چاپ

109.jpg - 99.10 kBپزشکی یکی از دشوارترین مسیرهای علمی و حرفه‌ای در جهان است؛ مسیری پر از شب‌های بی‌خوابی، سال‌های طولانی تحصیل، کشیک‌های طاقت‌فرسا و مواجهه با رنج انسان‌ها. اما آنچه می‌تواند این مسیر سخت را هموار کند، پشتوانه‌ای به‌نام خانواده و همراهی بی‌وقفه همسر است. در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، زوجی حضور دارند که به‌خوبی این واقعیت را اثبات کرده‌اند: دکتر علی منطقی، عضو هیأت علمی و متخصص روان‌پزشکی و دکتر منصوره دهستانی، پزشک خانواده.

این زوج دانشگاهی بیش از دو دهه است که با تلاش خستگی‌ناپذیر در سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان، نامی ماندگار از خود به‌جای گذاشته‌اند. « خبرنگار وب‌دا» در گفت‌وگویی صمیمی، پای صحبت‌های این زوج نشست؛ روایتی از سال‌های پرچالش تحصیل، دغدغه‌های حرفه‌ای، سختی‌های زندگی مشترک در کنار کار پزشکی و البته موفقیت‌هایی که آنان را به الگویی برای نسل جوان بدل ساخته است.

اگر به سال‌های نوجوانی بازگردید، چه چیزی الهام‌بخش ورودتان به دنیای پزشکی شد؟

دکتر علی منطقی:من در سال ۱۳۴۳ در مشهد به دنیا آمدم. در آن سال‌ها، پزشکی یکی از پرطرفدارترین رشته‌ها بود، اما برای من این انتخاب صرفاً به خاطر جایگاه اجتماعی نبود. من همیشه شاهد رنج بیماران در اطرافم بودم و از همان دوران نوجوانی میل به کمک به آنها در من شکل گرفت. این علاقه باعث شد وارد رشته پزشکی شوم. سال ۱۳۶۲ وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم و تا سال ۱۳۶۹ تحصیلات عمومی پزشکی‌ام ادامه یافت. بعد از چند سال فاصله، در سال ۱۳۷۴ وارد دوره دستیاری روان‌پزشکی شدم و در سال ۱۳۷۷ آن را به پایان رساندم. انتخاب روان‌پزشکی برای من کاملاً آگاهانه بود؛ چراکه باور دارم سلامت روان زیربنای تمام ابعاد زندگی انسان است.

دکتر منصوره دهستانی:من متولد ۱۳۵۰ در مشهد هستم. خانواده‌ام همیشه مرا به تحصیل تشویق می‌کردند. پدر و مادرم و برادرم که داروساز است، نقش مهمی در تصمیم من داشتند. دوران دبیرستانم را در مدرسه آزادگان سپری کردم و سال ۱۳۶۸ وارد دانشگاه آزاد مشهد شدم. تحصیل پزشکی عمومی را در سال ۱۳۷۶ به پایان رساندم. در همان سال وارد طرح شدم و تجربه کار در مناطق مختلفی مثل چناران، طرق و بجنورد را به دست آوردم. این دوران برای من سرشار از تجربه‌های انسانی و حرفه‌ای بود.

اکنون پس از گذر از آن مسیر پرچالش، فعالیت حرفه‌ای شما در چه زمینه‌هایی متمرکز است؟

دکتر علی منطقی:امروز بخش عمده‌ای از فعالیت من در بیمارستان ابن‌سینا متمرکز است. در این مرکز، مسئولیت بخش سالمندان زنان را بر عهده دارم. سالمندان بیماران ویژه‌ای هستند؛ مشکلات آنها تنها به بیماری‌های جسمی محدود نمی‌شود، بلکه مسائل روانی، شناختی و اجتماعی نیز دارند. کار در این بخش نه‌تنها نیاز به تخصص پزشکی دارد بلکه صبر و درک انسانی زیادی می‌طلبد. در کنار درمان بیماران، بخش مهمی از کار من آموزش است. آموزش دانشجویان، انترن‌ها و رزیدنت‌ها انرژی زیادی می‌گیرد، اما برایم ارزشمند است، چون آینده پزشکی کشور در گروی همین آموزش‌هاست.

دکتر منصوره دهستانی:من بیش از شش سال است که پزشک خانواده در مناطق روستایی هستم. اکنون در مرکز جامع سلامت منزل‌آباد فعالیت می‌کنم. وظایف پزشک خانواده بسیار گسترده است: از مراقبت‌های پیش از بارداری گرفته تا مراقبت از مادر و کودک، واکسیناسیون، کنترل بیماری‌های مزمن مانند دیابت و فشار خون، معاینات سالمندان و حتی گزارش و پیگیری بیماری‌های واگیردار. این گستردگی کار سخت است، اما از طرف دیگر حس می‌کنم در خط مقدم سلامت جامعه حضور دارم و این مسئولیت بزرگی است.

خیلی‌ها می‌گویند جمع‌کردن سه حوزه «آموزش، درمان و پژوهش» کاری تقریباً ناممکن است. شما این سه را چگونه مدیریت می‌کنید؟

دکتر علی منطقی:این جمله درست است. در واقع، قرار دادن بار هر سه حوزه بر دوش یک نفر، کار دشواری است. آموزش نیاز به آمادگی دائمی دارد؛ شما نمی‌توانید وارد کلاس شوید بدون آنکه منابع روز دنیا را مطالعه نکرده باشید. درمان در بیمارستان نیز امری پیوسته و بی‌وقفه است؛ بخش‌های بیمارستان تقریباً همیشه پر هستند و بیماران هر روز به توجه ما نیاز دارند. پژوهش هم به‌خودی‌خود زمان‌بر است و اگرچه به آن علاقه دارم، اما اعتراف می‌کنم که حجم بالای آموزش و درمان اجازه نمی‌دهد آن‌گونه که می‌خواهم به پژوهش بپردازم. به نظرم اساتید علوم پایه یا کسانی که کمتر درگیر درمان هستند فرصت بیشتری برای پژوهش دارند.

دکتر منصوره دهستانی:در حوزه پزشک خانواده، پژوهش جایگاه کمتری دارد اما آموزش مردمی اهمیت زیادی پیدا می‌کند. ما باید مردم را در زمینه مراقبت‌های اولیه، بهداشت فردی و پیشگیری از بیماری‌ها آموزش دهیم. درمان روزمره بیماران هم حجم بالایی دارد. بنابراین تعادل بین این حوزه‌ها به‌ویژه در سطح جامعه واقعاً کار سختی است.

به نظر شما یک استاد یا پزشک موفق چه شاخصه‌هایی دارد؟

دکتر علی منطقی:به باور من، نخستین شاخصه یک استاد موفق «ارتباط خوب با دانشجو» است. دانشجو باید احساس کند استادش نه تنها منبعی برای یادگیری بلکه پشتیبان اوست. دومین ویژگی، داشتن دانش به‌روز است. پزشکی علمی ایستا نیست؛ اگر استاد تنها به تجربه گذشته تکیه کند، از کاروان علم عقب می‌ماند. نظم، تعهد و اخلاق حرفه‌ای نیز از دیگر ویژگی‌های اساسی یک استاد موفق است.

مسیر پزشکی پر از سختی و فراز و نشیب است. شما در طول تحصیل یا فعالیت کاری با چه چالش‌هایی روبه‌رو شدید و چگونه از پس آن‌ها برآمدید؟

دکتر علی منطقی:اگر بخواهم صادقانه بگویم، در بیمارستان ابن‌سینا خوشبختانه با مشکلات جدی در سطح مدیریتی یا امکانات مواجه نبودیم، زیرا همکاران همیشه نهایت تلاش خود را برای پیشبرد امور انجام داده‌اند. اما آنچه به‌عنوان چالش اصلی باقی می‌ماند، افزایش تعداد دانشجویان ورودی و کمبود فضای آموزشی است. به‌عنوان مثال، در بخش سالمندان، اتاق‌های معاینه ظرفیت محدودی دارند و نمی‌توانند پذیرای جمعیت زیادی از دانشجویان باشند. این مسئله کیفیت آموزش را تهدید می‌کند. وقتی دانشجویان زیاد باشند، فرصت برای آموزش فردی کمتر می‌شود و تجربه یادگیری کاهش پیدا می‌کند. این دغدغه‌ای است که همچنان وجود دارد و باید به آن توجه جدی شود.

دکتر منصوره دهستانی:برای من، چالش‌های مسیر پزشکی بیشتر شخصی و خانوادگی بود. در دوران تحصیل، هم‌زمان با ازدواج و بچه‌داری مواجه بودم. شاید کسانی که تجربه این شرایط را نداشته‌اند نتوانند درک کنند که مدیریت درس‌های سنگین پزشکی و نگهداری از یک کودک خردسال تا چه اندازه دشوار است. بسیاری از کشیک‌های بیمارستانی را با نگرانی از وضعیت فرزندم پشت سر گذاشتم. اما حمایت همسرم در این میان نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. او بارها مراقبت از فرزندمان را برعهده گرفت تا من بتوانم به وظایف آموزشی و بیمارستانی‌ام برسم.

در حوزه کاری نیز مشکلاتی همچون نبود سرویس کافی برای رفت‌وآمد پزشکان خانواده در مسیرهای طولانی وجود دارد. بسیاری از همکاران با خودروهای شخصی رفت‌وآمد می‌کنند و این موضوع علاوه بر خستگی، خطرات جاده‌ای زیادی را به همراه دارد. بارها دیده‌ام که همکاران خسته از یک روز کاری سخت، مجبور به رانندگی در جاده‌های طولانی و خطرناک هستند. این مسئله به نظرم نیازمند بازنگری جدی از سوی مسئولان است تا پزشکان بتوانند با آرامش خاطر به وظایف درمانی خود بپردازند.

خانواده چه نقشی در موفقیت‌های تحصیلی و شغلی شما داشته است؟

دکتر منصوره دهستانی:نقش خانواده در مسیر تحصیلی و شغلی من غیرقابل انکار است. پدر و مادرم از همان ابتدا مشوق اصلی من بودند و برادرم که داروساز است، با ورودش به دانشگاه مرا به ادامه تحصیل ترغیب کرد. ازدواج در دوران دانشجویی شاید برای خیلی‌ها یک چالش بزرگ باشد، اما برای من فرصتی بود تا در کنار همسری همراه، مسیر سخت پزشکی را ادامه دهم. در دوران انترنی، دخترم کمتر از دو سال داشت و این شرایط فوق‌العاده سخت بود. اما با حمایت همسرم توانستم کشیک‌ها را پشت سر بگذارم. او ساعت‌های طولانی مراقب فرزندمان بود تا من بتوانم وظایف آموزشی و درمانی‌ام را انجام دهم.

امروز ما دو فرزند داریم؛ دخترمان فارغ‌التحصیل دندان‌پزشکی و پسرمان دانشجوی همین رشته است. دیدن موفقیت فرزندان، نتیجه همان تلاش‌ها و فداکاری‌های مشترک در سال‌های گذشته است.

دکتر علی منطقی:من همواره باور داشتم که پشت هر موفقیت علمی، یک خانواده پشتیبان ایستاده است. اگر حمایت همسرم و مدیریت او در خانه و زندگی نبود، شاید نمی‌توانستم این‌گونه در عرصه حرفه‌ای رشد کنم. ما هر دو در مسیر پزشکی بودیم و به همین دلیل سختی‌های یکدیگر را درک می‌کردیم. این درک متقابل یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های زندگی مشترک ما بود.

در کنار حجم بالای کار و مسئولیت‌های سنگین، چگونه به اوقات فراغت خود می‌پردازید؟

دکتر منصوره دهستانی:واقعیت این است که زمان فراغت من بسیار محدود است. وظایف پزشک خانواده تقریباً همه‌جانبه است و وقتی به خانه می‌رسم، اغلب خسته‌ام. اما همیشه تلاش کرده‌ام ورزش را در برنامه روزانه‌ام قرار دهم. ورزش برای من فقط یک فعالیت جسمی نیست؛ نوعی آرامش روانی است. کمک می‌کند انرژی تازه‌ای پیدا کنم و با انگیزه بیشتری روز بعد را آغاز کنم. علاوه بر ورزش، زمان محدودی را هم به بودن در کنار خانواده اختصاص می‌دهم. باور دارم حضور در جمع خانواده، خود بهترین درمان برای خستگی‌های روزمره است.

دکتر علی منطقی:برای من نیز اوقات فراغت بیشتر به مطالعه اختصاص پیدا می‌کند. شاید برای برخی عجیب باشد که چرا کسی که تمام روز با کتاب و مقاله سر و کار دارد، باز هم مطالعه را به‌عنوان تفریح انتخاب می‌کند. اما مطالعه برای من یک لذت است، نه صرفاً یک وظیفه. البته بودن در کنار خانواده و گفتگو با اعضای آن نیز بخش مهمی از فراغت من است.