آموزش


73.jpg - 70.90 kBدکتر یاسر یادگاری، متولد 1361 در شهر تهران، عضو هیات علمی (استادیار) و فوق تخصص آلرژی و ایمونولوژی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، یکی از چهره های جوان و فعال در حوزه های مختلف آموزشی، درمانی و پژوهشی این مجموعه دانشگاهی است که پس از دانش آموختگی و اخذ رتبه یک بورد فوق تخصصی در سال 1401، به عنوان استادیار و عضو هیات علمی ضریبk  در دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول به فعالیت شده و به امر آموزش دانشجویان، درمان بیماران و فعالیت های پژوهشی اهتمام دارد. پایگاه خبری وب دا در راستای انجام مصاحبه و آشنایی بیشتر با اساتید جوان هیات علمی  دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گفتگویی با این استاد جوان داشته که شرح آن را در ادامه می خوانید:  

*وبدا: ضمن سپاس از حضور شما در این گفتگو، بفرمایید تحصیلات در رشته پزشکی را در چه سالی و از کدام دانشگاه آغاز کردید؟

من تحصیل در رشته پزشکی را از سال 1380 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کردم و با توجه به اینکه دانشجوی رتبه اول دانشگاه بودم، بلافاصله در مقطع تخصص آزمون دادم و در رشته تخصص کودکان در دانشگاه علوم پزشکی یزد پذیرفته شدم. پس از سه سال تحصیل در این دانشگاه، برای گذراندن دوره طرح به دستان هرمزگان رفتم و با توجه به اینکه طرح عمومی را نگذرانده بودم، طرح تخصص ام 3-4 سالی طول کشید و بعد از این دوره چند سال هم بصورت قراردادی و آزاد کار در آنجا فعالیت داشتم. در سال 1398 در آزمون ورودی فوق تخصص شرکت کردم و سال 1401 در این رشته با رتبه یک، در بورد فوق تخصصی فارغ التحصیل شدم و به علت احراز رتبه یک و لطف اساتید محترم این گروه، به عنوان استادیار برای ضریب کا در این رشته مشغول بکار شدم.

*وبدا: چه چیزی سبب گرایش شما به رشته پزشکی شد و آیا در خانواده‌ افراد دیگری هم در حوزه علوم پزشکی فعالیت داشتند؟

من فرزند دوم خانواده هستم، پدرم استخدام دانشگاه علوم پزشکی یزد بودند و در رشته آناتومی تدریس می کردند؛ ایشان اکنون بازنشسته شدند و مادرم هم خانه دار بودند. به دلیل فعالیت کاری پدرم در شهر یزد، من مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شهر یزد گذراندم، اما برای پزشکی عمومی به مشهد آمدم و با توجه به سالهای آخر دبیرستان و علاقه ای که به رشته تجربی داشتم و البته راهنمایی های پدرم و مادرم به رشته پزشکی علاقمند شدم و بعد از قبولی در کنکور سراسری، جهت تحصیل در رشته پزشکی عمومی مجددا به مشهد آمدم.

*وبدا: در حال حاضر فعالیت های شما بیشتر معطوف به چه حوزه هایی است؟

 مدت زمان زیادی نیست که بنده به عنوان استادیار در بخش آلرژی و ایمونولوژی دانشگاه مشغول به خدمت هستم و با کمک خانم دکتر جباری آزاد، استاد محترم و مدیر گروه این رشته و سرکار خانم خوشخو، مشغول آموزش فلوشیپ ها و کمک به مرکز تحقیقات آلرژی هستم.

از آنجا که این گروه خیلی وسعت ندارد و گروه نوپایی است، تلاش من بیشتر در حوزه های آموزش و پژوهش متمرکز است تا در این قسمتها پیشرفت کنم. ما تازه گروه شدیم و در این مدت هم تمام تلاش این بوده که گروه بصورت مستقل بکار خود ادامه دهد و انشاالله هر روز پیشرفت خواهد کرد.

*وبدا: با توجه به تجربه ای که جنابعالی از فضای دانشگاه دارید تصور می کنید چه اقداماتی را می توان در فضای دانشگاه و در جهت پیشبرد برنامه ها و اهداف آن انجام داد؟

به نظر من دانشگاه اگر بخواهد پیشرفت داشته باشد، باید به کسانی که با زحمات و تلاشهای خود به این مسیر پا می گذارند بیشتر توجه کند و این راه برای آنها تسهیل گردد تا برای افراد دیگری هم که با تلاش و زحمت به این مسیر می رسند یک دلگرمی ایجاد شود. من در رتبه تخصص جز 10 درصد برتر بودم و رتبه یک فوق تخصص را کسب کردم و رتبه یک بورد تخصصی بودم اما با همه این عناوین زمانی که قرار بود به عنوان هیات علمی ضریب کا جذب دانشگاه شوم حدود 6 ماه طول کشید و این زمان زیادی بود.

*وبدا: سه حوزه آموزش،پژوهش و درمان از نگاه شما چگونه اولویت بندی می شود و آیا اساسا می توان آنها را اولویت بندی کرد؟

از نگاه بنده هر سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان همسان و در الویت هستند، اما چیزی که باید مورد توجه سیاست گذاران این رشته قرار گیرد این است که یک فرد، بصورت عادی نمی تواند در هر 3 حوزه بصورت هم سنگ عمل کند و این باید بصورت مجزا و تخصصی تر باشد. اگر یک فرد همزمان بخواهد یک پژوهشگر خوب باشد ، ناگزیر است از قسمت آموزش و درمان خودکم کند و اگر بخواهد به عنوان درمانگر حرفه ای عمل کند، باید از دو قسمت دیگر بکاهد، بنابراین من فکر می کنم که باید براساس علایق هر فرد و سهمیه بندی دانشگاه برای هر استاد، یک زمینه بصورت اولویت تعریف شود و زمینه های بعدی در کنارش انجام شود. دانشگاه نمی تواند از هر استاد توقع داشته باشد که در هر سه زمینه بصورت شاخص کار کند و مسلما اگر چنین باشد یک کدام از این 3 قسمت بصورت ناقص و با کیفیت پایین تر انجام خواهد شد. اما اگر هر استادی یک حوزه خاص را انتخاب کند و در آن قسمت بیشتر و با توجه به علایق و تلاشهای خود شاخص تر بکوشد، قطعا بصورت حرفه ای و تخصصی تر می تواند به پیشرفت دانشگاه کمک کند.

*وبدا: از نگاه شما یک استاد موفق چه ویژگی های باید داشته باشد؟

یکی از شاخصه های استاد موفق می تواند، آشنایی با حوزه پژوهش باشد و اینکه جهت پیشرفت بر پژوهش روز متمرکز باشد و خود استاد هم کار پژوهشی داشته باشد، این موضوع به ویژه درمورد اساتید جوان تر که فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و درمانی دارند، اگر به صورت ایده باشد، خیلی بیشتر می تواند کمک کننده باشد؛ تا اینکه صرف انجام کلیه فعالیتهای پژوهشی را از هر فرد توقع داشته باشند.

*وبدا: علاقه شما بیشتر در کدامیک از این سه حوزه است؟

علاقه من بیشتر در حوزه آموزشی و درمانی است و البته این به این معنا نیست که نباید در حوزه پژوهشی فعالیت داشته باشم و آن را کامل کنار بگذارم. ولی فکر می کنم بایستی با توجه به کمک و سیاست گذاری که انجام می شود، این بصورت اولویت های بعدی برای هر فرد قرار داده شود. علاقه به حوزه آموزش کمک میکند تا علاقه به دانشجویان و درک آنها برای استاد بیشتر محقق شود و از نظر درمانی هم استادی که در این حوزه کار می کند باید عشق به بیمار داشته باشد و این از همه مهمتر است که همدردی با بیمار داشته باشد.

در مورد حوزه پژوهش این نکته را هم باید عرض کنم که با توجه به مشکلاتی که از نظر مالی و محدودیت های امکانات در حوزه پژوهش است، پررنگ ترین شاخصه ای که یک استاد می تواند در این زمینه داشته باشد همان علاقه فردی است که در موفقیت او نیز بسیار کمک کننده خواهد بود.

*وبدا: آیا چالش هایی در مسیر تحصیلی و پیشرفت کار خود داشته اید؟

مسلما همه افراد در مسیر زندگی خود با چالش ها و موانعی رو به رو هستند و در رشته پزشکی با توجه به طول این رشته و طرح و زمانی که می برد؛ برای رسیدن به قسمتهای بالاتر خیلی سخت می شود و برای فرد آنچه که از همه مهمتر است و مسئولین باید به فکر آن باشند، قسمت مالی است.

 افرادی هستند که توسط خانواده حمایت می شوند و کسانی که این حمایت را ندارند، فرایند طولانی تحصیل و دوره های طرحی که اجباری است از نظرمالی به آنها بسیار فشار وارد می کند و فرد را از انجام فعالیتهای مفید دیگر محروم می کند. شخصا تصور می کنم که بنده اگر از نظر مالی مورد حمایت بودم، راحت تر و بیشتر می توانستم در زمان های فراغتم مقاله بخوانم و پژوهش انجام دهم، در حالی که اکنون با توجه به زندگی شرایط و هزینه ها ناگزیر به انجام یکسری اقدامات جانبی هستم تا بتوانیم هزینه های زندگی خود را تامین کنم.

*وبدا: خانواده چه نقشی در پیشرفت شما داشتند؟

یقیناً کسی که بخواهد یک مسیر طولانی مثل پزشکی را برود و 7 سال درس بخواند و هیچ درآمدی هم نداشته باشد و بعد هم دوران بسیار سخت طرح و دوره رزیدنت و طرح آن، فوق تخصص و طرح آن.... حتما نیاز به حمایت و تشویق کامل از سوی خانواده دارد و چون این زمان بسیار طولانی می شود، طبعا در این مسیر افراد ازدواج می کنند و من جزو یکی از این افراد بودم و حمایت و همراهی همسر در این زمینه نیاز است که بتواند این مشکلات را تحمل و درک نماید، به خصوص همسر من که پزشک نیست و البته حمایت و درک خوبی از شرایطم داشتند و با سختی های این مسیر کنار آمده تا من بتوانم به این مرحله تقریبا نهایی پزشکی برسم.

*وبدا: توصیه شما به دانشجویان تان چیست؟

در حال حاضر توصیه کردن به دانشجویان سخت است و به جای توصیه های من، بیشتر نیاز است که سیاست گذاری های بزرگ مسئولین اصلاح شود، تا بتوانند امید را در جوانان تقویت کنند و آنها ناگزیر به مهاجرت نشوند. اکنون ضروری است که زمینه های پیشرفت در زندگی و مسائل مالی و امکانات و آرامش برای دانشجویان فراهم شود تا آنها بتوانند با خاطر آسوده به تحصیل ادامه دهند.

 

 


رییس دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ازتوسعه فضاهای آموزشی دانشکده پزشکی با ظرفیت 800 نفر در قالب دوازده کلاس آموزشی و پنج سالن  شورای جدید خبر داد.

دکتر فاطمه محرری در گفتگو با وب دا ضمن تقدیر از مساعدت هیات رئیسه دانشگاه با بیان اینکه دانشکده پزشکی مشهد با دارا بودن بیش از 4 هزار دانشجوی علوم پزشکی در مقاطع مختلف نقش بسزایی را در حیطه آموزش علوم پزشکی در سطح کشور دارد اظهار کرد: توسعه فضاهای آموزشی و بهبود این فضاها جهت استفاده اساتید و دانشجویان از رسالت های مستمر دانشکده پزشکی بعنوان یکی از مراکز برتر اموزش علوم پزشکی کشور است.

وی ادامه داد: با جابجایی دو دانشکده طب مکمل و ایرانی و دانشکده علوم  پیراپزشکی و توانبخشی  فضاهای این دو دانشکده به فضاهای دانشکده پزشکی الحاق گردید که برای آماده سازی این فضا ها جهت کاربرد های اداری، آموزشی و کلاسی استاندارد، لازم بود اقدامات عمرانی و ساختاری و تجهیزاتی در این فضاها صورت گیرد.

دکتر محرری ضمن تقدیر از همکاران حوزه  اداری ومالی دانشکده یاد آور شد: علی رغم اینکه تمام  تجهیزات اداری،آموزشی، تحقیقاتی و کمک آموزشی (صندلی، مبلمان ،رایانه و دیتا پرژکتورها و....) همزمان با انتقال دانشکده ها جابجا و خارج گردیده بود، با مساعدت ویژه رییس دانشگاه، معاون توسعه مدیریت،منابع و برنامه ریزی ومعاون آموزشی دانشگاه وبا تلاش مستمر همکاران معاونت اداری ومالی و پشتیبانی دانشکده خوشبختانه امکانات کمک  آموزشی همراه با  تجهیزات شبکه ای و تاسیساتی،  در کوتاه ترین زمان ممکن مجددا تهیه و در کلاس ها و شورای های در نظر گرفته شده نصب و مستقر گردید.

رییس دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد افزود:  پس ازاختصاص فضاهای الحاقی نیاز جدی به نوسازی، بهسازی وهچنین ایمن سازی فضاها وجود داشت. پس از انجام  اقدامات ساختاری  800 صندلی آموزشی استاندارد تهیه که ۶۰۵ عدد آن در قالب کلاس های آموزشی و195 عدد ان در قالب پنج فضای شورا که برای این منظور آماده شده بود مستقر گردید. همچنین دیتا پرژکتور و رایانه های لازم نیز تهیه و در فضاههای مذکور نصب گردید.

وی تصریح کرد: در فضای الحاقی جهت رفاه حال دانشجویان مقطع دکترای تخصصی در محل ساختمان اسبق پیراپزشکی واحد های رایتنیگ روم دانشجویی مجهز به شبکه و اینترنت بی سیم آماده که جهت توزیع در اختیار معاونت آموزش تحصیلات تکمیلی دانشکده قرار گرفت.

دکتر محرری افزود: با توجه به گسترش امور تحقیقاتی و آموزشی و  پیرو درخواست های مکرر دانشجویان فضایی با حدود ۹۰ متر مربع نیز به بخش نگهداری حیوانات دانشکده جهت این امر اختصاص یافت.

666.jpg - 57.33 kB

667.jpg - 51.87 kB

668.jpg - 70.91 kB

669.jpg - 83.90 kB

670.jpg - 46.27 kB

671.jpg - 57.96 kB


674.jpg - 45.14 kBمديرگروه مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، با اشاره به فعالیت های آموزشی و درمانی این گروه حول بیماری های مختلف مغز و اعصاب، توضیحاتی را در خصوص نحوه ارائه این خدمات ارائه کرد.

دكتر مرتضي سعيدي، در گفتگو با وبدا، اظهار کرد: فعاليت هايي كه طي 2 سال گذشته در گروه مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد، انجام شده را در چند محور می توان دسته بندی می شود. فعاليت نخست راه اندازی بخش اورژانس و نورولوژي در بيمارستان هاشمي نژاد بوده که با توجه به جمعيت بسيار زيادي که در آن منطقه از شهر مشهد ساكن‌اند و مرکزیت بيمارستان هاشمي نژاد در موارد اورژانس، تأسیس چنین بخشی بسیار مهم و کمک کننده است.

وی افزود: اگر ما مي توانستيم در آنجا يك اورژانس نورولوژي هم داشته باشيم، تا بيماران سكته مغزي و تشنج و سایر بیماران مشابه بجاي مراجعه به بيمارستان قائم (عج) در اورژانس بیمارستان شهيد هاشمي نژاد خدمت درمانی بگیرند، صرفه جويي زیادی انجام می شد و از طرفي بار بيماران ورودي به اورژانس اعصاب قائم (عج) را هم كاهش می دادیم. چون همان طور كه همه مي دانند جمعیت ورودي به بخش اعصاب بیمارستان قائم(عج) در حال حاضر بسيار زياد است و بار درماني مضاعفی را به اساتيد گروه مغز و اعصاب تحميل مي كند که اين باعث مي شود مقداري وقفه در فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي ايجاد شود. لذا يكي از اهداف راه اندازي بخش نورولوژي در مركز شهيد هاشمي نژاد کاهش بار ورودي بيماران به بيمارستان قائم(عج) بود و اینکه اساتيد فرصت بيشتري براي فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي داشته باشند.

این متخصص بيمارهاي مغز و اعصاب ادامه داد: خوشبختانه بعد از تلاش هاي زيادي كه از سالها قبل شروع شده بود، این تصمیم طي 6 ماه ( و يكسال گذشته) تا حدودی، به نتيجه رسيد و راه اندازی يك بخش 25 تخته در مركز شهيد هاشمي نژاد انجام شد و هم اکنون 5 نفر از همكاران ما كه تركيبي از همكاران درماني و آموزشي هستند، در آنجا در حال انجام وظيفه‌اند و بيماران را بستري و اقدامات لازم را انجام مي دهند و چنانچه نياز باشد برای كارهاي در سطح بالاتر و پيشرفته تر، بيمار به مركز درماني قائم (عج) اعزام مي شود، در غير اينصورت در همان مركز درماني شهيد هاشمي نژاد اقدامات درماني براي بيمار صورت مي گيرد و بيماران بعد از بهبودي ترخيص مي شوند. اين اقدام يك حرکت بسيار مهمي بود كه از سال ها قبل آغاز و بتدريج فعاليت هايي انجام شده بود و با راه اندازي و افتتاح دستگاه ام آر آي در بيمارستان شهيد هاشمي نژاد، گروه نورولوژي نيز خوشبختانه اين فرصت را پيدا كرد تا فعاليت هاي بيشتري را در آنجا انجام دهد.

دکتر سعیدی با بیان اینکه محور دوم فعاليت هاي ما، متمرکز بر بخش نوروساينس بيمارستان امام رضا(ع) بوده است افزود: در ساختمان شماره 2 اين بيمارستان يك بخش بزرگ نوروساينس وجود دارد که ما در آنجا بيماران مبتلا به MS و بيماران اپيلپسي (صرع) را پوشش مي دهيم و در آينده اي نزديك به یاری خداوند می توانيم بيماران دچار اختلالات حركتي مثل بيماري پاركينسون را در آنجا داشته باشيم و سلول درماني، سل تراپي و يا استفاده از سلول هاي بنيادين را انجام دهیم.

وی اضافه کرد: اين 4 بخش محوري است كه ما براي بخش نوروساينس بيمارستان امام رضا(ع) در نظر گرفته ايم و اميدواريم كه به موفقيت برسند. در مورد اپيلپسي و MS خوشبختانه اکنون كاملا بخش نوروساينس بيمارستان امام رضا(ع) فعال است و 4 نفر از اساتيد عضو هيأت علمي گروه در آن مركز مشغول خدمت هستند. بيماران اپيلپسي در واقع كارهاي فوق تخصصي شان مثل اي تي ام و درمانگاه فوق تخصصي آنها در این بخش مستقر است.

 در بخش بيماران MS هم به همين ترتيب فعاليتهاي خيلي خوبی براي بیماران انجام مي شود. بنابراين ما بخش نوروساينس بيمارستان امام رضا(ع) را فعال كرديم اما نياز به توجه و كار بيشتري خواهد داشت. بخصوص در زمينه استفاده از سلولهاي بنيادين كه يكي از اهداف گروه است و ما نياز به كار و توجه بيشتر در آن بيمارستان و در مركز نوروساينس خواهيم داشت.

دکتر سعیدی اظهار امیدواری کرد؛ در این بخش استفاده از سلول هاي بنيادين براي بيماران اختلالات حركتي، بيماران MS و ساير مواردي كه جزو اينديكيشن هاي علمي اين دسته از داروها هستند نیز راه اندازي شود.

وی همچنین گفت: در بيمارستان قائم(عج) گروه مغز و اعصاب يكي از پركارترين گروه هاي آموزشي است كه فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي قابل قبول را ارائه مي كند و آموزش به كارآموزان، كارورزان، دستياران تخصصی، دستياران فوق تخصصي ( يا فلوشيپ ) انجام مي شود.

مديرگروه مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، همچنین خاطرنشان کرد؛ گروه اعصاب دانشگاه علوم پزشكي مشهد پیشگام و اولين گروه در كشور است که شروع به تربيت فلوشيپ استروك كرده و اين كار را با جديت ادامه مي دهيم و در حال حاضر سالی 2 نفر فلوشيپ را تربيت مي كنيم و 2 نفر هم در حال حاضر فلوشيپ خارجي داريم كه تبعه كشورهاي لبنان و افغانستان هستند. لذا ما در رشته تربيت فلوشيپ استروك، پيش قراول و پرچم دار در سطح كشور هستيم و خوشبختانه اين فعاليت هم با كيفيت بسيار خوبي در حال انجام است. در مورد تربيت فلوشيپ در زمينه بيماري MS، بيماري نوروماسكولار و حتي اختلالات حركتي هم پتانسيل لازم در گروه وجود دارد كه اميدوارم با عنايت مسئولين دانشگاه این فرصت باشد که ما طي يكي دو سال آينده فلوشيپ را در زمينه هاي نورو ماسكولار، بيماري MS و از همه طولاني تر اختلالات حركتي، داشته باشيم.

وی اضافه کرد: در زمينه آموزش به كارآموزان اين كار با دقت بسيار بالا در گروه انجام مي شود و براي كار آموزان كلاس هاي اختصاصي داريم. صبح و بعدازظهر يعني بعد از ساعت 12 گزارش هاي صبحگاهي مشترك داريم كه بين كارآموزان، كارورزان، رزيدنت ها و فلوشيپ ها و اساتيد بصورت مشترك انجام مي شود و همه حضور دارند و بار آموزشي بالايي گزارش هاي صبحگاهي دارند و ماهانه هم يك گزارش صبحگاهي مشترك داريم با گروه طب اورژانس كه اساتيد، دستياران و كارآموزان طب اورژانس هم به ما اضافه مي شوند و چون تعداد زياد است در سالن شهيد چمران يا سالن شهید پندي برگزار مي كنيم. بنابراين ما سعي كرديم كه نه تنها در درون گروه خود انسجام ايجاد كنيم و از پتانسيل آموزشي و علمي افراد و اساتيد گروه نهايت بهره را ببريم، بلكه سعي كرديم روابط بين گروهي مان را هم تقويت كنيم.

دکتر سعیدی همچنین گفت: ما با گروه راديولوژي و گروه جراحي اعصاب و گروه اعصاب كودكان هم روزهاي 5شنبه ساعت 8:30 تا 10 يك كنفرانس نوروراديولوژي داريم كه آن هم بار آموزشي بسيار بالا و ارزشمندی را براي همه شركت كنندگاني كه در رده هاي مختلفي حضور دارند، به همراه دارد و اين هم يك نماد ديگري است از فعاليت هاي بين گروهي و تلاش ما براي اينكه بتوانيم از تمام پتانسيل هاي آموزشي دانشگاه در بيمارستان استفاده مناسب را ببريم.

وی ادامه داد: وظيفه اصلي كلينيك جامع MS تأييد داروهايي است كه اصطلاحا در MS داروهاي خط دوم به بالا گفته مي شود، در واقع وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي يك قانوني دارد كه داروهايي كه در بيماري MS استفاده مي شود باید به جا و به موقع 11:20 و با دوز مناسب باشند و وقتي كه خط اول را رد مي كنند داروهايي مثل فینگولیمود، تايسبري، ریتوکسیماب در سطح شهرها و استان هاي مجاور، بايد در يك كلينيك جامع دانشگاهي تأييد شوند، يعني بايد تأييد شود كه اين دارو متناسب است با وضعيت بيماري  شخص، قيمت داروها بالاست و سازمان هاي بيمه گر نبايد خيلي تحت فشار قرار بگيرند. كلينيك جامع MS هفته اي يكبار كميسيوني را برگزار مي كند و 3 نفر از اساتيد از جمله بنده، آقاي دكتر نهايتي و آقاي دكتر نيكخواه حضور دارند و گاهي آقايان دكتر فروغي پور و دكتر بوستاني هم شركت مي كنند و كمك مي كنند اگر دارويي از خط دوم و سوم MS به بعد تجويز شود، بايد در اين كميسيون به تأييد اساتيد برسد و وقتي كه به تاييد رسيد سازمان هاي بيمه گر هم درمان را پوشش مي دهند و هزينه ها را پرداخت مي كنند. اين يكي از وظايف اصلي كلينيك جامع MS است.

مديرگروه مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، همچنین گفت: وظيفه بعدي كه برای گروه اعصاب تعريف و انجام مي شود، این است که هفته اي 4 روز بيماران ويزيت مي شوند، در گذشته این کار رايگان بود و اکنون هزينه ويزيت ناچيزي از بيماران دريافت مي شود. روزانه تعداد قابل توجهي از بيماران MS ويزيت و معاينه مي شوند. در آنجا يك كلينيك كاردرماني داريم كه براي بيماران نيازمند به كاردرماني فعال هستند و گاهي بصورت رايگان و گاهي هم با مبالغ بسيار پايين این خدمت را ارائه می کنند و همچنين مشاوره هاي تغذيه و مشاوره هاي روانپزشكي امكانش فراهم است و در واقع بيماران در اين مركز يك سرويس نسبتا خوب را دريافت مي كنند.

وی یادآور شد؛ هر چند كلينيك جامع MS در مراكز دانشگاهي مختلف وجود دارد، ولي در خراسان رضوي به شكلي كه بيان شد و با اين ميزان از پوشش دهي در بیمارستان قائم (عج) منحصر به فرد است. منظور از جامع بودن كلينيك جامع MS اين است كه كارهاي درماني بيماران را پوشش دهيم، كارهاي فيزيوتراپي و كاردرماني، مشاوره هاي روانپزشكي را پوشش دهيم و همه خدماتي را كه مي توانيم به بيماران ارائه مي كنيم.

 

 


700.jpg - 109.40 kBدکتر مهدیه جعفری، متولد مهر ماه 1364 در مشهد، عضو هیات علمی ( استادیار ) گروه بیهوشی و مراقبت های ویژه دانشگاه علوم پزشکی مشهد یکی از اساتید جوان در این مجموعه دانشگاهی است که از سال 1397 و پس از قرار گرفتن در لیست 10 درصد برتر بورد تخصصی کشور، به عنوان عضو هیات علمی بالینی جذب دانشگاه علوم پزشکی مشهد شده و در بخش های مختلف درمانی، آموزشی و پژوهشی این مجموعه مشغول به فعالیت می باشد. سایت خبری وبدا، در راستای مصاحبه با اساتید هیات علمی جوان دانشگاه، گفتگویی با این استاد جوان داشته که شرح آن را در ادامه می خوانید:

*وبدا: با سپاس از حضور شما در این مصاحبه، لطفا معرفی بیشتری از خود برای مخاطبان این گفتگو داشته باشید؟

دکتر مهدیه جعفری هستم، متولد مهر ماه 1364 در مشهد و استادیار گروه بیهوشی و مراقبت های ویژه.

*وبدا: تحصیل در دانشگاه را از چه سالی و در کجا آغاز کردید؟

سال 1382 در رشته پزشکی عمومی دانشگاه آزاد مشهد پذیرفته شدم و پس از اتمام دوره عمومی در سال1389 تا 1391 طرح پزشکی عمومی را گذراندم و از سال 1392 هم برای دستیاری بیهوشی وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم. سال اول بدلیل مسائل شخصی و بارداری مجبور شدم از مرخصی استفاده کنم و با یک سال تاخیر ( در سال 1393 ) دستیار تخصصی بیهوشی را آغاز کردم و سال 1397 هم در این رشته فارغ التحصیل شدم. با توجه به اینکه جزو 10 درصد برتر بورد کشور بودم، در آذرماه همان سال به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه در قالب ضریب k  در دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول به کار شدم.

*وبدا: با توجه به فعالیت تان در حوزه های مختلف آموزش و درمان و پژوهش به عنوان عضو هیأت علمی، این جایگاه را چطور می بینید؟

روزی که بعنوان دستیار بیهوشی وارد دانشگاه علوم پزشکی شدم، هدفم این بود که بعنوان عضو هیأت علمی در دانشگاه بمانم و دانشگاه علوم پزشکی مشهد ( به دلیل اینکه در مشهد سکونت داشتم)، نخستین انتخاب من برای این موضوع بود. در عین حال رسیدن به جایگاه هیأت علمی جزو رویاهای من از کودکی به شمار می رفت و تلاش من از روز اول در جهتی قرار گرفت که در فعالیتهای پژوهشی و اجرایی تا حدی در گروه فعالیت داشته باشم تا در مرحله اول شایستگی قابل قبولی را به عنوان یک عضو جدید هیأت علمی گروه داشته باشم. البته پس از اینکه وارد مجموعه شدم، تصوری که در ذهنم بود، با آنچه در واقعیت می دیدم تا حد زیادی متفاوت به نظر می رسید و موانعی را بر سر راه می دیدم که از نگاه بنده لازم است برای انگیزه بخشیدن به افراد و آمدن قشر جوان به این عرصه، به آنها توجه شود.

*وبدا: از جمله راهکارهایی که می تواند در رفع این موانع و انگیزه بخشی به قشر جوان موثر باشد، از نگاه شما چیست؟

به نظر من یکی از مهم ترین موضوعات می تواند اصلاح وضعیت مالی و پرداختی های اساتید و کسانی باشد که در دانشگاه کار می کنند؛ به خصوص افرادی که بصورت تمام وقت مشغولند و در همین راستا یکی از مهم ترین اقدامات می تواند این باشد که در مقابل کارهایی که انجام می شود، به فراخور سختی و تراکم کار، به افراد پرداختی و پاداش اختصاص داده شود. مثلا بنده که هیات علمی بالینی هستم با کسی که هیات علمی غیر بالینی است، باید شرایطش متفاوت سنجیده شود و معیار ارتقاء و تمام مسائل در هیأت علمی های بالینی و غیربالینی جداگانه و با توجه به وضعیت کار و مسوولیت ها ارزیابی گردد. منِ نوعی ( به عنوان یک پزشک بالینی ) که هر روز درگیر کار بالین، کلینیک و اتاق عمل هستم، وقت آزاد به اندازه هیأت علمی غیربالینی ندارم تا کارپژوهشی در زمینه رشته خودم ( به اندازه آنها ) انجام دهم. در حال حاضر دانشکده ها پنجشنبه و جمعه تعطیل است، ولی بیمارستان ها همیشه باز است که بر اساس همین موضوع باید بین هیأت علمی غیربالینی و بالینی تفاوت باشد، دانشکده ساعت کاری مشخص دارد و ساعت کلاسهای آن مشخص است، ولی ما ساعت کاری و تعطیلات مشخص نداریم. منِ نوعی باید 7-8 سال فعالیت کنم تا بتوانم از استادیاری به دانشیاری ارتقاء داشته باشم و از تمام وقتی دانشگاه خارج شوم که به درآمد مالی برسم و این برای من یک چالش و یک گره درهم تنیده است و این گره ها باید یکی یکی از هم باز شود تا مسیر مشخص گردد، پیشنهاد من این است که شرایط ارتقاء تسهیل شود.

*وبدا: از نظر شما کدامیک از حوزه های آموزش، درمان و پژوهش می تواند اولویت باشد و آیا اساسا می توان آنها را اولویت بندی کرد؟

از نظر بنده آموزش بسیار مهم تر است، چون اگر آموزشی نباشد، پزشکی هم در آینده نخواهد بود تا بتواند درمان مناسب و پژوهشی را انجام دهد. پس اولویت اول آموزش است و مرحله دوم درمان؛ چرا که با جان مردم سروکار دارد و بحث سلامت جامعه مطرح است. نمی توان گفت که چون فعالیت پژوهشی انجام می دهم کاردرمانی ام را به تعویق می اندازم و عملا می گوییم بیمارستان آموزشی و پژوهشی.

 البته واقعیتی که اکنون اتفاق می افتد ( به خاطر مسائل اقتصادی که در جامعه وجود دارد ) یک میزان زیادی از حجم بار درمان از مراکز خصوصی به مراکز دولتی شیفت پیدا کرده و نتیجه این جابجایی آن است که دستیار تخصصی من، به جای اینکه در هر روز 5 بیمار آموزشی را ببیند و خوب یاد بگیرد، مجبور است 20  بیمار را ببیند که 15 تا از آنها جنبه درمانی دارند و در واقع بار درمان جامعه بیشتر به سمت بیمارستان های دولتی آموزشی افتاده و این ناشی از فشارهای اقتصادی در کل جامعه است؛ لذا از این جهت باید تدبیری اندیشیده شود که این فشار بر دستیاران کمتر شود.

سوم بحث پژوهش است که نیاز به فراغ فکری دارد، من به عنوان یک پزشک زمانی می توانم به دنبال طرح پژوهشی بروم که از مسائل حاشیه ای ذهنم خالی باشد.کارم را انجام داده و وقت آزاد دارم و بودجه مناسب هم در اختیار من گذاشته می شود و در اینصورت می توانم یک کار ارزشمند را تحویل دهم؛ کاری که هم برای دانشگاه و هم نتایج آن برای بیماران ( با توجه به رشته و حوزه کاری خودم و در مجموع برای رتبه بندی ایران برای انجام کار پژوهشی در سطح کلان ) ارزشمند باشد. مادامی که به من بعنوان استاد دانشگاه بودجه محدودی داده می شود، بنده مجبورم از خیلی از کارهای سنگین و بزرگ منصرف شوم.

*وبدا: از نگاه شما یک استاد موفق چه شاخصه هایی دارد؟

از نظر بنده استادی موفق است که پایان دوره، اگر از رزیدنت های او بخواهند یک نظرسنجی کنند ( و به آنها گفته شود که شما از بین 20 استادی که دیده اید، روش کدام یک از اساتید را مورد نظر خود می دانید ) جزء سه گزینه برتر دانشجویان باشد. بحث اخلاق حرفه ای هم مهم است و من باید بپذیرم که دستیار تخصصی بنده یک انسان است و من اگر چه رتبه علمی بالاتر و تجربه کاری بالاتری دارم، اما باید در برخورد با دانشجو احترام را رعایت کنم؛ لذا مسائل اخلاقی خیلی مهم است.

 موضوع بعدی به روز بودن است، رشته ما به گونه ای است که در هر ثانیه مقالات متعددی منتشر می شود و مباحثی که در منابع و کتابهای 4 سال قبل بوده، امروز ممکن است کاملا متحول شده باشد. پس من باید به روز باشم تا زمانی که دانشجو از من سوال می کند ، جواب به روز و مناسبی به دانشجو بدهم، همه دانشجویان این تفاوت را احساس می کنند و نباید روزمرگی باشد. مادامی که من با این برنامه بیایم که امروز هم یک روزی است مثل دیروز قطعا آن روز یک استاد موفق نیست. باید هر روز یک برنامه آموزشی جدید برای دستیارانم داشته باشم. مرحله ی بعد کار عملی است، نباید من به عنوان استاد، تئوری اطلاعاتی را منتقل کنم که خودم در انجام عملی آن با شکست مواجه شوم و توانایی انجام آن را نداشته باشم. پس باید استادی باشم با اخلاق حرفه ای مناسب، علم به روز و مهارت عملی کافی. دانشجوی من رفتار با بیمار را از من می آموزد؛ نه از تئوری که سر کلاس به او آموزش می دهم.

*وبدا: دوره تخصص را در شرایطی که فرزند شیرخوار داشتید آغاز کردید، آیا این موضوع چالش برانگیز نبود؟

بله... پسرم که 6 ماهه شد، دوره رزیدنتی را آغاز کردم و شروع این دوره با یک بچه 6 ماهه سختی هایی داشت. 12 شب در ماه کشیک بودیم و تقریبا بصورت یک شب در میان کشیک داشتم. یکسری رشته ها دوران سبک تری دارند. اما رشته ما چون با همه گروه ها ارتباط دارد و باید تمام بیمارستان را پوشش دهد، خیلی کار سنگین است و استرس خیلی زیادی دارد و این بزرگترین چالش من در دوران تحصلیم بود.

در کنار این موضوع، آزمون های متعددی داشتم و باید زمانی را برای درس خواندن هم اختصاص می دادم. همین طور زمانی برای مادر بودن و همسر بودن و هماهنگی این موارد با هم خیلی سخت است. اگر شرایطی ایجاد شود که فشار کاری از روی دستیاران کم تر شود، هم میزان خستگی های روحی و جسمی کاهش می یابد و هم بازخورد کارشان خیلی بهتر خواهد بود.

*وبدا: نقش خانواده را در پیشرفت های خود چطور می بینید؟

خانواده بسیار در پیشرفت من نقش داشتند، انسان متاثر از موضوعات حاشیه ای است و هر کسی عضوی از یک گروه دیگر است، طبیعتا اگر حضور پررنگ خانواده من در دوره رزیدنتی و حمایت های بعدیشان نبود، بدون شک در جایگاهی که هستم، نبودم.

*وبدا : به عنوان یک استاد چه توصیه ای به دانشجویان دارید؟

توصیه من به دانشجویان این است که همیشه مشکلات و فشارها در همه جا و با شدت و ضعف متفاوت وجود دارد. هرکسی اگر بخواهد اصلاحی در یک گروه؛ از جمله گروه خانواده، جامعه، کشور و یا در سطح کلان ایجاد کند باید اول از همه، از خودش شروع کند.

در واقع قبل از ایراد گرفتن منِ نوعی باید یک قدمی بردارم؛ اگر بجای ایراد گرفتن قدمی بردارم و امید به این داشته باشم که همین قدم های کوچک در نهایت تبدیل به گام های بزرگ می شود در اینصورت می توانم تغییری ایجاد کنم و گرنه سختی و مشکلات همه جا وجود دارد.

 همه ما می دانیم که ( در ابتدای صحبت هم عرض کردم ) مشکلات خیلی زیاد است ولی اگر کاری نکنم، این انفعال با شخصیت من همخوانی ندارد، لذا نهایت تلاشم این است که تغییری حتی کوچک ایجاد کنم . همچنین به دانشجویان میگویم که برای اطرافیان خود و مردم ارزش قائل شوند و در کنار سختی ها تلاش و مقاومت بیشتری داشته باشند.

ضمن اینکه باید پذیرفت؛ حضور یک خانم در جامعه بسیار سخت تر از حضور یک آقا در همان سطح است و بر همین اساس باید ارزش بیشتری برای حضور بانوان در مسئولیت های مختلف قائل شد. حضور همه اساتید آقا بسیار ارزشمند است، اما یک خانم برای اینکه در کنار آنها قرار بگیرد خیلی سختی و موانع بزرگتری را باید طی کند؛ اینکه همه در یک شرایط سنجیده شوند به نظرم کار مناسبی نیست. چرا که شرایط خانم ها چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ مسئولیت هایی که در منزل به عهده دارد، بسیار متفاوت تر و بزرگتر است.

 

 


654.jpg - 80.85 kBدکتر سیمین نظرنژاد، متولد 1373 در مشهد، عضو هیات علمی و مسئول بخش مهندسی بافت گروه علوم تشریحی و بیولوژی سلولی دانشکده پزشکی، جوان ترین هیات علمی و نخستین فارغ التحصیل رشته مهندسی بافت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که از سال 1401 به عنوان عضو هیات علمی ضریب  k در این مجموعه مشغول به کار تدریس و تحقیق می باشد. با توجه به نوپا بودن رشته مهندسی بافت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد و اهمیت آن در ابداع شیوه های نوین درمانی، سایت خبری وبدا بر آن شد تا در مصاحبه ای با دکتر سیمین نظرنژاد، مسئول بخش مهندسی بافت گروه علوم تشریحی و بیولوژی سلولی دانشکده پزشکی مشهد داشته باشد، اطلاعات بیشتری را پیرامون اهمیت و کاربردهای این رشته‌ی نوظهور و چشم انداز فعالیت های آن در مجموعه علوم پزشکی مشهد، در اختیار علاقمندان قرار دهد.

*وبدا: با سپاس از حضور شما در این گفتگو، ضمن معرفی بیشتر خود، لطفاً توضیحاتی را از باب معرفی رشته مهندسی بافت به خوانندگان این مصاحبه ارائه بفرمایید؟

من دکتر سیمین نظرنژاد هستم، متولد تیرماه 1373 در مشهد، استادیار و مسئول بخش مهندسی بافت در گروه علوم تشریحی دانشکده پزشکی مشهد. دوران ابتدایی تا دبیرستان را در مشهد سپری کردم و دوران لیسانس را در رشته زیست شناسی سلولی مولکولی از سال 1390 در دانشگاه سمنان آغاز کردم، پس از آن در سال 1395 به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی شاهرود در رشته بیوتکنولوژی پزشکی مشغول شدم و نهایتا سال 1398 دوره دکترا در رشته مهندسی بافت را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کردم و در سال 1401 پایان نامه را در ششمین ترم تحصیلی دفاع کرده و به عنوان نخستین دانش آموخته در این رشته فارغ التحصیل شدم، شهریور همان سال نیز به لطف خداوند در فراخوان جذب هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، به عنوان هیات علمی ضریبk  جذب این دانشگاه شدم.

*وبدا: رشته مهندسی بافت از چه سالی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز بکار کرد و در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟

 این رشته از سال 1398 با پذیرش 2 دانشجوی دکتری تخصصی در گروه علوم تشریحی شروع به فعالیت کرد، در آن زمان آقای دکتر سعید کارگزار مسئول این رشته بودند، من و یکی از دوستان نخستین دانشجویان رشته مهندسی بافت بودیم که در سال 1398 وارد این رشته شدیم و در سال 1401 هم، بنده به عنوان اولین دانش آموخته رشته مهندسی بافت، تحصیلاتم را به پایان رساندم.

 تا هم اکنون 10 دانشجوی تخصصی مهندسی بافت در این رشته مشغول به تحصیل بوده و هستند و تعدادی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی از سایر رشته ها و دانشگاه های سراسر کشور نیز برای انجام پروژه های پایان نامه و طرح های تحقیقاتی خود با ما همکاری می کنند و به یاری خداوند توانسته ایم همکاری های خوبی را با گروه های نانوزیست فناوری پزشکی، فیزیولوژی و سایر گروه های دانشکده پزشکی، دانشکده داروسازی، مرکز تحقیقات ارتوپدی بیمارستان قائم (عج) و همچنین دانشکده علوم و گروه مهندسی مواد دانشگاه فردوسی داشته باشیم. امیدواریم که این همکاری ها بتواند به تولید بالینی انواع داربست ها ختم شود؛ همان طور که تاکنون طرح ها و پایان نامه های تحقیقاتی که انجام شدند در حوزه مهندسی بافت پوست، استخوان و سرطان نتایج امید بخشی را در سطح مطالعات in vitro و in vivo از خود نشان داده اند.

*وبدا: اساساً تعریف رشته مهندسی بافت و کاربرد آن در حوزه‌ی پزشکی چیست؟

 مهندسی بافت یک علم میان رشته ای است که با بهره گیری از سلول ها؛ اعم از سلول های بنیادی و تمایز یافته، فاکتورهای رشد و زیست مواد شامل انواع پلیمرها، فلزات و سرامیک ها به تولید داربست ها می پردازد، تا بتوانند هم از نظر ساختاری و هم عملکردی مشابه بافت عمل کند. عمده داربست هایی که تاکنون ساخته ایم شامل؛ انواع نانو الیاف الکتروریسی شده که از نظر مورفولوژی خیلی مشابه ماتریکس خارج سلولی طبیعی بافت عمل می کنند و مقرون به صرفه هستند، همچنین هیدروژل ها که قابلیت جذب آب فراوانی دارند و می توانند به بازسازی و ترمیم بسیاری از بافت ها کمک کنند، شیشه های زیست فعال که در دهه های اخیر توجه زیادی را در حوزه ترمیم و بازسازی بافت های سخت و نرم و نیز درمان سرطان به خود جلب کرده اند و بافت های درم پوست، استخوان و آمنیون سلول زدایی شده که تمام این داربست هایی که اشاره شد، قابلیت بارگذاری انواع ترکیبات دارویی و سلولی را در خود دارند.

*وبدا: پایان نامه دکتری را با چه موضوعی ارائه کردید؟

موضوع پایان نامه ام تهیه و مشخصه یابی داربست دو لایه از نانوالیاف الکتروریسی شده حاوی لیزات پلاکتی بود و همچنین درم سلول زدایی شده گوساله که با شیشه های زیست فعال حاوی یون های مس و روی تقویت شده بود و اثرات درمانی آن را برای مدیریت سوختگی درجه 3 در مدل حیوانی رت بررسی کردیم.

موضوعاتی هم که دانشجویان در حال تحقیق هستند شامل ساخت و بررسی داربست های الکتروریسی شده و هیدروژل هایی که از پلیمرهای طبیعی که در ساختار بافت های بدن وجود دارند مثل کلاژن و همچنین پلیمرهای مصنوعی تشکیل می شوند و می توانند حاوی ترکیبات درمانی مثل سلول های بنیادی و نانو ذرات آنتی باکتریال باشند تا شرایط بهتری برای ترمیم و بازسازی بافت فراهم کنند. همچنین تعدادی از دانشجویان داربست های ضد سرطانی را که قابلیت رشد و بازسازی بافت سالم را پس از حذف تومور دارند، ساخته و بررسی می کنند.

*وبدا: هدف کلی گروه علوم تشریحی و بیولوژی سلولی در رشته مهندسی بافت چیست؟

هدف ما این است که بتوانیم با ارائه خدمات آموزشی و پروهشی نوین به نسل جوان کشور، نیروی توانمندی را در زمینه طراحی و مدیریت اجرای پروژه های مهندسی بافت تربیت کنیم تا بتوانند در آزمایشگاه ها، شرکت های دانش بنیان و دانشگاه ها خدمت کنند.

در اینجا لازم می دانم از مدیر محترم گروه جناب آقای دکتر علیرضا ابراهیم زاده که زحمات زیادی را برای تجهیز آزمایشگاه ها متحمل شدند، صمیمانه تشکر و قدردانی کنم. با لطف و عنایت خداوند تاکنون توانسته ایم مقالات و کتاب های ارزشمندی را چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی منتشر کنیم و طبق برنامه راهبردی و چشم انداز 5 ساله ای که تدوین شده، امیدواریم بتوانیم با گسترش نیروی انسانی متخصص و کارآمد محصولات با ارزشی را در حوزه ترمیم و بازسازی جراحات پوستی و سایر بافت های نرم و همچنین ناهنجاری های استخوانی و تشخیص و درمان به موقع و زودهنگام سرطان روانه بازار کنیم تا بتوانند تا حدی پاسخگوی نیازهای کشور و منطقه باشند.

در مهندسی بافت هدف ما طراحی و ساخت داربستی است که بتواند مشابه ماتریکس خارج سلولی در بافتی که دچار آسیب شده عمل کند و با تخریب زیستی و رهایش کنترل شده و هدفمند داروهای لود شده، به سرعت و کیفیت ترمیم و بازسازی بافت کمک کند. محصولاتی که حاصل تحقیقات  مهندسی بافت پوست هستند هم می توانند جنبه درمانی داشته باشند مثلا برای سوختگی های وسیع و زخم دیابتی و هم می تواند کاربرد زیبایی و جوان سازی و مسائلی که امروزه خیلی مورد توجه هستند را داشته باشد. عمده تحقیقات ما در حال حاضر نیز مهندسی بافت پوست و استخوان هستند.

 دستگاهی هم که ان شاءالله تا چند روز آینده به دست ما می رسد به نام دستگاه زیست چاپگر سه بعدی، جزء تکنولوژی های روز دنیا است و به کمک این دستگاه می توانیم داربست هایی را بسازیم که از نظر فضایی و سه بعدی خیلی مشابه بافت های بدن عمل می کنند، به این ترتیب که می توانیمقسمت آسیب دیده را با نرم افزار طراحی کنیم و با استفاده از زیست مواد مختلف، فاکتورهای رشد و سلول ها آن را ساخته و به قسمتی که دچار آسیب است پیوند بزنیم. زیست مواد به کار رفته در این داربست ها کاملا زیست سازگار و زیست تخریب پذیرند و هیچ اثر سمی بر بدن ندارند و به مرور زمان با بافت سالم جایگزین می شوند.

با توجه به اینکه مهندسی بافت عمدتا پژوهش محور است، الحمدلله تاکنون توانسته ایم پایان نامه ها و طرح های موفقیت آمیزی را به انجام برسانیم و  با توجه به اینکه یک رشته جدید و نو ظهور و جذاب است می توان از خارج از دانشگاه گرنت های خوبی گرفت.

*وبدا: مهمترین چالش شما در این رشته چه موضوع یا موضوعاتی است؟

 چالش و مشکل اصلی که وجود داشته و البته اکنون بهتر شده، مربوط به نیروی انسانی است. ما دو هیات علمی داشتیم که متاسفانه هر 2 نفر به دلایل شخصی به طور همزمان از دانشگاه تشریف بردند. از طرفی، مدت زمان بررسی پرونده های افراد واجد شرایط شرکت در فراخوان و متعاقب آن، بررسی افرادی که پذیرفته شده اند بسیار بالاست و امیدواریم در آینده این مشکل حل شود.

از بعد تجهیزات و امکانات آزمایشگاهی بحمدالله و با تلاش های بی دریغ مدیر محترم گروه ، در حال حاضر کمبود تجهیزات جهت انجام پروژه های تحقیقاتینداریم و امیدواریم با گسترش فعالیت ها به سمت بالین، بتوانیم سهم خودمان را در پیشبرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سه و برآوردن نیازهای جامعه ایفا کنیم.


 

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image