آموزش


0342.jpg - 59.02 kBدر نگاه اول شاید طبیعی باشد که اولین فرزند یک زوج جراح، جراح شود اما واقعیت این است که درباره دکتر آسیه‌سادات فتاحی معصوم چندان هم قابل پیش‌بینی نبود چراکه از رشته دبیرستان تا تخصص، همه گام به گام با علاقه و انتخاب خودش پیش رفت و چه بسا همین انتخاب آگاهانه بود که سبب شد باوجود همه چالش ها نه تنها دوام بیاورد بلکه جلودار هم باشد و اولین ها را رقم بزند؛ از اولین دارنده فلوشیپ جراحی انکولوژی در شرق کشور تا اولین استادتمام خانم رشته جراحی عمومی و مشارکت در راه‌اندازی فلوشیپ جراحی سرطان در مشهد. دکتر فتاحی که طی 16سال خدمت درخشان خود در دانشگاه علوم پزشکی مشهد تاکنون بیش از 130 طرح و مقاله پژوهشی ارائه داده و مسئولیت‌های متعددی نیز بر عهده داشته است، در ادامه جزئیات مسیر طی شده‌اش را برایمان شرح می دهد.

از کوچه علوی مشهد تا دبیرستان علوی تهران

آسیه سادات، اولین فرزند دکتر سیدحسین فتاحی معصوم و دکتر قدسیه سادات علوی، زوج جراح مشهدی بود که سال 1355 در محله سراب و کوچه ای به نام دایی شهیدش متولد شد؛ گرچه بعد از او خدا هفت فرزند دیگر نیز به والدینش هدیه داد اما در این بین فقط آسیه سادات و یکی از برادرانش حرفه پدرومادر را ادامه دادند. خودش می گوید: «مادر، جراح زنان بود و پدر، جراح قفسه سینه بنابراین از همان کودکی با دنیای پزشکی آشنا بودم؛ تلخ و شیرین و سختی ها و مشکلاتش را از نزدیک لمس کرده بودم ولی با همه این ها علوم تجربی مثل زیست‌شناسی و شیمی را دوست داشتم؛ والدین اختیار را به خودم داده بودند و معلم ها هم پیشنهادشان رشته ریاضی فیزیک بود چون در این دروس هم قوی بودم اما خودم تجربی را انتخاب کردم».

چهار سال بیشتر نداشت که پدر و مادر همراه گروه پزشکان اعزامی از مشهد راهی جبهه دفاع مقدس شدند؛ پس از آن هم طی سال های 60 و 61، پدر برای تبیین برنامه های انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها مدام به تهران رفت و آمد داشت و در 9سالگی آسیه‌سادات، معاونت جنگ وزارت علوم را عهده دار شد؛ به دنبال آن همه خانواده دو سال ساکن تهران شدند. پس از بازگشت به مشهد طولی نکشید که والدین، برای سومین دوره مجلس شورای اسلامی منتخب مردم مشهد شدند و به این ترتیب سال 70 بار دیگر به تهران عزیمت کردند؛ آسیه سادات هم در گیرودار حال و هوای جنگ، خاموشی‌ها، بمباران‌ ها و بیم و امیدها، دو سال آخر دبیرستان را در دبیرستان علوی تهران گذراند.

از شور و علاقه تا معدل الف/ هرگز پشیمان نشدم

گذشته از علاقه به علوم تجربی، ارتباطات انسانی برجسته میان بیمار و پزشک و حس خوب این ارتباط، دومین دلیل او برای انتخاب رشته پزشکی از بین همه رشته ها بود؛ «سال 73 با رتبه 640 وارد رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ایران شدم؛ همان سال اول برخی همکلاسی ها سر کلاس آناتومی عملی و تشریح جسد و ... حالشان بد می شد ولی من با علاقه دنبال می کردم و هرگز از انتخابم پشیمان نشدم؛ همیشه صندلی جلو کلاس می‌نشستم، جزوه های رنگارنگ می نوشتم و حداقل میزان غیبت را داشتم که حاصلش شد معدل الف دوره پزشکی عمومی».

چنین شوق و علاقه ای، طبعا ازدواجش را هم با حرفه پزشکی گره زد و سال 76 از طریق همکاران پدر، با همسرش که دستیار ارتوپدی بود، آشنا شده و ازدواج کرد؛ به همین دلیل از علوم پزشکی ایران مهمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد شد؛ در حالی که پدر و مادر هر دو عضو هیات علمی این دانشگاه بودند.

کارآموزی جراحی از 10سالگی/ تنها ورودی خانم جراحی مشهد

«در 10سالگی یک روز که در حیاط خانه پدربزرگ مشغول بازی با بچه ها بودیم، ناگهان خواهر سه‌چهار ساله‌ام زمین خورد و چانه‌اش زخمی شد؛ پدرم به جای بردن او به بیمارستان، فورا یک ست بخیه آورد که خودش در خانه بخیه کند؛ همه بچه ها از ترس در طبقه پایین خانه پنهان شده بودند ولی من پیش بابا رفتم تا ببینم بخیه زدن چطور است. بعد برای بچه ها تعریف کردم که برخلاف تصور ما، سوزن بخیه مثل سوزن خیاطی، صاف نیست نیم‌دایره است و راحت می شود بخیه زد و.... آن ها سرزنشم کردند که خیلی سنگدل هستی! چطور طاقت آوردی بخیه خوردن خواهرت را ببینی؟! ولی من از این تجربه خوشحال و راضی بودم.» اولین چیزی که در پاسخ به سوال «چرا تخصص جراحی؟» به ذهنش می‌رسد، این خاطره است که با هیجان همان روزها تعریف می‌کند و ادامه می‌دهد: «جراحی را دوست داشتم چون نتیجه و تاثیر کار در آن زود دیده می شود در حالی که در تخصص های دیگر اینطور نیست. این شد که قاطعانه انتخابش کردم و سال 80 در حالی‌که فرزند اولم شش ماهه بود، در آزمون تخصص با رتبه 10 کشور (بین خانم‌ها) پذیرفته شدم. در بین همه ورودی های جراحی آن سال در علوم پزشکی مشهد فقط من خانم بودم؛ حتی الان هم ورودی های خانم این رشته هنوز کم است و از بین 50 عضو هیات علمی رشته جراحی، فقط سه نفر خانم هستند اما با همه چالش ها پای کار ماندم و اولین استادتمام خانم دانشکده پزشکی در این رشته هم شدم.»

پذیرش در فلوشیپ دانشگاه ماساچوست با دو فرزند

دکتر فتاحی معصوم سال 85 به خاطر فرصت مطالعاتی همسرش، همراه او رهسپار ماساچوست امریکا شد البته آن زمان فلوشیپ رشته خودش هم در ایران نبود؛ «بعد از قبولی در امتحان بورد، عازم امریکا شدیم و سه ماه بعد در دانشگاه ماساچوست جنرال هاسپیتال امریکا که زیرنظر دانشگاه هاروارد است، برای فلوشیپ جراحی سرطان پستان مصاحبه دادم و پذیرفته شدم. در عین حال با وجود غریب بودن، فرزند چهارساله و تولد فرزند دوم و نداشتن حمایت خانواده، شرایط سختی بود خصوصا که مهدکودک هم هزینه بالایی داشت و فقط یک سال توانستیم استفاده کنیم.»

اولین عضو هیات علمی دارای فلوشیپ جراحی انکولوژی در مشهد

سال 87 پس از بازگشت به وطن، یک دوره تکمیلی جراحی سرطان را هم در تهران گذراند و در حالی که فلوشیپ جراحی سرطان تازه در ایران راه اندازی شده بود و فقط دو نفر دیگر در فلوشیپ این رشته در کشور وجود داشت، به عنوان اولین عضو هیات علمی علوم پزشکی مشهد که دارای فلوشیپ جراحی سرطان است، مشغول خدمت در این دانشگاه شد و تا هفت سال بعد که به تدریج همکاران دیگری با این فلوشیپ به گروه جراحی سرطان وارد شدند، اولین دارنده فلوشیپ جراحی انکولوژی در شرق کشور بود.

او که عطش آموختن و رشد و پیشرفت در رشته موردعلاقه اش را داشت، هرجای دنیا که مطلع می شد در رشته جراحی حرف تازه ای برای گفتن دارند، حضور می یافت؛ از جمله سال 94 و 95 که دوره کوتاه مدت پرتودرمانی حین عمل (یک روش جراحی خاص سرطان پستان که در آن بعد از برداشتن توده، همزمان پرتودرمانی هم صورت می گیرد) را در فرانسه و آلمان گذراند و سال 96 هم دوره انکوپلاستی پستان امریکا را به مدت سه ماه گذراند.

از راه اندازی فلوشیپ جراحی سرطان در مشهد تا آموزش و تدریس

این جراح خستگی‌ناپذیر که سال 93، دانشیار و امسال با سه فرزند، استادتمام شده است، سال 99 به کمک همکاران خود فلوشیپ رشته جراحی سرطان را در مشهد (به عنوان سومین شهر بعد از تهران و شیراز) طراحی و تاسیس کردند تا دیگر نیاز نباشد علاقمندان این رشته حتی به تهران بروند چه رسد به خارج کشور. دکتر فتاحی معصوم همچنین طی 16سال تدریس در مقاطع مختلف از جراحی عمومی و فیزیوپاتولوژی تا کارآموز، کارورز، دستیار جراحی و فلوشیپ تاکنون صدها دانشجو و هفت دستیار فلوشیپ جراحی سرطان را آموزش داده است. 

او «منتورشیپ» را مهمترین شاخص استاد موفق معرفی می کند و می گوید: «منظور این است که استاد برای دانشجو یک الگوی جامع و مناسب در زمینه های علمی، اخلاقی و رفتاری باشد؛ در کنار این مهم، علاقه داشتن به رشته، وقت گذاشتن برای آموزش و به‌روز بودن (هم در محتوا و هم در روش تدریس) نیز نقش موثری در موفقیت استاد دارند».

از چالش ها و فرازو نشیب های این سال ها که می پرسم، مثل سایر خانم‌های شاغل، عمده مشکلاتش به نبود تسهیلات و زیرساخت های حمایتی از مادران شاغل برمی‌گردد؛ «زمانی که اینترن بودم در حال بارداری ناچار بودم سر جراحی حاضر شوم. بعد هم که پسرم دنیا آمد، سال اول رزیدنت بودم؛ از طرفی برخلاف طرح پزشکی عمومی، مرخصی زایمان به ما تعلق نمی گرفت؛ چون طرح ضریب کا، آیین‌نامه وزارتخانه است نه آیین‌نامه مجلس، ما را به عنوان کارمند دولت نمی شناسند (که مرخصی مان مثل آن ها باشد) در نتیجه برای زایمان فقط یک ماه مرخصی استعلاجی داشتم؛ اگر مرخصی بیشتر می خواستم باید قید قبولی تخصص را می زدم و سال بعد دوباره آزمون می دادم. به این ترتیب همسر و مادرم ناگزیر پسرم را بیمارستان می آوردند تا بین کار بتوانم شیر بدهم».

کمتر خانمی سراغ جراحی می رود/ نگرش به جراحان خانم؛ از تردید تا باور

از این ها گذشته، اینطور که دکتر فتاحی می گوید، جراحی هم رشته سختی است و حامیان خودش را دارد؛ مثل رشته پوست یا رادیولوژی که زمان او، تخصص های تاپ بودند، خیلی پرطرفدار نیست؛ خصوصا خانم ها به دلیل روحیاتشان کمتر سراغش می روند؛ «گرچه عمر حضور خانم های ایرانی در پزشکی مدرن به حدود یک قرن می‌رسد اما جراحی آنقدر دشوار است که حتی در کل دنیا هم تعداد کمی از خانم ها وارد آن می شوند. همین مساله باعث شده پذیرش حضور و فعالیت خانم ها در این رشته برای آقایان سخت باشد؛ نسبت به مهارت، توانایی تعداد عمل ها، کشیک ها و پاسخ به مراجعان بدحال توسط خانم ها تردید و مقاومت داشته باشند به حدی که وقتی می خواستم از استادیاری به دانشیاری ارتقا پیدا کنم، همکاران آقا می گفتند هنوز زود است، باید چند سال دیگر کار کنی و قوی‌تر شوی تا موافقت شود و همین فضا باعث شد دیرتر اقدام کنم. فراموش نمی کنم روزهای پایانی اینترنی را که یکی از اساتید که مدیرگروه جراحی بود، از من پرسید دوست داری چه تخصصی را انتخاب کنی؟ و من با اینکه در آزمون رزیدنت با نمره خوبی قبول شده بودم و مطمئن بودم همان اولین انتخابم که جراحی مشهد است، قبول می شوم، در پاسخش نگفتم جراحی را می خواهم، چون نگران بودم هم به خاطر خانم بودن و هم بارداری ام، اجازه ورود به رزیدنت جراحی را ندهند. از طرفی من برای جلب نظر اساتید و اینکه اثبات کنم خانم ها هم می توانند در این رشته موفق باشند، خارج از برنامه مصوب، در بیمارستان های دیگر نیز کشیک می رفتم و تجارب بیشتری کسب می کردم. به لطف خدا حالا نگاه آقایان بهتر شده است تا جایی که یکی از اساتیدم گفت: "15سال پیش وقتی درخواست دادید عضو هیات علمی گروه جراحی شوید، فکر می‌کردم به عنوان خانم نیاز چندانی به حضورتان نباشد ولی حالا می بینم بد که نیست، خوب هم هست. راستی چرا برای دبیری جامعه جراحان کاندید نمی شوید؟!"».

بیش از 130 فعالیت پژوهشی پیرامون مسائل روز جراحی انکولوژی

دکتر فتاحی که باتوجه به نیاز و مطالبه بیماران، بیشتر روی سرطان پستان تمرکز دارد، تاکنون در تالیف دو کتاب «سرطان و حاملگی» و «تصمیم‌گیری بالینی در جراحی زنان» مشارکت داشته و 64 مقاله نیز در نشریات داخلی و بین‌المللی به ثبت رسانده است. او علاوه بر این مجری یا همکار 72طرح پژوهشی پیرامون روش های درمانی و علل ماستیت گراتولوماتوز، سرطان پستان، ژنتیک سرطان، روش های درمان کم تهاجمی جراحی و پرتودرمانی پستان، هوش مصنوعی و تشخیص و درمان سرطان پستان (جهت کاهش عوارض) بوده و در40 پایان‌نامه تخصصی جراحی و پزشکی عمومی نیز به عنوان استاد راهنما و مشاور نقش‌آفرینی داشته است.

ثبت رجیستری بیماری ماستیت گراتولوماتوز در استان، نگارش کوریکولوم و همکاری در راه‌اندازی فلوشیپ جراحی لاپاراسکوپی در دانشگاه، از دیگر سوابق علمی پژوهشی دکترفتاحی معصوم در کنار ده‌ها مسئولیت اجرایی و فرهنگی او می باشد.

افتخارات علمی، فرهنگی و آموزشی

عضو جامعه جراحان ایران و دبیر انجمن علمی جراحان عمومی خراسان، افتخارات بسیاری را نیز در عرصه های فرهنگی، آموزشی رقم زده است که از آن جمله می توان به استاد برگزیده دانشگاه در سال 92، بانوی برتر هیات علمی از نظر سایتیشن (میزان ارجاعات مقالات وزارت علوم)، برنده جایزه فناوری پژوهشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، رتبه نخست کشوری در جشنواره شهید مطهری سال 91، رتبه های دوم و سوم استان در جشنواره شهید مطهری طی دهه 90، برگزیده جشنواره ماه‌بانو و نیز اولین دوره نخبگان جمعیتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد اشاره کرد.

دکتر فتاحی معصوم، علاقه را مهمترین رمز موفقیت خود می داند چراکه سبب شده نه تنها با سختی های رشته‌اش کنار بیاید بلکه لذت هم ببرد و همواره درصدد پیشرفت باشد؛ بر همین اساس از جوانان می خواهد در انتخاب رشته، نهایت دقت و شناخت را لحاظ کنند.

هیچ جای دنیا نمی توانم مثل ایران اثرگذار باشم/ لزوم تقویت سیاست‌های تشویقی برای پیشگیری از مهاجرت

او در پاسخ به سوالم درباره امکان مهاجرتش به خارج کشور، می‌گوید: «تاکنون به مهاجرت دائم فکر نکرده ام چون از نظر فرهنگی اجتماعی ایران را دوست دارم. از طرفی همین فعالیت های اینجا را اگر در امریکا انجام دهم، یک پزشک معمولی در سیستم درمانی خواهم بود و اثرگذاری چندانی نخواهم داشت بنابراین در ایران بیشتر می توانم به لحاظ کاری و اجتماعی اثرگذار باشم. هر چند در سال های اخیر شاهد موج مهاجرت به ویژه در میان جوانان هستیم که اغلب به خاطر مسائل شغلی و مالی است؛ نیروهای جوان وقتی می بینند باید تمام وقت در هیات علمی خدمت کرده و در ازای آن حقوق ناچیزی دریافت کنند، انگیزه‌ای برایشان نمی ماند. حتی اعضای هیات علمی هم اشتیاق چندانی ندارند و این روی کارآیی‌شان اثرگذار است. از طرفی دانشگاه برای جبران نیروهایی که مهاجرت کرده‌اند، ورودی ها را افزایش داده است؛ در حالی که به کمبود و جوابگو نبودن زیرساخت‌های افزایش تعداد دانشجو، مثل کلاس ها، تعداد بیمار، آزمایشگاه و... توجهی ندارد و این وضعیت در آینده نزدیک یک بحران آموزشی را رقم می زند. همه این ها در حالی‌ست که دست کم با اعمال سیاست های تشویقی برای حمایت از هیات علمی و جایگاه تدریس و آموزش، می توان بخش عمده ای از مسائل را مرتفع کرد و سپس به راهکارهای بلندمدت پرداخت».

اولویت با آموزش است ولی زمان نداریم/ سیاستگزاری مان در حوزه پژوهش باید بومی باشد نه تقلیدی

عضو مرکز تحقیقات جراحی کم تهاجمی، درباره رابطه حوزه های آموزش، پژوهش و درمان و اولویت بندی آن ها معتقد است: «از دیدگاه من به عنوان یک معلم، اولویت با آموزش است، در غیر این صورت چند سال دیگر با بحران آموزش پزشکی مواجه می شویم؛ هرچند در شرایط کنونی، اساتید برای آموزش هم زمان کافی ندارند چه رسد به پژوهش؛ زیرا باتوجه به مناسبتر بودن هزینه درمان در مراکز دولتی، تعداد مراجعان این مراکز بالاست و باعث می شود زمان اساتید بیشتر صرف درمان شود. برای اصلاح این وضعیت، تسهیل روند جذب نیروهای آموزشی در دانشگاه و نیز تقویت توجه و مشوق های مادی و معنوی برای اساتید می تواند در کوتاه مدت منشأ اثر واقع شود اما در بلندمدت، نیازمند تجدیدنظر در سیاست های کلان و سطوح بالا هستیم؛ سیاستگزاری و رویکرد ما در حوزه پژوهش نباید شبیه دانشگاه های جهان اول باشد و دقیقا مدل آن ها را کپی‌برداری کنیم که ارزش‌گذاری پژوهش ها صرفا بر مبنای معیارهای غربی یا بین‌المللی باشد؛ بلکه آنچه در پژوهش ها لازم است اهمیت داشته باشد و ملاک ارزشیابی قرار گیرد، کاربرد و تاثیر آن ها در حل مسائل بومی است ولو اینکه صرفا در نشریات داخلی به چاپ رسیده باشند. همین ارزش‌گذاری‌های غیربومی برای تولیدات پژوهشی، از یک سو هزینه پژوهش را افزایش و از سوی دیگر انگیزه انجام آن را در پژوهشگر کاهش می دهد. از طرفی بهتر است بگذاریم پژوهش‌های گران را که به تولید یک دارو یا محصول گرانتر نیز منتهی می شوند، همان دانشگاه های تراز اول جهان انجام دهند و ما بیشتر به پژوهش های پایه متناسب با نیاز خودمان بپردازیم؛ خصوصا که تاکنون حتی در سطح وزارت نیز بودجه ها اول به حوزه درمان اختصاص یافته و بعد آموزش و نهایتا اگر چیزی مانده به پژوهش رسیده است؛ در حالی‌که این حوزه ها مثل حلقه های زنجیر به هم پیوسته هستند و لازم است از سهم خود برخوردار شوند.»/


گپ و گفتی کوتاه با عضو هیأت علمی و رییس مرکز تحقیقات آلرژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد رییس مرکز تحقیقات آلرژی و استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهدگفت: اولین و مهم ترین هدف گروه آسم و آلرژی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، آموزش دستیار فوق تخصصی در زمینه بیماری های آلرژی و نقایص ایمنی اولیه است.

دکتر فرح زاد جباری آزاد در گفتگو با وبدا، با بیان اینکه گروه آلرژی و ایمونولوژی بالینی در سال 1403 با موافقت شورای دانشگاه بصورت مستقل ازگروه ایمونولوژی، پایه فعالیت خود را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز نموده افزود: گروه آلرژی ایمونولوژی بالینی بیمارستان قائم (عج)، در سال 1376 با مدیریت استاد فرید حسینی به نام گروه ایمونولوژی تشکیل شد و با همکاری اساتید گروه پایه و بالین فعالیت خود را در آموزش دانشجویان مقاطع پزشکی ، دندانپزشکی ، داروسازی ، کارشناسی ارشد، PhD ایمونولوژی و فوق تخصص آلرژی و ایمونولوژی بالینی همراه فعالیت پژوهشی در این زمینه شروع نمود.

وی افزود: در سال 1391 بخش آلرژی و ایمونولوژی بالینی بطور مستقل با 7 تخت بستری کودک و بزرگسال در بیمارستان قائم (عج) راه اندازی شد و از آن پس، بیماران مبتلا به آسم، آلرژی و نقایص ایمنی اولیه مراجعه کننده به اساتید این گروه در این بخش بستری می شوند .

علاوه بر این، مرکز تحقیقات آلرژی  وابسته به گروه با استقرار در بیمارستان قائم (عج)، مجوز قطعی خود را از سال 1397 دریافت کرد که امکان فعالیت پژوهشی اعضای این گروه در زمینه بیماری های آلرژی و نقایص ایمنی اولیه را در کنار فعالیت های آموزش و  درمانی افزایش می دهد.

 دکتر جباری آزاد همچنین گفت: اولین و مهم ترین هدف این گروه ، آموزش دستیار فوق تخصصی در زمینه بیماری های آلرژی و نقایص ایمنی اولیه می باشد تا همراه با چهار دانشگاهی که در ایران مجوز آموزش دستیار فوق تخصصی در این زمینه را دارند، دسترسی بیماران مبتلا به آلرژی در سراسر کشور به پزشکان آلرژیست را تسهیل نمایند، به این منظور هر ساله دو دانشجو برای مقطع تحصیلی فوق تخصص پذیرش می شوند که سه سال دوره آموزشی خود را در گروه طی می کنند.

وی اضافه کرد: در حوزه فعالیت های درمانی، نیز درمان بیماری های آسم آلرژی، آلرژی های بینی، کهیرهای آلرژی، اگزما آلرژی، حساسیت های دارویی و غذایی، چالش های تشخیصی دارویی و غذایی ، حساسیت زدایی و ایمونوتراپی در آلرژی و نیز اقدامات تشخیصی و درمانی در بیماران دچار نقص ایمنی اولیه  در این گروه انجام می شود.

 فوق تخصص بیماری آسم و آلرژی دانشگاه، خاطرنشان کرد: در این گروه، بنده به همراه سه فوق تخصص آلرژی و ایمونولوژی بالینی از جمله؛ دکتر مریم خوشخوی دانشیار گروه، دکتر یاسر یادگاری و دکتر ملیکا زارع استادیار گروه، در روزهای شنبه، یکشنبه ، دوشنبه و چهارشنبه از ساعت 9 تا 11 در درمانگاه بیمارستان قائم (عج) به درمان بیماران مرتبط می پردازیم و مواردی که نیاز به بستری داشته باشند ، در بخش آلرژی ایمونولوژی بالینی بستری می شوند.

دکتر جباری با اشاره به اینکه، در حال حاضر بیشتر درمان ها به سمت داروهای بیولوژیک سوق داده می شود افزود: برای درمان بیماری آسم داروهای بیولوژیک زیادی تولید شده است و از جمله می توان  به داروی آومالیزوماب اشاره کرد، اما سایر داروهایی مثل دوپلیماب ، مپولیزوماب نیز کاربرد دارند. خوشبختانه به مدت دو سال است که در ایران توسط شرکت سیناژن داروی آومالیزوماب ساخته شده که تحت پوشش بیمه قرار دارد و به راحتی می تواند در دسترس بیماران در موارد ضروری قرار گیرد. فوق تخصص بیماری آسم و آلرژی دانشگاه همچنین گفت: خوشبختانه این گروه با دارا بودن مرکز تحقیقات آلرژی فعالیت های پژوهشی در حوزه بیماری های آلرژی و نیز نقص ایمنی انجام می دهند و اساتید مقالات زیادی در این زمینه منتشر کرده اند بنابراین، در کنار تولید علم سعی شده تا مشکلات بیماران را با تحقیقاتی که انجام می شود رفع نماییم .


0311.jpg - 59.55 kBشاگردی در محضر مادر و فرهنگی بودن پدر، از همان دوران کودکی چنان علاقه به تعلیم و تعلم را در او نهادینه کرده بود که هم خودش تا عالی ترین مراتب تعلم پیش رفت و هم معلمی را به عنوان حرفه ای مقدس کنار علایق شخصی اش یعنی مهندسی و محیط زیست در قالب رشته مهندسی بهداشت محیط دنبال کرد. او که حالا استادتمام دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این رشته است، از محققان برتر و اساتید اخلاق مدار این دانشگاه به شمار می رود که ارتباط خوبی نیز با دانشجویان به ویژه نسل زِد دارد.

حس خوبی که آینده ساز شد

دکتر بهنام باریک بین که این روزها شصتمین بهار زندگی را پشت سر می گذارد، فرزند دوم خانواده ای فرهنگی است که باتوجه به اشتغال پدر در مدیریت آموزش و پرورش زابل، در این شهر متولد شد اما در دوسالگی همراه خانواده مجدد به موطن پدری یعنی مشهد بازگشت و دوران دبستان را به شاگردی در محضر مادر گذراند؛ «مادرم معلم دبستان دیانت بود و من و یک خواهر و برادر دیگرم آنجا شاگردشان بودیم که سبب شد از همان زمان حس خوبی نسبت به تعلیم و تعلم پیدا کنم و حتی در بازی هایم با همسالان نیز نقش های رهبری یا آموزش دادن را ترجیح دهم. البته مادر بین ما و دیگران نه تنها تفاوتی قائل نمی شدند بلکه اگر پای جریمه یا تنبیهی به میان می آمد، با اینکه درسمان هم خوب بود، همیشه اولین نفر نسبت به ما صورت می گرفت».

انتخاب دقیق

از دوره دبستان تا دکترا ورزشکار بوده و به ویژه در رشته های فوتسال و بدنسازی، حائز رتبه های استانی و دانشگاهی شد و در عین حال شاهد ادامه تحصیل خواهران و برادران در رشته های دبیری و پزشکی بود اما نه ورزش را ادامه داد و نه سراغ پزشکی و دبیری رفت؛ «پزشکی با روحیه ام سازگار نبود و بیشتر رشته های فنی را دوست داشتم؛ به معلمی هم علاقمند بودم اما در دانشگاه و برای جوانان؛ از طرفی با توجه به مطالعات غیردرسی و تسلطی که بر دروس ریاضی و فیزیک و شیمی داشتم، ترجیح می دادم رشته دانشگاهی ام جامع این دروس باشد از این رو وقتی با رشته بهداشت محیط آشنا شدم، با توجه به اینکه هم فنی بود و هم مرتبط با محیط زیست، خیلی علاقمند شدم خصوصاً که به دلیل تحصیل خواهروبرادرم در پزشکی، با حوزه های ارتباط پزشکی با بهداشت به عنوان علم پایه پزشکی نیز آشنا بودم. بنابراین در انتخاب رشته ابتدا رشته های فنی پزشکی مثل دندانپزشکی و فیزیوتراپی و بعد بهداشت محیط و زمین شناسی را انتخاب کردم که بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شدم».

آغازی پرشتاب و بدون توقف

آن زمان رشته بهداشت محیط برای مقطع کاردانی پذیرش داشت و دانشجویان بعد از اتمام این دوره می توانستند با استفاده از بورس وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، استخدام و از مزایا بهره مند شوند اما علاقه دکتر باریک بین به علم آموزی، او را باردیگر در مسیر ادامه تحصیل قرار داد؛ «پس از اتمام کاردانی در سال 68 بلافاصله در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان وارد مقطع کارشناسی شدم و بعد از آن خدمت سربازی را به عنوان مسئول بهداشت محیط مرکز بهداشت چناران(پیام آور بهداشت) پشت سر گذاشتم که در این مدت ضمن فرهنگسازی رعایت اصول بهداشت محیط برای مردم، پروژه های انتقال آب های سطحی کوهپایه های شهرستان چناران به مخزن سپتیک و طرح شهر سالم را نیز با همکاری ارگان های مربوطه انجام داده و مورد تقدیر فرماندار و شهردار قرار گرفتم. پس از آن در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم که فقط دو نفر پذیرش داشت. سال 73 نیز همزمان با اتمام کارشناسی ارشد برای هیأت علمی علوم پزشکی مشهد درخواست دادم که به دلایلی موافقت نشد و نهایتاً در شهر مادری ام بیرجند مشغول طرح تعهد خدمت و از سال 77 عضو هیأت علمی شدم».

عضویت هیأت علمی همزمان با تشکیل خانواده از یک سو، تقسیم خراسان بزرگ به سه استان و مرکزیت یافتن علوم پزشکی بیرجند که حجم کاری را چندبرابر کرده بود از سوی دیگر، به عنوان عواملی برای توقف تحصیل کافی بود اما دکتر باریک بین باز هم از تعلم دست نکشید و با جدیت راهش را ادامه داد: «از سال 78 تا 96 افزون بر تدریس، مسئولیت هایی چون معاونت توسعه دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، مسول ارتباط صنعت و دانشگاه، مدیر کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه، مدیرگروه بهداشت و معاون آموزش دانشکده را داشتم و در عین حال اوایل دهه هشتاد شروع به مطالعه برای مقطع دکترا کردم؛ روزانه پنج شش ساعت فقط درس می خواندم تا در رقابت شدیدی که وجود داشت بتوانم تک رقمی شوم؛ با این وجود زندگی روال عادی اش را داشت تا اینکه هم فرزنددار شدیم، هم خراسان جنوبی به مرکزیت بیرجند، مستقل شد و فشار کاری مضاعف؛ تا دوسه سال از هفت هشت صبح تا ساعت 16 یا 20 دانشگاه بودم و مسئولیت خانواده روی دوش همسرم بود به حدی که برای تولد فرزندان دوم و سوم، حجم کارها اجازه مرخصی نداد و فقط یک ساعت توانستم بیمارستان بروم و برگردم».

    دکترای تک رقمی/ معلمی که عامل نباشد اثرگذار نخواهد بود

این استاد پرتلاش با همت بلند خود سال 85 رتبه اول دکترای بهداشت محیط را کسب کرد و مجدد به دانشگاه تربیت مدرس بازگشت؛ چهار سال بعد نیز با رتبه یک از این دانشگاه فارغ التحصیل شد؛ پس از دکترا فعالیتش در علوم پزشکی بیرجند را ادامه داد تا سال 98 که به مدت سه سال جهت مأموریت به علوم پزشکی مشهد منتقل شد و بعد از آن هم عضو رسمی هیأت علمی این دانشگاه. او پس از قریب سی سال تدریس و معلمی در دانشگاه که از نوجوانی آرزویش را داشت، از رضایت شغلی و نوع ارتباطش با دانشجویان می گوید: «معلمی یک شغل فرهنگی است که هم افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و هم فرهنگ جامعه را و این ها همه در گرو خودسازی معلم است(تا راهرو نباشی کی راهبر شوی؟)؛ تا خودش به آنچه تعلیم می دهد عامل نباشد، نمی تواند الگو باشد و فرد یا جامعه را بسازد؛ همین مؤلفه است که به حرفه معلمی تقدس می بخشد و آن را بیش از پیش برایم جذاب کرده است خصوصاً که بهانه ای برای ارتباط با نسل جوان شده است؛ از دلایل اینکه هنوز روحیه ام به سنم نمی خورد، همین است. با دانشجویان ارتباط صمیمی و در عین حال محترمانه داریم، سرکلاس هم از مشارکتشان در تدریس استقبال می کنم و نقاط ضعف و قوت کلاس را جویا می شوم».

مطالبه گری؛ شاخص بارز نسل زِد

من که این فضا را به عنوان شاگرد بیست سال قبل استاد از نزدیک تجربه کرده و بهره مند شده ام، حالا از نوع ارتباط و دغدغه هایش نسبت به نسل جدید یا همان نسل زِد سوال می کنم؛ «از شاخصه های خوب و بارز نسل زِد، مطالبه گری است در عین حال این نسل برخی از قوانین و چارچوب ها را بر نمی تابد و راحت نمی پذیرد؛ ایده های دیگری در ذهنش است و حرف ها برای گفتن دارد که لزوماً هم نسنجیده نیست اما معمولا تحت تأثیر اطلاعات گسترده و بدون حد و مرزی است که در اثر رشد بی وقفه تکنولوژی به سمتشان سرازیر و باعث می شود تعریف دیگری از مفاهیم و ارزش ها داشته باشند که تناسبی با فرهنگ و تمدنشان ندارد. به شخصه در وهله اول آن ها را همانطور که هستند درک می کنم و می پذیرم تا بدانند با وجود تفاوت ها هم می شود تعامل داشت زیرا نهایتاً همه هم‌هدف و درصدد رشد خود و جامعه هستیم».

امیدآفرینی؛ سرلوحه کار

بزرگترین دغدغه دکتر باریک بین نسبت به نسل جدید، بی انگیزگی آن ها به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی است که تبعات فردی و اجتماعی مهمی را به دنبال دارد؛ «البته من همیشه می گویم اگر این بی انگیزگی نسبت به یادگیری، از این جهت باشد که دانشجو فقط به عنوان یک بستر و مقدمه وارد دانشگاه شده و قصد دارد مهارت های لازم را از سایر مسیرها بیاموزد، ایراد ندارد ولی اگر ناشی از ناامیدی نسبت به آینده شغلی رشته یا معضلات اقتصادی باشد که آن ها را بدون اطلاعات لازم به سمت بازار کار سوق دهد، جای نگرانی دارد. چنانکه شاهد هستیم چندین سال است تعداد ورودی های آقا به دانشگاه کمتر از بانوان بوده و عدم تناسب تحصیلات در ازدواج ها را دامن زده است. در این بین دانشگاه و اساتید مسئولیت سنگینی دارند؛ باید سعی کنیم آموزش ها حتی الامکان به استانداردهای آموزشی دنیا نزدیک شود و همزمان امیدآفرینی را سرلوحه کارمان قرار دهیم چراکه دانشگاه، اغلب نقطه آغاز آشنایی فرد با اصول فکری و علمی و شکل گیری چارچوب های ذهنی اش است؛ دانشجو باید به این مهم برسد که در هر زمینه ای و برای رسیدن به هر هدفی، امید حرف اول را می زند؛ خودم در زندگی فردی و اجتماعی همیشه سعی می کنم بلندپرواز نباشم و از پله ها و قدم های کوچک شروع می کنم، به دانشجویان هم همین را پیشنهاد می دهم. از طرفی خود را از دانشجو جدا نمی کنم؛ می گویم ما هم روزی مثل شما بودیم با همه دغدغه ها و مشکلات خاصی که وجود داشت اما اگر آن زمان می نشستیم دست روی دست می گذاشتیم و می گفتیم عقب مانده ایم، نمی شود و ... الان اینجا نبودیم؛ بنابراین آنچه مهم است، هدفگذاری درست و حرکت به سمت آن بدون توجه به حاشیه هاست».

او با تأکید بر اینکه با وجود سال ها خدمت در مناطق محروم، تاکنون نیازی به مهاجرت احساس نکرده ام، به جوانان یادآوری می کند: «تا وقتی می شود ساخت، چرا ترک کرد؟ پاک کردن صورت مسئله هرگز راه درستی نیست و چیزی را حل نمی کند؛ چالش ها آنقدر بزرگ و جدی نیستند که بگذاریم برویم؛ بماند که همه جای دنیا چالش وجود دارد فقط نوعش گاهیمتفاوت است»

طرح های خوب؛ بودجه های ضعیف

دکتر باریک بین که که نگارش نخستین لغتنامه بهداشت محیط (به اتفاق همکاران در سال 76) و حدود 50 مقاله و افتخاراتی چون استاد آموزشی برتر دانشگاه(دوسال)، محقق برتر دانشگاه(سه سال) و استاد اخلاق دانشکده بهداشت را در کارنامه خود دارد، کمبود بودجه های پژوهشی را معضلی مهم در دانشگاه های بزرگ می داند؛ «بودجه های بخش پژوهش هم کم است و هم باوجود تصویب، خیلی دیر اختصاص می یابد؛ اغلب دانشگاه های بزرگ این مشکل را دارند که باعث می شود طرح های خیلی خوب زمین بماند البته تازمانی که دانشگاه بیرجند بودم اصلاً نمی گذاشتم دانشجو هزینه کند و خودم تأمین می کردم تا وقتی دانشگاه پرداخت کند».

سلامتی همه جانبه؛ بهترین هدیه بهداشت محیط

از نگاه این استادپیشکسوت، بزرگترین کارویژه بهداشت محیط، رفع آلودگی از همه ساحت های زندگی است به گونه ای که اگر کسی عمیق و جدی در آن وارد شود، می تواند هم خودش و هم اطرافیان را در ابعاد مختلف سلامتی از جمله سلامت جسمی، روحی و اجتماعی ارتقا دهد و این(سلامتی همه جانبه) ارزشمندترین هدیه است؛ به عبارت دیگر بهداشت محیط، فرد را به گونه ای آموزش می دهد که به محرک های محیطی پاسخ تطبیقی دهد؛ یعنی فرد مسلط به اصول بهداشت محیط، می تواند استرس های وارد شده به خود یا دیگران را کنترل کرده و از واکنش های آنی و ناآگاهانه که مخاطره آمیز هستند پیشگیری کند. او مهمترین چالش پیش روی بهداشت محیط را نیز اینگونه تشریح می کند: «بهداشت محیط مبتنی بر پیشگیری است و از آنجا که حوزه پیشگیری ما به علت مسائل اقتصادی چه در آموزش چه در اجرا ضعف دارد، بهداشت محیطمان هم ضعیف شده است؛ برای نمونه وقتی بنا می شود شرکت یا صنعتی شکل گیرد که مخاطرات زیست محیطی دارد، پیش از شروع به کار آن و ایجاد مشکل و خسارت، باید پیشگیری کنیم اما به دلیل ارزیابی و نظارت ضعیف یا نداشتن توجیه اقتصادی و...، در این مرحله اقدامی صورت نمی گیرد و پس از اینکه کار از کار گذشت و ضررها به مرحله غیرقابل جبران رسید، به فکر می افتیم».

فقط یک زمین داریم؛ مراقب باشیم/ چند راهکار

دکتر باریک بین ضمن هشدار نسبت به اینکه محیط زیست خیلی زودتر از آنچه فکر می کردیم در حال از بین رفتن است و ما از توسعه پایداری که دنیا روی آن سرمایه گذاری می کند عقب هستیم، مشورت با دغدغه مندان و انجمن های علمی و تخصصی بهداشت محیط و محیط زیست، استفاده از تجارب سایر کشورها و تکنولوژی های جدید در زمینه حفظ سلامت زمین (با کمک دانشگاهیان) و انجام پژوهش های مسئله محور را به عنوان راهکارهای اصلاح وضعیت کنونی نام می برد و خاطرنشان می کند: «فقط یک زمین برای زندگی وجود دارد؛ همین هم اگر از دست برود کجا می توان زندگی کرد؟ لازم است مسئولان بیشتر نسبت به مسائل زیست محیطی دغدغه مند باشند و هشدارهای فعالان این حوزه(به عنوان مثال آلودگی هوا، کمبود آب و فرهنگسازی مصرف که دغدغه های اولیه بهداشت محیط است) را جدی بگیرند و سرمایه گذاری مادی و معنوی داشته باشند تا حداقل خسارت ها غیرقابل جبران نشود».

بالاترین افتخار استاد

نهایتاً جذاب ترین خاطرات این استاد موفق هم به حوزه تعلیم و تعلم باز می گردد؛ وقتی که خیلی اتفاقی دانشجویانش را سال ها بعد در مقاطع یا جایگاه های مهم و اثربخش ملاقات می کند؛ این لحظات برایش بالاترین افتخار و بسیار انگیزه بخش است.


0324.jpg - 21.58 kBاستادیار گروه مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه، به تأخیر انداختن باروری و افزایش سن فرزندآوری یک مسئله اجتماعی جهانی است افزود: این موضوع می تواند با با طیف گسترده‌ای از پیامدهای پزشکی، اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی همراه باشد.

 دکتر منا لرکی به مناسبت هفته ملی جوانی جمعیت در گفتگو با وبدا، اظهار کرد: جمعیت جوان از عوامل اصلی اقتدار کشورها به شمار می رود و نیروی کار بزرگی را فراهم می‌کند؛ به طوری که کشورها می‌توانند انتظار توسعه اقتصادی سریعی داشته باشند.

متخصص سلامت باروری دانشگاه ادامه داد: امروزه مسأله‌ی به تأخیر انداختن باروری و افزایش سن فرزندآوری یک مسئله اجتماعی جهانی محسوب می شود، که طی دهه ‌های اخیر در اکثر کشورها با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت، نمود بیشتری یافته و با افزایش سن باروری به 35 سال یا بیشتر، زمینه بالارفتن عوارض بارداری در کشورهای با درامد پایین و یا حتی بالا را فراهم کرده است.

دکتر لرکی با اشاره به اینکه در بسیاری از مطالعات، افزایش قابل توجه خطر پیامدهای نامطلوب پریناتال و عوارض بارداری در زنان 30 تا 34 ساله در مقایسه با مادران جوان مشاهده شده است، افزود: تأخیر در فرزندآوری و افزایش سن اولین بارداری، در زنان با طیف گسترده‌ای از پیامدهای پزشکی، اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی همراه است.

مهم‌ترین پیامد پزشکی تأخیر در فرزندآوری، خطر ناباروری است

استادیار گروه مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مهم‌ترین پیامد پزشکی تأخیر در فرزندآوری را خطر ناباروری عنوان کرد و افزود: علاوه بر اینکه، تأخیر در فرزندآوری، زایمان‌های بعدی را به سنینی با توانایی باروری کمتر، موکول می‌کند می تواند، شانس بارداری را نیز کاهش می‌دهد.

دکتر لرکی همچنین گفت: تأخیر در بارداری باعث سزارین، سقط جنین، لیبر طول کشیده، زایمان زودرس، دیابت بارداری، مرده‌زایی، اختلالات هیپرتانسیو، عوارض مرتبط با جفت و خونریزی در سه ماهه سوم، وزن کم هنگام تولد، و بروز ناهنجاری‌های کروموزومی، از جمله سندرم داون می شود.

وی، ایجاد تغییرات هورمونی در دوران بارداری و شیردهی را زمینه ساز اثر محافظتی در برابر خطر ابتلا به سرطان سینه،  تخمدان و آندومتر در مادران برشمرد و افزود: در رابطه با تبعات اقتصادی تأخیر در فرزندآوری هم باید گفت که به تأخیر انداختن باروری با افزایش هزینه‌های مختلف، از جمله هزینه‌های استفاده از فناوری کمک باروری و غربالگری های قبل از تولد و همچنین افزایش هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی همراه خواهد بود.

سالمندی جمعیت ؛ پیامدهای جمعیتی و اجتماعی تأخیر در فرزند آوری

 استادیار گروه مامایی دانشگاه، همچنین پیامدهای جمعیتی و اجتماعی تأخیر در فرزندآوری را پیری و سالمندی جمعیت عنوان کرد و افزود: با توجه به اینکه، تأخیر در اولین بارداری احتمال داشتن بیش از یک یا دو فرزند را در زنان کاهش می‌دهد، بنابراین ممکن است حتی منجر به بی‌فرزندی ناخواسته هم بشود و علاوه بر این سبب وقوع شکاف های عاطفی و مشکلات در ارتباط بین فرزندان و والدین می گردد.

متخصص سلامت باروری دانشگاه، درباره معایب تک فرزندی در جامعه هم بیان داشت: تک فرزندی در جامعه امروزی به پدیده رایجی تبدیل شده است و اغلب از نظر تأثیرات آن بر رشد کودک، موضوع قابل بحث است. امروزه زوج‌های بیشتری تصمیم می‌گیرند، که تنها یک فرزند داشته باشند و دلایل مختلفی از جمله، دلایل اقتصادی یا اجتماعی در این تصمیم گیری دخیل می باشند.

 اما این تصمیم می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر زندگی کودک داشته باشد، که یکی از رایج‌ترین عوارض تک فرزندی، تنهایی کودک است. کودک به عنوان تنها فرزند خانواده، خواهر و برادری برای بازی و تعامل ندارد و این می‌تواند منجر به احساس انزوا و تنهایی شود.  همچنین وابستگی بیش از حد به والدین و عدم توسعه مهارت‌های لازم برای استقلال، کودکان تک فرزند را ممکن است در معاشرت با همسالان خود با چالش هایی مواجه کند؛ چراکه فرصت‌های یکسانی برای تعامل با سایر کودکان مانند کودکانی که با خواهر و برادر خود بزرگ شده‌اند، ندارند.

فرزندآوری ؛ منشأ حرکت ، تلاش ، رشد اقتصادی و توسعه پایدار

متخصص سلامت باروری دانشگاه، در ادامه با اشاره به مزایای فرزندآوری گفت: فرزند منشأ حرکت و تلاش است و با ورود به کانون گرم خانواده والدین سرشار از امید و تلاش می شوند.  همچنین فرزندآوری، باعث تقویت و بهبود روابط خانوادگی می شود و علاوه بر افزایش حس مسئولیت‌پذیری، پویایی و همبستگی در بین اعضای خانواده،  منجر به رشد و تعالی شخصیت والدین نیز می گردد.

استادیار گروه مامایی دانشگاه، افزود: با توجه به اینکه جمعیت جوان توانایی تولید علم و شکوفا کردن قدرت علمی یک کشور را دارند، بنابراین عدم تمایل به فرزندآوری می تواند، منجر به کاهش قدرت علمی کشور نیز شود. لذا در مجموع، ترویج فرزندآوری می تواند منجر به رشد و توسعه جامعه و بهبود کیفیت زندگی منجر شود.

پیامدهای منفی کاهش نرخ جمعیت

متخصص سلامت باروری دانشگاه، درباره معایب کاهش نرخ زاد و ولد در کشور اظهار داشت: کاهش نرخ زاد و ولد و پیشرفت یک جامعه به سمت سالمندی، کمبود نیروی کار در آینده را به همراه خواهد داشت و می تواند منجر به کاهش خلاقیت و نوآوری، کاهش بهره وری، فشار به سیستم های تأمین اجتماعی و رفاه و کاهش قدرت نظامی کشور گردد.

دکتر لرکی، با اشاره به اهمیت نقش متخصصین مامایی در حوزه جوانی جمعیت هم گفت: در قانون جوانی جمعیت چند ماده وجود دارد، که ارتباط مستقیم با حرفه سلامت باروری و مامایی داشته و این ماده ها شامل؛ پوشش بیمه ای خدمات سلامت زنان اعم از مراجعه به ماماها یا پزشکان، ارتقای مهارت مامایی کشور و افزایش تعداد ماماها به ازای هر دو مادر یک ماما، ارتقای کیفیت مراقبت بارداری و زایمان طبیعی با راه اندازی پرونده الکترونیک یکپارچه، کاهش هزینه های روحی – روانی و کاهش ترس و هراس نسبت به بارداری، برقراری نظام تضمین مهارت آموزی کیفیت خدمات بارداری و زایمان در قالب کارگروهی ماماها، پزشکان و متخصصان و امکان دسترسی به خدمات زایشگاهی ایمن و استاندارد طی مدت یک ساعت برای تمام زنان می باشند.

استادیار گروه مامایی دانشگاه، درباره شعار مهم در حوزه جوانی جمعیت اظهار کرد: در این راستا، هر ماما یک سفیر جوانی جمعیت محسوب می شود؛ چرا که متخصصین سلامت باروری و مامایی در زمینه های آموزش و  مشاوره ازدواج، آموزش، مشاوره و مراقبت های بارداری، زایمان و پس از زایمان مادران کم خطر، تحکیم خانواده با تأکید بر سلامت جنسی، آموزش و مشاوره فرزندآوری، کمک به حفظ و ارتقای سلامت مادر و کودک، کاهش سقط عمدی جنین، ترویج و تشویق به زایمان طبیعی و خوشایند سازی آن نقش فعالی ایفا می کنند. آنها همچنین می توانند از طریق همکاری با سایر متخصصین در درمان اختلالات جنسی و پیشگیری از ناباروری حضور فعالانه و اثرگذار داشته باشند.


0299.jpg - 22.90 kBدکتر طلعت خدیوزاده، دانشیار گروه مامایی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد از جمله شخصیت های علمی برجسته ای است که در طول بیش از سه دهه خدمت در این مجموعه، با انتشار افزون بر 240 مقاله علمی-پژوهشی در مجلات معتبر داخلی و بین المللی، ارائه بیش از 105 مقاله و سخنرانی در کنگره های ملی و بین المللی، راهنمایی حدود 50 پایان نامه دکتری تخصصی و کارشناسی ارشد، چاپ ده جلد کتاب، کسب جوایز متعدد آموزشی و پژوهشی، عضویت در بورد مامایی و بهداشت باروری کشور و بیش از 30 سال تجربه تدریس دروس مختلف رشته مامایی، روش شناسی تحقیقات کمی و کیفی و مباحث آموزش در علوم پزشکی، کارنامه پرباری را از فعالیت های کاری خود پیش روی جامعه بزرگ علوم پزشکی مشهد قرار داده است.

این استاد پیشکسوت دانشگاه، همچنین با همکاری تیم تحقیقاتی خود، طرح پژوهشی با عنوان " تبیین فرایند شکل گیری اخلاق حرفه ای در دانشجویان و دانش آموختگان مامایی و ارائه راهکارهای آموزشی (980120)" را به سرانجام رسانده است که در سال 1403 به عنوان پایان نامه برتر آموزشی دانشگاه در مقطع دکترا در جشنواره آموزشی شهید مطهری مورد تقدیر قرار گرفت. پایگاه خبری وب دا گفتگویی با این استاد پژوهشگر، با تجربه و پرتلاش داشته که در ادامه می خوانید:

وب دا : ضمن خیرمقدم خدمت شما استاد گرامی، لطفا کمی در مورد تحصیلات و خدمات دانشگاهی خود توضیح دهید؟

به نام خدا و با سلام و احترام... بنده تحصیلات دانشگاهی را در رشته‌ی مامایی از سال 1364 در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کرده و در سال 1367 به پایان رساندم و با توجه به رتبه ممتاز خدمت طرح را در دانشکده محل تحصیل گذراندم و بعد از 22 ماه خدمت با قبولی در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تربیت مدرس به ادامه تحصیل پرداختم که در سال 1372 فارغ التحصیل و بعنوان مربی عضو هیأت علمی جهت ادامه طرح و تعهدات مشغول به خدمت در دانشگاه شدم که تا کنون ادامه یافته است.

در سال 1376 در اولین دوره حضوری رشته آموزش پزشکی در کشور، در دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته و به تحصیل در این رشته پرداختم. با راه اندازی دکترای بهداشت باروری، وارد مقطع دکترای این رشته شدم و در سال 1392 فارغ التحصیل شدم.

وب دا: لطفا در خصوص  طرح تحقیقاتی " تبیین فرایند شکل گیری اخلاق حرفه ای در دانشجویان و دانش آموختگان مامایی و ارائه راهکارهای آموزشی"  واهداف کلی آن  برایمان مختصری توضیح دهید؟

این طرح در قالب پایان نامه دکترای  بهداشت باروری انجام شد که اینجانب نقش استاد راهنما را بر عهده داشتم و سایر اعضای تیم تحقیق جناب آقای دکتر احسان شمسی گوشکی  و سرکار خانم دکتر کبیریان می باشند. این پژوهش شامل سه مرحله شامل یک مطالعه کیفی گرندد تئوری، تدوین راهکارهای آموزش مؤثر آموزش اخلاق حرفه ای به دانشجویان مامایی و در نهایت معتبرسازی راهکارهای پیشنهادی از دیدگاه متخصصین و صاحبنظران رشته های مرتبط دانشگاهی است.

مرحله اول مطالعه، یک پژوهش کيفي با رويکرد گراندد تئوري بود که در آن با دانش‌آموختگان و دانشجويان رشته مامايي در مقاطع مختلف تحصيلي و همچنین با مطلعين کليدي از جمله اساتید رشته های مامایی، بهداشت باروری و اخلاق پزشکی و مدیران آموزشی در سطح دانشگاه و کشور که دارای تجربه و صاحبنظر در این زمینه بودند، مصاحبه های عمیق چهره به چهره انجام و نتایج آن تحلیل و منجر به ارایه یک تئوری در زمینه چگونگی شکل گیری اخلاق حرفه ای در دانشجویان مامایی گردید.

در مرحله دوم مطالعه، یعنی ارایه راهکارهايی برای آموزش مؤثرتر مباحث اخلاقی، در ابتدا راهکارهايی منطبق بر درونمایه های حاصل از يافته‌هاي گراندد تئوري شناسایی و استخراج گردید. سپس مرور سيستماتيک مطالعات مشابه در سطح بین المللی انجام و راهکارهاي پيشنهادي ارایه شده در مقالات علمی- پژوهشی مرتبط نیز استخراج شد.

در ادامه، به منظور تکميل راهکارهاي ارتقاي کيفيت آموزش اخلاق حرفه‌اي، نحوه ارائه واحد درسي اخلاق حرفه‌اي در کوريکولوم‌هاي معتبر رشته مامايي در جهان مورد بررسي قرار گرفت در این راستا چهارده کوريکولوم آموزش مامایی در سطح بین المللی از نظر آموزش مفاهيم اخلاقي مورد بررسي و تحليل قرار گرفتند.  سپس هر سه مجموعه راهکارهاي ارتقاي اخلاق حرفه‌اي با هم ادغام شده و پس از حذف موارد تکراري، راهکارهای حاصل از تلفيق "یافته های مطالعه‌ي گراندد تئوري"، "مروري بر کوريکولوم‌هاي رشته‌ي مامايي در دانشگاه‌هاي معتبر دنيا" و "مرور سيستماتيک مطالعات مرتبط" استخراج و در ده حيطه‌ي تخصصي شامل: اهداف آموزشي، محتواي آموزشي، روش‌هاي تدريس، روش‌هاي ارزشيابي، ارتقاي صلاحيت مدرسين، بازنگري کوريکولوم درسي، فراهم‌سازي بستر مناسب آموزشي، فراهم‌سازي زيرساخت‌هاي لازم جهت ارتقاي کيفيت آموزش اخلاق حرفه‌اي، فراهم‌سازي شرايط مناسب بالين مامايي و اخلاق در پژوهش دسته‌بندي شدند. در مرحله سوم مطالعه، 204 راهکار پيشنهادي جهت ارتقاي کيفيت آموزش اخلاق حرفه‌اي در قالب پرسشنامه دلفي طراحي و سازماندهی گردید و سپس در طی دو راند دلفی، راهکارهای پیشنهادی آموزشی، با مشارکت 15 نظر از اعضای هيأت علمي گروههای اخلاق پزشکي، زنان، مامايي و سلامت باروري، آموزش پزشکي و معارف از دانشگاه علوم پزشکی مشهد و سایر دانشگاههای کشور معتبرسازي گرديد.

وب دا: بفرمایید این طرح چه نتایجی داشته است؟

تئوري زمينه‌اي پديدار شده از داده‌ها "يادگيري تعاملي-شناختي در مسير استدلال اخلاقي،  یک تئوري بومي و سازگار با ارزش‌ها، باورهاي فرهنگي- اجتماعی و سبک زندگي حرفه‌اي در کشور ايران است که امکان مقايسه با ساير فرهنگ‌ها را فراهم نموده و از اين طريق به توسعه دانش موجود در اين زمينه کمک می کند.

در این مطالعه، دغدغه اصلی مشارکت کنندگان، کنش ها و واکنشهای آنان در مسیر فرايند شکل گیری اخلاق حرفه ای و پيامد این فرایند، ویژگیهای بستر شکل گیری تکامل اخلاقي در دوران تحصیل، موانع و تسهيل‌کننده‌هاي تکامل اخلاقي و عوامل ميانجي مؤثر بر این فرايند شناسایی شد. دغدغه اصلي ظهور یافته در این مطالعه "بي‌حسي اخلاقي در محيط يادگيري" و کنش- واکنش‌هاي دانشجويان و دانش‌آموختگان مامايي در جهت رفع دغدغه‌ي اصلي شامل "تجربه ديسترس اخلاقي"، "يادگيري تعاملي- شناختي در فضاي آموزشي" و "گام برداشتن در مسير تقويت يا نااميدي اخلاقي" بود که این کنشها و واکنشها منجر به طيفي از پيامدها "از فرسودگي تا دروني‌سازي اخلاقي" می شدند. در بخش دوم مطالعه 204 راهکار آموزشي در 10 حيطه‌ي مختلف استخراج و معتبرسازي شد. با استفاده از راهکارهاي استخراج شده در اين مطالعه، مي‌توان در جهت رفع چالش‌هاي آموزش اخلاق حرفه‌اي در مامايي و ارتقا سطح رعايت استانداردهاي اخلاق حرفه‌اي و کيفيت ارائه خدمات در مامايي گامي مؤثر برداشت.

سخن آخر...

بر اساس نتایج این پایان نامه، یک برنامه درسی جدید برای آموزش اخلاق حرفه ای توسط تیم تحقیق طراحی گردیده که مورد حمایت و تایید هیأت بورد مامایی در وزارت بهداشت نیز قرار گرفته و در قالب یک طرح پژوهش در آموزش در دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه به صورت پایلوت در حال اجراست. امیدوارم نتایج این طرح گامی در جهت ارتقای آموزش مؤثر درس اخلاق حرفه ای و نهادینه سازی ارزشها و هنجارهای اخلاقی در دانشجویان رشته مامایی و سایر رشته های علوم پزشکی در سطح دانشگاههای کشور باشد.

من به نوبه خود از حمایتهای معاون پژوهش و فناوری  دانشگاه علوم پزشکی مشهد و همچنین از اساتید بزرگوار و دانشجویان و دانش آموختگان عزیز مامایی که در طی این مسیر، همکاری و همراهی نمودند تشکر و قدردانی می کنم.

 

 

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image