دکتر فاطمه کوکبی سقی، متولد 1358 در مشهد، استاد نمونه گروه آموزشی و مدیر امور بینالملل دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی مشهد، که دانش آموختهی مقطع دکتری در رشته سیاستگذاری سلامت از دانشگاه اراسموس روتردام هلند میباشد، چندین سال است که با عضویت در انجمن حقوق کودکان ایران و بطور ویژه، فعالیت در حوزهی "حقوق کودکان در بخش بهداشت و درمان" در صدد است تا گامی موثر و بنیادی را در جهت فرهنگ سازی عمومی بمنظور رعایت حقوق کودکان در اجتماع بردارد. کسب عنوان استاد نمونه گروه آموزشی در سال 1401 و صاحب فرایند برتر در جشنواره مطهری در سال 1402 و همچنین، کسب عنوان بانوی برگزیده در جشنواره ماه بانو در سال جاری، نمونهای از افتخارات این استاد برتر دانشگاه علوم پزشکی مشهد می باشد.
دکتر کوکبی که معمولا دانشجوها او را با یک روبان آبی تیره که نماد مشترک حقوق کودکان در جهان است میشناسند، گفتگو با وبدا را با دو نصیحت مهم از پدر که آن را به عنوان ره توشه زندگی خود میداند آغاز می کند: "پدرم معتقدند هیچ کاری ناممکن نیست و تکیه کلامشان این است که " کار نشد ندارد؛ تلاش کنید تا به آنچه میخواهید برسید"، ضمن اینکه همیشه میگویند: وقتی کار میکنید رضایت مردم را در نظر داشته باشید؛ نه اینکه صرفاً به خود و پولی که قرار است بابت آن دریافت کنید فکر کنید. این توصیه ها چراغ راه من در زندگی و کار بوده و هست. "
اما در مورد خودم باید بگویم که تحصیلات پیش از دانشگاه را در زادگاهم مشهد گذراندم و پس از قبولی در کنکور، تحصیل در رشته مدیریت خدمات بهداشت و درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران را آغاز کردم. پس از آن مدرک ارشد همین رشته را از دانشگاه تهران دریافت کردم و همزمان در وزارت بهداشت مشغول به کار شدم. در وازرتخانه ، بیش از 7 سال رییس گروه تحول اداری و ارزیابی عملکرد بودم . به علت نقش موثری که این گروه در انتخاب آن وزارتخانه به عنوان دستگاه برتر در جشنواره کشوری شهید رجایی داشت، به عنوان کارمند نمونه سال 1391 انتخاب شدم. در ادامه در آزمون دکترای اعزام به خارج از کشور شرکت کردم و در رشته سیاست گذاری سلامت موفق به کسب رتبه دوم شدم و برای ادامه تحصیل به دانشگاه اراسموس رتردام هلند رفتم. خوشبختانه در مدت تحصیل در آن دانشگاه عملکرد خوبی داشتم و به عنوان دانشجوی نمونه در سال 2019 مورد تقدیر قرار گرفتم.
در سالهای تحصیل در مقطع دکترا، به خاطر علاقهای که در زمینه حقوق مردم و حق سلامت در من ایجاد شده بود، مصمم شدم مطالعاتم را جهتدار به این سمت ببرم. پس تصمیم گرفتم کارشناسی ارشد دومم را در رشته حقوق بین الملل بگیرم و موضوعات سلامت را به حقوق ارتباط دهم. توجه دارید که دنیا دچار تحولات پرسرعتی است و این روزها، حقوق مردم به گفتمان روز دنیا تبدیل شده است و نیاز است در مورد آن سیاستگذاری دقیق شود. مهمترین چالشی که در این زمینه داریم این است که وقتی حرف از حقوق مردم به میان میآید، اغلب ما از حقوق خود حرف میزنیم اما در مورد مسئولیتمان چیزی عنوان نمیکنیم؛ به عنوان مثال در دوران کرونا خیلی از افراد میگفتند من حق دارم که واکسن نزنم، اما نمی گفتند که من مسئول سلامت سایرین هم هستم، بنابراین نمیتوانم به حق خودم توجه کنم در حالی که مسئولیتم در قبال دیگران را نادیده بگیرم.
این استاد نمونه که طرح پژوهشی را با عنوان "ارزیابی میزان اجرای الزامات حق سلامت کودکان بستری در بیمارستانهای تخصصی کودکان شهر مشهد از دیدگاه ارائه کنندگان خدمات در سال 1400 " به انجام رسانده، می گوید: " کودکان همانند بزرگسالان دارای یک شأن ذاتی هستند و باید به آنها احترام گذاشته شود و حقوقشان رعایت شود؛ حقوقی مثل آزادی بیان، مشارکت در تصمیم گیری، حق یک زندگی استاندارد و رفاه اجتماعی و سلامت، حق آموزش، حق زندگی در یک خانواده سالم و دور از تنش و مواردی از این قبیل، که به رشد سالم آنها کمک میکند و باعث میشود ظرفیتهای وجودیشان شکوفا شود. کودکان برای دستیابی به حقوقشان، نیاز به حمایت دارند، چون نه به آن بلوغ کافی رسیدهاند که خودشان در خصوص حقوقشان کاری کنند و نه امکانات لازم را برای این کار دارند. لذا نیاز به کمک خانواده، جامعه و دولت دارند تا به این حقوق خود برسند. در این رابطه ما کنوانسیون بین المللی حقوق کودک 1989 را داریم و کشور ما هم عضو این کنوانسیون است و برای اجرای مفاد آن لازم است در سطح ملی یک سری اقدامات انجام دهیم. مهمترین اقدام نیز زمینه سازی برای اجرای حقوق کودک در هر سازمان و نهادی است که به کودکان مربوط است."
سازمان جهانی بهداشت، بر اساس این کنوانسیون، یک سری حقوق را برای کودکان در بخش بهداشت و درمان شامل بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی تعریف کرده است. این سازمان بر اساس دستورالعمل پیشنهادی خود، وضعیت حقوق کودکان را در بیمارستانهای مولداوی، قرقیزستان و تاجیکستان بررسی و نتایج آن را منتشر کرده که جالب و آموزنده است. من هم با همکاری دانشجویانم این موضوع را در ایران و افغانستان بررسی کردیم که هر یک نتایج جالبی داشت و نشان داد که ما کجاها ضعف داریم و باید در مورد آن کار کنیم. شاید این سوال مطرح شود که حقوق کودک در بیمارستان چیست؟ وقتی صحبت از حقوق میکنیم، گاهی مفهوم آن چندان شفاف نیست و شاید استنباط بیشتر حقوق سیاسی باشد، در حالیکه بچهها حقوق دیگری هم دارند مثل حق اطلاعات و مشارکت در تصمیمات درمانی. معمولاً در بیمارستان کمتر مشاهده کردهایم که پزشکان با کودک درباره بیماریاش صحبت کنند و تقریبا همیشه با والدین درباره بیماری کودک صحبت میشود. اما کودک حق دارد بپرسد که چه اتفاقی برای من قرار است بیافتد و چرا این جراحی یا فرایند درمانی را میخواهید انجام دهید. برای کودکی که تجربه و درکی از بیماری ندارد، این ندانستن، میتواند خیلی ترسناک باشد. اولین حق او این است که به او اطلاعات بدهیم. این حق به ویژه در مورد نوجوانان اهمیت دارد که به لحاظ شرایط خاص روحی دوران بلوغ ممکن است همه را محرم ندانند و شاید دوست داشته باشند که بعضی مسایل مثلا در زمینه سلامت جنسی را به جای والدین به پرسنل درمان بگویند و ما باید این فضا را فراهم کنیم تا نوجوان بتواند راحت با پزشک خود و یا پرسنل درمان صحبت کند و محرمانگی اطلاعات او با توجه به مصلحت او حفظ شود. البته وقتی میگوییم حق اطلاعات معنای آن این نیست که هر نوع اطلاعاتی را به کودک بدهیم بلکه اطلاعاتی که برای او مفید و به صلاحش باشد و با توجه به بلوغ و فهمش باشد. همینطور به انتخاب کودک یا نوجوانی که نمیخواهد یک پزشک از جنس مخالف او را معاینه کند باید احترام بگذاریم. در دستورالعمل بین المللی گفته میشود که کودک حق دارد در حد امکانات، در این مورد تصمیم بگیرد.
حق بعدی که در این دستورالعمل آمده، برابری و عدم تبعیض است. مسلماً گروههای مختلف کودکان به بیمارستان مراجعه میکنند. کودکی ممکن است از یک اقلیت یا قومیت خاص باشد یا از کشور دیگری آمده یا حتی کودک کار و خیابان باشد. در اینجا نه تنها باید از تبعیض خودداری کنیم بلکه لازم است که تبعیض مثبت داشته باشیم به این معنی که کودکی که سطح پایینتری دارد را باید به سطح بقیه برسانیم. مثلاً کودکی که والدینش نمیتوانند هزینه درمانش را پرداخت کنند باید کمکش کنیم و حتی رایگان خدمات را ارائه کنیم. موضوع بعدی حفاظت از کودک در بیمارستان است که دو جنبه دارد؛ اول اینکه بیمارستان باید یک محیط امن و ایمن برای بچهها باشد و به ویژه بیمارستان کودکان باید طوری طراحی شود که مثلا تخت بیمارستان یا روشویی متناسب با قد و رشد بچهها باشد. در این زمینه لازم است محیط بیمارستان بهسازی شود و عوامل آسیب زای آن حذف شود. همچنین باید مواظب باشیم که به هر نحوی به کودکان آسیب جسمی و روحی نرسانیم. کسی که مراقبت از کودک را انجام میدهد بایستی با آرامش و توجه به روحیات کودک، خدمت استاندارد ارایه دهد. در مواردی هم مواجهیم با کودکانی که مورد خشونت و ضرب و شتم قرار گرفتهاند و برای مداوا به بیمارستان آورده شده اند. کادر بیمارستان وظیفه دارند که ضمن رسیدگی به کودک، شرایط او را به مراجع ذیربط اطلاع دهند.
موضوع بعدی که هم در مورد کودکان و هم بزرگسالان مطرح است کیفیت خدمات است. ما باید سعی کنیم خدمات بهداشتی و درمانی را با بالاترین سطح دانش و با به کارگیری بهترین تجهیزات ارایه کنیم.بعضی خدمات مانند مدیریت درد و مراقبت تسکینی کودکان اهمیت ویژه دارد. برخی از کودکان به دلیل بیماری مزمن یا بیماری که تهدید کننده حیات است دردهای طولانی مدت دارند. لازم است به روشهای مختلف درد این کودکان را را مدیریت کنیم مثلا در کنار استفاده از مسکن ها، با بازی کردن حواس او را پرت کنیم تا کمتر احساس درد کند یا برایش شرایط را توضیح دهیم که بتواند راحتتر بیماری را تحمل کند. همچنین پیگیری وضعیت کودک بعد از ترخیص هم اهمیت دارد. بنابراین ما باید مراقب بچهها باشیم هم آنهایی که درد میکشند و هم آنهایی که در مراحل آخر زندگی هستند و امید به بهبودی آنها نیست تا کیفیت زندگی بهتری داشته باشند
حق دیگری که شاید کمتر به آن توجه داریم حق آموزش و بازی کودکان در بیمارستان است. با توجه به اینکه گذراندن دوره بیماری در بیمارستان طاقت فرسا است، لازم است اگر کودک توان کافی دارد به اتاق بازی برود و سرگرم باشد، ضمن اینکه مراقبتهای لازم برای ممانعت از انتقال عفونتها و بیماریها انجام شود. همچنین اگر کودک نمیتواند از تخت خود خارج شود این امکان را در تخت او فراهم کنیم که بازی و آموزش داشته باشد. اگر میتوانیم کسانی را دعوت کنیم که بیایند برای بچهها تئاتر بازی کنند و به نوعی سعی کنیم بازی را وارد فرایندهای مختلف مربوط به بچهها در بیمارستان کنیم. مثلاً اگر میخواهند برای یک کودک خردسال تزریق انجام دهند، آن را همراه با یک بازی کنند و حتی آگاهی از بازی درمانی برای پرسنل مورد تاکید است. من زمانی که در کشور هلند بودم در فضای بیمارستان مشاهده میکردم که انواع بازیها و وسایل بازی و آموزش برای کودکان مهیا بود و تقریباً هر روز گروهی برای اجرای سرود یا تئاتر به بیمارستان میآمدند که اکثراً هم داوطلبانه این کار را انجام میدادند و دوست داشتند برای کودکان کار کنند. ما هم در ایران افرادی را کم نداریم که با نیتهای خوب دوست دارند این کارها را انجام بدهند و شاید لازم باشد که ما راه را به آنها نشان دهیم .
در یک نگاه جامعتر، بعضی کشورها طرحهای بیمارستان دوستدار کودک را اجرایی کردهاند. ما هم کارهایی در این زمینه در ایران انجام دادهایم اما تمرکز آنها بیشتر بر همجواری نوزاد و مادر در بدو تولد و تغذیه نوزاد از شیر مادر است و در مورد بقیه کودکان در سنین بالاتر کارها پراکنده انجام شده و خیلی برنامه جامعی نداریم و شاید لازم باشد که جدا از حقوق بیماران ما یک منشور حمایت از حقوق کودکان بیمار داشته باشیم. ضمن آنکه به حقوق همه کودکان بپردازیم. حقوق کودکان در سطح وسیعتر شامل مراکز جامع خدمات سلامت نیز میشود که ارتباط زیادی با بچهها و خانوادهها دارند. بچهها معمولاً تا ۵ یا ۶ سالگی برای زدن واکسن با این مراکز ارتباط دارند و در آنجا هم کمتر به این اندیشیدهایم که کودکان چه حقوقی دارند و شاید موقعیت خوبی باشد که با والدین در مورد حقوق کودکان صحبت کنیم . یکی از مسائل مهم ما اکنون سلامت روان نوجوانان است. اتفاقاتی که در کشور و جهان در سالهای اخیر رخ داده و سرعت تولید و انتقال اطلاعات و تغییرات اجتماعی، همه روی سلامت نوجوانان تاثیر میگذارد و ما باید متوجه آن باشیم و به صورت اختصاصی به کودکان و نوجوانان بپردازیم. ارائه خدمات بهداشت روان به نوجوانان به خوبی می تواند از طریق مراکز جامع خدمات سلامت و با همکاری مدرسه ها انجام شود.
دکتر کوکبی در خصوص سنجش میزان رعایت حقوق کودکان در جامعه هم میگوید: " وقتی میخواهیم ببینیم کار ما مثمر ثمر بوده یا نه باید به نتیجه کار نگاه کنیم. دقت کنیم که در اطراف ما چقدر از حقوق کودکان صحبت میشود. چقدر کودکانمان شاد و پویا هستند و از یک زندگی استاندارد برخوردارند." در ضمن باید توجه کرد که این گونه نیست که اگر کودکی در یک خانواده مرفه زندگی می کند، الزاماً به حقوق او رسیدگی میشود. به طور مثال اگر والدین فرزندشان را ساعتهای طولانی در منزل تنها میگذارند و به سر کار میروند و شب نیز درگیر فضای شبکه های اجتماعی هستند و نمیدانند که کودک آنها در مدرسه چه میکند، از کودک خود غفلت کردهاند و این سبب تضییع حق کودک است البته ما در این بخش تلاقی داریم بین حقوق مادران و حقوق بچهها، به این معنا که مادر تمایل دارد در فضای بیرون کار کند و در اجتماع نقش داشته باشد و در عین حال وظیفه دارد که به کودک نیز رسیدگی کند. در اینجا وظیفه دولت است که با کاهش ساعات کار مادر، حمایت مالی از کودکان و با در نظر گرفتن راهکارهای مختلف به حضور بیشتر مادر در منزل کمک کند. بنابراین در اینجا نقش دولت به عنوان سیاستگذار و نهادی که میتواند فرهنگ سازی و حمایت داشته باشد مهم است. البته یک زن هم باید بداند که وظیفه ارزشمند مادر بودن از هر مسئولیت دیگری مهمتر است. متاسفانه در سالهای گذشته اینگونه القاء شد که اشتغال خارج از منزل مهمتر از رسیدگی به امور خانه است و متاسفانه این موضوع نقش مادران را تا حدی کمرنگ ساخته است. زنان ما باید آگاه باشند که خانواده یک نهاد ارزشمند و در اولویت است که نیاز به حفظ و نگهداری دارد، زیرا سلامت جسم و روان کودکان و آینده سالمندی والدین وابسته به همین خانواده است. در طول مدتی که در هلند بودم شاهد تلاش دولت برای ارتقای جایگاه نهاد خانواده و در اولویت بودن فرزندان بودم و در واقع کودکان مرکز و مبدا توجه بودند. اینهمه نافی اهمیت حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماع نیست بلکه توجه به ایجاد توازن بین مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی باید باشد.
بخش دیگر مسئولیت اجتماعی، توجه ما به کودکان در محله و شهرمان است. اگر به هر صورتی شاهد موارد کودک آزاری و آسیب رساندن به بچه ها بودیم بایستی آن را به مراجع ذیربط اعلام کنیم. تماس با شماره تلفن 123فوریتهای اورژانس اجتماعی می تواند کارساز باشد. به طور کلی هم شهر بایستی محلی امن برای کودکان باشد. اگر همه مراقب کودکان شهر و محلهمان باشیم، آنها به راحتی می توانند از امکانات بهره بگیرند و آینده درخشان خود را بسازند. حق بازی و شادی کودکان در سطح شهر لازم است مورد توجه قرار گیرد و پارکها و مراکز تفریحی و فرهنگی به میزان کافی برای کودکان موجود باشد. این هم از حقوق کودکان است و به ویژه برای نوجوانان نیز این موضوع را باید بیشتر مورد توجه قرار دهیم تا از آسیب های مختلفی که آنها را تهدید می کند محفوظ بمانند.
این استاد برگزیده در خصوص فعالیتهای خود در حوزه کودکان می گوید: "هم اکنون من عضو انجمن حقوق کودکان ایران هستم که در استان خراسان رضوی هم دفتر نمایندگی دارد. انجمن را گروهی از فعالان حقوق کودک از جمله آقای دکتر غلامحسین خدایی استاد برجسته دانشگاه علوم پزشکی مشهد تشکیل میدهد که سعی دارند با فرهنگسازی و گسترش گفتمان حقوق کودک، شرایط بهتری را برای کودکان این مرز و بوم فراهم کنند. همراه با انجمن و به همت معاون دادستان شهر مشهد و رییس مجتمع شوق زندگی، تعدادی از اساتید برجسته و افراد فعال از دانشگاهها و سازمانهای مختلف دور هم جمع شدهاند تا در مورد کودکان آسیب دیده و آسیب پذیر مثل کودکان کار، کودکان بدسرپرست و بیسرپرست، بزهدیده و بزهکار همفکری کنند. من هم افتخار همکاری با این مجموعه را دارم. ما تلاش می کنیم که در موضوعات آموزشی و پژوهشی و در بحث حمایتگری در سازمانهای خود اقدامات موثری را رقم بزنیم و دست یاری به سوی همه افرادی که به هر نحو می توانند به احقاق حقوق کودکان و ایجاد زندگی بهتر برای آنان کمک کنند دراز می کنیم. اینجانب آمادگی دارم تا قالب فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بین رشته ای با سایر اساتید محترم گروههای آموزشی و بیمارستانها و مراکز درمانی همکاری کنم ."