صاحبنظران حوزه سلامت معتقدند سلامت چهار بعد جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی دارد؛ و برای نیل به اهداف توسعه پایدار ،انسان سالم ملاک قرار میگیرد.
انسان موجودی اجتماعی است، لذا اجتماعی شدن سلامت فرآیندی است که به انسان، راههای سالم زیستن در جامعه و خانواده را میآموزد. انسان سالم در جامعه روحیه تعامل و همکاری دارد و نسبت به اطرافیان خود در خانواده و جامعه احساس مسئولیت دارد.
سلامت اجتماعی کمیت و کیفیت تعامل فرد با اجتماع به منظور ارتقای رفاه آحاد جامعه است که نتیجه نهایی آن ارتقای سرمایههای اجتماعی، ایجاد امنیت اجتماعی، کاهش فقر و بیعدالتی است و نقطه مقابل آن افزایش آسیبهای اجتماعی، فقر، بیکاری، اعتیاد و سایر معضلات اجتماعی است.
اجتماعی شدن سلامت چهار اصل دارد که شامل مشارکت همگانی، عدالت در سلامت، همکاریهای بینبخشی و ارتقای سواد سلامت است. پیشنیاز و زمینه اصلی برقراری عدالت در سلامت توجه به مولفههای اجتماعی سلامت است. مولفههای اجتماعی سلامت در واقع در برگیرنده شرایطی است که افراد در آن به دنیا آمدهاند، زندگی و کار میکنند و سیستمهایی که برای مبارزه با بیماریها ایجاد شدهاند. این سیستمها توسط گروهی از عوامل مانند اقتصاد و سیاستگذاریهای اجتماعی شکل میگیرند.
تجارب سایر کشورها نشان میدهد سلامت عمومی جامعه تأمین نخواهد شد مگر آنکه مؤلفهها و تعیینکنندههای سلامت مانند درآمد خانوار طبقه اقتصادی خانواده، میزان برخورداری از حمایت اجتماعی، سطح سواد و سایر عوامل مدنظر قرار گیرند؛ چرا که همه ابعاد سلامت تحت تأثیر این مولفهها قرار میگیرند.
تحقیقات جهانی نشان میدهد که ۲۵ درصد از عوامل موثر بر سلامت توسط سیستم بهداشت و درمان قابل حصول است و همانگونه که در نمودار زیر آمده است ۷۵ درصد عوامل فرافردی است.
یکی از مهمترین مولفه های اجتماعی سلامت، طبقه اجتماعی – اقتصادی افراد است.
شرایط ضعیف اجتماعی اقتصادی در طول زندگی بر سلامتی تاثیرگذار است. پژوهشها نشان میدهد در جامعه هر چه به سوی طبقات اجتماعی پایینتر برویم، امید به زندگی کاهش یافته و شیوع بیماریها افزایش مییابد.
از سویی وضعیت اقتصادی از عوامل مهم جهت جستجو و رسیدن مردم به خدمات بهداشتی است. تجارب بسیاری از کشورها نشان میدهد که توسعه اقتصادی، مهمترین عامل در کاهش ابتلا، افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی بوده است. لذا سیاستهای بهداشتی بایستی تعیینکنندههای اقتصادی، اجتماعی سلامت را کنترل نماید.
علاوه بر موارد فوق ارتقای سواد سلامت افراد جامعه نقش بسیار مهمی در کنترل عوامل اجتماعی دارد به گونهای که حتی میتواند تاثیر منفی فقر بر سلامت را کاهش دهد. محققان در مطالعهای که در یکی از ایالتهای هند در سال ۱۹۸۴ انجام شد مشاهده کردند که میزان مرگ شیرخواران یکچهارم سایر ایالتهاست. در بررسیهای بعدی مشخص گردید دلیل اصلی پایین بودن مرگ شیرخواران بالا بودن سواد زنان در مفایسه با سایر ایالتهاست.
بیکاری از دیگر معضلات اجتماعی تاثیرگذار بر سلامت است که ضایعات روانشناختی و اجتماعی به دنبال دارد. پژوهشها حاکی از آن است که حتی افرادی که شاغل هستند ولی امنیت شغلی پایینتری دارند، استرس و افسردگی بیشتری تجربه میکنند و این مشکلات روحی روانی به خانواده آنها نیز منتقل میشود.
همچنین روابط سالم و مناسب اجتماعی و شبکههای حمایتی قوی باعث ارتقای سلامت انسان در خانه، کار و جامعه میگردد و در مقابل شکست اجتماعی، تبعاتی همچون خودکشی، خشونت، اعتیاد و سوءمصرف الکل را به دنبال دارد. مسئولیت در برابر سلامت افراد جامعه یک مسئولیت همگانی است که علاوه بر مسئولیت فرد در مراقبت از خود، جامعه، دولتها و حتی جوامع بینالمللی هم در آن نقش دارند و برای حصول عدالت در سلامت بایستی راهکارهای مشارکتی اتخاذ گردد.
نوشته شده توسط دکتر خدایی، قائم مقام رییس دانشگاه علوم پزشکی مشهد در امور مشارکت های مردمی
منابع:
RG Wilkinson, M Marmot. Social Determinants of Health: The Solid Facts edited by Richard G. Wilkinson, Michael Marmot. 2nd edition. 2003
Prof M Marmot, Social determinants of health inequalities. The lancet, Volume 365, Issue 9464, 19–۲۵ March 2005, Pages 1099-1104
JS House, KR Landis, D Umberson. Social relationships and health. Science 29 Jul 1988:Vol. 241, Issue 4865, pp. 540-545