آموزش


نوبت دوم کنکور سراسری سال 1404 همزمان با سراسر کشور در 3 دانشکده پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی مشهد برگزار شد.

در روزهای پنجشنبه و جمعه 26 و 27 تیر ماه امسال نوبت دوم کنکور سراسری سال 1404 همزمان با سراسر کشور در 3 دانشکده پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی مشهد برگزار شد و در این نوبت دانشگاه علوم پزشکی مشهد میزبان 4035 داوطلب خانم گروه‌های علوم انسانی و علوم تجربی بود.

در حاشیه برگزاری این آزمون‌ها دکتر حسن قوامی، مدیر امور آزمون‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در گفت‌وگو با خبرنگار وب دا، اظهار کرد: آزمون‌های گروه‌های علوم ریاضی، علوم انسانی، هنر و زبان‌های خارجی در روز پنجشنبه 26 تیر ماه و آزمون گروه علوم تجربی در روز جمعه 27 تیر ماه سال 1404 برگزار شد و دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این دوره میزبان 4035 داوطلب خانم در گروه‌های علوم انسانی و علوم تجربی بود، آزمون‌هایی که در 3 دانشکده پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی مشهد برگزار شد.

وی تصریح کرد: در روز نخست برگزاری دومین آزمون سراسری سال 1404 تعداد 2 هزار داوطلب گروه علوم انسانی و در روز دوم این آزمون تعداد 2035 داطولب گروه علوم تجربی در 3 دانشکده پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی مشهد با یکدیگر به رقابت پرداختند.

مدیر امور آزمون‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد با اشاره به اینکه پیش از برگزاری این آزمون‌ها هماهنگی لازم با نیروهای اورژانس 115، آتش نشانی و شرکت برق صورت پذیرفت تا که با حضور نیروهای این مجموعه‌ها همه چیز برای برگزاری آزمون‌های فوق‌الذکر فراهم باشد، بیان کرد: با حضور نیروهای شرکت برق تدابیر لازم جهت تأمین برق اضطراری در صورت قطع احتمالی برق صورت پذیرفته بود و نیروهای امدادی هم در محل حاضر بودند تا که در صورت نیاز امدادرسانی به‌موقع را داشته باشند که خوشبختانه در هیچ یک از این حوزه‌ها مشکلی به‌وجود نیامد که بخواهد نیازمند انجام مأموریت باشد.

دکتر قوامی اضافه کرد: امسال برای اولین بار پذیرایی از خانواده‌ای داوطلبان را در محیط باز دانشکده‌های پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی مشهد داشتیم و ضمن میزبانی شایسته از داوطلبان، خانواده‌های آنان را هم مورد تکریم قرار دادیم.

وی خاطرنشان کرد:  آزمون سراسری سال 1404 در 2 نوبت برگزار شد که رقابت داوطلبان نوبت اول در روزهای یازدهم و دوازدهم اردیبهشت ‌ماه سال جاری برگزار شد و نوبت دوم این آزمون هم قرار بود در روزهای پنجم و ششم تیر ماه امسال برگزار شود که به واسطه تجاوز اسرئیل غاصب به کشور عزیزمان با 3 هقته تأخیر و در روزهای بیست و ششم و بیست و هفتم همین ماه برگزار گردید.

420.jpg - 96.46 kB

 

 


394.jpg - 28.52 kBمدیر امور آزمون‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: طبق برنامه اعلام شده از سوی مسئولان سازمان سنجش آموزش کشور در خصوص آزمون سراسری سال 1404، 4030 داوطلب خانم گروه‌های علوم انسانی و علوم تجربی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد برگزار می‌شود.

دکتر حسن قوامی در گفت‌وگو با ر وب دا، اظهار کرد: آزمون سراسری سال 1404 در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته جاری، بیست‌وششم و بیست‌وهفتم تیر ماه سال 1404 همزمان با سراسر کشور در 3 شعبه فعال در دانشگاه علوم پزشکی مشهد برگزار می‌شود.

وی تصریح کرد: طبق برنامه اعلام شده از سوی مسئولان سازمان سنجش آموزش کشور دانشگاه علوم پزشکی مشهد پذیرای 4030 داوطلب خانم در 2 رشته علوم انسانی و علوم تجربی خواهد بود.

مدیر امور آزمون‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه آزمون 2 هزار داوطلب رشته علوم انسانی و 2030 داوطلب رشته علوم تجربی در دانشکده‌های پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی این دانشگاه برگزار می‌شود، خاطرنشان کرد: آزمون داوطلبان گروه علوم انسانی در صبح روز پنجشنبه 26 تیر ماه و آزمون داوطلبان گروه علوم تجربی در صبح روز جمعه 27 تیر ماه برگزار می‌شود.

دکتر قوامی در خصوص ساعت برگزاری آزمون، گفت: آزمون امسال از ساعت 8 تا 12 روزهای پنجشنبه و جمعه 26 و 27 تیر ماه برگزار می‌شود و درب‌های شعب هم از ساعت 6:15 و به مدت یک ساعت و 30 دقیقه باز است و در ساعت 7:45 هم درب محل برگزاری آزمون بسته خواهد شد.

وی افزود: ما ضمن آرزوی مؤفقیت برای تمامی شرکت‌کنندگان در کنکور سراسری سال 1404، از داوطلبان عزیز تقاضا داریم با توجه به ترافیک‌های در طول مسیر و همچنین زمان ورود به محل آزمون زوتر به این مکان مراجعه نمایند تا که با مشکل مواجه نشوند.

 

 


لبخند بیمار در ویزیت بعد از عمل و فرصت دوبار‌ه‌اش برای زندگی، مهمترین انگیزه‌ من جهت ادامه فعالیت در رشته جراحی است

دکتر محمد سهیل جوزانی، رزیدنت جراحی عمومی سال چهارم بیمارستان امام رضا(ع)، یکی از نیروهای درمانی پرتلاش و خوش آتیه در دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که پس از ورود به این دانشگاه در سال 1392 و سپری کردن موفق دوره عمومی پزشکی، در سال 1400 دوره تخصص را نیز در همین مجموعه دانشگاهی آغاز نموده و در حال حاضر ضمن آماده شدن برای حضور در آزمون بورد تخصصی به عنوان رزیدنت ارشد بیمارستان امام رضا(ع) مشهد مشغول فعالیت درمانی می باشد. در گفتگوی پیش رو، مخاطب صحبت های این پزشک جوان هستیم تا جزئیات بیشتری از فعالیت های وی در حوزه های سه گانه دانشگاه( آموزشی، پژوهشی و درمانی ) را بشنویم...

وب دا: ضمن سپاس از حضور شما در این مصاحبه، با توجه به فعالیت تان در رشته جراحی بفرمایید که تفاوت این رشته با سایر رشته ها چیست؟

به طور کلی مهم ترین تفاوت هایی که در رشته جراحی با سایر رشته ها وجود دارد، اضافه شدن اتاق عمل به سیستم آموزشی، انجام مهارت های یدی و اقدامات جراحی است که نسبت به سایر رشته ها به کار ما  اضافه می شود؛ بنابراین تا حدودی آموزش و قسمت درمانی جراحی با سایر رشته ها تفاوت هایی دارد.

وب دا: بیشتر در کدام یک از حوزه های درمان، آموزش و پژوهش فعالیت دارید؟

با توجه به اینکه رزیدنت ارشد رشته جراحی هستم، در سه حوزه آموزشی، پژوهشی و درمانی رزیدنت ها فعالیت میکنم. در حوزه آموزش سعی کرده ایم که از اساتید با تجربه، هیأت بوردها و کلاس های آموزشی آنها نهایت استفاده را ببریم و حتی کلاس هایی مؤثر، برای شرکت در آزمون بورد برگزار می شود.

البته با توجه به اینکه انجام فعالیت های پژوهشی، نیاز به تخصیص بودجه خوبی دارد؛ به ویژه در حوزه جراحی ما نیازمند این هستیم که پژوهش ها یک چهارچوب مشخصی داشته باشند و مهم ترین آن لحاظ کردن کد اخلاق است، چون ما با بیمار با اثرگذاری بالا برخورد می کنیم و این نکته مهم است که علاوه بر رعایت جوانب مختلف حال بیمار ( بمنطور پیشگیری از هر نوع آسیب به بیمار)، بتوانیم پژوهش خوبی را داشته باشیم . بنابراین جای خالی انجام پژوهش ها احساس می شود ،این در حالی است که دانشگاه علوم پزشکی مشهد، پتانسیل تعریف طرح های بلند مدت و کارآزمایی های بالینی را دارد. در حوزه درمان، ارتباط سیستم جراحی به علم روز دنیا در تصمیم گیری ها و ارتقاء کشیک ها اتفاق خوبی است که با کمک  اساتید در حال انجام است.

همچنین در بخش درمان حوزه جراحی سیستمی وجود دارد، که می توانیم خطاهای رزیدنت ها را به حداقل برسانیم؛ چرا که گاهی اوقات بیمارانی به ما مراجعه می کنند، که حتی نزدیک به شرایط فوت هستند و بنابراین مورتالیته وارد سیستم جراحی می شود و ما با توجه به اقدامی که انجام می دهیم بیماران را به سمت فرصت زندگی مجدد می بریم.

از سوی دیگر بیماری ممکن است با یک مشکل جزئی مراجعه و نیاز به جراحی داشته باشد که باعث عوارض بعد عمل و حتی دچار آسیب قابل توجه شود و بعد از جراحی آن انسان سابق نباشد، لذا یکی از دلایل سطح بندی رزیدنت ها و گاردینگ همین اثرگذاری قابل توجه در سیستم درمانی است. یک رزیدنت با توجه به سطحی که قرار دارد، از ساعت پنج صبح به ویزیت بیماران می پردازد و در ادامه توسط سطوح بعدی مجدد ویزیت چک میشود  که باعث کاهش خطاهای درمانی رزیدنت ها  می شود، علاوه بر این حتی اساتید نیز در دوره های مختلف بیماران را ویزیت می کنند .

در گروه جراحی کمیته مرگ و میر وجود دارد که هر دو هفته یک بار برگزارمی شود. در این کمیته خطاهای رزیدنت ها بررسی و تصمیماتی که از سوی اساتید و رزیدنت ها اتخاذ می شود مورد بحث قرار می گیرد و خروجی آن نیز یک نتیجه گیری خوب خواهد بود. در مجموع، با توجه به تأثیر مهمی که رشته جراحی بر سیستم درمان و  بهبود بیمار  دارد، چهارچوب خوبی برای آن بنا نهاده شده است.

در عین حال با توجه به شرایط اقتصادی فعلی کشور و تأثیر آن بر  تمام قسمت ها و سیستم بهداشت و درمان سلامت، عدم تزریق نقدینگی به سیستم باعث شده وضعیت درمان تحت تأثیر قرار بگیرد.

وب دا: دستیاران گروه جراحی روزانه چه تعداد بیماران را ویزیت می کنند؟

با توجه به بیمارستان محل خدمت و زمان جراحی، می توان گفت تعداد بیماران ویزیت شده به طور میانگین روزانه بین 20 تا 30 عدد چرخش دارد و در گروه جراحی بین 10 تا 12 عمل جراحی به صورت الکتیو و تعدادی جراحی اورژانس نیز انجام می شود.

همچنین با توجه به اینکه بیش از 80 درصد اقدامات درمانی در بیمارستان های دولتی انجام می شود، بنده امیدوارم تا سیستم سلامت از سیستم جراحی پشتیبانی و حمایت بیشتری داشته باشد.

وب دا: از بهبود بیمار بعد از انجام اعمال جراحی چه احساسی دارید و آیا در این ارتباط خاطره ای هم در ذهن دارید که برای ما نقل کنید؟

خدا را همیشه شاکر هستم که وارد رشته جراحی شدم و در این چهار سال احساس بیمار، تلاش او برای بهبودی، وضعیت بیمار قبل از عمل جراحی، ارائه توضیحات  درباره فرآیند و منطق عمل جراحی و داشتن روحیه بالای بیمار و  توکل به خدا که روند جراحی خوب پیش خواهد رفت، برای من بسیار مهم بوده است.  از طرفی در ویزیت بعد از عمل ‌که بیمار فرصت دوباره زندگی و امید را می یابد، لبخند بیمار و دعای خیر ایشان احساس فوق العاده ای را در من ایجاد می کند که بسیار ارزشمند است و مرا مصمم تر از گذشته میکند تا در حوزه جراحی درمانی ادامه فعالیت دهم و وارد جراحی زیبایی نشوم.

یکی از خاطرات خوب من یک بیمار مبتلا به آسیب کبدی بود، که بعد از ۲ نوبت عمل جراحی و گذشت دو ماه بستری در ICU  و بخش و دریافت درمان های مختلف  اکنون بعد از بهبودی، با ارسال پیام تبریک اعیاد مختلف و دعای خیرش،  احساس بسیار خوشایندی را در من ایجاد میکند و اطمینان دارم که برای تمام جراحان این حس خوب بسیار ارزشمند است.

وب دا: چه توصیه ای به دستیاران برای طی کردن دوران سخت دستیاری دارید؟

در مسیر درمان و خدمت به مردم می توانم به همکارانم توصیه کنم که با توجه به اینکه شرایط اقتصادی کشور و وضعیت معیشت مردم نامساعد است، ممکن است مردم ما حال خوبی را تجربه نکنند و گاهی با بروز بیماری این شرایط بغرنج تر می شود، در همین راستا همراهیان بیماری ممکن است رفتار و برخورد مناسبی با ما نداشته باشند، که می توانیم با داشتن سعه صدر و توضیحات کامل به آنها، علاوه بر ایجاد آرامش، حال خوبی را برای ایشان رقم بزنیم.

وب دا: با توجه به ازدحام جمعیت در اورژانس بیمارستان امام رضا(ع)، اولویت شما برای پذیرش ودرمان بیماران چگونه است.

با توجه به اینکه، بیمارستان امام رضا(ع)، به عنوان بزرگترین مرکز درمانی ارجاعی در شرق کشور به شمار می رود و از شهرستان ها و استان های مختلف به این بیمارستان مراجعه می کنند، با بررسی  شرایط جسمی بیمار و کمبود تخت های اورژانس، برای بستری بیماران اولویت بندی انجام می شود که البته این روند، احساس خوبی را به ما القا نمی کند؛ چرا که ما مجبور هستیم  حتی بیمارانی را که نیازمند بستری هستند، به مراکز درمانی دیگر ارجاع دهیم . برای رفع این کمبودها، نیاز به همکاری  وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه، بیمارستان ها، مدیریت دستیاران و همراهی مردم است تا  خدمت رسانی بهتر و بیشتری برای بیماران انجام شود.

وب دا: آیا در مسیر پیشرفت  شغلی و تحصیلی خود  از حمایت های خانواده برخوردار بودید؟

بله... بدون شک در گذر این سال های تحصیلم که قریب به ۱۲ سال از آن می گذرد با داشتن کشیک های طولانی و مطالعات مستمر همیشه،  از حمایت های  همسرم و خانواده برخوردار بودم که قدردان زحمات و صبر و همراهی آنها هستم . بدون این حمایت ها پیشرفت شغلی و تحصیلی برای من امکان پذیر نبود، بنابراین دست بوس آنها هستم و امیدوارم بتوانم این حمایت های بی دریغ آنها را جبران نمایم.

علاوه بر این من در محضر اساتید ارجمندم، تجربیات بسیاری کسب کردم. من از آنها  علم خود و نحوه ی آموزش ، سعه صدر در برخورد با بیماران و  نیز بسیاری تجربیات ارزشمند دیگری را فرا گرفتم و امیدوارم، مردم از شرایط  بهتری برخودار شوند و ما کادر درمان هم بتوانیم با امکانات بیشتر به مردم خدمت رسانی کنیم.  از مسئولین مربوطه هم تقاضا دارم، حمایت های خود را در جهت ارائه این خدمات بهتر و بیشتر به مردم افزایش دهند، چرا که حق مردم ایران بیشتر از این چیزی است که ما شاهد آن هستیم.

373.jpg - 244.04 kB

372.jpg - 331.07 kB

 

 


392.jpg - 57.51 kBمدیر گروه طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد به مناسبت 25 تیرماه روز ملی طب سنتی گفت: عرصه های طب سنتی و پزشکی رایج (مدرن) دو رویکرد متفاوت و مکمل در حفظ سلامت و درمان بیماری ها هستند که هر یک برخوردار از مزایای خاصی می باشند؛ یکی در پیشگیری و دیدگاه کل نگرانه و دیگری در پیشرفت روش ها و ابزار تشخیصی-درمانی.

دکتر علیرضا درخشان در گفتگو با وب دا، دانش طب سنتی (traditional medicine) در ایران را دارای پیشینه ای چهار هزار ساله برشمرد و افزود: طب سنتی در مفهوم کلی و بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، مجموع دانش، مهارت‌ها و روش‌های طبی است که از فرهنگ و تجربه جوامع بومی برای حفظ سلامت و پیشگیری یا درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود و در واقع طب سنتی ایرانی یک شاخه از طب های سنتی است که در قلمرو پارسی گسترش داشته و قدمت آن به بیش از چهار هزار سال پیش باز می گردد.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ادامه داد: متونی همچون «هدايت المتعلمين» که قریب به هزار سال پیش تالیف شده و دانشگاه جندی‌شاپور در قرن دوم هجری شمسی، گواهی بر ریشه عمیق این طب است. طب سنتی ایرانی یا طب ایرانی، الگوهای تشخیصی و درمانی تعریف شده ای دارد و حوزه‌هایی نظیر حفظ سلامتی و اصلاح سبک زندگی، درمان های مبتنی بر غذا، استفاده درمانی از گیاهان دارویی و داروهای گیاهی، و برخی روش های دستی نظیر فصد، حجامت و استفاده درمانی از زالو شامل این سیستم می‌شوند.

دکتر درخشان، عرصه های طب سنتی و پزشکی رایج (مدرن) را دارای دو رویکرد متفاوت و مکمل در حفظ سلامت و درمان بیماری ها دانست و گفت: طب سنتی مبتنی بر دانش تجربی هزاران ساله، رویکرد فردمحور و کل نگر، توجه عمده به پیشگیری و حفظ سلامتی و استفاده از درمان‌های طبیعی مانند گیاهان دارویی است، در حالیکه پزشکی مدرن بر پایه تحقیقات وسیع، تشخیص دقیق (آزمایش و تصویرسازی) و دارو های عمدتاً شیمیایی یا جراحی‌های استاندارد شکل گرفته است و هر یک مزایای خاص خود را دارند؛ یکی در پیشگیری و دیدگاه کل نگرانه، دیگری در پیشرفت روش ها و ابزار تشخیصی-درمانی و در عین حال هیچ تضادی بین این دو وجود ندارد، بلکه «پزشکی تلفیقی» – به معنای استفاده همزمان و آگاهانه از هر دو – مسیر نوینی است که نهادهایی مانند سازمان جهانی بهداشت و NCCIH آن را ترویج می‌دهند و نشان داده‌اند که در بسیاری از شرایط مانند بیماری‌های مزمن، درد، بیماری‌های روحی و حتی مراقبت‌های خانگی بسیار موثر عمل می‌کند .

وی اضافه کرد: موفقیت در این مدل نیازمند تحقیقات علمی دقیق، هماهنگی تیم درمانی، اطلاع‌رسانی شفاف بیماران در مورد نحوه و محدودیت‌های هر روش و تدوین سیاست‌های یکپارچه از سوی وزارت بهداشت است تا ترکیب هوشمند این دو مسیر، بهترین خدمات را برای مردم فراهم کند.

این پزشک و متخصص طب ایرانی در ادامه، توصیه هایی سلامت محور را خطاب به مردم ارائه و اظهار کرد: حفظ سلامت افراد بر اساس اصول شش‌گانه حفظ‌ سلامتی در طب سنتی ایرانی که شامل؛ مدیریت تغذیه، محیط، فعالیت بدنی، خواب، حالات روحی، و پاک‌سازی بدن است تعریف می شود .

دکتر درخشان افزود: در این سیستم، بر اصلاح سبک زندگی تأکید می‌شود و بار اصلی این اصلاح به دوش خود فرد است، چراکه حفظ سلامتی عمدتا یک فرایند خودمراقبتی است. از منظر سازمان جهانی بهداشت، خودمراقبتی (self‑care) یکی از سه ضلع حفظ و ارتقای سلامت است . در طب ایرانی نیز کسب آگاهی و دانش از منابع معتبر – به‌ویژه پزشکان متخصص طب ایرانی – پیش‌نیاز ضروری برای حفظ سلامتی است، زیرا متأسفانه اطلاعات نادرست در منابع غیررسمی بی‌شمارند و می‌توانند منجر به آسیب شوند. بنابراین، نقش فرد در دو سطح حیاتی است: اول، پذیرش مسئولیت سلامت خود از طریق خودمراقبتی و دوم، دستیابی به اطلاعات صحیح و استفاده از راهنمایی پزشکان متخصص برای اجرا و تنظیم شیوه زندگی.

مدیر گروه طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد همچنین تاکید کرد: مداخلات بدون دانش و تخصص در طب ایرانی، حتی اگر با نیت خیر، می‌توانند خطرناک باشند؛ چون اغلب بدون ارزیابی دقیق و آگاهی از اثرات درمانی و تداخلات و عوارض احتمالی توصیه می‌شوند. توصیه من به علاقمندان به استفاده از خدمات طب ایرانی و مکمل این است که برای این منظور به پزشکان متخصص طب ایرانی مراجعه کنند تا ضمن بهره‌مندی از روش‌های مؤثر، ایمنی درمان و در صورت نیاز ارجاع درمانی نیز رعایت شود؛ در حال حاضر تنها مرجعی که مجاز به ارائه خدمات طب ایرانی هستند پزشکانی اند که دکتری تخصصی طب ایرانی را از دانشگاه علوم پزشکی کشور اخذ کرده اند و در مراکز درمانی دولتی (نظیر درمانگاه طب ایرانی بیمارستان امام رضا(ع)) یا موسسات خصوصی مشغول به فعالیت می باشند.


آن روزها که به خاطر تشویق اطرافیان و القائات فضای جامعه، جز پزشکی به رشته و شغل دیگری فکر نمی کرد، چه بسا خودش هم باور نداشت که چقدر می تواند در این رشته مفید و موثر واقع شود؛ هم برای کودکان که سال‌ها در تخصصشان تحصیل کرده و با عشق به آن‌ها خدمت می کند و هم برای دانشجویان و دانشگاه؛ از نقش‌آفرینی جدی در پاگرفتن بخش خون و سرطان تنها بیمارستان کودکان شرق کشور و طرح ایده شکل‌گیری اولین مرکز تالاسمی هموفیلی کشور در دهه80 تا حالا که در آستانه ورود به ششمین دهه زندگی، با اخذ مجوز رسمی، موفق به جذب نخستین دستیار فوق تخصص انکولوژی کودکان در مشهد شده و به راه اندازی بلوک هماتولوژی در بیمارستان دکتر شیخ فکر می‌کند. دکتر زهرا بدیعی، فوق تخصص خون و سرطان کودکان و استادتمام دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه از این چهاردهه مجاهدت می گوید.

این ها حالم را خوب می کند

در یک صبح گرم تابستانی میهمان محل کار یا بهتر بگوییم سنگر جهاد دکتر بدیعی در بیمارستان دکتر شیخ مشهد هستیم؛ اگر نمی‌دانستیم قرار مصاحبه‌مان با یک فوق‌تخصص کودکان است، تابلوی نقاشی بزرگ انتهای اتاق که کودکی را سر بر دامن مادر به تصویر کشیده و نقاشی های کودکانه روی میز که تمام بضاعت یک کودک برای قدردانی از پزشکش است، به وضوح این را نشان می داد؛ خودش می گوید: «این ها حالم را خوب می کند؛ دنیای بچه ها خیلی متفاوت از بزرگترهاست» بعد هم ادامه می دهد: «واپسین روزهای تابستان 1345 بود که در تربت حیدریه و خانواده ای فرهنگی متولد شدم؛ سوم دبستان را که پشت سر گذاشتم به خاطر تحصیل پدر در دانشگاه فردوسی و بعد فرانسه، به مشهد آمدیم. دوم یا سوم راهنمایی بودم که انقلاب اسلامی پیروز شد و روزهای پرهیجان منتهی به آن و نیز جنگ تحمیلی هنوز خاطرم هست؛ روزهایی که حین تظاهرات، ناگهان رژیم شاه به ما مردم دست خالی حمله می کرد و ناگزیر به ورزشگاه ها یا خانه های اطراف پناه می بردیم یا حین امتحانات دبیرستان، ناگهان بلندگو روشن می شد و خبر از آزادی خرمشهر می داد».

به چیزی جز پزشکی فکر نمی کردم

از آنجا که بنا به علاقه خودش و تشویق والدین خیلی اهل درس و مطالعه بود، اطرافیان معتقد بودند پزشک می‌شود؛ «تا دیپلم همیشه جزو برترین های کلاس بودم و از همان کلاس اول به چیزی جز پزشکی برای شغل آینده ام فکر نمی کردم؛ بخشی به خاطر علاقه خودم و مادر بود، بخشی هم فضای جامعه که از وقتی چشم باز کردیم، پزشکی در کنار معلمی، خلبانی، پلیس و ...، جزو مشاغل مطرح بود از این رو اقوام مرا پزشک آینده می دانستند! برای کنکور با وجود رقابت سختی که وجود داشت صرفا تعدادی از کتب سال چهارم دبیرستان را خواندم و در شرایطی که ماه رمضان بود و مادر هم در سفر مکه، مرحله اول و دوم را با موفقیت پشت سر گذاشتم».

تحصیل در سایه جنگ

خبر قبولی که آمد چون می خواست کنار خانواده باشد، اول پزشکی مشهد را انتخاب کرد که همان هم شد و سال 63 به خانواده دانشگاه علوم پزشکی مشهد پیوست؛ «یادم هست با توجه به اینکه خیاطی را از مادر آموخته بودم، اولین روپوش سفیدم را خودم دوختم. بااینکه از خط مقدم جنگ دور بودیم ولی اخبار را دنبال می کردیم؛ دوره استاژری هم که بیمارستان قائم بودم، بخش ها معمولا مملو از مجروحان جنگ بود که شرایط بسیار متفاوتی با سایر بیماران داشتند؛ همچنین در پایان جنگ که اسرا آزاد شدند و برای ویزیت نزد اساتیدمان در بیمارستان می آمدند، شاهد بودیم چقدر ضعیف و تکیده شده اند و متاثر می شدیم».  

حس خوبی که نسخه تخصص را پیچید   

سال 71 هنوز دوره طرح تعهدش در درود نیشابور تمام نشده بود که وارد دوره تخصص شد و با وجود علاقه وافرش به رشته داخلی، کودکان را انتخاب کرد؛ «به چشم‌پزشکی علاقه داشتم ولی در همان زمان دانشجویی که اتاق عمل می رفتیم، دیدم با اینکه دستم در جراحی خوب است، اصلا فضای بسته آنجا را دوست ندارم. از طرفی آن زمان با توجه به حضور پزشکان مرد در رشته زنان، وزارت بهداشت درصدد بود دانشجویان بیشتری وارد تخصص زنان شوند تا دیگر نیاز به حضور مردان نباشد از این رو امکانش فراهم بود که به صورت اینترشیپ در این تخصص، تحصیل کنیم که با توجه به عدم علاقه اقدام نکردم؛ در این بین فقط علاقه وافری به تخصص داخلی داشتم و پزشکی را برابر با آن می دیدم اما چون در دوران طرح عمومی متوجه حس خوبم نسبت به کودکان شدم، برای تخصص ابتدا کودکان و بعد داخلی را انتخاب کردم و نهایتا بااینکه نمره ام از کسی که انتخاب اولش داخلی بود، بیشتر شده بود، کودکان را انتخاب کردم».   

از عضویت هیات علمی مشهد تا ادامه تحصیل در تهران

با توجه به اینکه در امتحان بورد تخصص جزو 10درصد برتر بود، سال 74 در علوم پزشکی مشهد به عنوان عضو هیئت علمی جذب شد؛ همزمان در تهران برای فوق تخصص نیز مصاحبه داد و جزو معدود پزشکان کشور در آن زمان وارد این مقطع شد؛ «در دهه هفتاد تعداد فوق‌تخصص‌ها در کشور خیلی کم بود و کمتر کسی از پزشکان تا فوق تخصص ادامه تحصیل می داد از این رو اگر تشویق مادر و دوستانم نبود، ممکن بود من هم به تخصص بسنده کنم؛ برای انتخاب رشته فوق تخصص هم دستمان باز نبود؛ فقط در دو یا سه رشته می توانستیم شرکت کنیم که من باتوجه به اینکه تز عمومی‌ام درباره نوزادان بود و چهارماه از دوران تخصصم نیز در بخش نوزادان گذشته بود، شناخت خوبی داشتم و انتخابم برای فوق تخصص، رشته نوزادان بود ولی آن سال این رشته جذب نداشت از این رو به خاطر علاقه‌ام به کار آزمایشگاهی و اینکه مشهد انکولوژیست کودکان نداشت(فقط دکتر بنی هاشم یک دوره انکولوژی را گذرانده بودند)، بهار 75 وارد رشته هماتولوژی انکولوژی در دانشگاه شهید بهشتی شدم. دوران سختی بود هم به خاطر دوری از خانواده و هم سنگینی کارها در بیمارستان که چون مرکز مرجع بود، به جز اهواز و تبریز که مجهز به مرکز انکولوژی کودکان بودند، از همه استان‌ها مراجعات زیادی داشت و برای ما چهارنفر دستیار فوق تخصص آنجا هیچ امکان مرخصی باقی نمی گذاشت».  

از راه اندازی گروه آموزشی تا ساماندهی بخش

دکتر بدیعی با اتمام فوق تخصص، از آبان ماه78 مجدد در علوم پزشکی مشهد مشغول خدمت شد آن هم در مسیری پرچالش اما به همت خود و کمک اساتید پیشکسوت، توانست چالش ها را مدیریت و تهدیدها را به فرصت تبدیل کند؛ «باتوجه به رشته ام، بیمارستان دکتر شیخ را انتخاب کردم که هنوز آموزشی نبود و آقایان دکتر بنی هاشم و دکتر اسماعیلی از پیشکسوتان رشته کودکان، در حال پی‌ریزی شاکله آموزشی آن بودند؛ بخش هماتولوژی را که محدود به دو راهرو بود، به دو بخش با چهار اتاق شش تخته و دو اتاق ایزوله تبدیل کردند و به تدریج بیماران خونی از بیمارستان های قائم(عج) و امام رضا(ع) به اینجا ارجاع شدند هرچند باز هم تا دو سه سال به عنوان اولین فوق تخصص هماتولوژی کودکان برای کلاس‌های دانشجویان بین این بیمارستان ها رفت و آمد داشتم ولی تمرکز و زیرساخت خوبی فراهم و سال 82 دیگر بخش خون و سرطان کودکان بیمارستان دکتر شیخ شناخته شده بود. همچنین از سال 80 که معاون آموزش بیمارستان شدم، کشیک رزیدنت ها را موظفی کرده و حضور انترن‌ها را هم عملی کردم، از طرفی با کمک اساتید وقت، برنامه های آموزشی شامل گزارش صبحگاهی، تهیه و با همکاری گروه، ژورنال‌کلاب و کلاس رادیولوژی برقرار شد و از حدود سال 80 به بعد همکاران جوان فوق تخصص از سایر رشته ها به جمع ما اضافه می شدند تا بالاخره اواخر دهه80 ، دکتر شیخ رسما یک بیمارستان آموزشی شد و با همراهی دکتر دانشور (رییس بیمارستان)، به عنوان تنها بیمارستان کودکان شرق کشور، یک دوره طلایی را آغاز کرد؛ هم درمان و هم آموزش آنقدر خوب پیش می رفت که مسئولین دانشگاه آمدند از نزدیک ببینند چه خبر است».

ایده راه‌اندازی اولین مرکز متمرکز تالاسمی هموفیلی کشور

در این بین، تعداد زیاد بیماران خونی مراجعه‌کننده به بیمارستان، دکتر بدیعی را به فکر انداخت که کلینیک ویژه هموفیلی و تالاسمی در دانشگاه راه اندازی شود و این ایده را با مسئولان در میان گذاشت؛ «از رئیس دانشگاه و بیمارستان دکتر شیخ گرفته تا NGOها خیلی پیگیری کردیم تا سال 82 با تغییر کاربری کلینیک شبانه روزی سرور که خدمات عمومی ارائه می داد، موافقت شد و مدیریت آن را خودم عهده‌دار شدم؛ آن زمان حتی وزارت بهداشت هم واحد بیماری های خاص نداشت و این کلینیک به عنوان اولین مرکز متمرکز تالاسمی هموفیلی کشور، الگوی سایرین قرار گرفت تا جایی که اکنون به مرکز ارجاعی شرق و یکی از مراکز اصلی کشور تبدیل شده است و وزارتخانه بخشی از کارهای تحقیقاتی خود را به آن می سپارد».

فضای فیزیکی، نیرو و تجهیزات، پاسخگوی حجم بالای مراجعات نیست/تلاش برای ایجاد بلوک هماتولوژی انکولوژی در مشهد

تقریبا تا پیش از سال95، بیمارستان دکتر شیخ سالانه حدود 60 بیمار جدید مبتلا به سرطان داشت ولی حالا این تعداد به بیست تا سی بیمار در ماه رسیده است چراکه به عنوان تنها بخش تخصصی خون و سرطان و کلیه کودکان در شرق کشور، از استان های سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و شمالی، سمنان، گلستان و کشورهای ترکمنستان تاجیکستان و افغانستان مراجعه دارد بنابراین با وجود رشد ظرفیت بخش خون و سرطان از دهه80 تاکنون، همچنان با مشکل فضای استاندارد و نیروی انسانی مواجه است؛ «اوایل دهه80 برای بیماران هماتولوژی انکولوژی تنها 15 تخت داشتیم که در حال حاضر به 70 تخت مصوب رسیده اما باتوجه به رشد مداوم تعداد بیماران پاسخگو نیست؛ بماند که همین فضا هم غیراستاندارد(برای بیماران خون و سرطان) و پراکنده است و باعث شده از یک طرف بیماران در جابجایی ها مستعد عفونت شوند و از طرفی انرژی و وقت پرسنل را برای رفت و آمد بین بخش ها گرفته شود. برای اصلاح این وضعیت، طرح مکتوب با جزئیات ارائه داده و پیگیر هستیم که اگر با کمک خیرین به نتیجه برسد، ضمن استانداردسازی فضای فیزیکی، تجمیع واحدهای مختلف شامل انتقال بخش پیوند مغز استخوان از بیمارستان منتصریه به اینجا و تشکیل بلوک هماتولوژی انکولوژی به امید خدا انجام خواهد شد تا خدمات‌دهی به بیماران از درمان های سرپایی تا شیمی درمانی و پیوند همه در یک جای شهر متمرکز شود. دومین چالش ما هم کمبود نیروی فوق تخصص است که امید داریم به تدریج با جذب دستیاران نه تنها تامین نیرو شود بلکه به استان های مجاور نیز اعزام داشته باشیم تا هم مراجعات مشهد سبک شود و هم بیماران از رنج سفر به راه دور برای درمان نجات یابند».

اینطور که دکتر بدیعی می گوید در حال حاضر بیمارستان دکتر شیخ چهار هماتولوژیست دارد اما پاسخگوی نیاز موجود نیست؛ از طرفی علاقمندان ادامه تحصیل در مقطع فوق تخصص هماتولوژی باید به شهرهای تهران، شیراز یا اهواز بروند، به همین دلیل دکتر بدیعی و همکارانش از بیش از ده سال پیش برای اخذ مجوز تربیت دستیار فوق تخصص اقدام کردند ولی هیات بورد برخلاف سایر گروه ها با مجوز گروه هماتولوژی موافقت نکرد تا سال 1402 که در پی کاهش ورودی های فوق تخصص، بالاخره این مجوز صادر شد و اسفندماه1403 اولین دستیار فوق تخصص هماتولوژی جذب شد.

پژوهش؛ نیاز بسیار، فرصت محدود

این پزشک پرتلاش که بیش از صد طرح و پایان نامه، حدود صدمقاله، مشارکت در تالیف دو کتاب «بسته جامع هموفیلی» و «بسته جامع تالاسمی» برای وزارت بهداشت و ترجمه کتاب «صد پرسش و پاسخ درباره بیماری فون‌ویلبراند» را در کارنامه پژوهشی خود دارد، از نبود فرصت پرداختن به پژوهش به علت حجم بالای کار درمان گلایه مند است؛ «باتوجه به تعدد بیماران که تقریبا در هیچ جای دنیا سابقه ندارد، کیس های زیادی برای کار تحقیقاتی داریم و این یک فرصت خوب برای همکاری با مراکز اصلی خون و سرطان دنیا و انجام پروژه های تحقیقاتی مشترک است که کمک قابل توجهی به پیشرفت کارمان می کند؛ به عنوان مثال با ارائه چند مقاله در طرح مشترک بین المللی3WINTERS (6 مرکز ایرانی با 12 مرکز اروپایی) درباره ابعاد بالینی و درمانی بیماری فون‌ویلبراند به عنوان شایع‌ترین بیماری خونریزی‌دهنده ارثی در دنیا همکاری کردیم که نتایج خوبی برای بهبود تشخیص و درمان این بیماری و خصوصا تیپ3 آن که در ایران زیاد دیده می شود داشت و چندین مقاله تاکنون از این طرح منتشر شده است. در داخل کشور نیز چند طرح تحقیقاتی در زمینه هموفیلی انجام شده که ما به عنوان یکی از مراکز اصلی کشور در آن ها همکاری داشته ایم. همچنین در قالب طرح نیماد با چند مرکز دیگر برای بیوبانک سرطان های کودکان (نگهداری نمونه های بافتی سرطان های کودکان برای بررسی ها) همکاری داریم. در مجموع عناوین پژوهشی بسیار ولی نیروی انسانی کم است و خودمان هم به خاطر درگیری در درمان کمتر فرصت پرداختن به تحقیقات را داریم».

گلچینی از افتخارات

مرکز سرور به مدیریت دکتربدیعی جزو اولین مراکزی بود که با همکاری گروه بیهوشی و جراحی کودکان، تهیه نمونه مغز استخوان و انجام تزریقات داخل نخاعی کودکان بیماررا تحت بیهوشی، انجام و همچنین تعبیه  کاتتر ورید مرکزی برای شیمی درمانی در کودکان را توسعه داد که سبب دعوت و عضویت او در کمیته علمی وزارت بهداشت از سال 82 شد؛ بعد از آن نیز مسیر افتخارات، یکی پس از دیگری ادامه یافت؛ از تعویض مفصل بیماران هموفیلی و تشخیص تالاسمی قبل تولد به عنوان اولین مرکز بعد از تهران، زمینه سازی راه اندازی بخش پیوند استخوان در بیمارستان منتصریه و طرح ایده نخستین سمینار تشخیص ازمایشگاهی اختلالات خونریزی دهنده تا عضویت در هیئت مدیره کانون هموفیلی ایران، هشت سال برگزاری و دبیری علمی سمینار سالانه طب انتقال خون در مشهد و دبیری علمی نخستین سمینار ترومبوزهموستاز با نگرشی بر مشکلات زنان و مامایی در ایران(برای خانم های دچار اختلال خونریزی‌دهنده).

این بانوی موفق که سال 1403 استادتمام دانشگاه شده و سابقه شرکت در دوره های آموزشی در اکسفورد لندن و نیز آلمان(با حمایت شرکت های دارویی) را دارد و برای خواهرخواندگی مرکز سرور با یکی از مراکز خارجی تلاش بسیار داشته، درباره مهاجرت به خارج کشور معتقد است؛ «خودم هرگز فکرش را نکرده ام چراکه خانواده و کارم اینجاست؛ از طرفی سواد و تجربه پزشکان ایرانی در خارج کشور ابتر می ماند چون به عنوان یک فرد غیربومی باید همه چیز را از ابتدا شروع کنند».

لزوم دقت کادر درمان برای تشخیص و ارجاع به موقع

عضو هیئت مدیره موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان خراسان در پایان با اشاره به نقش تغذیه در پیشگیری از بیماری های خونی و سرطان می گوید: «کیفیت تغذیه در سال های اخیر خیلی افت کرده است؛ از استفاده بی‌رویه از سموم گیاهی تا مصرف فست فودها و موادغذایی وارداتی، آلودگی هوا و سایر عوامل محیطی که همه در زمینه‌سازی سرطان نقش دارند اما کادر درمان نیز باید دقت لازم برای تشخیص و ارجاع به موقع را داشته باشند تا بیماری پیشرفته و غیرقابل کنترل نشود»./

364.jpg - 91.41 kB

365.jpg - 80.25 kB

اطلاعات تماس سامانه خبری وب دا

Image
آدرس: مشهد، خیابان دانشگاه، ساختمان قرشی
کد پستی :۹۱۷۷۸۹۹۱۹۱
نمابر: ۳۸۴۳۶۸۲۷ ۰۵۱
رایانامه :webda@mums.ac.ir
سامانه پیام کوتاه: ۳۰۰۰۲۱۹۱
Image
Image
Image
Image
Image
Image
Image