طرف فرهنگ بازار و اقتصاد را بیاموزد. در این مسیر، استارتاپها کمک میکنند و مشاوره میدهند که ایدهپرداز ما چه شرکت باشد چه شخص، بتواند راه و رسم کاسبی را یاد بگیرد و با بازار همراه شود.
بازار هم تمایلی به خرید تولیدات دانشبنیان داخلی ندارد
بخش دوم، از طرف بازار است. یعنی بازار تمایلی به خرید از این شرکتها ندارد. که این هم چند معلولی است. حالا ما در بیمارستانهای خودمان که بهترین بازار تولیدات تجهیزات سلامتمحور است داریم کار میکنیم که خریدها به این سمت برود. فکر میکنیم که باید بیشتر در این قسمت کار کنیم، چون بازار این ایدهپردازان و نوآوران اگر کساد شود، نمیتوان انتظار استقلال و درآمدزایی و کارآفرینی داشت.
- برای جذب یا تربیت نیروی انسانی مبتکر و نوپرداز چه اقدماتی داشتهاید؟
+ هم با کشورهای عربی اطراف و هم با دانشگاههای اروپایی تبادل علمی داریم. البته تحریمها یک مقدار کار را قفل کرده ولی اخیرا گویا سطح علمی و استعدادهای ما فراتر رفته و آنها میآیند و استادان ما را میبرند. بزرگترین سرمایهی کشور، نیروی انسانی است. این درست نیست که ما آنها را تربیت و توانمند کنیم و خارجیها آنها را ببرند.
- چه باید کرد؟
+ با کمک ریاستجمهوری، طرحی راهاندازی شد که استادان خارجی را جذب کنیم با شرایط خوب. پول هم در اختیارمان گذاشتند و چندتایی هم تا حالا جذب شدهاند. این کار هم به آموزش کمک میکند هم به پژوهش. ما برای مدتی، این استاد را از نظر اقتصادی تأمین میکنیم که تعدادی از دانشجویان را تربیت کند. بعد اگر خواست بماند و زندگی کند ادامه میدهیم و اگر خواست برود، حداقل علم و اندیشهاش را به ما داده است.
- از این استادها یا ایرانیها زیاد داریم در دنیا؟
+ بله. در سیصد دانشگاه دنیا استادان ایرانی داریم که مشغول تدریس و تحقیق هستند. اگر موانع را برداریم خیلی ها با میل و رغبت به کشور میآیند و کار میکنند. وقتی ما اینها را از دست بدهیم دیگران میبرند. یک بحث دیگر هم داریم که در ارتباط بینالمللی بین دانشگاههاست که سالانه دانشجویانی را به کشورهای دیگر میفرستیم که بروند دورهها و ترمهای آموزشی و پژوهشی را بگذرانند و با توانمندی بیشتر به کشور برگردند.