0687.jpg - 6.66 kBبسیاری از مردم، تصور می‌کنند داروسازان، همان دکترهایی هستند که در داروخانه‌ها حضور دارند و در کنار مدیر داروخانه یا نسخه‌پیچ ارشد می‌نشینند و به سؤالات بیماران در مورد داروها پاسخ می‌دهند. در حالی که مدیریت داروخانه، فقط یکی از چندین گرایش رشته‌ی داروسازی است.

هم اکنون ده‌ها داروساز در گرایش‌های 7 گانه‌ی این رشته در دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در قالب 7 گروه آموزشی و 7 گروه پژوهشی حضور دارند و علاوه بر ساخت داروهای شیمیایی و گیاهی جدید، سالانه صدها مقاله و تحقیق را در سطح کشور و در برد بین‌المللی منتشر می‌سازند و در صدها پژوهش مشارکت علمی دارند.

چنین گستره‌ی وسیعی از رشته‌ی داروسازی را فقط داروسازان و البته رشته‌های مرتبط پزشکی و پیراپزشکی می‌شناسند و حتی بسیاری از کادرهای درمانی یا کارکنان مراکز درمانی دانشگاه نیز به این گستره‌ی خدمات علمی، وقوف ندارند.

شاید یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های داروسازان که به دلایل گوناگون در کشور ما مغفول مانده، ساخت، فرموله کردن، تجزیه و تحلیل و کنترل داروها باشد و در این گزارش تلاش کردم، به مناسبت فرارسیدن پنجم شهریور، روز داروساز، با یکی از استادان گروه کنترل دارو که تا کنون دانشجویان زیادی را برای حضور در مراکز و کارخانجات تولید دارو و یا سطوح نظارتی و حاکمیتی دارو در استان و کشور، تربیت کرده و عمیقا و به معنای واقعی کلمه، داروساز است گفتگو داشته باشم.

در این گفتگو، از مهم‌ترین مسائل و چالش‌های حوزه‌ی داروسازی صحبت به میان می‌آید و دکتر امید رجبی، که علاوه بر کار داروسازی و تدریس در دانشگاه، 75 مقاله علمی را خود و یا با سایر اساتید در ژرونال‌ها و مجلات مختلف علمی به نشر رسانده، در بیش از 90 پژوهش علمی نیز به عنوان مشاور، ناظر، داور، مدیر و همکار حضورد داشته و کارنامه‌ی علمی پر و پیمانی دارد، با گشاده‌رویی و سعه صدر، دیدگاه‌های خود  رادر  این خصوص بیان می‌کند. امید است که گفتگویی خواندنی برای مخاطبان وبدا فراهم آورده باشیم. با هم این گفتگو را می‌خوانیم.

انقلاب صنعتی، این علم را متحول کرد

با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، لطفا در ابتدای این مصاحبه بفرمایید چرا اساسا اصل کار و حرفه‌ی داروسازی، در سایه قرار گرفته و بیشتر داروسازان به داروخانه‌داری روی آورده‌اند؟

+ اسم این رشته داروسازی است. به لحاظ ماهوی، کسی که دانشجوی این رشته می‌شود انتظار دارد که داروساز شود. یعنی یک نفر شیمیست که از پزشکی، انواع بیماری، اقتصاد درمان و حتی اصول مربوط به تولید فراورده‌های دارویی هم چیزهای زیادی می‌داند ولی در خدمت تیم پزشکی است و در واقع اهدافی که جامعه پزشکی از داروساز انتظار دارد این است که یکی از حلقه‌های مهم زنجیره‌ی درمان که ساخت معجون و داروی درمان است ،باشد. در واقع، تشخیص بیماری به عهده پزشک است و این عادلانه نیست که با این وسعت کار پزشکی و توسعه و گسترش بیماری‌ها، ساخت دارو هم به عهده‌ی پزشک باشد.

- البته در گذشته گویا این طور نبوده و پزشک، به نوعی داروساز هم بوده است، مثل پزشکان سده‌های دور.

+ بله. از گذشته‌های دور و تا همین یکی دو قرن پیش که جمعیت جهان، کم بوده، حمل و نقل و جابجایی، بسادگی امکان‌پذیر نبوده، دسترسی به امکانات و تولید گسترده و انبوه دارو امکان‌پذیر نشده بود و تخصص به معنای امروزی آن در هیچ رشته‌ی دانشی، حضور نداشته، وضعیت به همین صورت بوده که پزشک، خودش، در ساخت و ترکیب مواد گیاهی و دارویی، محوریت داشته و حداکثر یک دستیار و کمک‌کار هم داشته و خودش تا انتهای کار درمان، با داروها و بیمار، مسیر را طی می‌کرده است.

اما بعد از انقلاب صنعتی که تولید انبوه را برای انسان به ارمغان آورده و مفاهیم کارخانه و تولید زیاد و منظم و برنامه‌دار، جایگزین تولید محدود خانگی یا کارگاهی گردیده، اوضاع بکلی تغییر کرده است. اگر به صد سال پیش برگردیم و حتی تا نیمه‌ی اول قرن حاضر خورشیدی، در داروخانه‌ها دفاتر بزرگی می‌دیدیم که اسامی مواد اولیه و ترکیبات داروهایی نهایی را در آن می‌نوشتند تا از روی آنها مواد دارویی در داروخانه ترکیب و به بیمار تحویل شود. یعنی سیستم درمان به دو بخش تقسیم شده و کار داروسازی یک مقدار از مطب و مکان پزشک فاصله گرفته بوده است.

مسیر امرار معاش داروساز، تغییر کرده است

- و این تولید صنعتی و انبوه و تحولات اجتماعی ناشی از آن، همان عامل اصلی فاصله گرفتن داروسازان از حرفه‌ی اصلی و ماهوی خودشان بوده است.

+ به هر حال، در فرایند صنعتی شدن جوامع، کارخانه‌ها جایگزین سیستم تولید سنتی و کوچک شدند و بالطبع وقتی کارخانه محصول درست می‌کند جایگزین داروساز می‌شود. یعنی داروسازی که بایستی خودش با دست خودش شکل دارویی درست کند حالا با آمدن کارخانجات داروسازی، عملا این کار برای او و همچنین برای سیستم درمان، توجیه ندارد. نتیجه این می‌شود که تعداد زیادی از داروسازان نیاز به یادگیری مباحث مربوط به ساخت و ترکیب داروها ندارند و بسیاری از مطالب و سرفصل‌هایی که برای دروس داروسازی در نظر گرفته شده، رفته رفته، توجیه خود را در مورد دانشجوی امروزی از دست می‌دهد. امروز کافی است که داروساز، داروخانه‌ای در نزدیکی مطب پزشک داشته باشد و او کار نسخه‌خوان و نسخه‌پیچ را انجام دهد و احیانا گاهی با پزشک در تعامل و گفتگوی مشاورانه باشد. در واقع، کانال امرار معاش داروساز، دیگر از مسیر حرفه‌ایش نمی‌گذرد.

- اگر درست متوجه شده باشم، این فرایند به آنجا می‌رسد که دانشجوی داروسازی، انگیزه‌ای برای اندوختن دانش‌هایی که به کارش نمی‌آید یا در مسیر زندگی‌اش به آنها نیاز ندارد، نخواهد داشت و به یک حافظ متون اطلاعات دارویی تبدیل می‌شود.

+ بله، دقیقا. اجازه بدهید یک مثال بزنم. بر اساس آنچه اصحاب تکامل بیان می‌کنند حیوانات در مسیر تکامل، برخی اعضا و جوارح خود را که کاربردی ندارند به تدریج از دست می‌دهند و دچار موتاسیون یا تغییر کارکرد می‌شوند. یا مثلا پا یا دستی که شکسته است و گچ گرفته می‌شود بعد از باز کردن گچ، می‌بینیم که عضله در حال تحلیل‌رفتن است. دقیقا همین اتفاق در مورد برخی رشته‌ها و دروس از جمله داروسازی هم می‌افتد و افتاده است.

دانشجوی فارغ التحصیل داروسازی وقتی مسیر امرار معاشش ساختن دارو در آزمایشگاه و لابراتوار نباشد نه تنها معلومات این کار را کسب نمی‌کند و یاد نمی‌گیرد بلکه لوازم و جوانب علمی آن هم از یادش می‌رود. دانشجویان رشته داروسازی افراد باهوشی هستند که وقتی به بازار کار وارد می‌شوند می‌بینند نسل قبل از آنها به قول داروینی‌ها آبشش را از دست داده و از خود سؤال می‌کند آیا من به آبشش یا همان دانش تئوریزه‌ی ساختن داروها نیاز دارم؟ و جواب می‌دهد، نه، معلوم است که نه، فقط کافی است که نسخه‌های پزشکان را بخوانی و داروهای آماده‌ در داروخانه را دست بیمار بدهی.

پرسش‌های هوشمندانه دانشجویان

- پس در واقع، این تحولات، باید در تمام دنیا افتاده باشد و مخصوص کشور ما نیست؟

+ بله. همه جا این طور شده و تعداد محدودی از فارغ التحصیلان رشته‌های داروسازی در لابراتوارها، کارخانجات داروسازی، کار نظارتی درمان، خطوط کنترل کیفیت، مراکز تحقیقات دارویی و مانند اینها کار عملیاتی و واقعی خود را انجام می‌دهند اما بسیاری از آنها به داروخانه‌داری روی آورده و تعدادی‌ هم در مشاغل دیگری به جز حرفه‌ی خودشان پرداخته‌اند.

- ولی جنبه دیگر موضوع هم این است که داروخانه‌داری، خیلی راحت‌تر از داروسازی است. این طور نیست؟

+ بله، البته.  ساخت مثلا یک آمپول، خیلی مسؤولیت و دردسر دارد. فاکتورهای مختلفی برای این دارو هست که باید در نظر گرفته شود و یکی یکی تست شود، مواد اولیه، نحوه ترکیب، تجزیه و تحلیل، سم‌زدایی،  بسته‌بندی، و خیلی چیزهای دیگر که هر کدام‌شان با گستردگی دانش امروز، یک مهارت و تخصص ویژه و یک سیستم تعاملی گروهی وسیع نیاز دارد. داروساز امروزی یک دائره المعارف است که دانشش به خاطر عدم نیاز رفته رفته تحلیل و از بین می‌رود و قسمت اعظم دانش تئوریکش با مسیر زندگی و ارتزاقش همخوانی ندارد. بعضی سرفصل‌های درسی را که درس می‌دهیم دانشجو می‌گوید اینها به چه درد می‌خورد، قرار نیست که این دانش‌ها را بکار بگیریم، پس چرا بیاموزیم. چیزی که او الآن نیاز دارد فارغ از اینکه درست است یا نه، این است که مدیریت داروخانه را بداند و عوارض داروها، تعامل مثبت با دکتر و کمی هم بیمارشناسی. جامعه بیش از این انتظار ندارد.

- البته یک تعداد از همکاران شما در صنعت داروسازی مشغول به کار می‌شوند و واقعا هم داروساز هستند. تعدادشان کم هم نیست. به نظر باید اینها را از هم تفکیک کنیم؟

+ داروسازانی که در صنعت هستند در زمینه‌ی حرفه‌ی خودشان فعالیت می‌کنند. البته، تولید امروز، خیلی توسعه و گسترش یافته و شاخه‌های متعددی پیدا کرده که هر کدام بخشی از تخصص داروسازی را پررنگ‌تر نیاز دارد. بعضی چیزها تخصصی‌تر کار می‌کنند مثل شیمی، بیوتکنولوژی، بیوشیمی، کنترل کیفیت و تحقیق و توسعه.

در یک مجموع ساخت دارو، داروسازان در تخصص‌های مختلف کار می‌کنند. البته در این مجموعه‌ها شیمیست‌هایی حضور دارند که الزاما داروسازی هم نخوانده‌اند ولی دانش‌شان را در این مسیر توسعه داده و رنگ و بوی کار داروسازی را دارند.

- ظاهرا بعضی مواد اولیه در یک کشور تولید می‌شود بعد به کشور یا کشورهای دیگر می‌رود که کامل‌تر شود و همین‌طور یک فرایند بین کشوری را طی می‌کند تا اینکه در یک مجموعه‌ی تولیدی یا یک لابراتوار، به داروی نهایی تبدیل شود. این موضوع، تقریبا همه کشورهای شرق و غرب را درگیر کرده است. الزاما بسیاری از کشورهای دخیل در این فرایند، کشورهای پیشرفته و درجه یک هم نیستند. ارزیابی من درست است؟

+ بله. به خاطر اینکه ممکن است در یک کشور، فقط ماده خام و با خلوص کم استخراج و بسته‌بندی و ارسال این ماده را مدیریت می‌کند. بعد به یک مقصد می‌رود که تخلیص و کارهای آزمایشگاهی رویش بشود و سپس مواد مؤثره دارویی از آن استخراج شود و سپس به مجموعه‌ی دیگری در همان کشور یا کشور دیگری برود که تبدیل به یک ماده‌ی اولیه خالص و مطابق با استاندارد فارماکوپه‌ای شود و در این سیر تکاملی تا به یک داروی نهایی برسد، شاید چندین کشور را طی کند که الزاما همه‌ی این کشورها در یک سطح اقتصادی و پیشرفتگی نیستند و مطابق توانایی‌های خود در این زنجیره، فعالیت می‌کنند.

- تحریم‌ها چه نقشی در کمبود داروها دارند؟

- به نظر می‌رسد برخی کمبودهای مقطعی را شما در لابراتوارهای دانشکده داروسازی پوشش می‌دهید. آیا امکانات کافی دارید؟

+ بله. داریم. ما امکانات همه‌ی کارها را داریم. دانشگاه وقتی در یک جامعه ای تأسیس می‌شود درختی است که سایه‌اش را روی همه‌ی جامعه می‌اندازد. دانشگاه فقط مدرسه که نیست، خیلی فراتر از اینها است و دانشگاه علوم پزشکی خیلی بالاتر از سطوح دیگر دانشگاه‌ها قرار دارد چون با سلامت جامعه سر و کار دارد.

بعضی بحران‌ها به سطح عمومی نمی‌رسد و توسط متخصصین حل می‌شود.

- بعضی‌ها نگاه‌شان این است که تربیت این همه نیروی تخصصی که کاری هم ندارند چه فایده‌ای دارد؟

+ ما نباید این طور نگاه کنیم که دانشگاه فقط یک سری نیرو تربیت می‌کند و صبر می‌کند تا ببینیم چه می‌شود. اینها افراد عملیات هستند و ذخیره‌هایی هستند که موقع ضرورت بیرون می‌آیند. اینها وزنه‌های بزرگی هستند. ما بحران‌های مختلف داشته‌ایم که بعضی‌ها را جامعه متوجه شده و بعضی‌ها را مردم حتی حس نکرده‌اند.

- این داخل در بحث مسؤولیت اجتماعی می‌شود. به نظر می‌رسد که شما از جنبه انسانی و اجتماعی به موضوع نگاه می‌کنید.

+ بله. وقتی مشکلی برای جامعه پیش می‌آید حرفه‌ای گری حکم می‌کند که وارد شویم، مسوولیت اداری نیست، مسوولیت وجدانی و اجتماعی است. من به عنوان یک آدم حرفه‌ای نمی‌توانم در مقابل گرفتاری مردمم ساکت باشم. بعضی وقت‌ها چنین بحران‌هایی می‌آید. همین الآن در مشکل کمبود داروها ما مرتبا ورود داریم و همین دیروز من صد تا آمپول بی کربنات سدیم درست کردم و دادم به بیمارستان‌هایی که نیاز داشتند تا مشکل بیماران حل شود. این کار، سود مالی ندارد و فقط انگیزه انسانی و عرق ملی است.

آیا ساخت داروهای گیاهی توجیه اقتصادی و علمی دارد؟

- آخرین پرسشم در مورد داروهای گیاهی است. آیا اصولا سرمایه‌گذاری در این بخش از نظر ملی و کلان، توجیه دارد؟ آیا شرایطی فرا خواهد رسید که ما در این قسمت در سطح منطقه‌‌ای مطرح شویم؟

+ سؤال به ظاهر ساده و در واقع مشکلی است. شاید جواب این سؤال توضیح باشد. ایران کشوری است پهناور با اقلیم‌های مختلف و بالطبع، گیاهان متفاوت دارد. تقریبا می‌شود گفت تمام گونه‌های گیاهان خاورمیانه در ایران هست. این فرصت و ظرفیت خوبی است. پس به لحاظ صنعتی جواب مثبت است. ولی به لحاظ اینکه آیا داروهای گیاهی مثل داروهای شیمیایی عمل کنند، جواب این است که در کوتاه مدت اقتصادی است.

بنا بر این در کوتاه مدت اقتصادی است به خاطر اینکه بعضی نیازهای درمانی را ممکن است حل کند ولی در درازمدت و در تمام نظام سلامت، نه. در کل ساخت دارو با منشأ گیاهی یک هنر است اما یک راه حل درازمدت نیست. بعضی وقت‌ها می‌شود نگاه کرد که ترجیح برخی افراد این است که منشأ گیاهی استفاده کنم که خطرات و عوارض کمتری داشته باشد. اما این به لحاظ علمی موضوعیت ندارد. چه بسیار افراد که به خاطر مصرف غلط گیاه، دچار مشکلاتی در سایر ارگان‌ها شده‌اند.

از سوی دیگر، به عطاری می‌رویم و بدون توجه خرید می‌کنیم. بعضی از این گیاهان سم خورده هستند، بعضی گیاهان درست شناسایی نشده‌اند، بعضی‌ها تاریخ گذشته است، یعنی مال گذشته است و امروز می‌فروشند، کپک دارد، خاک دارد و خیلی مشکلات دیگر دارد که در ظاهر دیده نمی‌شود. به هر حال در نهایت می‌توان گفت که بحث تجارت و صنعت گیاهان دارویی، یک مزیت نسبی است.

- سپاس از عنایت شما. روز داروساز را به شما تبریک می‌گوییم.

+ متشکرم. به دوستان وبدا سلام ما را برسانید.

 

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image