در دنیایی که هر ثانیهاش میتواند سرنوشت انسانی را رقم بزند، افرادی هستند که مرز میان مرگ و زندگی را هر روز لمس میکنند؛ فرشتگان سفیدپوش اورژانس ۱۱۵.
رضا فراستی، کارشناس جوان فوریتهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، از آن دست افرادی است که ارزش زندگی را نه در مادیات، بلکه در لحظه بازگشت یک نبض میبیند؛ لحظهای که معنای «زندگی» دوباره متولد میشود.
رضا فراستی، کارشناس فوریتهای پزشکی شاغل در اورژانس ۱۱۵ دانشگاه علوم پزشکی مشهد، چهار سال است که در مسیر پراضطراب امدادرسانی گام برمیدارد؛ مسیری که به گفته او، هیچ روزش شبیه روز قبل نیست.
او درباره ماهیت این شغل میگوید:اورژانس هیچوقت قابل پیشبینی نیست. ممکن است در یک شیفت، سه مأموریت قلبیـتنفسی داشته باشیم و گاهی هم هفتهها بدون چنین موردی بگذرد. ما هیچوقت نمیدانیم تماس بعدی از کجاست و چه سرنوشتی انتظارمان را میکشد.
اما در میان تمام مأموریتها، تجربهای هست که هنوز برایش معنای عمیقی دارد؛ مأموریتی که به گفته او، زندگی را دوباره معنا کرد.
حدود ساعت ۱۴ و ۱۰ دقیقه روز سهشنبه، مأموریتی با برچسب ایست قلبیـتنفسی اعلام شد. بیمار مردی ۳۰ ساله بود که هیچ نشانه حیاتی نداشت. بلافاصله عملیات احیای قلبیـریوی را آغاز کردیم و بعد از حدود ده دقیقه تلاش هماهنگ، نبض و تنفس او برگشت. حس عجیبی بود، مثل اینکه خدا زندگی را دوباره از مسیر دستان ما هدیه داد.
برای فراستی، این لحظات همان نقطه اوج زندگی است؛ جایی که مفهوم «ارزش» از قالب مادی بیرون میآید و در آرامش خدمت معنا پیدا میکند.
او میگوید:بهنظرم زندگی با آرامش و در کنار خانواده ارزش پیدا میکند، نه با مادیات. مهم این است که بتوانیم آرامش بدهیم، چه به خودمان، چه به دیگران.
این کارشناس دلسوز در پایان گفتوگو از مردم میخواهد آموزشهای پایه احیای قلبیـریوی (CPR) را جدّی بگیرند:این آموزشها سخت نیست. اگر در مدارس آموزش داده شود، میتواند در فاصله رسیدن اورژانس تا محل حادثه، جانهای بسیاری را نجات دهد.
او امیدوار است آموزش و پرورش و دانشگاه علوم پزشکی با همکاری اورژانس، این مهارتها را در مدارس نهادینه کنند تا نسل آینده، نهتنها در علم بلکه در انسانیت نیز پیشرو باشد.
رضا فراستی و همکارانش آرزو دارند هیچگاه تلفنهای اضطراری به صدا درنیاید، اما تا زمانی که حادثه هست، آنها ایستادهاند؛ در صف نخست امید، در لحظهای که زندگی میان بود و نبود، به دستهای آنها تکیه میکند.
