آموزش


تا پایان امسال شش سلامتکده طب ایرانی و مکمل در مشهد راه اندازی می شودرییس دانشکده طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد اظهار کرد: این دانشکده دومین دانشکده پس از دانشگاه تهران است که در سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان به خوبی فعالیت کرده است و به همت اعضای هیات علمی تاکنون توانسته 23 عنوان کتاب و 163 عنوان مقاله منتشر سازد.

دکتر یوسفی، در گفتگو با وب دا، با اشاره به اینکه دانشکده طب ایرانی و مکمل از سال 89 با مصوبه شورای آموزشی دانشگاه شکل گرفت و سه گروه آموزشی در آن فعالیت دارند، گفت: طب ایرانی ، طب چینی و مکمل و گروه علوم دارویی در طب مکمل، رشته های این دانشکده را تشکیل می دهند، علاوه بر این  در دو سال اول که هنوز شاکله دانشکده شکل نگرفته بود، دانشجوها به شکل مشترک با دانشگاه تهران آموزش می دیدند.

وی با بیان اینکه تاکنون یازده دوره دانشجو در این دانشکده پذیرفته شدند که مجموعا حدود 70 نفر  دانشجو هستند ولی تقریبا نیمی از آنها دانش آموخته شدند و دوران تعهدات ضریب کا را می گذرانند خاطر نشان کرد: در حال حاضر پذیرش دانشجو در رشته طب سنتی و داروسازی سنتی انجام می شود اما  اخیرا شورای گسترش اعلام کرد که در سال آینده نخستین دوره دانشجوی طب سوزنی پذیرش می شوند.

دکتر یوسفی با اشاره به اینکه 5  نفر در هر سال شرایط پذیرش دکترای تخصصی را کسب می کنند ، تصریح کرد: دانش آموختگان در حال حاضر در بیمارستان امام رضا(ع) به عنوان درمانگاه مرکزی و بیمارستان قائم(عج) در قالب کلینیک پذیرش بیمار دارندکه جدای از آن نیز یکی دیگر از همکاران در بیمارستان شریعتی مستقر شدندکه به شکل مستقل کار می کنند.

رییس دانشکده طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد با اشاره به اینکه یکی از راهبردهای وزارت بهداشت گسترش خدمات طب سنتی است، خاطر نشان کرد: علاوه بر بیمارستانها دانش آموختگان این دانشکده در شش سلامتکده  که با الگوی مشارکتی راه اندازی شدند فعالیت می کنند، البته الگوی شکل گیری این سلامتکده ها به شکل مشارکتی بوده و دانشگاه صرفا یک مسئول فنی و مجوز در اختیار آنها قرار داده است و  مابقی الزامات و پیش نیاز ها و مواد مصرفی و.. برعهده بخش خصوصی است.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه سلامت کده های تختی، پردیس، توس، حکمت، ترنج، آل یاسین در  دو شیفت  ارائه خدمت می کنند،  اظهار کرد: ویزیت پزشک و 56 قلم داروی گیاهی تحت پوشش بیمه قرار گرفته است؛ اما در حوزه خدمات متاسفانه شورای عالی بیمه ، برای پوشش خدمات بیمه ای اقدامی صورت نداده است.

دکتر یوسفی با اشاره به اینکه طب سنتی یک مکتب درمانی است که دارای مبانی، اصول تشخیصی و درمانی است، گفت:  در حوزه پیشگیری نیز با تکیه بر سبک زندگی فعالیت می کند، علاو ه براین عمده بیماران کسانی هستند که از طب رایج نتیجه دلخواه را کسب نکردند .

رییس دانشکده طب ایرانی و مکمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد ابراز کرد: رویکرد وزارت بهداشت این است که در همه مراکز بهداشتی و سطوح دو سه خدمات طب سنتی تعریف شود، اما باید توجه کرد که طب سنتی در حوزه پیشگیری و درمان کار می کند اما در حوزه  اورژانس ها ، عفونت های حاد، مراحل حادتروما ، کیس های جراحی و بدخیمی، چشم ، گوش وحلق و بینی  طب رایج بیمار بهتر می تواند نتیجه بگیرد.

دکتر یوسفی با اشاره به اینکه از آنجایی که همه ورودی های دانشکده، پزشک هستند می توانند تشخیص دهند که برای کدام بیماری کدام رویکرد طبی می تواند مفید باشد، اظهار کرد: بعد از اقدامات تشخیصی اگر انتخاب درمانی خوبی در طب مکمل وجود داشت توسط پزشک طبابت می شود که بیشتر در حوزه بیماریهای مزمن و  داخلی است.

وی با بیان اینکه در رشته طب سنتی شش عضو هیات علمی و 40 نفر دانشجو،  ودررشته طب چینی و مکمل 5 نفر عضو هیات علمی و سال آینده سه نفر دانشجو جذب می شوند، گفت: گروه سوم که گروه علوم دارویی است  فعلا دانشجو ندارد اما در دانشکده دارو سازی همکاری مشترک انجام می دهند.

دکتر یوسفی با اشاره به اینکه در حوزه پیشگیری نشست های خوبی با معاونت بهداشتی برگزار شد که در نهایت مشهد یکی از ده شهرستانی بود که طرح اقدام خدمات طب سنتی ورایج را اجرایی کرد، گفت: این طرح در شهرستان چناران اجرایی شد و تعدادی از خانه های بهداشتی و بهورزان و پزشکان براساس محتوای آموزشی وزارت بهداشت آموزش دیدند.

 وی با بیان اینکه در حال حاضر جلسات آموزشی در حوزه پیشگیری و سبک زندگی  در مراکز بهداشتی از سوی دانشکده برگزار می شود، عنوان کرد:23  عنوان کتاب و 163 مقاله که از این تعداد 80 مقاله گرید یک و مابقی گرید دو و پایین تر است از دستاوردهای پژوهشی این دانشکده است، علاوه بر این راه اندازی دوره کویکولار طب سوزنی، برگزاری دوره آموزشی هومیو پاتی، راه اندازی کلینیک هیپنوتیزم، ایجاد بانک اطلاعاتی و برگزاری دوره آموزشی سلامت معنوی، تدوین کوریکلوم فلوشیپ طب ایرانی، طراحی برنامه های آموزشی کوتاه مدت طب ایرانی، تدوین قرار دادهمکاری با عتبه علویه در نجف، از دیگر اقدامات این دانشکده است.

دکتر یوسفی با اشاره به اینکه چشم انداز دانشکده تابع سیاست های وزارت بهداشت است ، خاطرنشان کرد: افق های روشنی  برای دانشکده طب سنتی  ترسیم شده است, در همین راستا معاونت بهداشتی طرحی را برای خانه بهداشت در این حوزه فراهم می کند تا بستر برای ارائه خدمات آکادمیک فراهم شود زیرا در غیر این صورت زمینه برای حضور عطاری ها باز می شود.

وی گفت: اطلاع عمومی مردم و دانشگاهیان از خدمات آکادمیک حوزه طب سنتی ضعیف است بنابراین نیاز به اطلاع رسانی است تا بدانند این دانشکده می تواند اقدامات مشورتی و مشارکتی با سایر نهادها انجام دهد.

 

 


091.jpg - 75.69 kBمدیر گروه رشته مهندسی بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بر نقش کلیدی این رشته در ارتقای سلامت عمومی و حفاظت از محیط زیست تأکید و شعار امسال “هوای پاک، مردم سالم” را نشانگر اهمیت بالای کیفیت هوا در سلامت انسان و محیط زیست دانست.

 دکتر ضیاالدین بنیادی، در گفت‌وگو با وب دا، به تشریح اهمیت و گستره فعالیت‌های این رشته پرداخت و گفت: رشته مهندسی بهداشت محیط با شناسایی، کنترل و کاهش آلاینده‌های محیطی شامل آب، هوا، خاک و پسماند، نقش مستقیم و مؤثری در ارتقای سلامت عمومی و حفاظت از محیط زیست ایفا می‌کند و می‌تواند از بروز بسیاری از بیماری‌های مرتبط با عوامل محیطی پیشگیری کرده و کیفیت زندگی مردم را به‌طور چشمگیری ارتقا دهد.

 وی افزود: فارغ‌التحصیلان این رشته در حوزه‌های متنوعی از جمله مدیریت آلودگی هوا، کنترل و تصفیه آب و فاضلاب، مدیریت پسماند، بهداشت مواد غذایی، پرتوها و بهداشت اماکن عمومی فعالیت می‌کنند و می‌توانند در سازمان‌ها و نهادهای مختلف همچون شهرداری‌ها، شرکت‌های آب و فاضلاب و مراکز بهداشت، نقش مؤثری داشته باشند.

مدیر گروه مهندسی بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه به تشریح دامنه فعالیت این گروه پرداخت و گفت: گروه آموزشی مهندسی بهداشت محیط در اسفند ماه ۱۳۷۲ در دانشکده علوم پیراپزشکی و بهداشت تأسیس شد و از ابتدا مأموریت خود را بر آموزش، پژوهش و خدمت در حوزه بهداشت محیط متمرکز ساخت و این گروه در حال حاضر در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی به تربیت دانشجو می‌پردازد و فعالیت‌های اصلی آن شامل برگزاری کلاس‌های تخصصی و کارگاه‌های عملی، انجام تحقیقات علمی و ارائه طرح‌های تحقیقاتی کاربردی و همچنین ارائه مشاوره و خدمات آموزشی به سازمان‌ها و نهادهای مختلف در زمینه بهداشت محیط است.

دکتر بنیادی با اشاره به امکانات و تجهیزات آزمایشگاهی این گروه، از فراهم بودن بستری مناسب برای آموزش عملی و پژوهش خبر داد و موفقیت‌های دانشجویان در مقاطع بالاتر و جشنواره‌های پژوهشی را مرهون تلاش اساتید و دانشجویان دانست.

وی همچنین از فعالیت ۹ عضو هیأت علمی و حضور بیش از ۷۵ دانشجو در مقاطع مختلف این گروه خبر داد.

دکتر بنیادی در بخش دیگری از سخنان خود به شعار امسال روز جهانی بهداشت محیط، “هوای پاک، مردم سالم” (Clean air, Healthy people)، اشاره کرد و گفت: این شعار اهمیت هوای سالم در سلامت انسان و محیط زیست را برجسته می‌کند و آلودگی هوا به‌ویژه در کلان‌شهرها ضرورت توجه به این موضوع را دوچندان می‌سازد.

وی تصریح کرد؛ تمرکز بر اقدامات مؤثر در کاهش آلاینده‌ها، کاهش مواجهه افراد با عوامل مضر، توسعه انرژی‌های پاک، کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی و ارتقای استانداردهای صنعتی، می‌تواند از تحمیل هزینه‌های سنگین ناشی از بیماری‌های محیطی بر نظام سلامت جلوگیری کند.

مدیر گروه مهندسی بهداشت محیط با تأکید بر توصیه‌های سازمان جهانی بهداشت (WHO) در خصوص روز جهانی بهداشت محیط ۲۰۲۵، افزود   WHO: “بر اهمیت کیفیت هوا در سلامت انسان و محیط زیست تأکید و توصیه کرد: جوامع و نهادها با افزایش آگاهی عمومی، مشارکت در کاهش آلودگی هوا، اجرای سیاست‌های زیست‌محیطی پاک و حمایت از پژوهش‌های علمی نقش مؤثری در بهبود سلامت عمومی ایفا کنند.

 وی اقداماتی مانند استفاده از حمل‌ونقل پایدار، کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی، توسعه انرژی‌های پاک، کاهش تولید زباله و ارتقای استانداردهای صنعتی را از جمله راهکارهای پیشنهادی WHO برای محافظت از محیط زیست و ارتقای کیفیت زندگی انسان‌ها برشمرد.

دکتر بنیادی در پایان ابراز امیدواری کرد که با افزایش آگاهی عمومی و اقدامات مؤثر، شاهد دستیابی به محیط زیست سالم‌تر و جامعه‌ای با سلامت پایدار باشیم.

 

 


023.jpg - 67.90 kB بسیار خرسندم که در کنار اساتید پرسنل خوب، متعهد و کارآزموده بیمارستان خاتم الانبیا(ص)؛ همچون اعضای یک خانواده، مشغول به کار هستم

وب دا: مسیر آینده شغلی‌اش را برای فعالیت در حرفه پزشکی، از همان دوران نوجوانی و روزهایی که برای درس خواندن به سالن مطالعه بیمارستان امام رضا(ع) می رفت، مشخص کرده بود و به این ترتیب در سال 1380 با رتبه 76 در کنکور سراسری، وارد رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد شد:

من دکتر مجتبی ابریشمی، فلوشیپ آنکولوژی چشم و دانشیار حال حاضر گروه چشم پزشکی در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) مشهد، سال 1362در شهر مشهد متولد شدم و پس از گذراندن دوران ابتدایی تا متوسطه، برای تحصیل در مقطع پزشکی عمومی وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم.

دکتر ابریشمی، در همان ابتدای گفتگو از روزهای حضورش در سالن مطالعه کتابخانه بیمارستان امام رضا(ع) به عنوان خاطره ای ماندگار از دوران نوجوانی یاد می کند و بر این نکته تأکید دارد که بیمارستان امام رضا(ع) خانه دوم اوست:

در سالهای منتهی به کنکور سراسری به دلیل اینکه نمی توانستم در منزل با تمرکز درس بخوانم، به کتابخانه مسجدالرضا(ع) می رفتم و در ادامه که از شرایط بهتر سالن مطالعه‌ی کتابخانه بیمارستان امام رضا(ع) مطلع شدم، ترجیح دادم از این فضا استفاده کنم و از همان زمان ارتباط من با بیمارستان امام رضا(ع) برقرار است. در ادامه هم دوران بالینی دانشجویی پزشکی، بیمارستان امام رضا(ع) انتخاب اول من بود و من همچنان خودم را یک امام رضایی می دانم و معتقدم که بیمارستان امام رضا(ع) خانه دوم من است.

این استاد جوان در طی دوران دانشجویی، مقطع عمومی پزشکی و دوره تخصص چشم پزشکی را در حالی پشت سر می گذارد که همواره نامش در بین دانشجویان برتر دوره قرار دارد:

من در سال 1387 دوره عمومی پزشکی را در شرایطی به پایان رساندم که به عنوان شاگرد سوم کل ورودی های دوره شناخته شده بودم  و با استفاده از سهمیه استعدادهای درخشان وارد رشته چشم پزشکی مشهد شدم.

تمایل به انجام فعالیت های پژوهشی سبب می شود که دکتر ابریشمی در مقاطع پزشکی عمومی و تخصص چشم پزشکی، مقالاتی را به رشته تحریر درآورد و در واقع فعالیت های پژوهشی را به موازات آموزش دیدن در فعالیت های تحصیلی خود داشته باشد:

هر چند در دوره عمومی، تنها موفق به چاپ یک مقاله شدم، اما در انتهای دوران رزیدنتی و زمانی که در آزمون  بورد تخصصی شرکت کردم خوشبختانه 16 مقاله چاپ شده داشتم . پس از گذراندن دوره آموزشی سربازی در دی ماه ۹۱، دوره خدمت سربازی را در بنیاد ملی نخبگان به عنوان طرح تحقیقاتی گذراندم و از اسفند همان سال به مدت یک سال و سه ماه، دوره طرح خود را در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان آغاز کردم.

آغاز فعالیت های حرفه ای در جایگاه خطیر هیأت علمی

سال 1393 همزمان با پایان کار دکتر ابریشمی در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، حکم آغاز فعالیت وی به عنوان عضو هیأت علمی در دانشگاه تهران صادر میشود و این فعالیت به مدت یک سال و نیم در بیمارستان فارابی تهران تا آغاز فلوشیپ ویتره و رتین در  مهرماه ۹۴ ادامه می یابد و  نهایتاً پس از خاتمه فلوشیپ در خرداد ماه سال 1396، به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) مشغول به فعالیت می شود.

چالش های کار پزشکی بویژه در بخش دولتی و محدودیت های ناشی از آن که اغلب خانواده پزشکان را هم درگیر می کند، موضوع مهم دیگری است که دکتر مجتبی ابریشمی با اشاره به آن می گوید: تقریباً همه افرادی که درخانواده یک پزشک هستند، هم عرض او در مسائل کاری پزشک درگیر هستند و خصوصاً افرادی که در سیستم دولتی فعالیت دارند بیشتر این درگیری را احساس می کنند. در حال حاضر یکی از چالش های مهم من ( به عنوان یک هیأت علمی تمام وقت ) این است که وقت بسیار کمی برای گذراندن با خانواده دارم و با توجه به همین چالش ها هم ترجیح دادم که همسرم پزشک نباشند تا حداقل یک نفر در خانواده بتواند ستون خانواده را مستحکم کند و خدا را شکر، ایشان با صبوری و لطف فراوان، در ادامه مسیر خدمت، همراه و یار بنده بودند و مدیون ایشان هستم.

سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان هر سه در اولویت‌اند

در پرسش بعدی، دیدگاه دکتر ابریشمی را پیرامون فعالیت در سه حوزه آموزش، درمان و پژوهش جویا می شوم و اینکه اساساً میتوان اولویت بندی در این سه حوزه داشت که پاسخ می دهد: از نظر من نمی توان سه حوزه آموزش، پژوهش و درمان را اولویت بندی کرد، اما معتقدم درمان پایه ای است که حوزه های آموزش و پژوهش بر آن سوار هستند و دانشگاه، مکانی است که این سه حوزه در عرض یکدیگر قرار می گیرند. شاید در خارج دانشگاه درمان اولویت داشته باشد، اما در دانشگاه علوم پزشکی، این سه حوزه در یک راستا قرار می گیرند. در سیستم دانشگاهی، از درمان بیمارانی که به ما مراجعه می کنند، برای آموزش و علم آموزی در بالین، در کنار آموزش تئوری استفاده می‌شود درباره نقش پژوهش هم باید گفت که بدون تحقیقات دانشگاه بی معنا است و در واقع دانشگاه های نسل جدید بر پایه پژوهش تعریف می شوند.

نقش پررنگ پژوهش در بهبود فرایند آموزش

پژوهش پایه پیشرفت و گسترش آموزش و درمان است و من با توجه به علاقه ای که به آموزش داشتم، کارشناسی ارشد آموزش پزشکی را هم دریافت کردم، پایان نامه آموزش پزشکی بنده نیز در رابطه با "کمک طلبی پژوهشی" بود چون معتقدم  پژوهش در آموزش دخیل است و از اهداف سیستم آموزشی این است که بتوانیم روش تحقیق و پژوهش را برای گسترش و بهبود آموزش دهیم.

در فضای دانشگاه و کنار ما، افرادی هستند که باید پژوهش را هم یاد بگیرند و بنابراین پژوهش باید یک قسمت پررنگی را نیز داشته باشد.البته ضعف هایی در این زمینه وجود دارد و متأسفانه به دلیل شرایط اجتماعی موجود و تحریم کشور، حوزه درمان در دانشگاه و بیمارستان های دولتی ، خود را به همه عرصه ها و حتی به آموزش تحمیل می کند و این باعث می شود که دو جبهه دیگر یعنی پژوهش و آموزش در مقابل فربه‌تر شدن درمان، کمتر دیده شوند اما چیزی از اهمیت آن دو حوزه کم نمی کند.

ویژگی های نسل جدید، آینده روشنی را نوید می‌دهد

در ادامه گفتگو از دکتر ابریشمی درباره نحوه تعامل ایشان با دانشجویانش و تفاوت نسل های گذشته با دانشجویان کنونی سوال می کنم که ضمن تأیید این تفاوت ها بیان می کند: در نگاهی یک جانبه و یک سویه، بله این تفاوت وجود دارد ولی باید ببینیم این تفاوت در چه زمینه ای است؟ چون در مقطعی که من هم دانشجو بودم، اعتقاد بر این بود که تفاوت ایجاد شده . اما من در نسل جدید  شرایطی را می بینم که به نفع حوزه های آموزش و پژوهش خواهد بود، البته ممکن است شکل آن متفاوت، اما ماهیت اصلی آن و ویژگی های نسل جدید، آینده روشنی را نوید می‌دهد. البته در مقابل این تفاوت من به عنوان کسی که رسالت آموزش را بر عهده دارم و به عنوان یک عضو هیأت علمی، باید بتوانم در ابتدا جامعه هدفم را بشناسم و سپس قادر باشم با دانشجویان  وارد تعامل شوم و در محیط به خوبی ارتباط برقرار کنم و سعی کنم با ایشان به تفاهم و تعامل خوبی در راستای اهدافی که تبیین شده برسم و معتقدم با این نسل جدید ، راحت تر به منظور می رسیم.

در واقع من قبل از اینکه یک معلم باشم، خود را یک دانش آموز و یک دانشجو می دانم؛ همچنان که درسن 29 سالگی دوره رزیدنتی را به اتمام رساندم، در 30 سالگی مجدداً به عنوان دانشجوی رشته آموزش پزشکی شروع به ادامه تحصیل کردم و در سن 39 سالگی دوباره دانشجو شدم و دوره فلوشیپ تومور را در دانشگاه تورنتو کانادا سپری کردم، بنابراین همیشه این چرخه دانشجو و معلم بودن را دارم و هیچ وقت از، دانشجو بودن جدا نمی شوم. معتقدم اگر بخواهم یک معلم خوبی بشوم، در ابتدا باید دانشجوی خوبی باشم و خودم اول خوب یاد بگیرم، تا بعد بتوانم خوب به دانشجویان آموزش دهم . یک معلم باید در کنار دانشجویانش باشد و از نقش صرفاً معلم- سخنران  که تنها در یک کلاس سخنرانی ارائه می دهد، به تدریج جدا شود.

آموختن مستمر و به روزرسانی اطلاعات؛ زیبایی رشته پزشکی

دکتر ابریشمی معتقد است که یک پزشک هیچ گاه از آموختن دور نیست و در توضیح این نگاه می گوید: زیبایی رشته پزشکی این است که همیشه پزشکان در حال آموختن باید باشند. بایستی همیشه در آن حیطه ای که فعالیت می کنیم،دانش مان بروز باشد. شاید حُسن عضویت درخانواده هیأت علمی دانشگاه همین است که ما دائماً در حال آموختن هستیم و سعی می کنیم، که خودمان را در یک جریان سریع به روز نگه داریم.

از ایشان درباره تأثیر فعالیت های حرفه ای پدر ( دکتر مجید ابریشمی) بر نحوه عملکرد او در عرصه طبابت سوال می کنم که در رابطه با آن پاسخ می دهد: پدر و مادرم هر دو، مردمی بودند و هرگز خود را از جامعه ای که در آن زندگی می کنند، جدا ندانستند و شاید این بزرگ‌ترین تأثیری است که من از ایشان گرفتم.  من سعی می کنم همان مسیر والدین را ادامه دهم. البته الگوهایی هم خارج از محیط خانواده بودند که من از آنها تأثیر گرفته ام و از جمله‌‌ی آنها می توان به آقایان دکتر مهرابی و دکتر سروقد اشاره کرد. به یاد دارم که استاد دکتر سروقد همیشه ساعت 6 صبح در بیمارستان حضور داشتند و با روی گشاده با دانشجویان و دستیاران، بیماران را ویزیت می کردند و همین طور آقای دکتر مهرابی که با عشق و علاقه بیماران را می دیدند و در کنار امور آموزشی و درمانی ، الگو  و با همه همکاران بخش، دوست و رفیق بودند و این رفتارها خیلی در من تأثیر گذار بود، آقای دکتر بلالی هم به عنوان یک چهره بزرگ در ذهن من ماندگار شدند از این جهت که به جایگاه و شهرشان خیلی علاقه داشتند و با وجود اینکه چند نفر از اعضای خانواده ایشان مهاجرت کردند، خودشان در ایران ماندند و اثرات ماندگاری خلق کردند. دکتر سیامک قنواتی زارعی هم که استاد راهنمای پایان نامه من بودند، به عنوان یک الگو در ذهن من ماندگار هستند، چون شاهد بودم که همیشه در کنار درمان و آموزش، همواره پژوهش هم انجام می دادند و این خیلی تأثیر گذار بود.

توضیح درباره نحوه پر کردن اوقات فراغت! آن هم از زبان یک استاد و پزشک تمام وقت دانشگاه می تواند با پاسخی شنیدنی همراه باشد و این پرسش بعدی است که دکتر ابریشمی در پاسخ به آن می گوید:

اوقات فراغت من در ایام تعطیل یا شب ها بعد از خروج از بیمارستان آغاز می شود و سعی میکنم این فرصت را بیشتر به خانواده اختصاص می دهم. همچنین سعی می کنم علاوه بر اینکه در کنار خانواده باشم، به امر پژوهش هم بپردازم، چون متأسفانه زمانی برای پژوهش در دانشگاه منظور نشده و بخش درمان، خود را بر تمام حوزه ها تحمیل کرده است.بنابراین تقریباً همه اعضای هیأت علمی به ویژه اعضای هیأت علمی بالینی اگر در عرصه پژوهش فعالند، از اوقات فراغت خود کم می کنند و به فعالیت های پژوهشی می پردازند. علاوه بر این،  سفر کردن را هم خیلی دوست دارم .

دانشگاه علوم پزشکی مشهد، یک دانشگاه مادر محسوب می شود

با توجه به فعالیت چند ساله‌ی دکتر ابریشمی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد از ایشان درخواست می کنم که یک تحلیل کلی از فضای موجود در دانشگاه ارائه کنند و استاد پاسخ می دهند:

  دانشگاه علوم پزشکی مشهد یک دانشگاه مادر و بزرگ محسوب می شود که البته متأسفانه با مسائل و مشکلات بسیار زیادی، دست و پنجه نرم می کند و به نوعی، هم از شرایط کلان کشوری بر آن تحمیل می شود و هم شرایط شهری و شرایط خاص استان خراسان . شهر مشهد یک شهر زیارتی است و نیازها و شرایط خاصی دارد، این امر را در کنار جوّ خاصی که در دانشگاه علوم پزشکی مشهد حاکم است در نظر بگیرید که البته در سال های اخیر بهتر شده اما، شرایط متفاوتی نسبت به دانشگاه های علوم پزشکی زاهدان و تهران دارد و بنده که در این دانشگاه ها خدمت کردم این تفاوت را کاملا درک می کنم. مسلماً شرایط دانشگاه های کشور و از جمله دانشگاه مشهد با هیچ کدام از دانشگاه های خارج از کشور قابل قیاس نیست و در اینجا باید دانشگاه با یک سری شرایطی دست و پنجه نرم کند که شاید جزء وظایف ذاتی اش نیست، اما بر عهده دانشگاه گذاشته شده است.

بحث توانمند کردن اعضای هیأت علمی هم بسیار مهم است و دانشگاه باید با تقویت و توانمند کردن اعضای هیأت علمی و ایجاد الگوهای زنده مناسب برای دانشجویان زمینه تربیت  غیر مستقیم را فراهم کند. اگر دانشگاه هیأت علمی خوب، توانمند و مناسبی داشته باشد، مسلماً در حیطه های مختلف می تواند تأثیر گذار باشد و الگوپروری خوبی خواهد داشت. البته همانطور که قبلا هم عرض کردم متأسفانه درمان خود را به سایر حوزه ها تحمیل می کند و از طرفی شرایط اقتصادی جامعه دانشگاه را به عنوان متولی درمان، ملزم می کند که بخش درمان دولتی را توانمندتر کند و از بخش پژوهش و آموزش کاسته شود و این باعث می شود فرصتی برای این دو بخش مهم باقی نماند.

خانواده؛ پشتوانه ای ارزشمند و تأثیرگذار

 دکتر ابریشمی به نقش حمایت گر خانواده در پیشبرد اهداف و برنامه زندگیش هم اشاره و تأکید می کند: نقش خانواده قطعاً مهم و پشتوانه بسیار ارزشمندی است . به عنوان مثال در طی سال های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ که من برای طی دوره فلوشیپ آنکولوژی چشم به کانادا عزیمت کردم، متأسفانه ویزای همسر و فرزندم تا مدتی طولانی صادر نشد و لاجرم همسرم به همراه فرزندم مدت دو سال در ایران تنها بودند و در واقع همسرم همه مسئولیت های زندگی را به دوش می کشید، همین طور پدر و مادرم شرایط کار مرا به خوبی درک کرده اند و می دانند که شاید همانند یک فرد معمولی نتوانم هر روز به آنها سر بزنم و توقعی هم در این زمینه ندارند.

در مجموع میتوان گفت که همه اعضای خانواده تحت تأثیر کار یک پزشک و هیأت علمی بالینی قرار می گیرند و اغلب همه این افراد گذشت می کنند تا مسیر پیشرفت او متوقف نشود، متأسفانه آن قسمت مغفولی که در دانشگاه وجود دارد، این است که خانواده دانشگاهیان، چه کادر درمانی و چه اعضای هیأت علمی آنگونه که باید دیده نمی شوند و من امیدوار هستم که یک نگاه بهتری در این خصوص حاصل شود.

فضای کار در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) حقیقتاً دلگرم کننده است

فعالیت درمانی در یک مرکز دولتی؛ آن هم بصورت تمام وقت، کار بزرگ و پرزحمتی است که شاید جز با انگیزه‌ی خدمت به قشر نیازمند جامعه و بیمارانی که تنها نقطه امیدشان همین مراکز است، نتوان در آن دوام آورد؛ و این همان باوری است که دکتر مجتبی ابریشمی سالها به پشتوانه‌ی آن، تلخی ها، کاستی ها و چالش های بسیاری را در فضای کار نادیده گرفته اند: یک نقل قول معروفی است که من گاهی به شوخی با سایر همکارانم عنوان می کنم و آن اینکه " کارانه‌ برکت دارد"؛ من هر روز بیماران زیادی را ویزیت میکنم به اتاق عمل می برم والحق و الانصاف اگر مرکز دیگری غیر از بیمارستان وابسته به دانشگاه بود شاید هرگز این حجم از بار مسئولیت و کار را نمی پذیرفتم، اما خوشبختانه جوّ و شرایط حاکم در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) و ارتباط بین پرسنل و اعضای هیأت علمی، شکل متفاوتی دارد و حضور اساتید بزرگی همچون استاد درخشان و سایر اساتید و پرسنلی که در اینجا فعالیت می کنند واقعا دلگرم کننده است .

من حتی بیشتر از خانواده ام با آنها معاشرت و کار می کنم. شرایط کار کردن و لذت بردن از آن و افرادی که در کنار آنان قبول مسئولیت میکنم برایم مهم بوده است و کار کردن در بیمارستان خاتم به عنوان یک مرکزی که  درمانی ، آموزشی و پژوهشی است و پرسنل همکار و همراهی همچون خانواده دارد لذت همراه با افتخار برایم بوده و هست. از طرف دیگر وقتی نیاز یک بیمار برطرف می‌شود و درمان می شود، قطعاً این اتفاق همراه با دعای خیری است که در زندگی من و همه همکارانم تأثیر خواهد داشت ؛ اثری فراتر از یک کار روزمره و یک مسئولیت روتین. من بسیار خوشحالم که در کنار پرسنل خوب و متعهد و کارآزموده بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) ، مانند اعضای یک خانواد، مشغول به کار هستم.

خدمت نوع دوستانه؛ از مهم ترین ویژگی های رشته پزشکی

دکتر ابریشمی این نکته مهم را هم گوشزد می کند که؛ اساساً خدمت نوع دوستانه، یکی از مهم ترین ویژگی های رشته پزشکی است و آن را از سایر مشاغلی که انجام خدمت می کنند، متمایز می کند. افرادی که در حیطه پزشکی و تیم درمان فعالیت می کنند، همه آنها یک خانواده هستند و من نمی توانم بگویم که نقش من به عنوان مثال  بالاتر یا مهم تر از یک پرستار است. چون اگر پرستار نباشد من نمی توانم هیچ کاری انجام و اگر پرسنل خدماتی نباشند، قطعاً من و  پرستار نمی توانیم خدمتی انجام دهیم. همه ما در نقش های متفاوت اما یکسان در کنار هم و البته با مسئولیت های متفاوت ایفای نقش می کنیم و هدف همه پاسخ به نیاز همنوعان است. از دید جامعه، نقش کادر پزشکی در دوران کووید بیشتر دیده شد ولی متأسفانه اخیرا کمرنگ تر شده است که امیدوارم مجدداً به جایگاه مناسب خود بازگردد.

در مورد تمایل این پزشک جوان برای سوق یافتن فرزندانشان به عرصه پزشکی و فعالیت در این حرفه سوال می کنم که پاسخ می گوید:

اینکه شخصاً تمایل داشته باشم فرزندم وارد عرصه پزشکی شود را، نه رد می کنم و نه تأیید... در واقع نه مشوقش هستم و نه او را از این کار منع می کنم. چون بعضاً مشاهده کرده ام که برخی از والدین به فرزند فشار می آورند که وارد رشته پزشکی شود و یا برعکس او را منع می کنند. اما من معتقدم خود فرزندم باید رشته اش را انتخاب کند و بر حسب عشق و علاقه هم این انتخاب انجام شود، که در اینصورت علاوه بر پیشرفت می تواند از آن رشته لذت هم ببرد،به نظر من،  زندگی نمی کنیم که کار کنیم ، بلکه کار می کنیم تا که  زندگی کنیم. باید قسمتی از زندگی ما کارمان باشد و از آن لذت ببریم. اگر حرفه فرد مورد علاقه اش نباشد، اثر خود را بر کیفیت زندگی در همه زمینه ها خواهد گذاشت.

 

 


080.jpg - 107.45 kBطبابت با طعم جنگ/ هر یک نفر منحصر به فرد است و نباید برود

همان روزهای آغازین، دایی عزیزش ناباورانه در جنگ تحمیلی عراق مفقودالاثر شد و سال ها بعد هنوز پیکرش برنگشته بود که با شهادت یکی از بیماران مواجه شد؛ همه این‌ها در کنار شرایط آشفته آن روزها، کمبود امکانات و تعداد زیاد مجروحان و بیماران، برای یک بانوی جوان کافی بود تا با توجه به لطافت روحی‌اش از رشته پزشکی انصراف دهد و به علاقه بعدی یعنی معلمی بپردازد اما به عشق کمک به مردم و تحقق آرزوی مادر، نه تنها مسیر را رها نکرد بلکه در کنار تشکیل خانواده و تعدد مسئولیت هایش، بدون وقفه تا فوق تخصص پیش رفت و امروز بیش از دو دهه از خدمت او به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد می گذرد. دکتر فرزانه شریفی پور، متخصص داخلی و فوق تخصص نفرولوژی بیمارستان امام رضا(ع) در ادامه از تلخ و شیرین مسیر زندگی و تحصیلش می‌گوید که همزمان بود با اوج انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس.

شاگرد اول با وجود جابه‌جایی مداوم و مطالعات غیردرسی

دکتر شریفی پور اصالتا اهل گناباد است اما سال 1341 با توجه به شغل پدر که نظامی بود، در کرمان متولد شد و بعد از آن سکونت در شهرهای مختلف از مشهد تا کرمانشاه را همراه خانواده تجربه کرد؛ خودش در این زمینه معتقد است؛ «از بدو تولد تا سال 59 که در مشهد مستقر شدیم، در شهرهای زیادی با محیط و فرهنگ های مختلف سکونت داشتیم که شرایط سختی را برای ما بچه ها ایجاد می کرد اما حالا که گذشته است، می بینم این آشنایی با فرهنگ های متعدد از کودکی، همواره روی کار و ارتباطاتم با مردم اثر مثبت داشته است؛ از طرفی با وجود این جابه جایی ها و تغییرات که تا زمان دیپلمم ادامه داشت، همیشه در مدرسه شاگرد اول بودم؛ آن هم در حالی‌که بیشتر مطالعه غیردرسی داشتم که به تشویق مادر از دوم دبستان شروع شده بود و حتی شب های امتحان هم دست‌بردار نبودم؛ تنها شب امتحانی که درس خواندم، شب امتحان نهایی برای دیپلم بود».

سه راهی انتخاب رشته

از همان دوران دبستان صحبت از کار و شغل آینده که می شد، ناخوداگاه اولین گزینه در ذهنش، پزشکی نقش می بست؛ هرچند ریاضی را هم دوست داشت و بالاترین نمراتش مربوط به این درس بود، از طرفی با توجه به معلم شدن مادر، به این حرفه هم علاقمند شده بود؛ از این رو برای انتخاب رشته دبیرستان سر سه راهی سختی قرار گرفت؛ «یادم هست از کودکی کمک کردن به دیگران را دوست داشتم و هر کاری از دستم برمی‌آمد برای همسالانم انجام می دادم؛ از آنجا که دایی ام دانشجوی پزشکی بود، مادر خیلی ما را به این حرفه تشویق می کرد و آن را از مصادیق کمک به مردم می دانست؛ این شد که ذهنم به این سمت رفت و همه انشاهایم را درباره شغل پزشکی می نوشتم؛ در این بین ریاضی را هم خیلی دوست داشتم و همیشه بهترین نمرات را از آن می گرفتم به همین خاطر ابتدا در رشته ریاضی ثبت نام کردم اما بعدکه متوجه شدم از این مسیر نمی شود وارد پزشکی شد، ناچار به تغییر رشته شدم؛ یک سال تجربی خواندم و سال دوم که برخی دروس و امتحاناتمان با رشته ریاضی مشترک بود، حتی از آن ها که رشته شان ریاضی بود، نمراتم بهتر شد؛ دوباره برای انتخاب ریاضی مردد شدم اما دیدم موضوع کمک به مردم بیشتر برایم محوریت دارد که در رشته های مهندسی کمتر محقق می شود بنابراین نهایتا دیپلم تجربی گرفتم؛ هر چند از نوجوانی که مادرم معلم شد، به این حرفه هم خیلی علاقمند شدم خصوصا معلمی کلاس اول».

در سنگر دانشگاه و دفاع مقدس

اخذ دیپلم همزمان شد با سال 59؛ انقلاب فرهنگی دانشگاه ها و تعلیق کنکور سراسری اما بیش از آنکه از فرصت ایجاد شده برای مطالعه و آمادگی کنکور استفاده کند، با توجه به فضای آن روزها، کلاس ها و مطالعات متفرقه را ترجیح داد و همراه مادر و سایر بانوان دغدغه مند در کمک رسانی به پشت جبهه نیز مشارکت داشت؛ «پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مباحث انقلابی را پیگیری می کردم و با افراد و عقاید مختلف آشنا شده بودم که بعدها متوجه شدم ناخودآگاه تمرینی بوده برای تحمل نظرات مخالف در دانشگاه و جامعه؛ از طرفی جنگ تحمیلی عراق، حمله ای ناجوانمردانه و تجاوزکارانه بود که تمامیت ارضی کشور را تهدید می کرد و به عنوان یک جوان دوست داشتم در موضع دفاع، هر کاری از دستم بر می آید، انجام دهم؛ حتی اگر اجازه می دادند، خط مقدم هم می رفتم.

 همه زندگی مان از جمله درس و دانشگاه با انقلاب و دفاع مقدس گره خورده بود؛ سال هایی سخت و در عین حال متفاوت بود؛ تجربه ای کم نظیر از همدلی، همگنی و اتحاد اقشار مختلف مردم که در عین کمبود امکانات از خودگذشتگی داشتند؛ هفته ای دو بار تشییع جنازه شهدا برگزار می شد و هر بار شاهد از دست رفتن دوست یا عزیزی بودیم؛ سال61 که وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم، دایی ام که تقریبا همسن و سال من و جای برادرم بود، مفقودالاثر شد؛ تا پنج شش سال نتوانستم بپذیرم؛ فکر می کردم زنده است و اسیر شده بنابراین امید داشتم برگردد اما دهه 70 جای خودش، پلاکش آمد و آب پاکی ریخت روی دستمان. از طرفی دوره استاژری در حالی‌که هنوز شهادت دایی را نپذیرفته بودم، بسیاری از بیمارانم در بیمارستان قائم، مجروحان جنگی اعم از رزمندگان و مردم عادی بودند که یکی‌شان خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد؛ جوانی 22ساله در بخش داخلی که اصابت ترکش به نخاعش، او را از دست و پا فلج و بی حرکت کرده بود اما هروقت حالش را می پرسیدم، خیلی عادی می گفت خدارا شکر خوبم! انگار نه انگار اتفاقی برایش افتاده است؛ این میزان صبر و تحمل و ازخودگذشتگی خیلی برایم عجیب بود، سعه صدر و بزرگ‌منشی‌اش، حس خاصی از اندوه و تحسین آمیخته با هم را در من ایجاد می کرد و کمتر از یک ماه بعد هم شهید شد».  دکتر شریفی پور در حالی که اشک هایش را پاک می کند، ادامه می دهد: «خیلی تلخ و سخت بود؛ خیلی؛ اما هرگز از انتخاب پزشکی پشیمان نشدم و سال 68 چند ماه بعد از پایان جنگ، در حالی که جزو معدل الف‌ها بودم، دوره عمومی را به پایان رساندم».

آغاز فصلی فشرده و پرثمر از زندگی

اتمام دوره عمومی در واقع آغاز یک دوره فشرده از فعالیت های کاری، تحصیلی و خانوادگی بود؛ اعم از ازدواج، طرح خدمت، مادرشدن و ادامه تحصیل؛ «اواخر سال 68 با همسرم که رزیدنت چشم پزشکی بود، ازدواج کردم و طرح تعهد خدمت دوره عمومی بهار 69 در مرکز بهداشت وحدت شروع شد که تا شهریور70 ادامه داشت؛ شهریور ماه 69 نیز فرزندم به دنیا آمد که هم سختی داشت هم شیرینی اما شیرینی اش آنقدر زیاد بود که سختی ها به چشم نمی آمد؛ فقط مسئله تعادل ایجاد کردن بین کار و زندگی و بچه بود که با کمک همسرم و خانواده ها میسر شد تاجایی که مهرماه 70 در حالی که دخترم 13 ماهه بود، توانستم وارد دوره تخصص شوم؛ از بین همه رشته ها، اطفال، زنان و داخلی را دوست داشتم؛ ولی چون طاقت دیدن بیماری و دردکشیدن بچه ها را نداشتم، اطفال را کنار گذاشتم، زنان هم به خاطر کشیک های سنگینش برای من که مادر بودم، مناسب نبود بنابراین داخلی را ترجیح دادم که هم برایم شیرین بود هم یک رشته مادر».

به جای کتاب، مرا بخوان

سال دوم تخصص همزمان بود با تولد فرزند دوم و افزایش چالش ها با توجه به کشیک های فراوان؛ اما باز هم مانع ادامه مسیر پیشرفت دکتر شریفی پور نشد؛ «یادم هست وقتی برای امتحان بورد می خواستم مطالعه کنم، پسرم که حدود دوسالش بود، روی کتاب هایم می نشست، خط خطی می کرد و می گفت مرا بخوان، نمی خواهم کتاب بخوانی! با این حال به لطف خدا تخصص را پشت سر گذاشته و سال 74 تا 77 طرح تعهد تخصص را در بیمارستان هاشمی نژاد گذراندم. سال 78 هم تحصیلات فوق تخصص را در رشته نفرولوژی شروع کردم؛ البته به ریه هم علاقمند بودم اما باتوجه به اینکه در مشهد نبود باید به تهران می رفتم که امکانش نبود ولی نفرولوژی هم در مشهد وجود داشت و هم برایم مثل ریاضی شیرین بود. هندل کردن تحصیل، کشیک ها، زندگی و رسیدگی به درس و تفریح بچه ها به گونه ای که هیچ یک آسیب نبینند، خیلی سخت بود و زمان استراحتم به حداقل ممکن رسیده بود اما باز هم حمایت خانواده ها را داشتیم؛ گاهی خانواده همسرم بچه ها را با خود می بردند و گاهی مادرم مدتی در خانه مان می ماند تا بتوانم درس بخوانم».

این بانوی پرتلاش سال 80 همزمان با اتمام فوق تخصص، برای گذران طرح فوق تخصص و ضریب کا به عضویت هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد درآمد و حالا 24 سال سابقه تدریس در این دانشگاه را دارد. افزون بر این از سال 85تا 99معاونت پژوهشی گروه داخلی و از سال 86 تا 1402 ریاست بخش نفرولوژی بیمارستان امام رضا(ع) را برعهده داشته است. همچنین بیش از 85 طرح و پروژه، 70 مقاله، 60 پایان نامه، مشارکت در نگارش کتاب «سنگ های دستگاه ادراری» و اختراع  منتادرم دیالیز را نیز در کارنامه پژوهشی خود به ثبت رسانده است.

لزوم تفکیک مراکز آموزشی از مراکر درمانی

دکتر شریفی پور که به عنوان استاد منتخب دانشجویان نیز شناخته شده است، در توضیح چالش های آموزشی موجود در بخش نفرولوژی می گوید؛ «برای آموزش(عمومی) باید بیمار آموزشی داشت اما با این وجود خودمان اجازه بستری بیمار نداریم؛ این اورژانس است که بستری می کند و بیشتر بیماران غیرآموزشی با نیازهای تخصصی(مثل پیوند و دیالیز) به بخش ما منتقل می شوند که برای آموزش دانشجویان عمومی کارآیی ندارند بنابراین کیفیت آموزش، افت می کند؛ این عدم تشخیص دقیق در اورژانس، هم برای ما مشکل ایجاد می کند هم بیمار؛ کار به جایی رسیده است که حتی امور مشاوره و غیرمرتبط با کلیه را هم به ما ارجاع می دهند؛ این درحالیست که قبلا پزشک، بیمار را بستری می کرد و درست تشخیص می داد به کدام بخش ارجاع شود؛ زمانی که در بخش نفرولوژی فقط 12تخت داشتیم نسبت به اکنون که 25 تخت داریم، وضعیت خیلی بهتر بود زیرا این 25 تخت صرفا با دو سه نوع بیماری پر شده و تنوعی وجود ندارد که دانشجو آموزش کافی ببیند. این معضل را هم با طب اورژانس و هم رییس بیمارستان در میان گذاشته ایم اما مشکل از برنامه وزارت است؛ بیمارستان های آموزشی باید از مراکز درمانی مجزا باشند تا لازم نباشد حجم عظیم درمان را هم به دوش بکشند؛ این وضعیت هم مانع آموزش دقیق دانشجویان است و هم باعث فرسایش اساتید».

 ضرورت هماهنگی اولویت های کاری با معیارهای ارزشیابی

او در مورد یکی از چالش های مهم اساتید نیز توضیح می دهد: «کارویژه اعضای هیأت علمی، آموزش، پژوهش و درمان تعریف شده است یعنی حداقل برای رشته های بالینی لازم است اولویت با آموزش باشد و بعد پژوهش و درمان اما ملاک های ارزیابی هیأت علمی، درست عکس این ترتیب است و به پژوهش اولویت می دهد؛ بنابراین اینکه ما سال ها با شرایط مختلف به لحاظ امکانات، نوع دانشجویان و بیماران و...، تدریس و درمان داشته ایم اهمیتی ندارد و صرفا ارائه مقاله مهم است و این ناخودآگاه اعضای هیأت علمی را به سمت کاهش تمرکز بر آموزش و درمان سوق می دهد. از این رو لازم است یا اولویت ها تغییر کند و یا ملاک های ارزیابی، اصلاح شود به گونه ای که بتواند همه فعالیت های اعضا را تحت پوشش قرار دهد».

هر یک نفر، منحصر به فرد است و نباید برود/ پیشگیری از مهاجرت، پرهزینه نیست

این عضو موفق هیأت علمی علوم پزشکی مشهد که دوره ها و سمینارهایی را در امریکا و اروپا تجربه کرده، در زمینه مهاجرت نیز معتقد است؛ «آنچه برای رشد لازم داشته و دارم در کشور خودم هست، دلیلی برای رفتن نمی بینم؛ هرچند چالش های کاری، مالی و... کم نیست اما ترجیح می دهم کنار خانواده و همنوعانم زندگی کنم؛ در عین حال این یک خطر و درد بزرگ است که فکر مهاجرت به سنین دبیرستان رسیده و نسل جوان و حتی اساتید تمایل به رفتن دارند؛ مسئولین باید چاره اندیشی جدی داشته باشند. هر یک نفر منحصر به فرد است و نباید راحت از دست برود؛ البته حفظشان هم خیلی سخت و پرهزینه نیست؛ صرفا قدردانی و احترام می طلبد. یکی از عادات نادرست جامعه ما این است که کارهای خوب را نمی بینیم و فقط دنبال ضعف ها و ایرادها هستیم؛ این وضعیت به کاهش انگیزه افراد دامن می زند».

بازگشت بیماران به زندگی طبیعی لذت‌بخش است

دکتر شریفی پور، از دست دادن بیمار را از دشوارترین لحظات حرفه اش معرفی می کند و می گوید: «خیلی سخت است وقتی به جایی می رسیم که دیگر کاری از دستمان برای بیمار ساخته نیست؛ بعد از این همه سال هنوز برایم عادی نشده و خیلی اذیت می شوم. مدام برمی گردم ببینم آیا همه کارهایی را که لازم بوده و می توانستم، انجام داده ام؟ کاری بوده که می شد انجام دهم ولی نداده ام؟.»

از نگاه او به سلامت طی کردن همین روال طبیعی زندگی (از تولد تا والدشدن) معجزه است بنابراین از اینکه به بیماران و دردمندان کمک کند تا بتوانند به معجزه روال عادی زندگی برگردند، حس خوبی پیدا می کند؛ چراکه آن علاقه وافر به گره‌گشایی از مردم که از کودکی در وجودش ریشه داشت، با بازگشت بیماران به زندگی طبیعی، پاسخ می گیرد و آرام می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 


۲۵۰ دستیار تخصصی از ابتدای مهرماه رسماً وارد محیط آموزشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدند و مراسم ورود آنان به عرصه دستیاری تخصصی با حضور مسئولان و اعضای هیأت علمی برگزار شد.

دکتر فاطمه محرری، رئیس دانشکده پزشکی، در این مراسم ضمن تبریک به دستیاران جدیدالورود، مقطع دستیاری را «ترکیبی از تلاش‌های علمی و تجربه عملی» توصیف کرد و گفت: دستیاران باید با برنامه‌ریزی دقیق، حداکثر بهره‌برداری را از تجارب اساتید داشته باشند و بر رعایت اصول حرفه‌ای و اخلاقی پایبند باشند.

وی افزود: در دوران رزیدنتی و کشیک‌های سنگین، توجه به مهارت‌های ارتباطی، رعایت اخلاق حرفه‌ای و نظم در فعالیت‌ها می‌تواند آینده‌ای همراه با خدمات‌رسانی منسجم‌تر و بهتر برای بیماران رقم بزند.

دکتر ابوالقاسم الهیاری، معاون تخصصی و فوق‌تخصصی دانشکده پزشکی، نیز در این مراسم با تشریح قوانین دوران دستیاری، به تسهیلات رفاهی ارائه‌شده به دستیاران در سال‌های اخیر اشاره کرد و گفت: افزایش حقوق و کارانه، حق اشعه، حق‌الزحمه کمک‌جراحان، استفاده از مراکز تفریحی و رفاهی دانشگاه، دریافت وام و اعتبارات از جمله حمایت‌هایی است که در سال‌های گذشته اجرایی شده و همچنان به‌صورت مستمر ادامه خواهد داشت.

وی ادامه داد: همایش توجیهی چندروزه دستیاران فرصتی است تا آنان با بخش‌های مختلف آموزشی، مدیریتی و درمانی دانشکده و بیمارستان‌ها آشنا شوند.

در ادامه این نشست، معاونان دانشکده نیز توضیحاتی درباره قوانین دستیاری، برنامه‌های مالی و رفاهی ارائه دادند تا دستیاران جدید از چارچوب‌های حمایتی و حقوقی خود آگاه شوند و مسیر آموزشی خود را با شناخت کامل آغاز کنند.

08.jpg - 237.42 kB

 

 

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image