جذب دانش آموختگان دکترای گروه فیزیک پزشکی در دانشگاه های کشور، از مهمترین افتخارات ما است
دکتر محمدتقی بحرینی طوسی، متولد فروردین ماه ۱۳۲۶ در شهر مشهد و استاد پیشکسوت گروه فیزیک پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، یکی از چهره های ماندگار و متعّهد در این مجموعه دانشگاهی است که پس از سالها تلاش علمی در مراکز مختلف کشور و از جمله؛ دانشگاه علوم پزشکی مشهد و علیرغم نائل شدن به مرتبه بازنشستگی در سال 1396 همچنان با شوق و علاقه ای ستودنی، مسیر تربیت نیروهای متخصص و پژوهش در عرصه فیزیک پزشکی را دنبال می کند.
این استاد پیشکسوت علاوه بر اهتمام به امر آموزش در گروه فیزیک پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در حوزه پژوهش نیز دستاوردهای تحقیقاتی ارزشمندی را طی سال های گذشته به سرانجام رسانده و در سال جاری نیز به عنوان پژوهشگر برتر از سوی معاونت پژوهشی دانشگاه معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت. از دیگر افتخارات دکتر محمد تقی بحرینی طوسی، سردبیری نشریه فیزیک پزشکی ایران به عنوان یکی از پنج نشریه تخصصی فیزیک پزشکی در جهان است که به عنوان یکی از نشریات معتبر در پایگاه علمی اسکوپوس با ایندکس بالا، نمایه شده است. به همین بهانه، پایگاه خبری وب دا، دقایقی را به گفتگو با این استاد و پژوهشگر پیشکسوت دانشگاه نشسته که شرح آن را در ادامه می خوانید:
وب دا: ضمن سپاس از حضور شما استاد گرامی در این جلسه گفتگو، در ابتدای صحبت لطفا بیوگرافی مختصری از خود عنوان بفرمایید؟
دکتر محمد تقی بحرینی طوسی هستم، متولد فروردین ۱۳۲۶ در شهر مشهد و پرورش یافته در یک خانواده فرهنگی. دوره تحصیلات ابتدایی و همچنین دوره متوسطه اول و دوم را در مدارس مشهد گذراندم و در سال ۱۳۴۴ پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته ریاضی، در آزمون دانشکده علوم مشهد، در مقطع کارشناسی رشته فیزیک پزشکی پذیرفته شدم ( در آن زمان کنکور سراسری وجود نداشت و آزمون دانشکدهها به صورت مستقل در شهرهای مختلف برگزار میشد).
تیر ماه سال ۱۳۴۸ مقطع کارشناسی به پایان رسید و با توجه به اینکه در آن زمان بالاترین مقطع تحصیلی در رشتههای علمی، کارشناسی بود و دانش آموختگان پس از اخذ مدرک کارشناسی حتماً باید به خدمت سربازی میرفتند تا پس از آن مجاز به کار در سازمانهای مختلف باشند، لذا من هم در مهر ماه ۱۳۴۸ به خدمت سربازی رفتم و در مهر ماه ۱۳۵۰ دوره سربازی هم به پایان رسید.
در ادامه برای امکان سنجی اشتغال به تهران رفتم و توجه به اینکه تعداد دانش آموختگان رشتههای علوم بسیار اندک بود، در سازمانهای مختلفی برای من امکان فعالیت کاری فراهم شد، اما با توجه به روحیات و ویژگیهای شخصی احساس کردم که نمیتوانم به عنوان یک کارمند یا کارشناس اداری عمرم را در این سازمانها صرف کنم، بنابراین تصمیم گرفتم به وزارت آموزش و پرورش ( که البته آن زمان نام دیگری داشت) مراجعه کنم و و در آنجا، من به اداره آموزش و پرورش شیروان معرفی شدم، چون بنا بر روال اداری باید چند سالی را خارج از مرکز مشغول به کار میشدیم.
به این ترتیب من در آبان ماه سال 1350 به عنوان دبیر فیزیک تمام وقت مشغول به کار شدم و با توجه به اینکه حرفه معلمی را خودم برگزیده بودم و میدانستم که منطبق با روحیاتم است، در شیروان خیلی تلاش و فعالیت کردم؛ به طوری که در پایان سال دوم تدریس، قبولی دانش آموزانی که با من و دو سه همکار دیگر ( که روش تدریس شان با من یکسان بود )، درس داشتند، به صد درصد رسید؛ در حالیکه در سالهای قبل، این آمار به ۲۰ درصد هم نمیرسید و به همین دلیل رئیس آموزش و پرورش آن شهرستان به عنوان تشویق، پس از دو سال با انتقال من به مشهد موافقت کردند.
در آن زمان آموزش و پرورش مشهد تنها دو منطقه داشت و منطقهای که اصطلاحاً بالای شهر گفته میشود در ناحیه ۲ قرار داشت و من در یکی از دبیرستانهای ناحیه ۲ مشغول به کار شدم، اما با توجه به اینکه از دوران تحصیل در مقطع کارشناسی، همواره مصمم بودم که تحصیلاتم را تا پایان دکترا ادامه بدهم و علیرغم اینکه خدمت سربازی را انجام داده بودم و در آموزش و پرورش مشغول فعالیت بودم، علاقه به تحصیل باعث شد که مسیرم را به سمت ادامه تحصیل تغییر دهم.
وب دا: آیا در آن زمان امکان ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد، در داخل کشور فراهم نبود؟
خیر، آن زمان برای تحصیل در دوره کارشناسی ارشد در داخل ایران امکانی وجود نداشت و به همین دلیل پس از یک سال فعالیت به عنوان دبیر دبیرستانهای ناحیه ۲ مشهد، در مهر ماه ۱۳۵۳ پس از اخذ ویزا و پذیرش تحصیلی عازم خارج از کشور شدم و در همان سال اگر چه قصد داشتم در یکی از دانشگاههای آمریکا ( که پذیرش گرفته بودم ) تحصیل کنم اما، با توجه به اینکه یکی از رشتههای مورد علاقه من به نام " حفاظت پرتویی و محیط زیست " در یکی از دانشگاههای انگلستان بود، تصمیم گرفتم که به این کشور بروم و خوشبختانه با توجه به اینکه سطح زبانم برای شروع تحصیل کافی بود، سال ۱۳۵۳ در دانشگاه Surrey واقع در شهر Guildford در سی مایلی جنوب شرقی انگلستان مشغول به تحصیل شدم. البته این ادامه تحصیل با هزینه خودم انجام شد و در ادامه همسر و فرزندم نیز به من ملحق شدند.
وب دا: چه زمان به ایران بازگشتید؟
در مهر ماه ۱۳۵۵ پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد به ایران بازگشتم و در یکی از دانشگاههای جدید التاسیس بوعلی سینا) همدان که با سازماندهی جدیدی صورت چههر مجتمع اموزشی فعالیت میکرد ( در مجتمع علوم محیط زیست و منابع طبیعی ) دعوت به کار شدم و از پانزدهمین روز دیماه سال ۵5 فعالیت کاری من در این مرکز شروع شد.
در خرداد سال ۱۳۵۶برای من امکان ادامه تحصیل با بورس یکی از سازمانهای دولتی فراهم شد و من در حالی که خود را برای رفتن به انگلستان و ادامه تحصیل در مقطع دکترا در رشته فیزیک پزشکی، آماده می کردم ، مسئولان دانشگاه همدان که بسیار از عملکرد من در مدت فعالیت هشت ماهه در این دانشگاه راضی بودند با رفتن من موافقت نمی کردند، پیشنهاد کردند اگر من چند ماه صبر کنم و یک سالی از شروع به کارم بگذرد، میتوانند از سوی دانشگاه به من ماموریت آموزشی بدهند و به این ترتیب من در بهمن ماه ۱۳۵۶ با استفاده از امکانات دانشگاه همدان مجدداً به انگلستان برگشتم و در دانشگاه لیدز مشغول به تحصیل شدم و بورسیه سازمان دولتی را هم پس دادم.
از سال 1356 تا دی ماه 1361 به مدت پنج سال دوره دکترا را در انگلستان گذراندم، همزمان با این دوران در ایران انقلاب شده بود و من با مشکلات متعددی روبرو شدم، چون وزارت علوم تمام بورسیهها را لغو کرده بود. اما با توجه به شناختی که مسئولین بعد از انقلاب دانشگاه از من داشتند بورس من ابقاء شد و من تحصیل را ادامه دادم و نهایتاً در دیماه سال ۶۱ علیرغم اینکه جنگ تحمیلی آغاز شده بود و مشکلات زیادی در کشور وجود داشت به ایران بازگشتم.
وب دا: با توجه به شرایط جنگی کشور چه چیزی باعث شد که در خارج کشور مقیم نشوید؟
البته خیلیها تشویق کردند که در خارج کشور بمانم، اما من علیرغم شرایط استثنایی و داشتن فرزند چند ماهه، مصمم بودم که به ایران برگردم. در آن زمان دانشگاه بوعلی سینا با تشکیلات سازمانی گذشته منحل شده بود و زیر نظر وزارت علوم قرار داشت و با اینکه فرصت کار در تهران و همینطور دانشگاه مشهد وجود داشت، اما با توجه به اینکه از بورسیه دانشگاه همدان استفاده کرده بودم ترجیح دادم به همین دانشگاه برگردم. زندگی در شهر همدان با توجه به موقعیت جنگی این شهر و سرمای فوق العاده سخت آن که در سال 1361 به منفی 33 درجه رسیده بود و همینطور عدم سوخت کافی، محدودیت مواد غذایی و بسیاری مشکلات دیگر و همچنین داشتن سه فرزند خردسال شرایط بسیار سختی را برای ما رقم زده بود، اما به هر حال فعالیت من در این شهر آغاز شد . در سالهای ۶۳ و ۶۴ به عنوان معاون آموزشی و پژوهشی خدمت کردم و از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵ که وزارت بهداشت و درمان هم تاسیس شده بود، در دانشگاه علوم پزشکی به عنوان معاون آموزشی فعالیت کردم.
البته در همدان با توجه به اینکه زمینههای پژوهش چندان فراهم نبود، اغلب وقت من صرف فعالیتهای اجرایی و آموزشی میشد، در سال 1375 من به دانشگاه علوم پزشکی مشهد منتقل و در گروه فیزیک پزشکی مشهد مشغول به کار شدم. با وجود دوره کارشناسی ارشد فعالیتهای پژوهشی را هم آغاز کردم و پس از مدت کوتاهی به رتبه دانشیاری ارتقاء یافتم و از سال ۷۵ به عنوان مدیر گروه وظایفی را عهدهدار شدم.
به دلیل کم بودن اعضای هیئت علمی و با توجه به اینکه من در دوره ارشد دروس متفاوتی را ارائه میکردم، پایاننامه دانشجویان در گرایشهای مختلف را هدایت میکردم. در سال ۷۸ دانشگاه علوم پزشکی مشهد به عنوان اولین دانشگاه دارای مجوز دکترای فیزیک پزشکی دو دانشجو را در مقطع دکترا پذیرفت. این نکته را هم عرض کنم که از سال ۶۸ بنده عضو کمیتهای بودم که بعدها به هیئت ممتحنه و ارزشیابی فیزیک پزشکی تبدیل شد.
در سال ۱۳۷۰ که رسماً هیئتهای ممتحنه و ارزشیابی رشتههای تخصصی علوم پایه در وزارت بهداشت و درمان تاسیس شد، من به عنوان عضو هیئت فعالیت داشتم و پس از چند سال عنوان دبیر این هیئت را از سوی همکاران دریافت کردم و با توجه به حسن نیت همکاران به مدت ۲۲ سال متوالی یعنی ۱۱ دوره ۲ ساله به عنوان دبیر هیئت ممتحنه و ارزشیابی فیزیک پزشکی تا سال ۹۸ فعالیت کردم. به این ترتیب بنده در ایجاد رشته فیزیک پزشکی در وزارت بهداشت و درمان، توسعه آن و تدوین برنامههای آموزشی و بازنگری آنها در دورههای ارشد و دکترای فیزیک پزشکی، در کنار سایر همکاران نقش ایفا کردم و با این توسعه، گروه فیزیک پزشکی مشهد در حال حاضر تنها گروهی است که در مقطع ارشد، سه گرایش فیزیک پزشکی، تصویربرداری پزشکی و رادیو بیولوژی را دارا است.
وب دا: در حوزه پژوهش چه فعالیتهایی داشتهاید؟
من ضمن انجام مسئولیتهای اجرایی و آموزشی فعالیتهای پژوهشی نیز داشتم و نخستین دانشجوی دکترای من آقای دکتر علیرضا خوشبین بودند که بعدها به گرگان رفتند و اکنون تقریباً بازنشسته شدهاند، موضوع پایان نامه دکترای ایشان در سال ۱۳۸۵ حائزه کسب رتبه دوم ابداعات و اختراعات در جشنواره رازی شد.
همچنین در طول این سالها به عنوان پژوهشگر نمونه استانی معرفی شدم و طرحهای تحقیقاتی دیگری نیز داشتم که شامل پروژههایی بوده که بعدها میتوانست در بخشهای درمانی کاربرد داشته باشد. پروژه آقای دکتر خوشبین نیز دقیقاً جنبه درمانی و تسهیل و تسریع فرایند درمان سرطانها و به ویژه سرطان مغز را داشت و حتی بیمارانی نیز در همان زمان با این سیستم درمان شدند.
یکی دیگر از دانشجویان من به نام آقای دکتر شاهرخ ناصری موضوع مشکلات دستگاههای پرتودرمانی و شتاب دهندهها و عدم تجهیز انها در ان زمان به سیستم MLC ساخت این سیتم بعنوان موضوع پایان نامه ایشان انتخاب شد و نمونه ازمایشگاهی ان با برگه های الومینیمی ساخته شد.. نمونه واقعی باید با برگه هایی از جنس تنگستن باشد ولی بدلیل محدودیت در اعتبار اختصاص داده شده به این ساخت نمونه واقعی مقدور نبود.اما از جهات دیگر دستگاه کاملا قابل استفاده بود در عین حال بعدها وزارت بهداشت و درمان این طرح را به عنوان یک طرح ملی قبول کردد و به ما پیشنهاد دادند که دستگاه واقعی را از طریق وامی که پرداخت میکردند بسازیم اما با توجه به مشکلات اداری موفق به این کار نشدیم.
در طول این سالها دانشجویان بسیاری داشتم که در مقطع دکترا همگی موفق به کسب رتبههای برتر در سطح ملی شدند و از جملهی آنها میتوانم به آقای دکتر حسین عظیمیان اشاره کنم که در هفته گذشته برگزیده شدند. همچنین نتایج پایان نامه بسیاری از دانشجویان موفق به کسب ثبت اختراع شدند .
وب دا: با توجه به اینکه به عنوان پژوهشگر پیشکسوت برتر در سال جاری از سوی دانشگاه معرفی شدید در این خصوص هم توضیحاتی بفرمایید؟
در مورد انتخاب من به عنوان پژوهشگر برگزیده پیشکسوت، بنده شخصاً اقدامی نکردهام و معاونت توسعه فن اوری و تحقیقات پس از بررسیهایی که داشتهاند اینجانب را به عنوان محقق برتر معرفی کردند. اما با توجه به علاقه ای که به آموزش و پژوهش دارم، علیرغم اینکه از ابتدای سال ۹۶ بازنشسته شدهام اما همچنان به تدریس و تحقیق ادامه میدهم و اکنون مدت ۸ سال است که پس از دوران بازنشستگی در دانشگاه فعالیت میکنم. در این مدت طرحها و پروژههای بسیاری داشتهام و ماحصل فعالیتهای انجام شده موجب این تصمیم گیری در معاونت پژوهشی شده است.
در ابتدا من در گرایشهای مختلف فیزیک پزشکی پایان نامه میپذیرفتم، اما تقریبا در طی ۱۰ سال گذشته موضوع طرحهای تحقیقاتی من متمرکز بر رادیو بیولوژی و حفاظت پرتوی و در زمینه دوزیمتری بیماران و کارکنان مراکز پرتو پزشکی بوده و شاید یکی از ویژگیهای کارهای بنده این است که بیشترین طرحهای تحقیقاتی را در زمینه حفاظت بیماران و کارکنان در بین همکاران فیزیک پزشکی داشته ام و این همواره مورد تحسین امور حفاظت سازمان انرژی اتمی قرار گرفته است. همچنین از سال ۲۰۱۹ تا سال ۲۰۲۴ عضو کمیته آموزش در سازمان بینالمللی فیزیک پزشکی ( IOMP )بودهام که ۱۳۵ کشور عضو آن هستند و در این کمیته تنها ۱۳ نفر عضو بودند که یک نفر از آنها بنده بودم، فعالیتهای پژوهشی دیگری نیز داشته ام که اکنون حضور ذهن ندارم.
وب دا: جایگاه پژوهش را در فضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد چطور ارزیابی میکنید؟
ما نمیتوانیم حوزه آموزش و پژوهش را از یکدیگر جدا کنیم و یکی را بر دیگری برتری بدهیم، اصولاً در فضای دانشگاهها فرق تحصیل با دوره دبیرستان آن است که در دانشگاه تحقیق وجود دارد و دروس باید بر اساس دستاوردهای جدید ارائه گردد، لذا پژوهش لازمه ارتقاء آموزش است و اگر پژوهش نباشد آموزش راکد خواهد ماند و پیشرفتی نمیکند.
بنابراین اگر ما میخواهیم در آموزش پیشرفت داشته باشیم، باید برنامههای درسی را متناسب با مسائل روز ارائه کنیم. حتماً باید پژوهش داشته باشیم و این دو در حقیقت دو بال اصلی فعالیت در یک گروه آکادمیک است. در عین حال آنچه که در عمل از سوی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی میبینیم این است که آموزش در مرتبه سوم قرار دارد و بیشتر توجهات و اغلب بودجهها؛ هم درسطح دانشگاهها و هم وزارتخانه متمرکز بر حوزه درمان است. اعتبارات بسیاری در حال حاضر صرف تجهیزات درمانی بسیار که گرانقیمت میشود، در حالی که شاید با ارتقاء حوزه بهداشت عمومی جامعه، نیاز به این همه صرف بودجه برای درمان نخواهیم داشت. به عنوان مثال در زمینه درمان بیماریهای سرطان که منشا آن میتواند از استرس، آب و هوای ناسالم، تغذیه ناسالم و... باشد، اگر بتوانیم زمینههای بروز آنها را برچینیم، به تدریج خواهیم دید که تعداد مبتلایان به سرطان کاهش خواهد یافت.
وب دا: یکی از چالش های مهمی که در حوزه آموزش و پژوهش تجربه کرده اید، یک مورد را نام ببرید؟
یکی از چالشهای موجود، محدود در نظر گرفتن تعداد اعضای هیئت علمی در گروههای مختلف است و اینکه برای هر استاد سقف تدریس پیش بینی میشود که این می تواند کیفیت تدریس را کاهش داده و فرصت کافی را برای یک عضو هیئت علمی جهت انجام پژوهش فراهم نکند. ضمن اینکه در امور اجرایی نیز وظایف بر عهده اعضای هیئت علمی است و قطعاً فرصت یک پژوهش کیفی که مبتنی بر مطالعه کافی و دیدن پیشرفتهای علمی روز دنیا و همچنین شرکت در کنفرانس های داخلی و خارجی است را نخواهند داشت.
محدودیت اعتبارات پژوهشی در دانشگاه نیز از موضوعاتی است که میتواند موضوع پژوهش را تحت شعاع قرار دهد. یکی از مشکلات کنونی ما برای طرحهای تحقیقاتی این است که طرح تصویب میشود، اما هزینه آن آنقدر دیر دریافت میشود که عملاً به طرح نمیرسد و عضو هیئت علمی علوم پایه هم با اندک حقوق چطور میتواند این بودجه را تامین کند؟.
وب دا: با دانشجویانی که قصد دارند دوره دکترا را آغاز کنند چه سخنی دارید؟
به ایشان عرض میکنم که اگر دوره دکترا را با این نیت میگذرانید که در فضای دانشگاه یک معلم باشید، این را بدانید که با تحصیل در مقطع دکترا ( حداقل در گروه فیزیک پزشکی)، شما پولدار نخواهید شد؛ به عبارت بهتر درآمد خواهید داشت، اما نه آنقدر که پولدار شوید و لذا باید عاشق حرفه معلمی و کلاس و درس و بحث باشید تا در این حرفه ماندگار شوید. در غیر این صورت معلمی نه برای فرد و نه دانشجویانش بهرهای نخواهد داشت.
وب دا: چرا پس از نائل شدن به مرتبه بازنشستگی باز هم ترجیح دادید که ادامه فعالیت داشته باشید؟
بالاترین لذت برای من بودن در این فضا است و تقریباً تمام ذهن من درگیر همین فعالیتهای آموزشی و پژوهشی است.
وب دا: اوقات فراغت را مایلید با چه فعالیت هایی بگذرانید؟
من سفر کردن را بسیار دوست دارم و اغلب برای کنفرانسهای علمی به کشورهای مختلفی سفر کرده ام. کشورهایی همچون؛ استرالیا، آرژانتین اسپانیا، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، آلمان،کره جنوبی، چین و...گردش در طبیعت و پاده روی و در شرایط مناسب شنا و همچنین مطالعه کتب تاریخی سیاسی اجتماعی از سرگرمی های دوران فراغت است.
وب دا: شرایط فارغ التحصیلان در گروه فیزیک پزشکی به لحاظ اشتغال چگونه است؟
گروه فیزیک پزشکی در مشهد از اعتبار خاصی برخوردار است و تقریباً تمام فارغ التحصیلان ما، بلافاصله بعد از اتمام تحصیل مشغول به کار شدهاند و در دانشگاه های مختلف کشور حضور دارند. سایر گروهها وقتی قصد دارند عضو هیئت علمی جذب کنند با ما مشورت میکنند که آیا شما دانشجوی دکترا دارید؟ این نکته هم مهم است که در هیچ گروه فیزیک پزشکی آن رابطه صمیمانهای که بین استاد و دانشجویان برقرار است و دلسوزی که از سوی اساتید نسبت به دانشجو وجود دارد، در هیچ جای کشور دیده نمی شود. دانشجویان ما اغلب به بقیه هم توصیه میکنند که انتخاب اولشان مشهد باشد. خانم دکتر زارع که اکنون به عنوان دانشیار در دانشگاه فعالیت میکنند و چند سالی است که عضو برد کشوری هستند، هم در دوره ارشد و هم دکترا دانشجوی من بودهاند؛ افرادی همچون ایشان در دانشگاه کم نیستند و همگی مایه افتخار ما هستند.