دکترحمیدرضا بهرامی متولد 1343 در شهرستان شیروان، نخستین و یگانه استاد در تنها گروه طب سوزنی دانشگاه های کشور است که هر چند در طول سال های خدمت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مسئولیت های اجرایی و مدیریتی مختلفی را تجربه نموده، اما اهتمام و علاقه خود را متمرکز برکار آموزش، پژوهش و درمان در حوزه طب سنتی و مکمل و بویژه رشته طب سوزنی می داند و در این راستا دستاوردهای علمی- پژوهشی ارزشمندی را تقدیم جامعه پزشکی کرده که از جملهی آن می توان به نگارش و چاپ 118 مقاله، 40 پایان نامهی سطوح ارشد، پزشکی، تخصصی و Phd به عنوان استاد راهنما و 58 اثر پژوهشی به عنوان استاد مشاور اشاره کرد.
دکتر بهرامی که این روزها به عنوان تنها استاد در تنها گروه طب سوزنی دانشگاه های کشور و در واقع سکان دار این رشته در سطح دانشگاه های علوم پزشکی کشور، مشغول تربیت نیروهای متخصص و کارآمد در رشته طب سوزنی است، در گفتگو با وبدا، ضمن بیان مقدمه ای از سوابق تحصیلی و کاری خود، از فراز و نشیب های مسیر راه اندازی این رشته در دانشگاه علوم پزشکی مشهد و همراهی موافقان و تردیدهای مخالفان اینچنین روایت می کند : " در سال 1347 به همراه خانواده، از شهرستان شیروان به مشهد مهاجرت کردم و پس از طی دوران مدرسه و اخذ دیپلم در رشته ریاضی فیزیک، در کنکور سال 62 در رشته ریاضیات کاربردی دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شدم اما با توجه به علاقه خاصی که به رشته پزشکی داشتم در ترم سوم دانشگاه انصراف دادم و مجددا در کنکور شرکت کردم. خوشبختانه این بار در رشته مورد علاقه ام یعنی رشته پزشکی در دانشگاه مشهد پذیرفته شدم و در فاصله سال های 67 تا 74 دوره پزشکی عمومی را سپری کردم. مرحله بعد گذراندن دوره طرح بود که برای این کار به مرکز بهداشتی و درمانی صالح آباد شهرستان تربت جام رفتم و سال 75 در زمان معاونت بهداشتی دکتر پریزاده به عنوان معاون بهداشتی شهرستان بجنورد منصوب شدم. دوران این مسوولیت تا سال 1380 ادامه داشت و اگر بخواهم یک کار عمده و در واقع نقطه عطف کار خود را در این دوران بیان کنم مجموعه اقدامات خوبی بود که در نهایت به صفر شدن آمار مرگ و میر مادران باردار در این شهرستان منجر شد، چون در زمان قبول مسئولیتم، این شهرستان با فوت 137 مادر در هر صد هزار تولد زنده مواجه بود و به عبارتی بالاترین میزان مرگ مادر را در سطح کشور داشت که بعد از 2 سال با برنامه ریزی و بودجه ای که از وزارتخانه گرفتیم، در طی 3 سال متوالی، این آمار را در شهرستان به صفر رساندیم.
پس از آن در سال 1379 وارد رشته MPH ( دوره پودمانی مدیریت عالی بهداشت عمومی است به منظورتوانمند سازی مهارت ها برای پزشکان جهت نقش مهم در مدیریت، حفظ و ارتقای سلامت عمومی جامعه) در دانشگاه علوم پزشکی تهران شده و در سال 1381 فارغ التحصیل شدم. با توجه به مجموعه فعالیت های کاری که در طول سالهای گذشته داشتم، از سوی ریاست وقت دانشگاه جناب آقای دکترعبدالله بهرامی پیشنهاد شد که بورسیه تحصیل در رشته اقتصاد سلامت را اخذ کنم، که البته میسر نشد.
دکتر بهرامی در سال 1384 به همراه یک تیم 20 نفره عازم کشور چین می شود تا دوره 4 سالهی دکترای تخصصی بالینی طب سوزنی را در این کشور بگذراند. دوره آموزشی فوق در سال 1388 پایان می یابد و دکتر بهرامی پس از بازگشت به ایران به مدت یکسال در مطب تازه تاسیس خود به طبابت در حوزه طب سوزنی مشغول می شود. وی در انتهای سال 1389 در قالب ضریب k و به عنوان اولین عضو هیات علمی طب سوزنی در دانشگاه و کشور فعالیت علمی- آموزشی خود را آغاز می کند و با تدوین کوریکولوم(برنامه آموزشی) و سایر گایدلاین ها( دستورالعمل محتوا و قواعد و استاندارد های لازم) در سال 1392 به پیشنهاد دکتر مهرابی بهار، به عنوان معاون بهداشتی دانشگاه منصوب و تا سال 1398 در همین سمت فعالیت های کاری خود را پی می گیرد؛ ضمن اینکه در مدت فوق، مدیر گروه آموزشی طب سوزنی نیز می باشد.
دکتر بهرامی از راه اندازی پرونده الکترونیکی سینا که اولین ران پروفایل الکترونیک سلامت در کشور است و همچنین پوشش بالای حاشیه شهر مشهد در طرح تحول سلامت به عنوان بارزترین اقدامات خود در این دوره یاد می کند. وی از سال 1398 از سمت های مدیریتی و اجرایی فاصله گرفته و ترجیح می دهد که به کار تخصصی خود یعنی آموزش و کلینیک طب سوزنی بپردازد.
دکتر بهرامی که در سال جاری (1402) این افتخار را داشته که به جایگاه استاد تمام نائل شود و در واقع نخستین و تنها استاد طب سوزنی کشور در تنها گروه طب سوزنی کشور محسوب می شود در خصوص فرایند راه اندازی این رشته در دانشگاه اظهار می کند: " علاقه مندی خاص رئیس محترم وقت دانشگاه علوم پزشکی مشهد به راه اندازی و توسعه رشته طب سنتی و مکمل در این مجموعه و همزمان با آن حضور دکتر جلال زاده دانشجوی طب سوزنی در دانشگاه طب چینی پکن سبب شد که پیشنهاد راه اندازی این رشته در کشور مطرح شود و پس از بررسی ابعاد موضوع به این نتیجه رسیده بودند که برای هدفمند کردن کار از کشورهایی که تجربه این رشته را دارند و در راس آنها کشور چین، استفاده کنیم، بنابراین توسط رئیس وقت دانشگاه، از وزارتخانه مجوز 10 بورسیه برای اعزام دانشجو گرفته شد و پزشکان فارغ التحصیل واجد شرایط برای اعزام و خواندن این رشته پذیرش شدند. با توجه به این که 10 نفر دانشجو، تعداد کمی تلقی می شد، قراردادی که دکتر جلال زاده از دانشگاه طب چینی پکن آوردند، جهت آموزش 20 دانشجو بسته شد.
برای عقد این قرارداد، دکتر بحرینی، معاون وقت آموزش دانشگاه زحمات زیادی متحمل شدند و بالاخره پس از حصول این قرارداد، فراخوان از طریق آگهی روزنامه خراسان اعلام شد، با این مضمون که دانشگاه علوم پزشکی مشهد جهت رشته طب سنتی و مکمل جهت اعزام به دانشگاه چین، از میان متقاضیان ثبت نام می کند و کسانی که داوطلب هستند می توانند نام نویسی کنند. ما هم به پیشنهاد بزرگواران ثبت نام کردیم و مدارک را تحویل دادیم و نهایتا پس از مصاحبه ای 20 نفر برای این اعزام انتخاب شدند؛10 نفر بورسیه اصلی، 1 نفر بورسیه همراه و 9 نفر هم با هزینه شخصی که 5 نفر از پزشکان آزاد و 4 نفر هم( بنده، دکتر عبدی، دکتر فرهمند و دکتر مجتبوی) با هزینه شخصی به همراه این تیم اعزام شدیم.
دکتر بحرینی معاون آموزش وقت دانشگاه، در آن زمان یک گروهی را به همراه دکتر محمودی به پکن فرستاده بودند تا مقدمات اسکان ما را فراهم کنند. در مهر 1384 دوره آموزش ما آغاز شد؛ 2 سال آموزش مبانی نظری و 2 سال هم در بیمارستان پکن بودیم که البته در همان زمان 2 سال آموزش مبانی نظری، آموزش زبان چینی هم داشتیم. من به همراه دکتر مجتبوی در همان کلینیک دانشگاه با معرفی استاد خود، کلینیک طب سوزنی را هم در ترم 2 آغاز کردیم. در سال 1388 اولین گروه ما، پس از دفاع پایان نامه، فارغ التحصیل شد و بازگشتیم و شروع به کار کردیم.
در آن زمان ریاست محترم دانشگاه، برنامه خاصی برای ما نداشتند و مکاتباتی با وزارتخانه داشتند که چکار باید بکنیم؟ بالاخره در مهر سال 1388 تغییر مدیریت صورت گرفت. قبل از این اتفاق دکتر عبدالله بهرامی زحمت کشیدند با رئیس وقت بیمارستان، آقای دکتر راوری صحبت کردند و من پست متخصص را گرفتم همراه با اتاقک کوچکی در زیر زمین فیزیوتراپی که به ما دادند، گاهی از کابین آنها هم استفاده می کردیم. حدود 2 ماه بعد اقای دکتر مجتبوی و گلچیان هم اضافه شدند.
اواخر تابستان سال 1389 طی تماسی از دفتر معاونت آموزشی دانشگاه و متعاقب آن جلسه ای که با آقای دکتر عابدی، معاون آموزشی دانشگاه داشتم به من پیشنهاد شد که به عنوان مسئول و راه انداز شعبه بین الملل دانشگاه علوم پزشکی مشهد این مسوولیت را بپذیرم. اما من عنوان کردم که رئیس یک واحد آموزش عالی باید حتما عضو هیات علمی باشد، در حالی که من عضو هیات علمی نیستم و کار بالینی می کنم. به من گفته شد که اگر شما قبول کنید، بحث هیات علمی را حل می کنیم؛ البته نه بصورت خارج از استاندارد، بلکه فراخوان می گذاریم و رشته شما را هم راه اندازی می کنیم. بعد صحبت با همسرم، موافقتم را اعلام کردم و دو روز بعد، دکتر شبستری ابلاغ بنده را به عنوان رئیس شعبه بین الملل دانشگاه علوم پزشکی مشهد صادر کردند؛ شعبه بین المللی که یک حمیدرضا بهرامی بود و یک کیف.
پس از آن یک ماه طول کشید تا از طبقه سوم ساختمان قریشی، اتاقی در اختیار ما قرار گرفت و بعد یکی از همکاران را که از قدیم با هم کار می کردیم و ایشان را به خوبی می شناختم به کمک ما آمد. در همین زمان دکتر عابدی، وفای عهد کردند و از وزارتخانه درخواست 2 نفر جذب هیات علمی در رشته ما مصوب شد. به موازات این اتفاقات، امور شعبه بین الملل را نیز انجام می دادیم و مجوز راه اندازی اولین دوره را گرفتیم. کلاس های دانشجویان دوره اول، در طبقه فوقانی کتابخانه مرکزی در محل ساختمان دانشکده پزشکی سابق، دایر می شد. در همان مدت که ابلاغ من به عنوان رئیس شعبه بین الملل صادر شده بود، دکتر شبستری لطف کردند و دو اقدام مهم را انجام دادند؛ اول اینکه در بهمن ماه 89 در شورای دانشگاه با راه اندازی رشته طب سوزنی در دانشکده طب سنتی موافقت کردند و در انتهای سال 1389 مجوز کلینیک طب سوزنی داده شد و به این ترتیب ما ساختمانی را که قبلا مرکز مبارزه با سل در بیمارستان امام رضا(ع) بود" با 4 کلینیک و 15 تخت راه اندازی کردیم و شرایط خیلی تغییر کرد. پس از آن کم کم فراخوان داده شد و نتایج اعلام گردید و در همان زمان هم اول با ضریب k بنده به عنوان اولین عضو هیات علمی طب سنتی و مکمل و سوزنی در کل کشور ابلاغم صادر شد و بعد هم در فراخوان بنده و خانم دکتر عزیزی انتخاب شدیم و در همین جا داستان کوریکولوم آغاز شد.
کوریکولومِ طب سوزنی را بنده نوشتم، دکتر عابدی هم کمک زیادی کرد و بعد هم ارسال شد. چند نوبت هم به تهران برای کمیته معین و ... می رفتیم. در این فرایند هم الحق والانصاف آقای دکتر عبدالله بهرامی ما را با توجه به کسوت و سابقه خود بسیار کمک می کرد. ولی بالاخره مخالفت هایی هم بود اما خوشبختانه ما توانستیم به هدف مان برسیم و در تاریخ دوم مرداد 1392 کلیات رشته phd طب سوزنی در شورای عالی برنامه ریزی پزشکی تصویب شد و باز دوباره رفت به محاق تا سال 1396 که بالاخره شورای عالی برنامه ریزی ابلاغ کرد و در سال 1398 هم، شورای گسترش علوم پزشکی با پذیرش دانشجویان دکترای تخصصی طب سوزنی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد موافقت کرد و در بهمن ماه سال 1399 اولین دوره دانشجویان عزیز وارد این رشته شدند و امسال چهارمین دوره آن برگزار شد.
از بدو ورود تا کنون عضو هیات ممتحنه ارزشیابی یا همان ( اصطلاحاً) برد طب سنتی و تاریخچه پزشکی بودم و فکر میکنم امسال وقتش است که میدان را برای جوان تر ها خالی کنم و جوان ترها بیایند و خودم شخصا استعفا دادم. در حال حاضر فقط کار آموزشی و بالینی می کنم و افتخار هم می کنم که تلاش کردیم این رشته راه بیفتد، البته مخالفت هایی هم هست، دوستان بعضاً انتقادهایی هم می کنند ولی بالاخره یک عضو هیات علمی با اچ ایندکس(h-index) اسکو پوس 17 و اسکالر 25 ، کار علمی می کند و مبتنی بر حرف کار نمی کند. ولی خوشحال هستیم که این رشته راه افتاد و تنها دانشگاهی که این رشته را دارد؛ دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. امیدواریم که فارغ التحصیلان دانشکده ما در آینده در اقصی نقاط کشور بتوانند به رشد علمی این رشته کمک کنند.