موضوع پیوند عضو در ایران در سالهای بعد از انقلاب مطرح شد و گزارشهایی مبنی بر یک یا چند پیوند در دههی 60 موجود است اما تا سال 1368 که امام خمینی(ره)، به فاصله کمتر از یک ماه تا ارتحال آن حضرت، فتوای مدبرانه، شجاعانه و اجتهادی خود را در این زمینه اعلام نکردند، این بحث، کماکان در منزل نظریه و تئوری باقی مانده بود.
از این سال به بعد نیز با توجه به کار بسیار بزرگی که باید در زمینهی فرهنگسازی و تبلیغ اهدای عضو صورت میگرفت و نیز با در نظر گرفتن مقدمات علمی، تجهیزات، بیمارستانهایی که توانایی تخصصی و تجهیزاتی این کار را داشته باشند و وجود اهدا کنندگان، کار پیوند عضو تا سالها بعد، به کندی صورت میگرفت.
در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، این کار از سال 1380 یعنی یک سال بعد از تصویب قانون اهدای عضو و چند ماهی بعد از ابلاغ آییننامهی وزارتی این موضوع، به صورت جدی طرح و مورد بحث قرار گرفت ولی از بین کسانی که در این سال دچار مرگ مغزی شدند تنها 10 درصدشان راضی به پیوند عضو بودند.
به گفتهی مسئول مرکز هماهنگی و فراهمآوری پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد، این رضایت اهدا کننده، اکنون و پس از سالها تلاش وی و همکارانش به 60 درصد رسیده است.
شاخص اهدای عضو در دانشگاه علوم پزشکی مشهد با اروپا برابر است
دکتر ابراهیم خالقی که سالهاست در بخش پیوند دانشگاه علوم پزشکی مشهد فعالیت میکند و به همهی جوانب این موضوع آگاهی دارد میگوید شاخص اهدای عضو در کشور اسپانیا که بالاترین میزان اهدای عضو در جهان را دارد 40 ، در سطح اروپا و امریکا 20 و در ایران حدود 11 است.
وی تصریح میکند: اما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به یمن فرهنگ بالای مردم و کارهای فرهنگسازی و اطلاعرسانی که مردم، دستگاههای دولتی، سمنها و سایر نهادهای مرجع اجتماعی انجام دادهاند این رقم به 20 رسیده در حالی که در آغاز دههی 80 شمسی، این رقم 5 بود. به عبارت دیگر، این شاخص در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در حال حاضر با اروپا و آمریکا برابری میکند.
وی با اشاره به قوانین کشورهای مختلف در باب پیوند عضو میگوید: در برخی کشورها، اختیار بیمار پس از مرگ مغزی، در دست خانواده نیست و دولت، کنترل آیندهی وضعیت این شخص را عهدهدار است اما در کشور ما هم به لحاظ فرهنگی، هم مسائل دینی و هم قانونی، تفاوتهای زیادی با این کشورها وجود دارد و لذا ما اساس کار خود را بر حسب فتوای حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و نیز قانون مصوب مجلس، بر رضایت اولیا و وراث بیمار گذاشتهایم.
دکتر خالقی اضافه میکند: به همین جهت، افزایش درصد رضایت خانوادهی افراد مرگ مغزی را یک شاخص رشد پیوند عضو تلقی میکنیم شاخصی که در طول نزدیک به دو دهه 5 برابر شده است و امیدواریم تا پایان این قرن به نزدیک 100 درصد برسیم.
سال 97 بالاترین رقم اهدا در طول 30 سال گذشته
وی با یادآوری اینکه خوشبختانه تعداد اعضای اهدایی روز به روز در حال افزایش است گفت: کل افراد مرگ مغزی اهدا کننده به گیرندگان در سال 96 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد 90 مورد بود که این تعداد در سال گذشته به 123 نفر رسید که با فداکاری و ایثار خانوادههای این عزیزان، 526 انسان از مرگ حتمی نجات یافته و زندگی دوباره را تجربه کردند.
وی به آییننامهی وزارت بهداشت در زمینهی اعلام افراد مرگ مغزی توسط بیمارستانها به دانشگاهها اشاره میکند و میگوید: در حال حاضر، با بررسی و رصد روزانهی یک تیم تخصصی و آموزش دیده، تمام بیمارانی که سطح هوشیاری آنها 5 یا کمتر است شناسایی و در سامانهی مربوطه، ثبت اطلاعات میشوند در حالی که قبلا کسانی بودند که مرگ مغزی میشدند ولی به خاطر شرایط خاص بیمارستانها و اضطراب بالایی که در مراکز اورژانس وجود دارد، این افراد شناسایی نمیشدند و ممکن بود فرصت اهدای عضو از بین برود.
وی تأکید میکند: نکتهی مهمتر این است که نگهداری از فردی که دچار هشیاری پایین است بسیار دشوار میباشد و لذا کار شناسایی و اعلام به سامانه و مرکز پیوند باید به دقت و سرعت تمام انجام گیرد زیرا مسئلهی مرگ و زندگی است.
دو سوی پیوند در برزخ مرگ و زندگی
یک انسان در حال سفر به دنیای دیگر است و انسان دیگری نیز در جایی دیگر هست که اگر تا ساعات یا روزهای آینده، عضو بیمارش با عضو سالم جایگزین نشود، او نیز زندگی را وداع خواهد کرد و به این ترتیب، کار برای همهی افرادی که با این مسئله ارتباط دارند، بسیار دشوار است.
اعضای خانوادهی بیمار مرگ مغزی، شرایط بسیار ویژهای دارند، همه در اضطراب و نگرانی هستند و سراسیمه به دنبال اطلاع از سرنوشت بیمار، اعضای تیم شناسایی و گروههای انساندوست که در بیمارستان و مرکز مراقبتهای ویژه، تلاش میکنند که خانواده را قانع کنند که بیمارشان از نظر پزشکی و بر اثر نظر متخصصان، زندگیاش پایان یافته و اکنون در دنیای دیگر است و آنچه خون را برای مدت کوتاهی در اعضای بدن او در تحرک و جریان نگهداشته، دستگاهها و لولههایی است به او متصل کردهاند و اگر آنها را جدا کنند، همه چیز پایان مییابد.
از سوی دیگر، تیمها و متخصصینی در مراکز پیوند عضو در بیمارستانهای منتصریه، امام رضا و خاتم الانبیا، در حال آماده شدن برای شرایط ویژه هستند، ممکن است تا دقایق یا ساعاتی دیگر، دو، سه یا چهار عضو از این بیمار مرگ مغزی، جدا شود و برای پیوند به بیمارانی که در انتظار رسیدن این اعضایند، به این مراکز ارسال گردد.
همچنین، بیماران صعبالعلاج و بدحال که درد و رنج، تمام وجودشان را فرا گرفته، در حالتی بین بیم و امید، ترس و نگرانی با اشکهایی از التماس و دعا در چشم و با خانوادههایی که انتظار میکشند خانوادهی انساندوستی، با اهدای عضو عزیزشان به این بیمار دردمند، ادامهی حیات وی را در زندگی این بیمار ببینند و احساس کنند که امتداد حیات وی در جان این بیمار آرزومند و رنجور، دمیده شده است.
تصمیمگیری دشوار خانوادهی اهدا کننده
دکتر محسن علیاکبریان که فوق تخصص جراحی کبد است و سالهاست در دانشگاه علوم پزشکی مشهد پیوند کبد انجام میدهد میگوید: واقعا برای خانوادهی کسی که مرگ مغزی شده، تصمیم گیری در آن شرایط، کاری بس دشوار و البته ایثارگرانه، مسؤولانه و انسانی است.
او تأکید میکند: از نظر پزشکی، مرگ مغزی، پایان زندگی است و حتی با تجهیزات و وسایل پیشرفتهی پزشکی هم فقط تا چند روز میتوان بدن را در شرایط حیاتی نگهداشت اما بدون مغز، حیات پایان یافته است و خانوادهی وی باید این واقعیت را بسرعت بپذیرند و برای نجات یک انسان دیگر، تصمیمات فوری و منطقی بگیرند.
وی ضمن دشوار خواندن این تصمیم میگوید: باید از این خانوادهها که چنین تصمیم فداکارانه و انسانی میگیرند به وجه شایستهای قدردانی شود. این قدردانی معنوی، باید هم از سوی خانوادهی گیرندهی عضو، هم از جانب مردم و مطلعین و هم از سوی مسؤولین صورت گیرد تا اهمیت این کار انسانی، در جامعه ترویج و توسعه یابد.
تیمهای شناسایی مرگ مغزی در بیمارستانها
دکتر ابراهیم خالقی در مورد شناسایی بیماران مرگ مغزی در مراکز درمانی میگوید: تیمهای بازرسی دانشگاه طبق برنامهی زمانبندی شده، هفتهای دو یا سه بار به تمام بیمارستانهایی که امکان پذیرش چنین بیمارانی را دارند مراجعه و بیماران با سطح هوشیاری مساوی یا پایینتر از 5 را که از نظر پزشکی، بسیار نزدیک به مرگ مغزی هستند شناسایی میکنند. نگهداری از این بیماران تا زمان قطعی شدن مرگ مغزی، مسئلهای است که تحت نظر این تیم و با مراقبتهای خاص تخصصی انجام میشود تا چنانچه خانوادهی بیمار تصمیم به اهدای اعضای وی گرفتند، این تصمیم در کوتاهترین زمان ممکن و در بهترین شرایط پزشکی صورت گیرد.
وی توضیح میدهد: برای این بیمار سه حالت ممکن است پیش بیاید یا اینکه سطح هوشیاریاش بالا بیاید و حالش بهتر شود که قطعا از بحث ما خارج میشود و ما درگیر آن نیستیم، یا اینکه قبل از مرگ مغزی، ایست قلبی داشته باشد که باز هم از موضوع پیوند خارج است و یا اینکه مرگ مغزی، قطعی میشود که اینها ثبت سامانه میشوند و در لیست احتمالی اهدا کنندگان قرار میگیرند تا خانواده، تصمیم بگیرد.
وی ادامه میدهد: بازرسان ما هفتهای دو نوبت در آیسییو بیماران را ویزیت میکنند و اگر تا مراجعهی بعدی، مراجعهی جدیدی داشتیم یا تغییر وضعیت در بیمار ایجاد شد، تلفنی مورد را به مرکز فراهمآوری پیوند گزارش میکنند تا بلافاصله بازرس اعزام و وضعیت گزارش شود.
دکتر خالقی میگوید: وقتی مرگ مغزی قطعی شد تیم مرگ مغزی در بالین بیمار حاضر و نوار مغزی میگیرند و به خانواده نشان میدهند که به آنها تفهیم شود که بیمار در قید حیات نیست و این نظر پزشکی، نقش مهمی در جلب اعتماد خانواده دارد که مرگ عزیزشان را بپذیرند و آمادهی اهدای عضو شوند.
فقط چند روز یا چند هفته فرصت داریم
مسؤول مرکز فراهمآوری پیوند عضو دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بیان ارزش کار انسانی پیوند میگوید: کسانی که ما در بیمارستان منتصریه در لیست انتظار قرار میدهیم کسانی هستند که اگر پیوند برای آنها صورت نگیرد ممکن است مدت کوتاه دیگری در حد چند روز، چند هفته یا حداکثر چند ماه دیگر، زنده نباشند و اگر خانوادهها وضعیت اینها را بدانند و ببینند با جان و دل حاضر به اهدای عضو عزیزشان خواهند شد که هماکنون با نظر قطعی پزشکی، حیاتش را از دست داده و روحش به جهان دیگر، پر کشیده است. کما اینکه تعدادی از کسانی که در صف انتظار هستند، به خاطر اینکه اهدا کنندهی مورد نظر، در دسترس قرار نمیگیرد به خاطر اینکه وضعیتشان اضطراری است فوت میکنند.
وی میگوید: ما بیمارانی را داریم که پیوند گرفتهاند و بعضی از آنها سی سال پس از پیوند، زندگی طبیعی دارند و به حیاتشان ادامه میدهند.
وی اضافه میکند: قدیمیترین پیوند کبد در مشهد حدود سال 92 انجام شده که هم اکنون زندگی طبیعی خود را طی میکند و حتما به خاطر ایثاری که خانوادهی آن بیمار مرگ مغزی به او داشتهاند برای همیشه، زندگیاش را مدیون آنها میداند.
همهچیز صد درصد رایگان است
دکتر خالقی در مورد هزینههای پیوند میگوید: پیوند عضو نه برای خانوادهی اهدا کننده و نه برای گیرنده، حتی یک ریال بحث مالی ندارد و کاملا معنوی و انسانی انجام میشود.
وی تأکید میکند: حتی اگر از طرف خانوادهی پیوند دهنده یک هزار تومانی درخواست شود کل مسئلهی پیوند منتفی خواهد شد زیرا مسئلهی پیوند عضو اصلا بعد مالی ندارد و صرفا یک اهدای زندگی انسانی است که نمیخواهیم با ابعاد مالی، تقدس و انسانی بودن آن را مکدر کنیم.
وی ادامه میدهد: از سوی پیوند گیرنده نیز هیچگونه هزینهای برای عضو پرداخت نمیشود و عضو اهدایی کاملا رایگان به وی داده میشود.
دکتر خالقی میگوید: ما کاری صرفا انسانی انجام میدهیم و تمام مسیر بدون مباحث مالی طی میشود.
وی تصریح میکند: در کشورهای دیگر، پیوند کلیه بین 10 تا سی هزار دلار هزینه دارد و بقیهی پیوندها از این هم گرانتر است. اما در کشور ما افتخارمان این است که به خاطر انساندوستی مردممان، هیچ هزینهای نه از اهدا کننده و نه از گیرنده، حتی یک ریال دریافت و پرداخت صورت نمیگیرد.
یادگار مرحومه قهرمانی و مجوزی که زمینهها را فراهم کرد
رئیس بیمارستان منتصریه که مرکز پیوند عضو دانشگاه علوم پزشکی مشهد است در گفتگو با وبدا از تاریخچهی این بیمارستان میگوید: این بیمارستان توسط یک بانوی نیکوکار به نام خانم احترامالسلطنه قهرمانی وقف بیماران کلیوی شده و متولی این وقف خاص، آستان قدس رضوی تعیین شده است.
دکتر علی اصغر یارمحمدی اضافه میکند: این بیمارستان در سال 1380 به جهت قدیمی بودن بنا کلا تخریب گردید و در 10 هزار متر مربع زیربنا در شش طبقه بازسازی گردید و تمام هزینههای نوسازی نیز از محل مالالاجارهی املاک مرحومه قهرمانی که در سایر شهرستانهای استان واقع است پرداخت شد.
وی ادامه میدهد: به جهت اینکه ساختمان وقف خاص بود ما در زمان آیتا.. طبسی از ایشان درخواست کردیم به عنوان نماینده ولی فقیه، اجازه دهند که پیوند سایر اعضا هم در این بیمارستان انجام شود که ایشان اجابت کردند و هم اکنون تمام پیوندهای استان در این بیمارستان انجام میشود.
این پزشک متخصص ارولوژی تأکید میکند: همهی پزشکانی که در این بیمارستان خدمت میکنند افتخاری هستند و از بابت خدمت در این مکان مقدس، هیچ حقوقی دریافت نمیکنند.
وی میگوید: هر چند از نظر فیزیکی پیوند قلب، ریه و پوست در بیمارستان امام رضا(ع)، و قرنیه در بیمارستان خاتمالانبیا(ص) صورت میگیرد اما مدیریت کار در این مرکز است و اینجا مرکز پیوند دانشگاه شناخته میشود.
دکتر یارمحمدی میگوید: در حال حاضر پیوند کلیه، قلب، پانکراس، مغز استخوان، کبد، پوست و چشم تحت نظر این مرکز انجام میشود.
وی در خصوص سایر فعالیتهای این مرکز اظهار میکند: همچنین روزانه 22 نفر در سه شیفت کاری این بیمارستان که مجموعا 66 نفر میشود خدمات دیالیز دریافت میکنند.
اهدا فقط برای ایرانیان
وی خاطر نشان میکند: دو مرکز تحقیقات امراض کلیوی و سلولهای بنیادی در این بیمارستان راهاندازی شده و در حال حاضر، مرکز مهم آموزشی در زمینهی پیوند در شرق کشور محسوب میشود و علاوه بر این خدمات فرا،مرزی هم برای مردم سایر کشورها داریم.
دکتر یارمحمدی با بیان اینکه البته بر طبق قانون، پیوند عضو برای غیر ایرانیانی که مقیم کشور نباشند فقط با مجوز وزارتخانه انجام میشود گفت: اما برای ایجاد مراکز پیوند در کشورهای همسایه امادگی داریم و چنین مراکزی را در افغانستان نیز راهاندازی کردهایم.
رییس بیمارستان منتصریه میگوید: هفده نفر از همکارانمان در افغانستان را تحت آموزش گرفتیم و سپس به هرات و کابل رفتیم و مراکز پیوندشان را راهاندازی نمودیم که در حال حاضر در این دو شهر 6 مرکز در موضوع پیوند عضو فعال میباشند.
متخصصین خراسانی آمادهی گسترش و انتشار دانشاند
وی میگوید: در این دو شهر تا کنون 200 پیوند کلیه انجام شده است و آمادگی داریم که در تمام کشورهای همسایه این مراکز را راهاندازی و همکارانمان در این کشورها را آموزش دهیم تا به این وسیله به این خدمت مهم انسانی و علمی در سراسر منطقه کمک کرده باشیم و در فرهنگسازی جهانی پیوند نیز سهیم بشویم.
بنا بر آمار منتشر شده در بخش پیوند دانشگاه علوم پزشکی مشهد، تعداد اعضای پیوند شده در حوزه استحفاظی این دانشگاه در استان تا پایان اردیبهشت امسال از مرز 4 هزار فراتر می رود. در این میان کلیه با 1390 پیوند، بیشترین پیوند را داشته و پس از آن قرنیه با 714 ، پوست با 458 ، کبد 283، قلب 69 ، ریه 3 ، کلیه و کبد به طور همزمان 6 و کلیه و پانکراس به طور همزمان 7 ، و پانکراس به تنهایی 13 رتبههای بعدی پیوند عضو در دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستند.
آموزش پیوند عضو در منتصریه
دکتر یارمحمدی میگوید: در منتصریه در حال راهاندازی آموزش پیوند در سطح فوق تخصصی هستیم و از همهی جهات در پیوند، یک مرکز پیشرو در کشور به حساب میآییم و از طرف وزارت بهداشت و درمان نیز درجهی ممتاز به این بیمارستان اعطا شده است.
رییس بیمارستان منتصریه با بیان اینکه پروسه پیوند عضو، یک فرایند طولانی است و ممکن است حتی سه ماه برای یک فرد طول بکشد تأکید میکند: خدمات همهی همکارانم در این مرکز افتخاری است و برای بیمار هم صرفا بخش کوچکی از هزینههای بیمارستان دریافت میشود. مثلا اگر هزینهی بیمارستان در یک پیوند 30 میلیون تومان است بیمار فقط سیصد هزار تومان پرداخت میکند و مابقی از سوی دولت پرداخت میشود.
وی خاطر نشان میسازد: ما از نظر میزان پیوند رتبهی سوم کشور را بعد از تهران و شیراز داریم اما از نظر شاخص اهدا کننده در مقام اول کشور هستیم و حتی اعضایی برای دو منطقهی دیگر کشور یعنی تهران و شیراز هم ارسال میکنیم که به بیماران در صف انتظارشان پیوند بزنند.
وی ادامه میدهد: دانشگاه علوم پزشکی مشهد از جهت تنوع پیوند در سطح کشور مقام اول را دارد زیرا در هیچ یک از دانشگاههای کشور به این اندازه تنوع پیوند انجام نمیشود.
دکتر یارمحمدی در خصوص تشویق و ترغیب افراد به اهدای عضو گفت: اگر هنرمندان، ورزشکاران، افراد و اشخاص مرجع جامعه و کسانی که محبوبیت مردمی دارند وارد این بحث شده و به این مراکز اقبالی نشان دهند، مطمئنا در تشویق عمومی بخصوص جوانان نسبت به این مراکز تأثیر بسزایی خواهد داشت.
وی با بیان اینکه بیش از یکهزار نفر در لیست انتظار اهدای کلیه هستند گفت: در کل رشتههای پیوند عضو نزدیک به 2 هزار نفر در صف انتظار داریم که باید به تدریج و با گسترش فرهنگ اهدای عضو، این صفها شکسته شود.
وی ادامه میدهد: باید در بارهی اهدای عضو فرهنگسازی کنیم و رسانهها بخصوص صدا و سیما نقش مهمی در این فرهنگسازی بعهده دارد.
پیوند کبد در قلهی جراحیهای جهان
یکی از مهمترین پیوندهای عضو در ایران و جهان که در قلهی جراحیهای پزشکی قرار دارد، پیوند کبد است. سابقهی پیوند کبد در مشهد به بیش از 10 سال پیش برمیگردد اما اولین تجربهی موفق در شهریور سال 92 و توسط دکتر علیاکبریان و دکتر توتونی انجام شد که این موفقیت تا پایان همان سال، 9 بار تکرار شد.
دکتر محسن علیاکبریان، دانشآموخته فوق تخصصی جراحی و پیوند کبد است که کارش در زمینهی پیوند کبد را از سال 92 در مشهد آغاز کرده است.
وی در سالهای 93 تا 98 به ترتیب 25، 44، 57، 66 و 68 کبد را پیوند زده و تا پایان اردیبهشت نیز 12 پیوند دیگر را به کارنامهی خود افزوده است.
این فوق تخصص پیوند کبد میگوید: البته این کار با شرکت یک تیم 200 نفره انجام میشود و افتخار آن مربوط به تمام این 200 نفر است؛ در این تیم، پزشکان متخصص، کارکنان بیمارستان، پرسنل اتاق عمل، آزمایشگاه، و سایر بخشهای بیمارستان، در یک همکاری دقیق، سریع، هماهنگ و کنترل شده با یکدیگر مساعدت میکنند تا این کار به غایت دشوار به انجام برسد.
وی با بیان اینکه اولین تجربههای پیوند در 10 سال پیش به دلیل نبود امکانات و تجهیزات و فراهم نبودن شرایط و زمینههای محیطی، با موفقیت کامل توأم نبود میگوید: ما میزان موفقیت در بیماران را در عمر یک ساله و سه سالهی پس از پیوند سنجش میکنیم که ببینیم استمرار حیات چگونه است.
خطر در هفتهها و ماههای اول است
وی میافزاید: بررسیهای ما نشان میدهد که در طول یک سالهی بعد از پیوند، بیماران ما 92 درصدشان به زندگی ادامه میدهند و در طول عمر سه ساله این نسبت به 90 درصد میرسد که نسبت بسیار خوب و قابل قبولی است زیرا بیشترین خطر و مشکل، در همان هفتهها و ماههای اول وجود دارد که از داروهای سرکوبکنندهی ایمنی استفاده میکنیم و به تدریج، مشکلات کمتر میشود.
دکتر علیاکبریان با بیان اینکه در مشهد هنوز پیوند زنده به زنده نداریم گفت: تمام پیوندها تا کنون از فرد مرگ مغزی انجام شده اما در شیراز این نوع پیوند یعنی زنده به زنده انجام میشود.
وی خاطر نشان میکند: در مورد پیوند زنده به زنده، کمبود زیرساخت داریم که در حال تلاش هستیم تا بتوانیم در اولین مرحله، برای کودکانی که دچار مشکل کبد هستند در صورت فراهم بودن شرایط پزشکی و محیطی، از کبد والدین برایشان پیوند بزنیم.
نرمافزار رجیستری پیوندها جایزه گرفته است
وی همچنین در خصوص یک برنامهی ثبت نتایج پیوندها گفت: از همان ابتدا که کار پیوند را شروع کردیم، یک نرمافزار ثبت اطلاعات و نتایج پیوند طراحی نمودیم که یک طرح ریجستری موفق شد و در جشنوارهی کشوری هم جایزه گرفت.
وی گفت: این نرمافزار دارای سطوح دسترسی متفاوتی است و حتی بیماران که پیوند گرفتهاند میتوانند با مراجعه به نرمافزار، اطلاعات خودشان را وارد و موارد مورد نیازشان را دریافت کنند.
وی میگوید: این نرمافزار، اطلاعات مفیدی برای پژوهشگران دارد و علاوه بر این برای بیماران و پزشکان رشتههای مرتبط نیز دادههای قابل توجهی دارا میباشد.
این فوق تخصص جراحی کبد یادآور میشود: در همین چند سال پیش، شرایطی داشتیم که منبع کم بود و 50 درصد افرادی که در صف انتظار پیوند بودند قبل از اینکه نوبت آنها برسد و کبدی موجود باشد فوت میشدند و به خاطر کمبود دانش و اطلاعات یا سایر شرایط، شانس زندهماندن پیوندگیرندگان کم بود اما خوشبختانه اکنون و با وضعیت فعلی، شانس این بیماران بسیار بالا رفته و خیلی از آنها تا سالیان سال، زندگی طبیعی دارند و حتی از ظاهرشان هم اصلا پیدا نیست که اینها پیوند گرفتهاند.
یک بخش آیسییو با فوق تخصص مقیم
وی در ادامه این گفتگو ضمن اشاره به بهبود امکانات و تجهیزات پیوند میگوید: تنها چیزی که در حال حاضر نیاز فوری داریم یک ایسی یو است که فوق تخصص مقیم داشته باشد بخصوص در اطفال که کسانی که نارسایی برقآسای کبد دارند بلافاصله اقدام کنیم و بتوانیم زندگی آنها را نجات دهیم.
وی ضمن تشکر از دانشگاه علوم پزشکی مشهد که این امکانات را فراهم کرده میگوید برای تأسیس این مرکز خاص، نیاز به حمایت دانشگاه داریم که امیدواریم محقق شود و این گروه از بیماران نیز به موقع مورد درمان و بهبودی قرار گیرند.
***
اکنون، دهها فرد و نهاد و سمن در سراسر کشور، مشغول کار فرهنگی بر روی پیوند عضو هستند و به یمن این تلاشها، جان صدها انسان، از مرگ قطعی نجات یافته و این کوشش انسانی همچنان ادامه دارد.
اگر امام خمینی در پاسخ به استفتای، دکتر فاضل، وزیر بهداشت وقت، آن فتوای شجاعانه را نمیدادند و رهبری معظم انقلاب، مهر تأیید بر آن نمیزدند، شاید حالا هنوز در خم یک کوچه باقی مانده بودیم، اما کنون و به همت مدیران مدبر دانشگاه علوم پزشکی مشهد، و تلاشهای انسانهایی که تنها به سلامت شهروندان عزیزمان میاندیشند به سمت و سویی میرویم که شاید در سالهای آینده، دیگر بیماری در صف انتظار پیوند عضو قرار نگیرد .