اشاره: همهی جوامع برای پایداری و استمرار حیات اجتماعی، به ازدواج و تشکیل خانواده، به عنوان یک اصل خدشهناپذیر پایهای نگاه میکنند و بودجهها و برنامههای زیادی برای ترویج این مهم، اختصاص میدهند. در دین مبین اسلام نیز ازدواج را سنت نبوی مینامند و اهمیت آن را به بنیانگذار دین متصل میسازند. این رویکرد از آن بابت است که شهروندان مسلمان، بدانند که از نگاه دین، زندگی انسان، هدف و غایتی دارد و در مرحلهای از رشد سنی و عقلی، باید به سمت ازدواج و تشکیل خانواده رفت.
اما متأسفانه در سالهای اخیر، با رشد زندگی مبتنی بر مدرنیته، سنتهای اجتماعی، در همهی کشورها منجمله کشور عزیزمان ایران، دچار دگرگونی زیادی شده و با توسعهی ارتباطات، بویژه ارتباطات رسانهای، تداخلات شدید فرهنگی پیش آمده و فرهنگهای بومی و سنتهای اجتماعی بکلی دچار بهمریختگی گردیده است.
ما در کشورمان هم به سبب اعتقادات دینی و هم به جهت سنتهای اجتماعی، ازدواج را امری مقدس، ضروری، انسانساز و جامعهساز میدانیم و همت فرهنگی و امکانات اعتباری زیادی برای ترویج آن در نظر میگیریم. در دانشگاهها که محل اجتماع جوانان است، شاید یکی از بهترین نهادهای اجتماعی فراگیر برای ترویج امر ازدواج باشد. به همین جهت، نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز از سالیان گذشته ، همت و تلاش زیادی برای این امر مقدس مصروف داشته و برنامههای وسیعی برای گسترش آن در نظر گرفته است.
برای روشن شدن بخشی از تلاشهای نهاد رهبری در این زمینه، به مرکز همسانگزینی و ازدواج دانشگاه علوم پزشکی مشهد (خشت اول) رفتیم و با حجتالاسلام مجیدی، مدیر این مرکز به گفتگو نشستیم. آنچه در پی میآید حاصل این گفتگو است.
- جناب مجیدی، بفرمایید که مرکز همسان گزینی برای پاسخگویی به چه نیازی و چگونه به وجود آمد؟
+ بسم الله الرحمن الرحیم . با عرض سلام و ادب و تقدیر و تشکر از جنابعالی و همکاران محترمتان در پایگاه خبری وبدا . دفتر نهاد رهبری در دانشگاه از سالهای گذشته، با هدف ازدواج های آگاهانه، بهنگام، آسان و پایدار، کارگاهها، همایشها و برنامههای متنوعی را در قالب جشنواره ستاد ازدواج دانشجویی در سطح استان برگزار میکند. با آمدن حجه الاسلام آقای دکتر طباطبایی به نهاد رهبری، ایشان طرح تأسیس مرکز همسانگزینی را پایه گذاری کرد که هدف آن ترویج سنت ازدواج از مسیری صحیح و هدایت شده بود. این طرح ابتدا در شورای فرهنگی نهاد و کارشناسان خانواده در سطح استان و کشور مورد بررسی علمی قرار گرفت. پس از بررسی الگوهای موفق در سایر دانشگاهها و کار پژوهشی فراوان ، بالاخره به این رسیدند که باید با توجه به ویژگیها و مختصات فرهنگی استان، که در فرایند نسبتا زمانبر و البته طبق نظرات علمی، یک مرکز با هدف معرفی ازدواج راهاندازی و نام آن را مرکز همسانگزینی و ازدواج گذاشتند و یک عنوان فرهنگی هم برای آن انتخاب کردند که همان «خشت اول» است.
- در یک نگاه کلی، برنامهی این مرکز چیست و شما چه خدماتی برای دانشجویان یا سایر مراجعین انجام میدهید؟
+ در ابتدا قرار بود که علاوه بر بحث ازدواج و همسرگزینی، یک سری مشاورههای روانشناسی و بالینی هم داشته باشندکه متکی بر نگاه دینی باشد و یک مدتی هم بر این روال فعالیت میکردیم. اما بعد از گذشت مدتی، با بررسی جوانب مختلف، به این نتیجه رسیدیم که مسئلهی مشاوره، وقت زیادی از کارشناسان مرکز میگیرد و ما را از هدف اصلی دور میسازد. ضمن اینکه دانشگاه، مراکز مشاورهی بالینی دیگری هم دارد و ما باید به کارهایی که هدف اصلی مرکز است برسیم. بنا بر این کار مشاورهی بالینی را از فعالیتهای مرکز کنار گذاشتیم و تمام همت و تلاش خودمان را صرف بحث ازدواج و همسرگزینی کردیم.
- چرا اسم مرکز را همسانگزینی گذاشتهاند در حالی که ظاهرا کار این مرکز ازدواج و همسرگزینی است؟
+ البته کار ما در واقع، همان کمک به همسرگزینی و آغاز زندگی خانوادگی است. اما در کنار این، اعتقاد داریم که اصل در یک ازدواج، انتخاب درست همسر است. لذا بر اساس مندرجات منابع دینی و سنت نبوی، کار اصلی مرکز را همسانگزینی قرار دادهایم. زیرا اعتقاد داریم که اگر طرفین ازدواج «همکفو» باشند ریسک به هم خوردن زندگی و ناسازگاری، به میزان زیادی پایین میآید و زندگی خانواده، پایدارتر میشود.
از قدیم هم در جامعهی ما مرسوم بوده که افراد ریش سفید و معتمد طرفین، کسانی را به خانوادهها معرفی میکردهاند. روش ازدواج در گذشته به این شکل بوده که افرادی که در فامیل یا محله سرشناس بوده و مورد اعتماد مردم بودهاند خانوادهها را به یکدیگر معرفی میکرده و مثلا میگفتهاند فلان خانواده دختر خوبی دارند که آمادهی ازدواج است یا مثلا فلان خانواده، پسر عاقل و سالمی دارد که مرد زندگی است و اگر دخترانی در فامیل شما هست، میتوانید برای ایشان در نظر بگیرید. این جور توصیهها همیشه در فرهنگ ما بوده و اتفاقا کارسازی هم داشته است.
حالا با تغییر زندگی اجتماعی، رویدادهای شتابندهی فرهنگی، تبادل وسیع ارتباطات و اطلاعات، یک مقدار مسائل تغییر کرده، اما ما میخواهیم در قالب جدید به سمت همان سنتهای اجتماعی خودمان برویم. چون عقیده داریم که انتخاب درست ، کلید زندگی پایدار است.
- یعنی شما همان کار معرفی طرفین به یکدیگر را انجام میدهید؟
+ در نهایت بله، ولی کار ما با این سنت اجتماعی قدیمی خیلی فاصله دارد. این معرفیها در گذشته، ضابطه نداشت و صرفا بر اساس شناخت همان معرفی کنندگان، استوار بود. اما در حال حاضر، هم وضعیت زندگیها تغییر کرده، هم ملاک افراد عوض شده. از طرفی باید ضابطههایی برای زندگی سالم و پایدار اسلامی تعریف میشد که زوج یا زوجه برای این زندگی سالم و پایدار چه ویژگیهایی باید داشته باشد و چه فردی به او معرفی شود. این است که ملاحظه میفرمایید کار ما پیچیدگی بیشتری نسبت به یک معرفی ساده دارد و ضابطهمند و مبتنی بر شواهد علمی است.
- واقعا به شواهد علمی توجه میکنید؟ چگونه از این مسئله مطمئن میشوید که مبتنی بر ضوابط علمی است؟
+ برای مثال ما اینجا یک پرسشنامه داریم که آقایان در ابتدای ورود آن را تکمیل میکنند. این پرسشنامه از ابتدا به این شکل یک صفحهای با این سؤالات و مراتب نبوده. خیلی رایزنی و گفتگوی علمی و جلسات بحث و بررسی داشتهایم تا به این فرمت رسیدهایم. اینجا دانشگاه است و همهی بزرگوارانی که در اینجا کار میکنند یا بر این کار نظارت دارند کار دانشگاهی و علمی انجام میدهند. به همین جهت، اصرار داریم که همهی کارهایمان مبنای علمی داشته باشد و از شکل هیأتی خارج شود.
- جمعیت هدف مرکز چه گروههایی هستند؟ آیا فقط به دانشجویان علوم پزشکی خدمات میدهید یا سایر مراجعین هم میتوانند از خدمات شما استفاده کنند؟
+ در درجه اول، کارمان بر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد متمرکز است. بعد از این گروه بزرگ، اولویت بعدی، خانوادههای این عزیزان هستند، سپس، دانشجویان و خانوادههای سایر دانشگاهها و در اولویت آخر، افراد عادی. نهاد رهبری با بررسیهایی که داشت به این نتیجه رسید که دانشجویان، که پایهگذار خانوادههای اسلامی ما هستند و میتوانند حیات جامعه را حفظ کنند و ارتقا بدهند، باید از نظر معنوی و به جهت حفظ ارزشهای فرهنگی، کمکهایی فرهنگی اجتماعی دریافت کنند تا بتوانند برای این امر مهم، انتخاب بهتر و صحیحتری داشته باشند. لذا این بخش از کارهای فرهنگی برای دانشجویان، مهم و برزمینمانده بود. به همین جهت، نهاد چون معتقد است که ما باید بارهای بر زمینمانده را برداریم و به مقصد برسانیم، لذا این مسئله را در دستور کار نهاد قرار گرفت و کار مرکز همسانگزینی با این فلسفه شروع شد.
- چه مدت از فعالیت مرکز میگذرد و آیا برداشت خودتان این است که موفقیتی داشتهاید؟
+ ما در حدود سه سال است که به ارائهی خدمت مشغول هستیم. بحمدا.. موفقیتهای خوبی داشتهایم و توانستهایم انتخابهای خوبی برای دانشجویان و جوانان عزیزمان که خواهان یک زندگی سالم، فرهنگی، پایدار و اسلامی هستند داشته باشیم.
- چرا تأکید دارید انتخاب متقاضیان و مراجعین شما اسلامی باشند؟ آیا به افرادی که غیر مسلمان باشند یا جوانانی که الگوهای اسلامی را نداشته باشند خدمات نمیدهید؟
+ ما اصل صحبتمان با غیر مسلمانان نیست. اما مطلب اصلی، با جوانان مسلمان است که متأسفانه بعضا رعایت شئونات را ندارند و از اخلاق دینی هم فاصله گرفتهاند. ما اصرار داریم که مراجعین ما حداقلهای دینی را رعایت کنند. مثلا حجاب داشته باشند، اگر آقا هستند، در حدودی که مطابق قانون دانشگاه باشد، متخلق به اخلاق دینی باشند و یک سری الگوهای اسلامی را رعایت کنند. البته خیلی هم در این زمینه سختگیری نداریم و معتقدیم با هدایت و راهنمایی، میتوان خیلی مشکلات اعتقادی و رفتاری را اصلاح کرد. به هر حال درب مرکز به روی همهی عزیزان دانشجو باز است و امیدواریم بتوانیم خدمات مناسبی برای ازدواج و تشکیل زندگی در اختیار آنها بگذاریم.
- حالا بفرمایید فرایند ورود و مراجعهی افراد به مرکز شما چگونه است و از ابتدا که وارد میشوند چه کارهایی برایشان انجام میدهید تا به فرایند ازدواج برسید؟
+ ابتدا ذکر این نکته را لازم میدانم که خانمها لازم نیست مراجعهی حضوری داشته باشند. از نگاه ما که باز هم مبتنی بر شواهد علمی است افرادی باید ازدواج کنند که به بلوغ جسمی، جنسی ،عقلی، اجتماعی ، عاطفی ، اقتصادی رسیده باشند. که البته همه ی اینها تعریف علمی دارد .ما یک سری پرسشها را طرح کردهایم که اگر خود شخص به این پرسشها منصفانه و با صبر و حوصله جواب بدهد، خودش خواهد فهمید که آیا موقع ازدواجش هست یا نه؟ به هر حال فرض اولیه ما این است که این جوانی که به اینجا میآید اولیات ازدواج را دارد و آمده که ما کمکش کنیم یک انتخاب درست و آگاهانه داشته باشد.
- به نظر شما از نظر سنی، جوانها چه زمانی باید ازدواج کنند؟ آیا همان سنی که در متون دینی و روایات آمده، مصداق کاری شما را تشکیل میدهد؟
+ البته مبنای کار ما معرفت و متون دینی است اما استنباطها متفاوت است. ما ملاکهایمان همان ها است که گفتم. بلوغ از همهی جهات و جوانب. حالا اگر بخواهیم یک سن متعادل برای ازدواج در جوان امروزی تعریف کنیم به نظر شخص حقیر ، سنین 18 تا 22 برای دختران و 22 تا 25 برای پسران بهترین سن مناسب میدانم.
- منظورتان از اینکه میفرمایید بخشی از این مسئله مربوط به خانواده است چیست؟ آیا والدین نقشی در این موضوع دارند؟
+ بله. اساسا ازدواج یک موضوع خانوادگی است. یعنی همهی افراد خانواده در اینکه این جوان چه زمانی، با چه کسی، با چه الگوهایی و با چه رویکردی به سمت ازدواج میرود نقش دارند و این تصمیم تا حدی زیادی خانوادگی است. تربیت والدین، حرف اول را میزند. منابع دینی ما اصل را بر تربیت فرزند میگذارند. هر چند وسایل جدید ارتباطی و رسانهها، موانعی در این میان ایجاد میکنند ولی خود والدین میتوانند الگوی خوبی برای فرزندانشان باشند.
به هر حال وقتی ازدواج بر مبنای خانواده باشد، آسیبها به مراتب کمتر خواهد بود. این خانواده است که بر اساس تجربیاتش، آگاهانه و درست انتخاب میکند.
- میدانید که جوانهای امروزی، چندان اقبالی به انتخاب والدین ندارند. شما چگونه این مسئله را حل و فصل میکنید؟
+ من با شما موافق نیستم که فرزندان به انتخاب والدین اقبالی ندارند. ما فرزندان خانوادههایی مد نظرمان است که الگوهای دینی را در زندگی دارند و از ابتدا هم بر تربیت اسلامی تأکید میکنند. این گونه فرزندان، تا حدود زیادی به نظرات والدین احترام میگذارند و از آنها متابعت میکنند. اما در خانوادههای عادی هم این طور نیست که جوانتر ها اصلا به پدر و مادر گوش نکنند. بلکه این والدین هستند که باید وقت بیشتری برای جوانانشان بگذارند و مهارت ارتباط با فرزند را بیاموزند.
مثلا اگر فرزند زودتر از موعد طبیعی به بلوغ رسیده، نیاز به حمایت خانواده دارد. همینجا بگویم که ما در کل مشهد و شاید استان، هیچ مرکز مشابه این مرکز نداریم و از این جهت، خانوادههای زیادی هستند که میخواهند به یک مرکز قابل اعتماد با رویکرد دینی مراجعه داشته باشند اما جایی نیست به نیاز آنها پاسخگویی کند.
- بگذریم. حالا فرض میکنیم جوان وارد مرکز شما شده. شما چه فرایندی را برای انتخاب آگاهانه و درست او انجام میدهید؟
+ همانطور که گفتم این فرد ابتدا یک پرسشنامه را تکمیل میکند که ما همهی اطلاعات مورد نیاز ایشان را ثبت و امانت داری میکنیم که بر اساس آنها بتوانیم یک انتخاب خوب برایش داشته باشیم. بعد از اینکه این فرم تکمیل شد یک مصاحبهی کوتاه در حد نیم یا یک ساعت با ایشان داریم که ببینیم از نظر آمادگی ازدواج، در چه مرحلهای است و واقعا تا چه اندازه، این آمادگی را دارد. بعد از آن از تست های شخصیت شناسی و علمی استفاده میکنیم و پس از بررسی نتایج این تست توسط اساتید و مشاوران مرکز ، و تاکید بر حضور برخی افراد در کارگاه ها ، پروسه ازدواج و معرفی شروع میگردد. اینجا میگوییم غربالگری اولیه انجام شده و حالا شخص میرود به زندگی خودش میرسد تا اینکه ما انتخابهایی داشته باشیم و به ایشان معرفی کنیم.
- گفتید که خانمها ملزم به مراجعه حضوری نیستند؟
+ بله. به این خاطر حفظ شان و کرامت انسانی خانم ها و خانواده ها و از طرفی بعضا خانوادهها تمایل ندارند دخترخانمشان مستقلا به مرکز بیایند ، خانم ها توسط واسطین یا راهنماهای ازدواج که در واقع بازوهای اجرایی ما در سطح دانشگاه ها هستند ، شناسایی و معرفی میشوند . ما علاوه بر اینکه می توانیم از طریق ایمیل یا سایت خودمان معرفی کنیم، یک اپ هم در حال طراحی داریم که هر کدام از خانوادهها بخواهند یا خود داوطلب ازدواج، میتواند از طریق این اپلیکیشن، فرم را دانلود و تکمیل کند و برای ما بفرستد. ما برای تستهای شخصیت و مراحل بعدی با ایشان تماس میگیریم.
- و در این مرحله که غربالگری انجام شده، چه مسیری طی میشود؟
+ یک سری رابطین ازدواج در دانشگاه تعیین شدهاند که از میان افراد برجستهی دانشگاهی که خودشان هم مقبولیت اجتماعی دارند و افراد با تجربهای هستند انتخاب شدهاند. این افراد که در دو گروه خواهران و برادران هستند موارد را بررسی و گزینهها را به مرکز یا به داوطلب معرفی میکنند.
معرفی هم به این شکل است که شماره تلفن دختر را با اجازهی والدینش در اختیار خانواهی پسر قرار میدهیم که خانواده، تقاضای اولیه را اعلام کند و در صورت مساعد بودن شرایط، جلسهی آشنایی را در لابی هتل دیپلمات که توسط خیرین اداره میشود برگزار میکنیم.
- هتل؟ چرا در مرکز نباشد و چرا در منزل یکی از طرفین؟
+ به چند دلیل. اولا اینکه ممکن است خانوادهها مایل نباشند که جلسهی آشنایی در مرکز باشد. از طرفی، چون جلسهی اول، صرفا برای آشنایی خانوادهها و گفتگوهای اولیه است، ترجیح دادیم بلحاظ حفظ امنیت و کرامت خانواده ها و جلوگیری از اسراف و تبذیر در خواستگاری ها ، در لابی یک هتل باشد که طرفین، دچار مشکل در پذیرایی و مسائل خانوادگی نشوند. هم هزینهها برای طرفین کمتر است هم اینکه شاید خانواده و فامیل نخواهند همسایهها و اطرافیان، متوجه شوند. چون ممکن است این جلسه، به نتیجهی دلخواه نرسد و طرفین همدیگر را نپسندند. بنا بر این در یک لابی هتل و در شرایط بسیار خوب محیطی با یک پذیرایی مختصر، جلسهی آشنایی با هزینهی خیرین برگزار میشود و اگر طرفین به توافقات اولیه رسیدند، قرارهای بعدی را خودشان میگذارند و توافقات اساسیتر را در جلسهی خواستگاری در منزل انجام میدهند.
- اگر توافق نکردند چطور؟ اگر همدیگر را نپسندیدند چه اتفاقی میافتد؟
+ دقیقا به همین دلیل در هتل برگزار میکنیم. اگر نپسندیدند گزینهی بعدی به آقا معرفی میشود. البته بعد از اینکه ما از آقا پرس و جو کردیم و دلایل منطقی و عقلانی برای این عدم پذیرش عنوان شد، گزینهی دیگری معرفی میشود.
ما با آقا صحبت میکنیم ببینیم واقعا استدلالی دارد که این شخص را انتخاب نکرده؟ چون ما سعی کردهایم بهترین و مناسبترین گزینه را برای ایشان انتخاب کنیم. ولی به هر حال انسان است و ممکن است نظرش بر این انتخاب قرار نگیرد. بنا بر این در صورت منطقی بودن دلایل، ما حداکثر تا چهار گزینه انتخاب و معرفی میکنیم و اگر دیدیم که این شخص در انتخاب مشکل دارد، او را به مشاور معرفی میکنیم و از چرخهی خدمات مرکز خارج میشود.
- شما در صحبتها و گفتگوهایی که در ابتدای کار با جوان انجام میدهید یا در هنگام انتخاب، آیا ممکن است نظر صریح بدهید که به نظر ما انتخاب شما مشکل دارد یا مثلا فلان گزینه برای شما مناسب نیست؟
+ نه. به هیج وجه، در قالب امر و نهی یا توصیهی صریح عمل نمیکنیم و این کار را صحیح نمیدانیم. ما فقط آشنایی و معرفی را داریم و اینکه وضعیت طرفین را به هم بشناسانیم و الگوهای انتخاب آگاهانه و صحیح را به طرفین آموزش بدهیم. بقیهاش با خودشان است. انتخاب در نهایت، یک امر اختیاری و فردی است و هیچ مشاور و کارشناسی، حق ندارد صراحتا به جای فرد متقاضی، یک گزینه انتخاب کند. حتی اگر متقاضی، خودش اصرار داشته باشد ما انتخاب کنیم، اصلا این کار را نمیکنیم. انتخاب، خودش یک گزینه اعتماد به نفس و یک فرایند روانی است که شخص باید نشان دهد به بلوغ فکری رسیده و دست به انتخاب آگاهانه زده است.
- بعد از اینکه این مراحل انجام شد، چه زمانی به پروسهی ازدواج میرسید؟ آیا ازدواجهای موفق هم داشتهاید؟
+ در طول دو سالی که کار بدوش حقیر گذاشته شده حدود 85 مورد از معرفیها و همسانگزینیها به نتیجه رسیده و به ازدواج منجر شده است.
برای اینکه سطح خدمات مرکز را ارتقا بدهیم یک قرارداد با یک مجموعهی فرهنگی به نام آدم و حوا بستهایم که کار برنامهریزی همان اپلیکیشن را انجام میدهند. این اپ بخش چت ندارد و اطلاعاتش محرمانه است و فقط ما در مرکز میتوانیم این اطلاعات را ببینیم. دانشگاهها استقبال خوبی از طرح ما داشتهاند و روز به روز مراجعات بیشتر میشود. البته هم در دانشگاه علوم پزشکی و هم در دانشگاه فردوسی و سایر دانشگاهها وقتی با مسؤولانشان صحبت میکنیم میبینیم دانشجویان هر دانشگاه، برای انتخاب و همسانگزینی به دانشگاه دیگری مراجعه میکنند که هم در دانشگاه علوم پزشکی و هم در دانشگاههای دیگر، این امر رایج است. دلیل آن هم شاید این باشد که دانشجویان مایل نیستند اطلاعات خانوادگیشان در دانشگاه و در بین نزدیکان و آشنایانشان باز شود. به همین خاطر به دانشگاههای دیگر میروند که اطلاعاتشان بسته بماند. به همین دلیل ما هم مراجعین زیادی از دانشگاههای دیگر داریم.
- در این مرکز چند نفر مشاور دارید؟
+ ما 7 مشاور داریم که فقط دو نفرشان روحانی با تحصیلات علوم تربیتی واز اساتید دانشگاه ها هستند و بقیه روانشناس بالینی و سلامت هستند. در کارگاههایی که برگزار میکنیم همهی مسائل با روال علمی پیش میرود اما رویکرد و جهتگیری مشاورههای ما، دینی و اسلامی است. تا حالا بیش از 400 زوج برای مشاوره قبل ازدواج به مراکز ما آمدهاند که استقبال بسیار خوبی است.
- میدانید که طلاق رو به رشد است. آیا در شکل و شیوهای که شما برای گزینش همسر انتخاب کردهاید میزان تنش و مشکلات پس از ازدواج چه اندازه بوده است؟
+ خدا را شکر در بین همهی این عزیزانی که توسط این مرکز همسانگزینی شدهاند در حد یکی دو نفر تنش داشتهایم که بحمدا.. منجر به مسائل جدی هم نشده و رفع مشکل شده است. ضمن اینکه ما یک نظام رصد داریم که در پنج سال اول زندگی که بیشترین آمار مشکلات خانوادگی را دارد، زندگی ها را رصد میکنیم و در حدودی که بتوانیم از طریق مشاوره و مددکاری، مسائل را حل میکنیم که کار تنش بالا نگیرد. به هر حال این طرح جدید است و مدام در حال بروز کردن و آسیب زدایی هستیم و امیدواریم که با همکاری سایر دستگاهها بتوانیم خدمات بیشتری به این زوجین ارائه کنیم. مثلا برنامهی مددکاری اجتماعی را در نظر داریم که در این ازدواجها فعال کنیم و در حال رایزنی با سایر نهادها هستیم.