376.jpg - 16.02 kBبانو مرضیه باقرزاده، متولد 1353 در شهر مشهد، کارمند بخش مدارک پزشکی در بیمارستان قائم (عج) با بيش از 25 سال سابقه کار ، جزء معدود کارمندان دانشگاه علوم پزشکی مشهد است كه در سه حوزه آموزش، درمان و بهداشت فعاليت نموده و علاوه بر رسالت های شغلی، در زمینه نگارش مقالات علمی مرتبط با رشته مدارک پزشکی و همچنین حفظ قرآن و تحقیقات قرآنی فعالیت های شایان توجهی داشته که کسب دو دوره عنوان برتر در مسابقات قرآنی دانشگاه ( در زمینه تحقیقات قرآنی ) و نگارش15 عنوان مقاله و طرح تحقیقاتی از جمله این دستاوردها می باشد؛ کسب موفقیت های مذکور توسط بانو باقرزاده در شرایطی صورت گرفته که ایشان همواره با محدودیت هایی به جهت توانمندی های جسمی مواجه بوده، ولی شرایط فوق هرگز مانع وی برای رسیدن به اهدافش نشده است. در ادامه، گفتگوی پایگاه خبری وبدا با این بانوی موفق و تلاشگر دانشگاه را می خوانید:

وب دا، آغاز فعالیت کاری شما از کجا و درچه سالی بوده است؟

من در بیستم اسفند ماه سال 1376با مدرك كارداني ، دوره طرحم را در بيمارستان قائم (عج) شروع كردم و با افتخار اولين نيروي طرحي مدارک پزشکی اين بيمارستان هستم.

با توجه به اينكه در آن زمان امكانات زيادي وجود نداشت و رشته مدارك پزشكي خيلي شناخته شده نبود، با همان تجربه و سن كم، به مسئول خود در بخش مدارک پزشکی  پيشنهاد دادم كه كدگذاري بيماري ها را براي اولين در بيمارستان قائم (عج) انجام دهم و بنابراين من پايه گذار کدگذاري بیماریها در بيمارستان قائم (ع) در سال 1377 شدم.

با مطالعه تمام كتاب ها و جزوات درسی موجود و دريافت مشاوره از دوستانم از ساير شهرها اقدام به پايه گذاری کدگذاری بيماري ها در بیمارستان نمودم. بعد از بازیابی کد، در کارتهای ایندکس بیماری، اطلاعات را ثبت می نمودم چون در آن زمان کامپیوتر نبود. در آن سالها حتی پذیرش بیماران سیستمی نبود و بصورت دستی تشکیل پرونده میدادند. بنابراين با سختي زياد و به تنهايي کدگذاري آن حجم زياد از پرونده ها ( كه روزانه 200 پرونده بود) را با حضور در بيمارستان از ساعت 7 صبح تا 7 شب به تنهایی انجام میدادم؛ در سال دوم یک نیروی طرحی به ما ملحق شد و در کدگذاری کمک حال بنده بود.

وب دا: با پایان یافتن طرح خدمت آیا در دانشگاه فعالیت خود را ادامه دادید؟

بعد از پايان دوره طرحم، به دلیل رضایت مسئولین وقت از کارم و اینکه بیمارستان نیروی کدگذار کم داشت، به صورت قرارداد شرکتی در بيمارستان به فعاليت خود ادامه دادم و مدت یک سال و نیم در واحد کدگذاری مشغول خدمت بودم . همزمان در آزمون کارشناسی ناپیوسته مدارک پزشکی شرکت کردم و همان سال در دانشگاه علوم پزشکی ایران روزانه پذیرفته شدم. سه روز در هفته بیمارستان بصورت فشرده 12ساعته کار میکردم و سه روز کلاس در یکی از دانشگاه های شهر تهران داشتم. خیلی خسته میشدم ولی چون خیلی علاقمند به تحصیل بودم سختی ها را به جان میخریدم و بخاطر اینکه بیمارستان نیروی کدگذار نداشت ناچار به رفت و آمد هفتگی بودم.

درسم که تمام شد، با توجه به اينكه دانشگاه علوم پزشكي مشهد استخدامي نداشت، به ناچار در استخدامي دانشگاه علوم پزشكي تهران شركت كردم و در آزمون استخدامی آنجا  قبول شدم. سه سال را در شبکه بهداشت علوم پزشکی تهران، در واحد آموزش سلامت خدمت كردم و تجربه كاري خيلي خوبي را در آن سال ها كسب كردم.

بعد از سه سال خدمتم در تهران، تصميم گرفتم به شهر خودم، مشهد برگردم كه البته با سختي هاي خيلي زيادي موفق شدم انتقالي بگیرم و در بيمارستان دكتر شيخ كه نيروي تخصصي مدارك پزشكي کم داشتند پنج سال خدمتم را در آنجا به عنوان مسئول مدارک پزشکی آغاز كردم و يك ماه بعد از اخذ انتقالی از تهران و استقرار در مشهد، ( يعني در سال 1382) در کنکور سراسری مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه علوم پزشكي ايران با رتبه يك قبول شدم و با توجه به اينكه در مشهد كار مي كردم، براي تحصيلم به تهران در رفت و آمد بودم.

وب دا: چه زمان ازدواج کردید؟

ترم آخر كارشناسي ارشد که بودم، ازدواج كردم و در ماه آخر بارداري پايان نامه ام را دفاع كردم و حتي دكتر توصيه كرده بود، كه اين رفت و آمدها با توجه به وضعيت بارداري به صلاحم نيست، اما مجبور بودم تا مراحل آخر دوران تحصيلم را طي نمايم.

عنوان پايان نامه ارشدم، بررسی حقوق كودك بيمار در ایران بود و با توجه به مطالعه حقوق کودکان بیمار در بیمارستانهای کشورهای آسیایی نظیر مالزی و هند و کشورهای پیشرفته  امریکا، کانادا و انگلیس، الگویی برای ایران پیشنهاد دادم از جمله اینکه كودك بيمار حق دارد بازي كند و آموزش ببيند. ما كودكاني را داريم كه مبتلا به بيماري سرطان هستند و ماه ها در بيمارستان بستري هستند، چه خوب است كه کودک از آموزش، دور نباشد و الگوهايي كه از برخي كشورها گرفتم براي رعايت حقوق اين كودكان آموزش هايي را براي آنها انجام مي دادند كه در آن زمان وسايل تفریح و اسباب بازي براي كودكان مهیا نبود و اکنون این امکانات فراهم شده و خوشحالم كه اين اتفاقات خوب رقم خورد و این امکانات در اختیار کودکان بیمار قرار گرفته است. بعد از مرخصی زایمان به مدت دو سال  مأمور خدمت در دانشکده پیراپزشکی شدم که آن زمان در میدان فلسطین واقع بود.

از سال1382 تا سال1400 همزمان با کارم، مربی کارآموزی دانشجویان رشته مدارک پزشکی بودم و از همین سال به تدریس دروس تخصصی مدارک پزشکی از جمله کدگذاری بیماریها، اقدامات و اعمال جراحی، اصطلاحات پزشکی و اختصارات رایج پزشکی و .. و دوره های ضمن خدمت کارکنان پرداختم .حتی از خراسان شمالی دعوتنامه برای تدریس داشتم که ایفای وظیفه میکردم.

بعد از دانشكده پیراپزشکی، به دلیل اینکه پست مدارک پزشکی نداشتند و شرایط احراز هیأت علمی را به دلیل اینکه ارشد بودم نداشتم ، مأموریتم را خاتمه داده وبه بيمارستان قائم (عج) منتقل شدم. من  اين بيمارستان را خانه خودم مي دانم چرا که شروع خدمتم از این مرکز بوده و انشااله افتخار خدمت داشته باشم و از همین مرکز به افتخار بازنشستگی نائل بشوم.  برایم بسی باعث افتخار خواهد بود که در بیمارستانی خدمت کردم که مزین به نام حضرت دوست قائم (عج) بود و هر کار و خدمتی کردم و هر قدمی برای مهمان حضرت عشق برداشتم برایم باعث مباهات و افتخار بوده که میزبان قدوم مهمان او بودم و شوق خدمت در من در این هوای روحانی موج میزد.

در سال 1390مديريت و رئيس بیمارستان به من لطف داشتند و من را به عنوان مسئول مدارك پزشكي بيمارستان در نظر گرفتند. وظيفه سنگيني بود که 10 سال در این حوزه خدمت کردم و این افتخار را داشتم که اولين مسئول زن مدارك پزشكي در بيمارستان قائم (عج) بودم.

مسئولیت پذیرش بستري بيماران و اورژانس و درمانگاه ها هم با واحد ما بود، بنابراين وظيفه خيلي سنگيني داشتم و كمبود نيروي متخصص وجود داشت. در آن زمان با توجه به اينكه نوبت دهی اينترنتی به شكل الان رايج نبود، مردم حضوري مراجعه میکردند برای اخذ نوبت و سر و سامان دادن نوبت دهی كار بسيار سختي بود.

همزمان با جابجایی امور اداری به فضای فعلی و موافقت مدیریت با جابجایی مدارک پزشکی به این ساختمان که با پیگیری زیاد اینجانب محقق شد ، جابجایی به مکان جدید صورت پذیرفت. واحد مدارک پزشکی در طبقه منهای دو ساختمان درمانی بیمارستان بود و ما ناچار باماشین خاور حجم زیادی از پرونده هاي جاري را جابجا كرديم که كار بسيار سنگيني بود و جا نمایی واحد مدارک پزشکی در طبقه همکف اداری فعلی با مشقت زیاد انجام شد و برای  نصب قفسه های بایگانی در طبقه زیرزمین اداری انرژی زیادی صرف شد.

در سالهای بعد با پیگیری زیاد طبقه زیرزمین بالینی را برای بایگانی پرونده های نیمه راکد و واحد اسکن پرونده ها را راه اندازی نمودیم که در سال 1398با خرید دو اسکنر پرسرعت خوب، برای اولین بار اسکن پرونده های قدیمی توسط همکاران مدارک پزشکی در دستور کار قرار گرفت و همچنان بعد از سالها،  اسکن پرونده های قدیمی ادامه دارد.

تهیه آرشیو کامل پرونده های جانبازان

آرشيو كاملي از پرونده های جانبازان در بيمارستان قائم (ع) موجود است که کمتر در جایی این سوابق پرونده های جانبازان موجود است . ما مراجعيني داريم كه از اقصي نقاط كشور براي سوابق خود مراجعه مي كنند. يكي از افتخارات بيمارستان قائم (عج) سوابق بالینی سردار سليماني است كه سابقه ایثارگری های اين بزرگمرد را در آشیو خود حفظ کرده ایم.

يكي ديگر از اقدامات ما، اسكن پرونده هاي قديمي بود، در مرکز،  پرونده هاي مجروحان جنگی زمان انقلاب در سال 1357 موجود است. با توجه به اینکه ساختمان قدیمی و در حال تخریب بود، لوله های آب در سقف بایگانی ها فرسوده و زنگ زده بودند و هر لحظه آبریزی می کردند و ما برای اینکه پرونده های بایگانی آسیب نبینند، دائما در حال جابجایی پرونده ها به مکان دیگر بودیم. يك مسوول بايگانی به نام آقاي قاسم حامد در واحد ما حضور داشتند كه براي بايگاني پرونده ها خيلي زحمت كشيدند و هرگز زحمات این مرد شریف و زحمتکش را فراموش نمیکنم و همیشه برای آمرزش روحش دعا میکنم.

وب دا: ارتباط تان با کارآموزان چطور است؟

كارآموزی که وارد واحد ما مي شد، ابتدا به او اخلاق حرفه اي و رفتار سازمانی را آموزش میدادم. به آنها میگفتم که بیمار یا خانواده بيمار وقتی ناراحت است و مشكل بیماری یا اقتصادي دارد با او رفتار خوبي داشته باشيد، دغدغه او را درك كنيد و هميشه مي گفتم، با ارباب رجوع رفتار انساني و خوبي داشته باشيد و كارخود را درست و اصولي انجام دهيد.

من هميشه به فراگيران می گویم، شما از نگاه من همکاران و مديران آینده هستید و در آینده حتما به مدارج بالایی می رسید. اكنون فراگيرانم در سمت مديريت مشغول خدمت هستند و از این موفقيت آنها لذت مي برم و باعث افتخار من است.

وب دا: در حال حاضر به چه فعالیت های فرهنگی، هنری مشغولید؟

در حوزه ترجمه کتاب، دو سال به ترجمه دو کتاب تخصصی کدگذاری بیماریها و اقدامات پرداختم که چون آن زمان به لحاظ مالی، بودجه زیادی طلب میکرد موفق به چاپ نشدیم و بعدها در قالب نرم افزار وارد بازار شد. ترجمه این کتب باعث شد من در کنکور کارشناسی، اصطلاحات پزشکی را 100% بزنم.

در اين سال ها 15 مقاله و طرح تحقیقاتی ارائه کرده ام، چون به فعاليت های پژوهشي علاقه زیادی دارم. از كودكي تاکنون به نويسندگي علاقه مند بودم. دفتر خاطراتي دارم و هر روز وقايع روزمره را يادداشت مي كنم . نوشتن یک چالش مغزي و تقویت حافظه هم به شمار مي رود. خاطرات خيلي قديمي در ذهنم مانده است حتي خاطرات دوران كودكي ام را هنوز خیلی شفاف به خاطر دارم.

هميشه علاقه مند به حفظ قرآن بودم. حفظ كردن شعر و قرآن در پيشگيري از آلزايمر مؤثر است، بنابراین در اوقات فراغتم به حفظ قرآن مي پردازم و در حال حاضر، سعادت داشته ام که حفظ قران را شروع کنم و تا دو هفته دیگر حفظ یک جزء قران تمام می شود. در مسابقات قرآني شركت كردم و مقاله ای در حوزه تحقيقات قرآني ارائه کردم که  دو بار موفق به کسب رتبه در دانشگاه شدم. همچنین در اوقات فراغت معمولا کتاب صوتی گوش میدهم و مطالعه کتاب را هم خیلی دوست دارم.

وب دا: چند فرزند دارید؟

من در سال 1384 ازدواج کردم و  صاحب یک فرزند دختر به نام شكيبا هستم. دخترم همه عشق زندگي من است. او  يكی از اتفاقات شیرین و  مهم زندگي ام به حساب می آید و ان شااله امسال برای کنکور آماده میشود. دختر خوب و درس خوان و با ایمانی است و از این نظر بسیار خوشحالم و به او افتخار میکنم.

همسرم هم فارغ التحصیل رشته حسابداری و انسانی مهربان و با فرهنگ و خوشرو است و خدا را شکر زندگی خوب و آرامی داریم. او عاشقانه به من علاقمند است و من خودم را لایق این همه احساس و محبت او نمیدانم. خیلی به کامپیوتر و زبان و مطالعه علاقمند است و در این حوزه فعالیت زیادی دارد و کانال آموزش زبان و کتابهای صوتی دارد.

وب دا: فعالیت های غیر کاری دیگر هم دارید؟

در امور خیریه اگر خدا قبول کند برای تهیه جهیزیه عروس و کمک به محرومان و نیازمندان گروهی داریم که هر ماه کمکهایی که جمع میشود در قالب بسته های معیشتی در اختیار نیازمندان شناسایی شده قرار میدهیم و در زمان عید نوروز و همچنین بازگشایی مدارس به دانش آموزان نیازمند لباس و کیف و کفش اهدا میکنیم . هر کدام از عزیزان که اینجانب را قبول دارند و متمایل به کمک کردن به همنوع هستند میتوانند از طریق این حقیر ، کمک هایشان را اهدا کنند انشااله برکت زندگیتون صدبرابر گردد.

من اگر يك بار ديگر متولد شوم، يقينا دوباره همين باقرزاده با همين ساختار و شخصيت را انتخاب مي كنم. من دوران كودكي و نوجواني پر رنجي را تجربه كردم.در دوران نوجواني نميتوانستم با مشکل فیزیکیم كنار بيايم، اما اين ساختار باعث نشد كه دست از تلاش بردارم و به نسبت خيلي از افرادي كه در شرایط ظاهری بهتری قرار دارند، موفقيت هاي خيلي خوبي را کسب کردم و از این بابت خداوند را شاکرم.

به لطف خدا از زندگيم بسیار راضیم. برخي مي گويند حقوق كارمندي حقوق بخور نمير است اما من مي گويم حقوق با بركتي دارم. خدای بزرگ این روزی را به ما داده است و ما باید در راه خودش و برای بندگانش خرج کنیم و چه زیباست که در این سفره ای که به لطف او برای ما پهن شده است دیگران را نیز بی نصیب نگذاریم و هر کس به فراخور شرایطش از همنوعان غافل نشود و مطمئن باشید که پول و مالتان بابرکت خواهد شد. من همیشه  از کار کردن لذت میبرم ؛ حتی در زمانی که مسئول بودم خیلی کار میکردم. در غیاب همکارانم و در زمان کمبود نیرو ، کنار همکارانم دوشادوش کار میکردم تا خللی در مسیر کار ارباب رجوع پیش نیاید و واحد در نظم و انضباط کاری پویا باشد. شعار کیفیت فراتر از کمیت و شایسته سالاری همیشه سرلوحه کار من بوده و هست.

نگاه خدا براي من همواره مهم بوده است و همیشه گفته ام که نکند خدا ما را دور بیندازد و از نگاه و لطف او محروم شویم و من دوست ندارم از نگاه خداوند دور بمانم. پس هرکاری در زندگی کردم این مسئله مد نظرم بوده است. در همه مصائب زندگی یاد بگیریم که صبر پیشه کنیم و بسپاریم به خدا.

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image