معاون آموزشی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی روانپزشکی ابن سینا و دکتر حجازی، به مناسبت روز جهانی دوقطبی گفت: دوقطبی (Bipolar Disorder) یک اختلال روانشناختی است که با تغییرات شدید در حالات خلقی، انرژی و فعالیتهای روزمره مشخص می شود و مهم ترین نکته در تعامل با بیماران دوقطبی، درک درست بیماری و همدلی و نگاه بدون قضاوت به بیمار است.ُ
دکتر مائده کامرانی، متخصص روانپزشکی در گفتگو با وبدا، ضمن گرامیداشت روز جهانی دوقطبی( 30 مارس برابر با ۱۰ فروردین ماه)، این اختلال را، یک اختلال روانشناختی همراه با تغییرات شدید در حالات خلقی، انرژی و فعالیتهای روزمره مشخص برشمرد و گفت: افراد مبتلا به اختلال دو قطبی معمولاً دورههای شیدایی (مانیا) و افسردگی را تجربه میکنند که در دورههای شیدایی، فرد ممکن است احساس سرخوشی مفرط، انرژی زیاد، خواب کم و رفتارهای پرخطر داشته باشد و در دورههای افسردگی، احساس ناامیدی، بیعلاقگی به فعالیتها و مشکلات خواب و اشتها و در مواردی افکار آسیب به خود در آنها رایج است.
وی در خصوص عوامل بروز این اختلال دوقطبی گفت: ظهور اختلال دوقطبی میتواند تحت تأثیر چندین عامل باشد که از جملهی آن می توان به عوامل ژنتیکی، زیستی،محیطی و روانشناختی اشاره کرد.
دکتر کامرانی در توضیح هر یک از این عوامل بیان داشت: تاریخچه خانوادگی اختلالات روانی میتواند خطر ابتلا به دوقطبی را افزایش دهد و اگر یکی از اعضای خانواده دچار این اختلال باشد، احتمال ابتلای دیگر اعضا نیز بیشتر میشود که این موضوع به بحث ژنتیک باز می گردد. همچنین در بحث عوامل زیستی و محیطی تغییرات در تعادل مواد شیمیایی مغز (مانند نورترنترنها) میتواند نقش مهمی در بروز این اختلال داشته باشد و همینطور استرسهای زندگی، مثل مشکلات مالی، از دست دادن عزیزان یا فشارهای شغلی. اما در خصوص عوامل روانشناختی این ویژگیهای شخصیتی و الگوهای تفکر هستند که میتوانند بر شدت و فراوانی دورههای شیدایی و افسردگی تأثیر بگذارند.
علائم و نشانههای اصلی اختلال دو قطبی
دکتر کامرانی در ادامه به علائم و نشانههای اصلی اختلال دو قطبی اشاره کرد و گفت: اختلال دوقطبی با دورههای متناوب شیدایی (مانیا) و افسردگی مشخص میشود و هر یک از این دورهها دارای علائم خاص خود هستند که از جملهی آن می توان به افزایش انرژی و فعالیت ، احساس سرخوشی مفرط یا بزرگمنشی، کاهش نیاز به خواب، گفتار سریع، افزایش تحریکپذیری ( ممکن است فرد به سرعت عصبانی شود یا نسبت به دیگران واکنشهای شدید نشان دهد) و رفتارهای پرخطری همچون خریدهای بیمورد، روابط جنسی غیر ایمن یا استفاده از مواد مخدر اشاره کرد.
این متخصص روانپزشکی در خصوص نشانه های دورههای افسردگی هم گفت: احساس ناامیدی یا بیارزشی از جمله علائم این اختلال است که طی آن فرد ممکن است احساس کند که هیچ چیزی ارزش انجام دادن ندارد، کاهش انرژی و احساس خستگی مداوم و عدم توانایی در انجام فعالیتهای روزمره، مشکلات خواب: شامل بیخوابی یا خواب بیش از حد، کاهش اشتها یا پرخوری و تغییرات در عادات غذایی، که میتواند منجر به کاهش وزن یا افزایش وزن شود، عدم علاقه به فعالیتها وکاهش علاقه به فعالیتهایی که قبلاً لذتبخش بودند و افکار خودکشی در موارد شدید، می توان از نشانه های دورههای افسردگی باشد.
دکتر کامرانی همچنین با بیان اینکه شناسایی علائم اختلال دوقطبی معمولاً نیازمند توجه به الگوهای تغییرات خلق و خو و رفتار فرد در طول زمان است افزود: نکاتی از قبیل؛ تاریخچه خانوادگی، مشاهده الگوهای رفتاری و مشاوره با یک متخصص میتوانند در شناسایی این اختلال کمک کنند.
وی در توضیح موارد یاد شده افزود: تاریخچه خانوادگی شامل بررسی سابقه خانوادگی اختلالات روانی است که میتواند در شناسایی خطر ابتلا کمک کند. همین طور مشاهده الگوهای رفتاری، توجه به تغییرات ناگهانی در خلق و خو، انرژی و رفتار که ممکن است در طول زمان تکرار شوند را شامل میشود و در نهایت مشاوره با متخصص و مراجعه به یک روانپزشک برای ارزیابی دقیقتر و تشخیص مناسب وضعیت فرد است و اگر فردی در خود یا اطرافیان نوسانات خلقی زیادی را تجربه میکند که اغلب از کنترل فرد خارج میشود و بر عملکرد اجتماعی، بین فردی، شخصی و شغلی وی اثرات منفی گذاشته است ،پیشنهاد میشود با یک متخصص بهداشت روان مثل روانپزشک یا یک روانشناس بالینی مشورت نماید.
روشهای تشخیص اختلال دو قطبی
معاون آموزشی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی روانپزشکی ابن سینا و دکتر حجازی ، روشهای تشخیص اختلال دو قطبی را فرآیندی پیچیده و نیازمند ارزیابی دقیق و جامع دانست و گفت: این فرآیند معمولاً شامل مراحل معاینه بالینی ( مصاحبه اولیه و سابقه درمانهای قبلی ) و استفاده از ابزارهای تشخیصی است.
دکتر کامرانی ادامه داد: در مصاحبه اولیه، پزشک یا روانشناس با بیمار و گاهی اوقات با اعضای خانواده او مصاحبه میکند تا اطلاعات اولیه درباره تاریخچه پزشکی، علائم و رفتارهای فرد جمعآوری کند و تمرکز بر تاریخچه پزشکی و خانوادگی فرد نیز مهم است. در واقع پزشک به بررسی سوابق پزشکی فرد و هرگونه اختلال روانی در خانواده میپردازد، زیرا اختلال دوقطبی میتواند جنبه ژنتیکی داشته باشد و در همین راستا سابقه درمانهای قبلی که شامل اطلاعات درباره درمانهای قبلی و پاسخ فرد به آنها است هم بررسی میشود.
همچنین در مرحله دوم یعنی استفاده از ابزارهای تشخیصی پرسشنامهها و مقیاسها، پزشک ممکن است از ابزارهای استاندارد مانند: مقیاسهای ارزیابی خلق و خو (مانند مقیاس شیدایی-افسردگی) استفاده کند تا شدت علائم ارزیابی شود و در نهایت تشخیص اختلال دوقطبی ممکن است نیاز به پیگیری طولانیمدت داشته باشد تا تغییرات در خلق و خو و رفتار فرد مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین تشخیص اختلال دوقطبی نیاز به یک رویکرد چندجانبه دارد که شامل جمعآوری اطلاعات جامع از فرد، بررسی تاریخچه پزشکی و خانوادگی، استفاده از ابزارهای تشخیصی و مشاوره با متخصصان دیگر است. اگر شما یا کسی که میشناسید علائم این اختلال را تجربه میکند، مهم است که به یک متخصص بهداشت روان مراجعه کنید تا تشخیص و اقدام مناسب انجام شود.
راهکارهای درمان اختلال دوقطبی
دکتر کامرانی در ادامه به راهکارهای درمان اختلال دوقطبی اشاره و بیان داشت: این امر معمولاً شامل ترکیبی از داروها، رواندرمانی و تغییرات سبک زندگی است که به مدیریت علائم و بهبود کیفیت زندگی فرد کمک میکنند.
وی استفاده از داروهای تثبیت کننده خلق از جمله؛ لیتیم، والپروئیک اسید و لاموتریژین برای کنترل نوسانات خلق و خو و جلوگیری از دورههای شیدایی و افسردگی را جزو راهکارهای دارو درمانی دانست و گفت: داروهای ضدافسردگی هم ممکن است در دورههای افسردگی مورد استفاده قرار گیرند، اما باید با احتیاط و تحت نظر پزشک مصرف شوند زیرا در برخی موارد میتوانند باعث بروز دورههای شیدایی شوند. همچنین داروهای ضد روانپریشی که در صورت وجود علائم شدید یا روانپریشی تجویز می شوند.
این متخصص روانپزشک همچنین گفت: رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT) هم یکی از راههای دیگر درمان است، این نوع درمان به فرد کمک میکند تا الگوهای تفکر منفی را شناسایی و تغییر دهد و مهارتهای مقابلهای را تقویت کند. همچنین رواندرمانی بینفردی به این بیماران توصیه میشود که در واقع این نوع درمان بر روابط اجتماعی و مشکلات بینفردی تمرکز دارد و به فرد کمک میکند تا ارتباطات خود را بهبود بخشد. در کنار موارد فوق مشاوره خانواده هم مورد تاکید است و ممکن است برای کمک به اعضای خانواده در درک و حمایت از فرد مبتلا به اختلال دوقطبی مفید باشد.
اهمیت تغییرات سبک زندگی در درمان بیماران دوقطبی
دکتر کامرانی به اهمیت سبک زندگی در درمان اختلالات دو قطبی هم اشاره کرد و گفت: ورزش منظم و فعالیت بدنی منظم میتواند به بهبود خلق و خو و کاهش استرس کمک کند. در کنار آن رژیم غذایی سالم و تغذیه مناسب میتواند تأثیر مثبتی بر وضعیت روحی داشته باشد. خواب کافی و خواب منظم و کافی هم برای مدیریت خلق و خو بسیار مهم است و اگر بخواهم یکمورد خیلی مهمی در جلوگیری از بروز فاز شیدایی یا افسردگی مطرح کنم، آن داشتن خواب منظم و پیوسته حدود ۸ ساعت در شب است. همچنین مدیریت استرس: تکنیکهای مدیریت استرس مانند مدیتیشن، یوگا و تنفس عمیق میتواند مفید باشد.
وی در ادامه تاکید کرد: درمان اختلال دوقطبی معمولاً نیاز به پیگیری طولانیمدت دارد و این اختلال یک وضعیت مزمن است که ممکن است در طول زمان تغییر کند. بنابراین، پیگیری مداوم برای تنظیم داروها ( ممکن است نیاز به تغییر دوز یا نوع داروها باشد)، ارزیابی علائم ( نظارت بر علائم و شناسایی دورههای جدید شیدایی یا افسردگی) و حمایت روانی( ادامه رواندرمانی و مشاوره برای کمک به فرد در مدیریت شرایط) لازم است و در نهایت، مهم است که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی با یک تیم پزشکی متخصص همکاری کنند تا بهترین برنامه درمانی را برای خود پیدا کنند و از حمایتهای لازم برخوردار شوند.
دکتر کامرانی متذکر شد؛ بسیار مهم است که بدانیم و درک کنیم که فرد مبتلا به اختلال دوقطبی میتواند یک زندگی عادی و کارآمدی را داشته باشد. البته که مهم است تغییراتی را در زندگی خود اعمال کند تا حتی الامکان از بروز فازهای مختلف جلوگیری و با رعایت آنها زندگی باکیفیت تری را تجربه کند، این تغییرات میتواند شامل موارد ذیل باشد؛
- برنامهریزی روزانه: داشتن یک برنامه منظم برای فعالیتها، خواب و وعدههای غذایی میتواند به حفظ ثبات خلق و خو کمک کند.
- تنظیم زمان خواب: خواب منظم و کافی بسیار مهم است. سعی کنید هر روز در ساعت مشخصی بخوابید و بیدار شوید.
- آگاهی از نشانهها: یادداشتبرداری از علائم و تغییرات خلق و خو میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای خاصی را شناسایی کند و در صورت بروز علائم، اقدامات لازم را انجام دهد.
- استفاده از اپلیکیشنها: برخی از اپلیکیشنها میتوانند به ردیابی خلق و خو و مدیریت علائم کمک کنند.
- ارتباط با دیگران: برقراری ارتباط با دوستان و خانواده میتواند به کاهش احساس تنهایی و افزایش حمایت عاطفی کمک کند.
- گروههای حمایتی: شرکت در گروههای حمایتی برای افرادی که دچار اختلال دوقطبی هستند، میتواند مفید باشد.
- مدیتیشن و یوگا: این تکنیکها میتوانند به کاهش استرس و اضطراب کمک کنند.
- تنفس عمیق: تمرینات تنفس عمیق میتواند به آرامش ذهن و بدن کمک کند.
- ورزش منظم: ورزش میتواند به بهبود خلق و خو و کاهش علائم افسردگی کمک کند. سعی کنید حداقل ۳۰ دقیقه در روز فعالیت بدنی داشته باشید.
- رژیم غذایی متعادل: خوردن غذاهای مغذی و متنوع میتواند تأثیر مثبتی بر خلق و خو داشته باشد. از مصرف مواد غذایی حاوی قند و چربیهای اشباعشده پرهیز کنید.
- پیروی از دستور پزشک: اطمینان حاصل کنید که داروها را طبق دستور پزشک مصرف میکنید و هرگونه تغییر در وضعیت خود را به پزشک اطلاع دهید.
- یادآوری مصرف داروها: استفاده از یادآورهای دارویی یا اپلیکیشنهای مخصوص میتواند به شما کمک کند تا داروهایتان را به موقع مصرف کنید.
- اهداف کوچک و قابل دستیابی: تعیین اهداف کوچک و قابل دستیابی میتواند به افزایش حس موفقیت و اعتماد به نفس کمک کند.
- شناسایی محرکها: شناسایی عواملی که ممکن است باعث بروز دورههای شیدایی یا افسردگی شوند و تلاش برای اجتناب از آنها مثلا دوری از استرسورهای سنگین، محرومیت از خواب
- مشاوره حرفهای: در صورت نیاز، از مشاوران یا روانپزشکان کمک بگیرید تا راهکارهای مناسبی برای مدیریت بهتر وضعیت خود پیدا کنید.
با استفاده از این استراتژیها، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتوانند زندگی روزمره خود را بهتر مدیریت کنند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.
نقش خانواده و دوستان بیماران دوقطبی در بهبود شرایط آنها
وی در پاسخ به این سوال که خانواده و دوستان بیماران دوقطبی چگونه میتوانند از آنها حمایت کنند؟ گفت: مهم است بدانیم خانواده بیماران دوقطبی نقش بسیار مهمی در حمایت و کمک به آنها دارند. خصوصا با دوری کردن از صحبت ها و رفتارهایی که بیشتر جنبه انگ زدن به فرد داشته باشد یا احساس بی کفایتی و مریض بودن مکررا به فرد دست دهد و از سویی موارد زیر را نیز مد نظر داشته باشیم؛
- آشنایی با اختلال دوقطبی: خانوادهها باید اطلاعات کافی درباره اختلال دوقطبی، علائم، دورهها (شیدایی و افسردگی) و درمانهای موجود داشته باشند.
- درک فرآیند بیماری: آگاهی از اینکه این بیماری یک اختلال روانی است و نه نتیجه ضعف یا کمکاری فرد، میتواند به ایجاد همدلی کمک کند.
- گوش دادن فعال: به صحبتهای بیمار گوش دهید و احساسات او را درک کنید. این کار میتواند به کاهش احساس تنهایی و ناامیدی کمک کند.
- تشویق به ابراز احساسات: بیمار را تشویق کنید تا احساسات خود را بیان کند و از او بخواهید که در مورد نیازها و خواستههایش صحبت کند.
- یادآوری مصرف دارو: کمک به یادآوری زمان مصرف داروها و پیگیری اثرات آنها میتواند مفید باشد. البته این موضوع بهتر است به دور از ایجاد حس منفی و با توافق خود فرد انجام شود.
- پشتیبانی در مشاوره پزشکی: همراهی با بیمار در ملاقاتهای پزشکی و مشاوره میتواند به او احساس امنیت بیشتری بدهد.
- محیط پایدار: سعی کنید محیط خانه را آرام و پایدار نگه دارید. کاهش استرس و تنشهای محیطی میتواند به کنترل بهتر بیماری کمک کند.
- تنظیم روالهای روزمره: داشتن یک برنامه منظم برای خواب، غذا و فعالیتها میتواند به ثبات خلق و خو کمک کند.
- تشویق به ورزش: فعالیت بدنی میتواند به بهبود خلق و خو کمک کند. خانوادهها میتوانند با هم ورزش کنند یا فعالیتهای خارج از منزل انجام دهند.
- فراهم کردن فرصتهای اجتماعی: تشویق بیمار به شرکت در فعالیتهای اجتماعی و تعامل با دیگران، میتواند به کاهش احساس انزوا کمک کند.
- شناسایی نشانههای هشداردهنده: خانوادهها باید توانایی شناسایی علائم اولیه بروز دورههای شیدایی یا افسردگی را داشته باشند تا بتوانند به موقع اقدام کنند.
- آمادگی برای بحران: ایجاد یک برنامه عملی برای مواقع بحرانی، شامل تماس با پزشک یا متخصص، میتواند مفید باشد.
- حفظ مرزهای سالم: خانوادهها باید مرزهای سالمی را تعیین کنند تا از وابستگی بیش از حد جلوگیری شود و بیمار احساس کند که مسئولیتهایی دارد.
- عدم قضاوت: درک کنید که رفتارهای بیمار ممکن است تحت تأثیر بیماری باشد. قضاوت کردن یا سرزنش کردن میتواند آسیبزا باشد.
- مراقبت از خود: خانوادهها نیز باید به سلامت روانی خود توجه کنند. با توجه به اینکه زندگی در کنار فرد مبتلا به اختلال دوقطبی می تواند فراز و نشیب هایی داشته باشد، شرکت در گروههای حمایتی یا مشاوره میتواند به آنها کمک کند تا با چالشهای مربوط به مراقبت از بیمار بهتر کنار بیایند.
- تشویق به پیروی از درمان: حمایت از بیمار برای پیروی از درمانهای تجویز شده، شامل مشاوره و دارو، بسیار مهم است.
با استفاده از این روشها، خانوادهها میتوانند نقش مؤثری در حمایت از بیماران دوقطبی ایفا کنند و به آنها کمک کنند تا زندگی با کیفیتتری داشته باشند.
استفاده از ظرفیت های مختلف در آموزش عمومی
دکتر کامرانی بر آموزش عمومی در راستای ارتقاء آگاهی جامعه؛ پیرامون بیماری دوقطبی هم تاکید کرد و گفت: برگزاری کارگاهها و سمینارهای آموزشی و محتواهای آموزشی توسط متخصصین سلامت روان و استفاده از رسانهها، پادکستها و ویدئوها بمنطور تولید محتوای صوتی و تصویری درباره تجربیات افراد مبتلا به دوقطبی و توضیح علائم و درمانها میتواند تاثیرگذار باشد.
وی، برگزاری کمپینهای آگاهیبخشی را هم مورد تاکید قرار داد و گفت: سازماندهی کمپینهای اجتماعی در شبکههای اجتماعی و جامعه برای افزایش آگاهی درباره اختلال دوقطبی و تشویق به گفتگو در مورد آن لازم است. همچنین برگزاری فعالیتهای گروهی در مدارس برای بحث در مورد مسائل سلامت روان و اختلالات روانی. تشکیل گروههای حمایتی و ایجاد گروههای حمایتی برای افرادی که با اختلال دوقطبی زندگی میکنند و خانوادههای آنها، تا بتوانند تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و به یکدیگر کمک کنند توصیه میشود و همین طور انتشار کتابها و منابع آموزشی درباره اختلال دوقطبی برای عموم مردم میتواند به افزایش آگاهی کمک کند. از سوی دیگر تشویق مردم به صحبت درباره سلامت روان و اختلالات روانی بدون ترس از قضاوت یا مورد انگ واقع شدن و ترویج فرهنگ پذیرش و همدلی نسبت به افرادی که با اختلالات روانی مواجه هستند میتواند حائز اهمیت باشد، ضمن اینکه تشویق افراد مبتلا به دوقطبی برای به اشتراکگذاری تجربیات شخصی خود نیز مهم است، تا دیگران بتوانند بهتر درک کنند که زندگی با این اختلال چگونه است. با اجرای این توصیهها، میتوان به تدریج آگاهی عمومی را درباره اختلال دوقطبی افزایش داد و فضایی ایجاد کرد که در آن افراد مبتلا احساس راحتی بیشتری برای بیان مشکلات خود داشته باشند.
دکتر کامرانی در پایان خاطرنشان کرد: مهم ترین نکته در ارتباط با تعامل با بیماران دوقطبی، درک درست بیماری و همدلی و نگاه بدون قضاوت به بیمار است تا در محیطی به دور از تنش های کاذب بتوانند برای رسیدن به اهداف و بهتر شدن کیفیت زندگی خود تلاش کنند. پذیرفتن این واقعیت که بیماری دوقطبی هم مانند دیابت، مشکل قلبی و سایر بیماری ها یک بیماری طبی است و هنگام فعال شدن فازهای بیماری افراد قصدی برای جلب توجه یا تمارض یا ... ندارند و باید در کنار آنها بود تا بتوانند راحت تر از فاز بیماری خارج شوند.