مدیر مرکز مشاوره مبتنی بر سبک زندگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، با اشاره به اهمیت بحث خود مراقبتی در افزایش کیفیت زندگی افراد، شفقت و مهربانی را یکی از مولفه های مهم در این بحث برشمرد و گفت: خود شفقتی به شما میگوید که در گام اول نقص یا مسئله خود را بپذیرید، در گام دوم چنانچه در کنترل و اختیار شما است، دنبال راهکارهای پیشگیری از آن نقص و مسئله باشید و اگر حل این مساله در توان شما نیست، خود را سرزنش نکرده و بلکه از یک فرد متخصص کمک بگیرید.
دکتر حمیده صمدی، دکترای تخصصی روانشناسی به مناسبت هفته ملی خودمراقبتی در گفتگو با وبدا، اظهار کرد: خود مراقبتی به معنای عامیانه، مفهوم مراقبت از خود را دارد و در چهار حوزه فردی، اجتماعی، روانشناختی و معنوی می تواند مورد توجه و بررسی قرار گیرد. در واقع مراقبت در حوزه فردی نیاز به یک سری مهارتها همچون خودآگاهی، ارتباط موثر، حل مسئله ، مهارتهای مرتبط با مدیریت هیجان و مدیریت استرس دارد و این مقوله وقتی در حوزه اجتماعی قرار میگیرد، بر مراودات و تعاملات اجتماعی فرد و اینکه با دیگران چطور برخورد و مرزبندی ارتباطاتش به چه نحوی باشد که کمترین آسیب را ببیند دلالت دارد؛ مهارتهای ارتباط موثر و جرات مندی در این حوزه قرار میگیرد.
وی ادامه داد: در حوزه روانشناختی نیز باید ببینیم که چقدر در مورد خودمان به شناخت رسیدهایم و نقاط ضعف، قوت و همچنین انتظارات و هدفها را بشناسیم و چنانچه احساس کردیم نیاز به خدمات تخصصی داریم، چقدر مراجعه میکنیم تا این خدمات را دریافت کنیم؟ همچنین این امر که چه برنامه روتینی برای خود قائل هستیم و سبک زندگی ما به چه نحوی است؟ آیا در برنامه سبک زندگی خود ورزش را داریم و به تغذیه خود اهمیت میدهیم، سبک خواب ما چطور است؟ و پس از ارزیابی چنانچه مثلاً احساس کردم در خواب خود مشکلی دارم، باید آن را برطرف کنم چون در برخورد من با دیگران و روحیه ما تاثیرگذار خواهد بود. در بعد معنوی هم مفهوم و معنایی که زندگی برای من دارد و هدف از زندگی را بدانم و اینکه به دنبال چه هستم و تا چه حد به این بعد در زندگی خود اهمیت میدهم تا زندگی برای خودم و دیگران معنادار باشد.
دکتر صمدی همچنین گفت: گام اول، شناسایی این مسئلهها در خود است و هر جایی که احساس کردم نمیتوانم یا آگاهی لازم را ندارم و یا در یک حوزه اعم از فردی، اجتماعی، معنوی و ... آسیبی به من وارد میشود، دنبال شناخت و درمان آنها باشم. به عنوان مثال اگر احساس میکنم که در سبک زندگی من، جای ورزش خالی است، یا نوع تغذیه من فست فودی و کافئیندار است و طبیعتاً تحریک کننده است، در مسائل روانشناسی سعی کنم که این موارد اصلاح شود، همچنین در ارتباطات اجتماعی اگر یک سری مهارتهایی را ندارم، باید از یک فرد متخصص کمک بگیرم یا خودم مطالعه داشته باشم. بنابراین در گام اول شناخت از خود بسیار مهم است و اگر پس از آنالیز یک روزه زندگی خود احساس کردیم نیاز به اصلاحاتی هست، این کار را انجام دهیم و در گام بعد به دنبال راهکارهایی که پیشگیری یا درمان می کند باشیم.
مدیر مرکز مشاوره مبتنی بر سبک زندگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد تاکید کرد: در مفهوم خودمراقبتی علاوه بر بررسی حوزه های سلامت، خود شفقتی هم بسیار مورد توجه است و خود شفقتی یعنی مهربانی با خود. گاهی اوقات ما به حدی در مسائل روزمره غرق میشویم که خودمان را فراموش میکنیم و اگر مسئلهای در زندگی بروز کند، آنچنان خود را سرزنش و فضا را بحرانی میکنیم که به ما آسیب میزند، لذا خود شفقتی به شما میگوید که در گام اول نقص یا مسئله خود را بپذیرید، در گام بعد چنانچه در کنترل و اختیار شما است، دنبال راهکارهای پیشگیری از آن نقص و مسئله باشید و اگر این موضوع در توان شما نیست، خود را سرزنش نکنید. قطعاً هر یک از افراد نقایص و کاستیهایی دارند و بنا به شرایط ممکن است هر یک از ما مسائل و چالشهایی را گذرانده باشیم و یا با آنها مواجه باشیم، اما در بین همه اینها یک جایگاهی را برای خودمان باز کنیم و این را بدانیم که ما تلاشمان را کردهایم و اگر مسئله حل شد، بهتر و اگر حل نشد خود را آزار ندهیم.
دکتر صمدی در ادامه خاطرنشان کرد: برای رسیدن به خود شفقتی گام اصلی آن است که ما بتوانیم مقوله هیجانات خود را بشناسیم، گاهی اوقات ما خود نمی دانیم، چقدر هیجان غم را تجربه میکنیم و حتی نگاه این است که یک فرد سالم فردی است که هیچ وقت غمگین نباشد و همیشه شاد باشد. اگر بخواهیم این دیدگاه را بپذیریم، طبیعتاً نباید هیچ هیجانی را به جز شادی بپذیریم تا احساس خوشبختی و لذت داشته باشیم و این امر طبیعتاً درست نیست. چون در مفهوم خود مراقبتی فرد باید همه هیجانات خود را بپذیرد و بداند که هیجانات مختلف اعم از؛ ترس، خشم و... همگی با فرد متولد میشود و چنانچه غیر از این باشد، فرد اگر با هیجاناتی ناخوشایند مواجه شود، احساس شکست میکند. مهم این است که من ابتدا هیجان خود را بشناسم و در قدم بعدی آن را مدیریت کنم مثلاً اگر خشمگین میشوم و این امر به آسیبهایی برای من و دیگران منجر میشود بروم به دنبال یادگیری مهارتهای کنترل خشم، اما قرار نیست که خود خشم در من از بین برود. یا در بحث شناخت از خود باید بدانیم که این هیجان خشم با من چه میکند و چه آسیبهای جسمی و روانی برای من دارد، همینطور از نظر اجتماعی و معنوی وقتی این امر را بشناسم، طبیعتاً خیلی راحتتر میتوانم هیجان خشم را مدیریت کنم.
مدیر مرکز مشاوره مبتنی بر سبک زندگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در سخن پایانی خود تاکید کرد: اگر ما بخواهیم فردی باشیم که از نظر یک انسان کامل، سالم باشیم، باید یک برنامه ریزی روتین داشته باشیم و بر اساس این آنالیز که برنامه زندگی من چگونه است و چه نقایصی دارد و با توجه به توان و شرایط خود سعی بر رفع آن نقایص داشته باشیم.
همچنین با در نظر داشتن تواناییهای خود، برنامهریزیهای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت داشته باشم و بر اساس این برنامهریزیها هدفگذاری و برنامهریزی کنم. در کنار این اقدامات چنانچه احساس کردیم با وجود شناختی که از خود داریم و مدیریت شرایط و رعایت اصول در سبک زندگی، باز هم نتوانستم پاسخ نیازهایم را بگیریم، بهتر است از یک متخصص کمک گرفته و مهارتهایی را در کنار او بیاموزیم. در جایی که ما احساس کنیم به بنبست خوردهایم به هیچ وجه کمک گرفتن از افراد متخصص نشانه ضعف نیست، بلکه یک شجاعت است و این را اگر بتوانیم در هر جایی که مسئلهای را خارج از توانایی خود میدانیم در نظر بگیریم میتواند یک نظم و سامانی به شرایط ما ببخشد.